یکی از ادعاهای همیشگی مدافعان محصولات دستکاری شده ژنتیکی در جهان و نیز در کشور این بوده که فناوری مورد بحث در جهت توسعه و ترویج در جوامع فقیر قدم برداشته و هدف آن رفع و کاهش گرسنگی مردم و بهبود وضعیت معیشت کشاورزان است.

کشاورزی محصولات دستکاری شده ژنتیکی، از ادعا تا واقعیت

سلامت نیوز:یکی از ادعاهای همیشگی مدافعان محصولات دستکاری شده ژنتیکی در جهان و نیز در کشور این بوده که فناوری مورد بحث در جهت توسعه و ترویج در جوامع فقیر قدم برداشته و هدف آن رفع و کاهش گرسنگی مردم و بهبود وضعیت معیشت کشاورزان است.

 دکتر داود حیات غیب ، هماهنگ کننده ملی پروژه توانمندسازی ایمنی زیستی در زیست بوم نوشت :  امروزه محصولات کشاورزی در دنیا به سه دسته مختلف تقسیم بندی می شوند: دسته اول محصولاتی هستند که به واسطه سموم  و کود شیمیایی پرورش یافته اند. دسته دوم، محصولات ارگانیک که در تولید و فرآوری آن ها از کودهای شیمیایی، سموم، هورمون ها و دستکاری های ژنتیکی استفاده نمی شود و دسته سوم محصولات دستکاری شده ژنتیکی میباشند که به واسطه تغییرات در ژنوم گیاهان حاصل می شوند.


هم اکنون تولید حجم زیادی از محصولات کشاورزی در سطح دنیا و ایران با مصرف سموم شیمیایی برای مبارزه آفات، بیماری ها و علف های هرز است که به رغم تولید مطلوب در نهایت به علت ایجاد آلودگی های محیطی باعث بروز عوارض خاص در جامعه و محیط زیست می شوند.

از طرف دیگر با صرف هزینه های گزاف برای خرید کود و سم و تجهیزات کشاورزی به علت سوء مدیریت دارای هدر رفت محصولات کشاورزی به شکل ضایعات نیز هستیم، به طوری که در مصاحبه رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تهران با خبرگزاری جمهوری اسلامی در سال 1391 آمده است میزان ضایعات محصولات کشاورزی حدود 25 تا 30 درصد کل تولیدات این بخش است که ارزش اقتصادی آن به حدود پنج میلیارد دلار می رسد.


بخش اصلی فعالیت زیست فناوری(Biotechnology) در حوزه کشاورزی، پژوهش و تولیدگیاهان دستکاری شده ژنتیکی (GMO) است که طی آن ماده ژنتیکی گیاه (DNA)  با استفاده از مهندسی ژنتیک از مسیر های غیر طبیعی و اغلب در مدت کوتاه و حداکثر طی یک تا دو سال کار پژوهشی و آزمایشگاهی تغییر می یابند.

در این فناوری یک ژن مشخص را از یک موجود به یک موجود دیگر انتقال می دهند، حتی اگر این دو موجود از یک خانواده نباشند. از این رو محققان مهندسی ژنتیک بر این باور هستند که می توانند صفات گیاهان زراعی را تغییر دهند.


عمده این تغییرات ژنتیکی منجر به تولید گیاهان با قابلیت تحمل علف کش (Herbicide Tolerance) و گیاهان مقاوم به حشرات آفات (Insect Resistance)  می شود. هرچند متخصصین زیست فناوری مدعی هستند که گیاهان دستکاری شده ژنتیکی می توانند راهکاری برای توسعه کشاورزی در جوامع فقیر، تضمین امنیت غذایی در جهان، بهبود صفات گیاهی و افزایش سلامت جامعه از طریق کاهش مصرف سموم شیمیایی آفت کش (Pesticide) و علف کش (Herbicide)  باشند اما در عین حال زیست فناوری در حوزه کشاورزی به دلیل کاربرد بذر اختصاصی همراه با علف کش اختصاصی و انحصار بازار جهانی یکی از پول سازترین فناوری های جهان محسوب می شود و حجم معاملات آن در دنیا بالغ بر 15 میلیارد دلار بوده است (Clive James, 2014).


