پژوهشگر گروه روان تنی دانشگاه فرایبورگ آلمان با بیان اینکه:«به دلیل ارتباط دایمی پزشکان با درد و رنج و مرگ، بروز برخی از مشکلات روانشناختی مثل افسردگی در آنها نسبت به مشاغل دیگر بسیار بالاتر است.»تاکید کرد:«پژوهش‌های بسیاری نشان می‌دهد که بیمار قبل از اینکه درمان با عامل فیزیکی و شیمیایی تجویز شده را آغاز کند این حال و شیوۀ بودن پزشک و نحوۀ ارتباط با او است که بر سلامت وی تاثیر می گذارد. بنابراین اگر حال پزشک را بی‌اندازه موثر و مفید کنیم یک داروی خوب برای بیمار درست کرده ایم.»

سلامتِ درمانگران نادیده گرفته میشود/افسردگی در پزشکان بیشتر از سایر مشاغل

سلامت نیوز: پژوهشگر گروه روان تنی دانشگاه فرایبورگ آلمان با بیان اینکه:«به دلیل ارتباط دایمی پزشکان با درد و رنج و مرگ، بروز برخی از مشکلات روانشناختی مثل افسردگی در آنها نسبت به مشاغل دیگر بسیار بالاتر است.»تاکید کرد:«پژوهش‌های بسیاری نشان می‌دهد که بیمار قبل از اینکه درمان با عامل فیزیکی و شیمیایی تجویز شده را آغاز کند این حال و شیوۀ بودن پزشک و نحوۀ ارتباط با او است که بر سلامت وی تاثیر می گذارد. بنابراین اگر حال پزشک را بی‌اندازه موثر و مفید کنیم یک داروی خوب برای بیمار درست کرده ایم.»

دکتر فرزاد گلی رئیس موسسه علمی تحقیقاتی دانش تندرستی در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز، به اهمیت مسئله نادیده انگاشته شدۀ سلامت و خودمراقبتی درمانگران تاکید کرد و اشاره کرد که یک روز از هفته به ارتقای سلامت درمانگران پرداخته می‌شود. او در این‌باره گفت:«یک مرزبندی سنتی در کلیشه های فرهنگی راجع به رابطه پزشک و بیمار هست که بر آن مبنا چنان می‌نماید که یک طرف پزشک است که قرار است منبع دانش باشد و طرف دیگر درد و ناخوشی است که نزد بیمار است.یک طرف خِرَد است که نزد پزشک است و طرف دیگر احساس و عواطف است که نزد بیمار است.در صورتی که هم پزشک دانش و خرد و درد و احساس دارد و هم بیمار.»


وی در توضیح بیشتر گفت:«برخی از بیماران امروز با دسترسی که به منابع اطلاعاتی دارند حتی دانشی بیشتر از پزشکان در برخی موضوعات دارند و نیز کم نیستند مواردی که پزشک تجربیاتی را از تجربه و اطلاعات بیمارش به دست آورده است. پس بیمار هم به مانند پزشک جایگاه خرد و تدبیر است.»

[quote-left]  پژوهش‌ها نشان داده است که اگر پزشک با بیمار خود همدلانه تر برخورد کند نه تنها کمتر آسیب روان اجتماعی میبینند بلکه در کار خود رشد معنوی ، اخلاقی و روانشناختی هم پیدا می کند.[/quote-left]


دکتر گلی ادامه داد:«از طرف دیگرچه بسا زمانی که داریم به درد بیمارمان گوش می دهیم و به فکر علاجش هستیم خودمان دردی وخیم تر از بیمارمان داشته باشیم. پس نباید انتظار داشته باشیم که پزشک خرد و دانش محض باشد و بیمار درد و عواطف محض. هر عقل سلیمی با کمی درنگ درمی‌یابد که این مرزبندی سنتی و اسطوره ای که در رابطه بیمار و پزشک وجود دارد؛مرزبندی روا و حقیقتی نیست و با واقعیت فرسنگ‌ها فاصله دارد.»


وی افزود:«ما پزشکان هم هنگام درمان در بسیاری از اوقات خشمگین می شویم، متاثر می شویم و احساساتی "به بیمار" و "با بیمار" داریم که می تواند گاه حتی در درمان راهگشا و تسهیل‌گر هم باشد. در روانکاوی که نگرش عمیق تری نسبت به رابطه درمانگر و درمانجو دارد، این رابطه و عواطف به خوبی تشریح شده است که چگونه عواطفی در بیمار برانگیخته می شود به درمانگرش یا برعکس از درمانگر به درمانجو منتقل می شود.»

وی گفت:« دیدگاه اولیه این بود که پزشک در فراینددرمان، شناخت و تدبیر روشنی باید داشته باشد؛ در بی غرضی محض باید تصمیم بگیرد و جریان درمان را هدایت کند.احساسات گوناگون در واقع خلل و آشوب در روند درمان به حساب می آید.اما بعدها با تجربیات مختلف دیده شده که این انتظار، انتظار نابه جایی است به همین دلیل سال هاست که روش هایی برای توسعه پردازش عواطف،رفع آسیب‌های عاطفی پیشین از زندگی فردی و حرفه‌ای برای درمانگران طرح و اجرا شده است.درمان درمانگران امری ضروری است چرا که آنها پیوسته در معرض درد و رنج هستند و نیاز به سطح خودمراقبتی بالاتری دارند.»