هم اکنون 19 سال است (1996- 2014) که محصولات دستکاری شده ژنتیکی وارد بازار شدهاند. در سال 2014 سطح زیر کشت این محصولات در جهان 181 میلیون هکتار یعنی 11%  از زمین های قابل کشت جهانی گزارش شده است . در حال حاضر در دنیا 28 کشور به کشت و کار این نوع از محصولات می پردازند و عمده تولیدکنندگان این محصولات پنج کشور آمریکا، برزیل، آرژانتین، هند و کانادا هستند. سهم قاره آمریکا از این محصولات 87 %، قاره آسیا 11% و قاره آفریقا تنها 2%  است  ( Clive James, 2014)،( (FAO Statistical Yearbook, 2013.

محصولات دستکاری شده ژنتیکی

نقش آفرینی در رفع فقر یا سود و تجارت؟
یکی از ادعاهای همیشگی مدافعان محصولات دستکاری شده ژنتیکی در جهان و نیز در کشور این بوده که فناوری مورد بحث در جهت توسعه و ترویج در جوامع فقیر قدم برداشته و هدف آن رفع و کاهش گرسنگی مردم و بهبود وضعیت معیشت کشاورزان است. اما در واقعیت، این فناوری بیشتر در اختیار نظام های سرمایه داری بوده و آنها نیز در انتشار و انتقال دانش به جوامع جهان سوم از خود تلاشی نشان نمی دهند.

شاید گزارش 2015  فائو که به بررسی میزان گرسنگی در سطح دنیا پرداخته بتواند تا حدودی روشنگر این مطلب باشد. حدود 795 میلیون نفر در دنیا در سال 2014 گرسنه بوده اند که میزان این افراد در آفریقا با رشد ۱۶٪  در سال 1990 از 181 میلیون نفر به 232 میلیون نفر رسیده است.

 به عبارتی رشد گرسنگی در جهان به ویژه افریقا طی این سال ها همراه با رشد زیست فناوری بوده، ولی این فناوری با وجود تمام ادعایی که در جهان داشته و هوادارانش در ایران نیز آن را تکرار می کنند، نقشی در رفع گرسنگی و حتی انتقال دانش به جوامع فقیر و در حال توسعه افریقایی و آسیایی برای کاهش گرسنگی نداشته است. ولی در انحصارگرایی و تجارت جهانی بسیار موفق بوده است (The State of Food Insecurity in the world, 2015).

امروزه عمده تولید بذور محصولات دستکاری شده ژنتیکی در انحصار و مالکیت چندین شرکت بزرگ چند ملیتی چون Monsanto،  DuPont و Dow AgroSciences (آمریکا)، Bayer Crop Science(آلمان)، وBiotechnology Syngenta (سویس) بوده و جالب است که بدانید به خاطر سود فراوان این صنعت در هیئت اجرایی این شرکت ها اعضایی از مدیران سیاسی دولت های آمریکا نیز به چشم می خورند. مثلا در شرکت Monsanto مدیران ارشد FDA  (سازمان غذا و داروی امریکا)، EPA (سازمان محیط زیست امریکا)، دیوان عالی، قضات، نمایندگان سنا و کنگره و دولت امریکا حضور دارند(برای اطلاعات تکمیلی Monsanto رادر سایت ویکیپدیا جستجو و یا به سایت Monsanto رجوع کنید).


وجود 3 شرکت عمده تولید بذور محصولات دستکاری شده ژنتیکی در ایالت متحده آمریکا سبب شده این کشور در صدر تولید کننده، کشت کننده، صادرکننده و مصرف کننده این محصولات باشد. حامیان داخلی محصولات دستکاریشده ژنتیکی این موضوع را به عنوان یک دلیل موجه و قابل قبول برای تولید و یا مصرف این گونه محصولات درکشورهای دیگر از جمله ایران عنوان می‌کنند.که جای سوال دارد و در ادامه به توضیح آن می پردازیم.

ایالات متحده آمریکا با بیشترین سطح زیر کشت  محصولات دستکاری شده ژنتیکی(73 میلیون هکتار از 181 میلیون هکتار سطح زیر کشت جهانی)، تنها به خاطر سودآوری این فناوری و بدون توجه به اثرات زیان بار کشت و کار این محصولات بر سلامت انسان و محیط زیست اقدام به کشت وسیع این محصولات می نماید. نکته قابل این توجه است که ایالات متحده با وجود تولید بخش اعظم این محصولات هنوز یک مجموعه قوانین واحد و منسجم برای برچسب گذاری و نظارت بر این نوع از محصولات ندارد. این در صورتی است که این کشور با وجود بیشترین میزان تولید بذور دستکاری شده ژنتیکی و سموم مربوطه تاکنون به عضویت پروتکل جهانی کارتاهنا در نیامده است.

پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا الحاقی به کنوانسیون تنوع زیستی، کشورها را تشویق می کند که سازوکارهای قانونی برای تضمین و حفاظت مناسب از تنوع زیستی و استفاده پایدار از آن و نیز در زمینه انتقال ایمن و استفاده از محصولات دستکاری شده ژنتیکی ناشی از فناوری زیستی مدرن را فراهم آورده و به ارزیابی تاثیرات زیانبار احتمالی این محصولات بر سلامت و بهداشت انسان توجه و همچنین در  نقل و انتقال فرامرزی این موجودات مجموعه قوانینی را تنظیم نمایند. هم اکنون 170 کشور عضویت خود را در این پروتکل ثبت نموده اند.

فناوری خاتمه گر؛ حلقه وابستگی کشاورزان
شرکت های تولیدکننده بذور دستکاری شده ژنتیکی در طراحی و ساخت بذورخود با استفاده از مهندسی ژنتیک از ترفندهایی استفاده  می کنند که کشاورز را  مجبور به خرید مجدد بذر  هر ساله از این شرکت ها  می کنند.

یکی از بحث برانگیزترین جلوه های مهندسی ژنتیک گیاهان، فناوری خاتمه گر (Terminal technology)  است. این فناوری یکی از فرایند هایی است که به وسیله آن، شرکت های فروشنده بذور دستکاری شده ژنتیکی تلاش می کنند تا مطمئن شوند که هر سال کشاورزان بذر جدیدی را خریداری می کنند و از بذر حاصل از محصولات کاشته شده خود برای سال بعد استفاده نمی کنند. هر چند مکانسیم این فناوری از لحاظ مهندسی ژنتیک پیچیده است، اما در نهایت منجر به از بین رفتن جنین بذر و قدرت جوانه زنی گیاه در نسل بعد می گردد (T. A. Brown, 2010).

تظاهرات مردم دنیا علیه گیاهان دستکاری شده ژنتیکی (GMO)
این موضوعات ملاحظات اقتصادی- اجتماعی و محیط زیستی زیادی را به دولت ها و کشاورزان در سرتاسر جهان تحمیل کرده و حاصل آن برگزاری تظاهرات علیه این محصولات است. در جدید ترین موارد، حتی دانشمندان و سیاستمداران و پاپ رهبر کاتولیک های جهان، به تولیدگیاهان دستکاری شده ژنتیکی (GMO)  نیز اعتراض نموده اند(papa-francesco, 2015). 

تظاهرات علیه محصولات دستکاری شده ژنتیکی
مطالبات مردم و سازمان های مردم نهاد در اکثر تظاهرات "منع واردت و کشت" و"استیفای حقوق مصرف کننده " است. یعنی از یک طرف خواهان عدم کشت و کار و واردات بذر گیاهان دستکاری شده ژنتیکی در کشور خود بوده و از طرف دیگر خواستار برچسب گذاری (labeling) و پژوهش های بیشتر در زمینه سلامتی این محصولات بر روی انسان و محیطزیست هستند.

در خواست برچسب گذاری یعنی بر روی تمام این محصولات در یک فروشگاه، برچسب (GMO) یا محصول دستکاری شده ژنتیکی درج شود. محصول می تواند یک سس سالاد باشد که یکی از اجزای سازنده آن، روغن سویای دستکاری شده ژنتیکی است.

همچنین می تواند یک بیسکویت، یک میوه یا برنج باشد.حتی یک بسته گوشت ماکیان و یا دامی که از سویای دستکاری شده ژنتیکی برای تغذیه آن ها استفاده شده است. البته این موضوع مورد موافقت شرکت های تولیدکننده محصولات و بذور دستکاری شده ژنتیکی نبوده و از قدرت مالی و سیاسی خود برای عدم برچسبگذاری استفاده می کنند.

تظاهرات علیه محصولات دستکاری شده ژنتیکی
مطالبات دانشمندان و سیاست مداران علاوه بر موارد بالا، توجه بیشتر به بررسی اثرات درازمدت مصرف این محصولات بر روی سلامت انسان و دام، اثرات GMO بر روی اکوسیستم و به هم خوردن زنجیره غذایی، بررسی مقاومت حشرات به گیاهان مقاوم به آفات، آلودگی ژنی، آلودگی آب و خاک ناشی از مصرف علف کش با نام تجاری Roundup (گلایفوسیت)، لزوم حمایت جدی دولت ها از تحقیقات مستقل در زمینه محصولات دستکاری شده ژنتیکی و ...  است.