وی گفت:«پژوهش‌ها نشان داده که بسیاری از پزشکان ناچار می شوند از همدلی بیمارشان قدری فاصله بگیرند که مبادا درد و رنج بیمار به آنها سرایت کند به همین دلیل ممکن است گاه با بیمار همدلی نکنند.چون پزشکان در طول فرایند آموزش پزشکی نحوه خودمراقبتی و نحوه ارتباط و درک عمیق تر ازمعنای زندگی نمی بینند. پزشکانی تربیت می کنیم و می فرستیم به میدان جنگی که برای آن آموزش ندیده اند طبیعی است که به راحتی آسیب می بینند.»


دکتر گلی ادامه داد:«توسعۀ خودآگاهی درمانگر از عواطف و رابطه‌اش؛می تواند او را حتی به‌ نوعی شهود بالینی برساند.شرایط پیچیده حرفه پزشکی و اینکه به طور دایم با درد و رنج و مرگ سروکار دارند و به طور دایم احساس ناتوانی می کنند از اینکه نمی توانند به بسیاری از بیمارانشان کمک کند چون درد و رنج ها بسیار است و مرگ محتوم ،پس این مسائل می تواند باعث یک فرسودگی و ضعف و آسیب هایی روان‌‌تنی برای پزشکان شود.»

[quote-right] پژوهش‌ها نشان داده که بسیاری از پزشکان ناچار می شوند از همدلی بیمارشان قدری فاصله بگیرند که مبادا درد و رنج بیمار به آنها سرایت کند به همین دلیل ممکن است گاه با بیمار همدلی نکنند. پزشکانی تربیت می کنیم و می فرستیم به میدان جنگی که برای آن آموزش ندیده اند طبیعی است که به راحتی آسیب می بینند.[/quote-right]


وی خاطرنشان کرد:« به دلیل ارتباط دایمی با درد و رنج و مرگ، بروز برخی از مشکلات روانشناختی مثل افسردگی در پزشکان نسبت به مشاغل دیگر بسیار بالاتر است. پژوهش‌های بسیاری نشان می‌دهد که بیمار قبل از اینکه درمان با عامل فیزیکی و شیمیایی تجویز شده را آغاز کند این حال و شیوۀ بودن پزشک و نحوۀ ارتباط با او است که بر سلامت وی تاثیر می گذارد. بنابراین اگر حال پزشک را بی‌اندازه موثر و مفید کنیم یک داروی خوب برای بیمار درست کرده ایم.»


وی ادامه داد:« پژوهش‌ها نشان داده است که اگر پزشک با بیمار خود همدلانه تر برخورد کند نه تنها کمتر آسیب روان اجتماعی میبینند بلکه در کار خود رشد معنوی ، اخلاقی و روانشناختی هم پیدا می کند.»


وی با بیان اینکه متاسفانه در ایران هنوز برنامه و روشی برای حمایت درمانگران وجودندارد؛گفت:«این برنامه ها هنوز در دوره های آموزش پزشکی پیش بینی نشده ولی امیدواریم با رشد این نیاز که تا حدود زیادی در پزشکان احساس شده است فرایندهایی تدبیر شود.خوشبختانه امروز در ایران نیاز به اجرای این برنامه درمان درمانگران هم توسط نهادهای آموزشی و هم نهادهای درمانی به خوبی ادراک شده است و امید دارم که شرایط آن نیز در کشور مهیا شود.»


وی افزود:«در کشوری پیشرو در این زمینه مانند آلمان عضویت درمانگران در این گروه ها بسیار فراگیر ست و در برخی بخش ها حتی اجباری است که درمانگر چه برای خود و چه برای عملکرد حرفه ای اش در این جلسات شرکت کند. معمولا این جلسات در آخرین روز کاری هفته در مراکز درمانی برگزار می شود و این امکان خیلی دور از ذهن نیست که در آینده نزدیک چنین امکانی برای پزشکان کشور ما فراهم شود.»


دکتر گلی در پایان تاکید کرد:« تاکیدی که در این رویکردها وجود دارد این است که "پزشکی کردن" کافی نیست بلکه نیاز به چیزی فراتر از پزشکی کردن یعنی "پزشک‌بودن" است و این شیوۀ بودن برای پایداری و کارآمدی‌اش باید کیفیتی خوشایند برای پزشک و مراجعش باشد.میدان بودنی که درمانگر،درمانجویش و نیز خانواده و دوستانش، بی‌‌کوشش و گاه حتی بی‌دانش بسامان می‌کند. »

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • فاطمه ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
    0 0
    با سلام اين مساله در مورد پزشکان در ايران بعيد به نظر ميرسد.پزشکان ايرانى بيشتر شبيه تاجرانى ميمانند که به جاى همدردى و همدلى با بيماران به فکر مال اندوزى و سو استفاده از يک انسان درمانده و دردمند که چاره اى جز پذيرفتن هر مبلغى جهت بهبودى دردهاى خود ندارد ,هستند و اصولا در ايران بهترين امکانات تفريحات و سفرها در اختيار اين قشر بى درد قرار گرفته و همين درامدهاى نجومى و امکانات انها و خانواده شان را از ساير اقشار جامعه مجزا ساخته که نه تنها خود را درگير مشکلات و دردهاى بيماران نمى کنند بلکه بر خلاف کشورهاى پيشرفته که پزشک حدود نيمساعت با بيمارش صحبت ميکند و از همه احوالات او اطلاع ميگيرد , اصلا اجازه نميدهند بيمار صحبت کند و در يک فرصت حداکثر پنج دقيقه اى تنها به يک معاينه سطحى و يک دارو نوشتن بسنده ميکنند.به اميد ان روز که در کشور ما هم پزشکان دلسوز و خيرخواه بيمارانشان باشند.