برچسب گذاری محصولات دستکاری شده ژنتیکی در کشورهای مختلف
در حال حاضر ۶۴ کشور دنیا دارای قانون برچسب گذاری محصولات دستکاری شده ژنتیکی (GMO Labeling) هستند در میان کشورهای تولیدکننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی (GMO) کشور های برزیل هند و استرالیا به همراه سایر کشورها که عمدتا مصرف کننده این محصولات هستند، دیده می شود(Center for Food Safety 2013).
-    ۳۹ کشور از جمله همه کشورهای اروپایی و استرالیا دارای قانون اجباری برچسب گذاری تقریبا تمام محصولات دستکاری شده ژنتیکی هستند.
-    ۱۰ کشور از جمله برزیل، چین، ژاپن، و ..... دارای قانون اجباری برچسب گذاری بیشتر محصولات دستکاری شده ژنتیکی هستند.
-    ۱۵ کشور از جمله هندوستان، بولیوی، اردن و ..... دارای قانون اجباری برچسب گذاری بعضی محصولات دستکاری شده ژنتیکی هستند.
-    امریکا و کانادا به همراه اکثر کشورهای افریقایی و بیشتر کشورهای خاورمیانه از جمله ایران فاقد قانون برچسبگذاری محصولات دستکاری شده ژنتیکی هستند (organicauthority.com).

تفاوت "تولید بذر" و "کشت و کار بذر " دستکاری شده ژنتیکی
نکته قابل توجهی که شاید کمتر به آن پرداخته شده و موافقان این فناوری خواسته یا ناخواسته کمتر به طرح موضوع آن میپردازند واژه "تولید" است. همان طور که می دانید تولید در کشاورزی رایج (سنتی و ارگانیک) یعنی کشت و کار که پایه اصلی صنعت کشاورزی  بوده و منجر به چرخیدن چرخ این صنعت در کشور می شود و یکی از ارکان استقلال و عدم وابستگی برای کشور است.

هواداران محصولات دستکاری شده ژنتیکی در کشور نیز هیاهوی تولید این محصولات را دارند و عدم تولید این محصولات را تعبیر به عقب ماندگی در زیست فناوری برای کشور قلمداد می کنند. اما در واقع  بین "تولید بذر" و "کشت و کار بذر " دستکاری شده ژنتیکی تفاوت بنیادی وجود دارد که با جزئیات بیشتری به آن می پردازیم.


تولید بذر دستکاری شده ژنتیکی در واقع یک فناوری پیشرفته محسوب شده و نیازمند بودجه مناسب برای ایجاد زیرساختهای لازم برای انجام مراحل پژوهشی، آزمایشگاهی، گلخانه ای، ارزیابی اثرات آن بر روی حیوانات آزمایشگاهی و موجودات غیر هدف و میدانی است. این تولید بذر می تواند برای بازار جهانی و یا بازار داخلی کشت و مصرف باشد.

بدیهی است وارد شدن به بحث تولید بذر محصولات دستکاری شده ژنتیکی نیازمند ایجاد و ارتقاء امکانات مالی، انسانی و تجهیزاتی لازم است. در عین حال استاندارد های ملی و جهانی، ثبت گواهی بذر و گواهی های سلامت و محیط زیست نیز مورد نیاز  است.

در این صورت است که تولید بذر می تواند ما را در صف تولید کنندگان جهانی قرار دهد و بتوانیم درصدی از سهم تجارت جهانی در زیست فناوری را بدست آوریم. اما همانطور که بارها از طرف متخصصان زیست فناوری کشور نیز عنوان شده و حتی در سند زیست فناوری نیز پیش بینی شده است فقط ۳٪ از سهم تجارت جهانی این محصولات را بدست آوریم.

همانطور که در قبل به آن اشاره شد سهم عمده ای از تولید بذر در جهان در اختیار و انحصار چند شرکت بزرگ چند ملیتی است. این شرکت ها با به کار گیری فناوری های پیچیده با هدف به استعمار کشاندن کشاورزان، بذر را در انحصار خود میگیرند. به عبارت دیگر ورود در این تجارت، به معنای رقابت با شرکت های بزرگ و کاهش سهم آن ها از بازار جهانی بوده و به این سادگی نخواهد بود.

همچنین موضوع استاندارد سطح بالا، آزمایشگاه ها و تجهیزات پیشرفته نیز مطرح است.  مانند آزمایشگاه حصر 3  به عنوان آزمایشگاه در بالاترین سطح استانداردهای زیستی، میکروبی و... که به این امر اختصاص دارد.

به این موضوعات مواردی همچون ارزیابی مخاطرات، گواهی ثبت بذر، بسته بندی، برچسب گذاری، تبلیغات و سایر موارد مرتبط با تجارت جهانی و تجاری سازی نیز باید اضافه شود. بنابراین ورود به مسئله تولید فناوری بذر دستکاری شده ژنتیکی، صادرات این محصولات و رقابت جهانی باید حساب شده و با دید باز باشد و تنها به صورت یک آرزوی بزرگ بیان نشود که در این صورت جز هدر دادن سرمایه های ملی اثری نخواهد داشت.


در عین حال ممکن است نگرش موافقان از تولید بذر محصولات دستکاری شده ژنتیکی، بازارمصرف داخلی در کشور باشد که در این صورت نیز آنچه که تولید می شود و در اختیار کشاورزان داخلی قرار می گیرد باید دارای بالاترین سطح ایمنی زیستی با انجام ارزیابی مخاطرات و مدیریت مخاطرات و ملاحظات اجتماعی و اقتصادی برای کشاورزان، دارای گواهی ثبت بذر، گواهی کیفیت محصول و نیز استانداردهای مرتبط باشد. در عین حال محققان  گواهیهای ایمنی مربوط به آن را از دستگاه های اجرایی به ویژه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان حفاظت محیط زیست دریافت کرده باشند.

زیرا این محصولات در نهایت در سبد غذایی مردم قرار می گیرند و نباید تهدیدی برای سلامت مردم  و محیطزیست به حساب آیند. همچنین تولید بذر دستکاری شده ژنتیکی در داخل باید میزان و سهم مشخصی نسبت به انواع بذور تولیدی همچون ارگانیک داشته باشد و با تولید این بذور جایگاه دیگر ارقام از بین نرود.
 
هرچند وابستگی به خرید بذر و علف کش اختصاصی اجنتاب ناپذیراست، اما معنای تولید در کشت و کار مسئله ساده ای است. یک دولت یا یک کشاورز، بذر گیاه دستکاری شده ژنتیکی را خریداری کرده و می کارد. بذرهای Monsanto در کشورهای اروپایی، افریقایی و آسیایی چون، رومانی، مجارستان و اسپانیا، بورکینافاسو، پاکستان و ...کاشته می شود. آیا در این صورت این کشورها به صف تولیدکنندگان بذر دستکاری شده ژنتیکی تبدیل شده اند؟

البته جواب منفی است. ولی در آمارهای جهانی از همین کشورها به عنوان تولیدکننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی یاد می شود (Clive James, 2014) و مسئولین آگاهانه و یا غیر آگاهانه در رسانه های داخلی با به رخ کشیدن کشورهایی چون بورکینافاسو، سودان، اتیوپی، پاکستان، بنگلادش، فیلیپین و مصر،  عدم کشت و کار بذور دستکاری شده ژنتیکی در کشور را اوج عقب ماندگی علمی ذکر می کنند(خبر گزاری مهر بخش دانش و فناوری، 11 اردیبهشت 1392). این درحالیست که  در فهرست یاد شده نامی از کشور های پیشرفته  همچون آلمان، انگلستان، سوئیس، سوئد، فرانسه، ایتالیا، روسیه، ژاپن و غیره دیده نمی شود. لازم به ذکر است کشورهای بورکینافاسو، سودان، اتیوپی، پاکستان، بنگلادش، فیلیپین و مصر فاقد قانون اجباری برچسبگذاری محصولات دستکاری شده ژنتیکی هستند.


در مقابل، عمده کشور های اروپایی توسعه یافته قرار دارند که بیشتر مصرف کننده محدود این محصولات بوده، تمایل کمتری به کشت و کار این محصولات دارند و بر این باورند که تولید این محصولات احتیاج  به کار بیشتر و ارزیابی مخاطرات زیست محیطی چندین ساله و دراز مدت دارد تا بعد از ارزیابی کامل و رصد مخاطرات احتمالی اقدام به تصمیم گیری در خصوص کشت وکار این محصولات در سطح تجاری نمایند. این در صورتی است که بزرگترین مراکز ارزیابی مخاطرات محصولات دستکاری شده ژنتیکی در کشور های اروپایی توسعه یافته قرار دارند.

در تمام کشورهای اروپایی قوانین بسیار محکمی در زمینه محصولات دستکاری شده ژنتیکی وجود دارد از آن جمله: قوانین و دستورالعمل های اجرایی حمل و نقل فرامرزی، برچسب گذاری، ارزیابی مخاطرات (Risk Assessment)، مدیریت مخاطرات (Risk Management). در کشورهای آسیایی و امریکای لاتین  نیز کم و بیش وضعیت مشابهی از نظر قوانین وجود دارد. همان طور که اشاره شد هم اکنون 64 کشور دنیا دارای قانون اجباری  برچسب گذاری محصولات دستکاری شده ژنتیکی بوده و 23 ایالت در امریکا  در حال گذارندن قوانین مرتبط با آن می باشند (Center for food safety, 2013).

چه کسانی باید پاسخگوی این بی قانونی باشند؟
متاسفانه در کشور ما و در بخش کشاورزی بی محابا و غیر مسئولانه صحبت از رهاسازی و کشت و کار گیاهان دستکاری شده ژنتیکی می شود. وقتی بذری کاشته شد و تبدیل به محصولی به نام برنج شود بلافاصله در سبد غذایی مردم قرار میگیرد. آیا حامیان این اقدام در قبال سلامت مردم مسئول و پاسخگو نیستند؟ بر اساس قوانین ملی نظیر قانون ایمنی زیستی یک گیاه دستکاری شده ژنتیکی باید مراحل ایمنی خود از جمله ارزیابی مخاطرات احتمالی (Risk Assessment) را طی کند تا بتواند به مصرف برسد. ارزیابی مخاطرات یک بررسی علمی، مستند بر مدارک معتبر و ارزیابی آزمایشگاهی از گیاه دستکاری شده ژنتیکی است. از طرف دیگر ارزیابی مخاطرات یک بررسی مورد به مورد است. یعنی هر بررسی فقط برای همان موضوع کاربرد دارد و نمی توان آن را بر تمام موارد تعمیم داد. (دکتر نعمت ا... خوانساری، 1380)

  برای تولید بذر گیاهان دستکاری شده ژنتیکی باید گزارش فنی ارائه شود. باید مزیت عملکردی آن ها سنجیده شده باشد. اگر عملکرد در تولید مناسب نباشد، قابلیت کشت ندارد. تولید این محصولات در صورت تامین شرایط استفاده ایمن با در نظر گرفتن مخاطرات احتمالی آن ها بروی تنوع زیستی و گونه های غیر هدف (از جمله زنبور عسل) و ارزیابی مخاطرات ایمنی زیستی و شاخص های استانداردی که برای محصولات دستکاری شده ژنتیکی در نظر گرفته می شود، می تواند مورد نظر باشد. اما عملکرد کنونی مدافعان این فناوری در کشور، استفاده از شرایط عدم اجرای قانون و عدم پاسخگویی به مردم و به خطر انداختن سلامتی آنهاست.


ارزیابی مخاطرات از نظر بهداشتی و سلامت انسان و دام و از نظر محیط زیستی و تنوع زیستی باید انجام شود. این اسناد باید در اتاق تهاتر ایمنی زیستی (Biosafety Clearing House: BCH) در صفحه مشخصات (Profile) جمهوری اسلامی ایران، برای هر محصول دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) ثبت شوند. هرچند مراجعه به این صفحه نشان می دهد، کشور ایران به رغم پذیرفتن پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا (۱۳۸۰) و تصویب آن به عنوان یک قانون لازم الاجرا در مجلس شورای اسلامی (۱۳۸۲) و حتی داشتن قانون ایمنی زیستی(۱۳۸۸)  فاقد ارزیابی مخاطرات گیاه دستکاری شده ژنتیکی (Risk Assessment) است.

چگونه است که محصولی که ارزیابی مخاطرات آن انجام نشده و در BCH ثبت نشده، می تواند دررسانه ها به عنوان محصولی که مجوز رهاسازی و کشت دارد، مطرح شود؟ چگونه است بعضی از مسولان بخش کشاورزی بیان می دارند این محصولات در سال 1383 ارزیابی مخاطرات شده اند در حالی که هیچ گونه سند علمی و یا ثبت شده موجود نمی باشد. آیا می توان به استناد چنین حرفی اجازه رها سازی داد؟

این ذوق زدگی جز آلودگی های ژنی محیط زیست و ایجاد شرایط مخاطره آمیز برای سلامت مردم حاصلی ندارد؟ چه کسانی باید پاسخگوی این بی قانونی باشند؟ مسئولان ارشد وزارتخانه های کشاورزی و بهداشت بی تردید نسبت به این سخنان حساس و دقیق بوده و سلامت مردم در صدر امورشان قرار دارد. نادیده گرفتن سلامت مردم و به خطر انداختن تنوع زیستی به عنوان ارکان امنیت ملی کشور هزینه ای بسیار سنگین دارد که همه به آن واقفند.

راهکارهای پیشنهادی
با توجه به مستندات موجود بهتر است ابتدا قبل از شتاب زدگی در تولید وکشت و کار محصولات دستکاری شده ژنتیکی، به توسعه و تجهیز منابع پایه کشاورزی بپردازیم. بدیهی است با مدیریت منابع آبی و خاکی و نیز تغییر الگوی کشت و کار و بکارگیری روش های ایمن همچون کنترل تلفیقی آفات (Integrated Pest Management)  وکنترل علف های هرز  میتوان میزان تولید و سطح زیر کشت را افزایش داد.


به عنوان راهکاری دیگر، جلوگیری از هدر رفت محصولات کشاورزی به شکل ضایعات با ارزش اقتصادی پنج میلیارد دلار، نسبت به استفاده از زیست فناوری که مخاطرات احتمالی آن برای سلامت  انسان و محیط زیست  ناشناخته است، میتواند برای  افزایش سطح تولید و رفع گرسنگی در جامعه و بهبود وضعیت کشاورزان و مصرف کمتر سموم در نظر گرفته شود.  


از طرفی هم اکنون بخش کوچکی از صنعت کشاورزی کشور، اختصاص به تولید محصولات ارگانیک دارد. این بخش باید با حمایت مسئولان دولتی و بخش های سرمایه گذاری در جایگاه اصلی خود قرار گیرد، که در این صورت می تواند سهم مناسبی را در افزایش تولید کشاورزی کشور و کاهش مصرف کودهای شیمیایی، سموم وهورمون داشته باشد و موجب بهبود شرایط زیستی خاک شده و محیط زیست را ارتقاء بخشد.

در این صورت است که می توانیم نه با پاک کردن مسائل و یا مخدوش کردن حقایق بلکه با شناسایی مشکلات در بخش کشاورزی به حل آن ها بپردازیم و شرایط را برای رسیدن به افق چشم انداز درکشور مهیا سازیم.


منابع:
1-    The State of Food Insecurity in the world (FAO report, 2015).
2-    Global Status of Commercialized Biotech/GM Crops (Clive James, 2014).
3-    FAO STATISTICAL YEARBOOK 2013 World Food and Agriculture (Food and Agriculture Organization of the United Nations Rome, 2013).
4-    What have the mechanisms of resistance to glyphosate taught us? Pest Management Science (Shaner, D. L., Lindenmeyer, R. B., & Ostlie, M. H. 2012).
5-    Gene Cloning and DNA Analysis  (T. A. Brown, 2010)
6-    Global Status of Commercialized Biotech/GM Crops (Clive James, 2014).
7-    http://w2.vatican.va/content/dam/francesco/pdf/encyclicals/documents/papa-francesco_20150524_enciclica-laudato-si_en.pdf/
8-    https://bch.cbd.int/protocol/text/
9-    http://www.centerforfoodsafety.org/reports/1413/genetically-engineered-food-labeling-laws-map
10-     https://en.wikipedia.org/wiki/Monsanto
11-    http://tehran.irna.ir/fa/NewsPrint.aspx?ID=257358/
12-    http://www.organicauthority.com/foodie-buzz/gmo-labeling-laws-around-the-world-the-64-countries-that-do-it.html/

13-    کنوانسیون تنوع زیستی و پروتکل ایمنی زیستی کارتاهینا (دکتر نعمت ا... خوانساری، 1380)
14-    خبر گزاری مهر بخش دانش و فناوری، 11 اردیبهشت 1392

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha