سلامت نیوز: كمبود آب و عدم مدیریت آن، نبود برنامهریزی مدون، اعتبار و باغداران بیانگیزه و خسته از باغداری یك روی سكه نابودی باغهای استان تهران است روی دیگر سكه شهرداریهایی هستند كه این روزها برای تامین بودجه خود و در راس آن پرداخت حقوق پرسنل ناگزیر به صدور مجوز تغییر كاربری برای زمینهای كشاورزی و باغهای این استان هستند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون، این روزها در هر محفلی كه مینشینیم صحبت از آلودگی هوا و گرد و غباری است كه گویا مهمانی شده كه دیگر قصد رفتن از پایتخت را ندارد. مسئولان هر روز برای حل این معضلات راهكارهای بسیاری پیشنهاد میكنند اما آنچه كمتر كسی به آن توجه میكند این است كه این مهمانناخوانده را مسئولانی دعوت كردهاند كه به راحتی مجوز تخریب و تغییر كاربری باغهایی را كه بهعنوان ریه این استان بودند صادر میكنند و همچنین این كار را ادامه میدهند.
یك روز یك عضو شورای شهر تهران از ناپدید شدن 5 هزار متر از باغهای تهران از روی نقشه خبر میدهد و روز دیگر یك مسئول دیگر از نابودی 8 هزار هكتار از باغهای شهرستان شهریار و صدها خبر دیگر از نابودی باغهای شهرستانهای دیگر استان كه همچنان ادامه دارند.
واقعیت موجود بیانگر این مسئله است که اراضی کشاورزی و باغها در کشور ما طی چند سال اخیر بهشدت در حال تخریب است و اینكه غالب این اراضی مستعد در نواحی ای قرار دارند كه معمولاً فضاهای مسكونی در بستر آنها شكل گرفته برسرعت این تخریب میافزاید. شهرستانهای استان تهران نیز مانند دیگر شهرهای کشور از اینرویه عقب نمانده و شاید میتوان گفت پیشرو نیز بوده است. آنچه این شهرستانها را نسبت به سایر از شهرستانهای کشور مجزا میکند موقعیت خاص آنها ست چراكه آنها ریه استان 12 میلیون نفری تهران محسوب میشوند.
شهرستانهای استان تهران به باغهایشان معروف هستند؛ باغهایی که بسیاری از تهرانیها برای یافتن آسایشهای هرچند کوتاه مدت، راه این شهرها و باغهایشان را در پیش میگیرند.
قصه این باغها، قصه امروز و دیروز نیست. شاید بتوان گفت از زمانی که شهری به نام تهران شکل گرفته و گسترش یافته، باغهای شهرهای اطراف جایی برای فرار و آرمیدن در گریز از آشفتگیهای روبه گسترش تهران بود. از اینرو میتوان گفت این باغها ، یادگار و ارثی از سالهای دور است اما نسلهای بعدی نتوانستند به خوبی از این باغها صیانت کنند.
این یادگاران سالهای دور، هر روز که میگذرد از وسعتشان کم میشود و هر از گاهی باید تنشها و چالشهای بسیاری را تجربه کنند.
سالانه بخش عمدهای از اراضی کشاورزی و باغهای این شهرستان بهدلایل مختلفی از جمله ایجاد سولههای صنعتی، تالارها و باغویلا از چرخه تولید خارج میشوند در حالیکه کشاورزی مهمترین رکن اقتصادی این شهرستان محسوب میشود، همچنین بخش قابل توجهی از جمعیت شهرستان در آن مشغول به کار هستند. از اینرو توجه به ضرورتها و چالشها در بخش حفظ کاربری اراضی زراعی آن در این شهرستانها بسیار حائز اهمیت است.
از یكسو برخی كارشناسان طرح باغویلا را در اراضی كمتر از 5 هزار متر برای حفظ باغهای موجود مطرح میكنند چراكه آنها میگویند كشاورزی در اراضی كمتر از 5 هزار متر دیگر صرفه اقتصادی ندارد و كشاورز انتفاعی از آن نمیبرد به همین دلیل به فكر خشكیدن باغ خود و تغییر كاربری آن میافتد این در حالی است كه مدیران جهاد كشاورزی نظر دیگری دراینباره دارند. آنها اعتقاد دارند اگر مجوز باغویلا را به باغداری بدهند که برای نگهداری باغش نیاز دارد، این کار موجب جلوگیری از تخریب و تفکیک باغات میشود اما در این میان افراد سودجوی بیشماری هستند که میخواهند با انجام این کار، باغها را به قطعات 2 یا 5 هزار متر تفکیک کنند و بعد بهصورت ویلا بفروشند، درست است در آن مقطع زمانی باغها از بین نمیروند اما به مرور زمان همین باغها، مستعد تبدیل شدن به مجتمعهای مسکونی میشوند.
[quote-right] دیگر روشهای آبیاری سنتی دیگر جوابگوی وضعیت موجود نیست و باید سیستمهای آبیاری نوین جایگزین آن شود اولین راهكار است اما نقش جهاد كشاورزی بهعنوان متولی این امر بسیار كمرنگ است. آنچه امروز ما شاهد آن هستیم كشاورزانی هستند كه بیانگیزه به فعالیت خود ادامه میدهند و محصولاتی را تولید میكنند كه بالاترین هزینه را برای كشور دارد و در نهایت سود آن نصیب دلالان بازار محصولات كشاورزی میشود نه كشاورزان.[/quote-right]
نكته جالب توجه اینجاست كه جهاد در مقابل طرحهایی مانند باغویلا تمام قد ایستاده و مخالفت میكند اما آن سوی ماجرا برنامهای مدون و مشخص برای حمایت از كشاورزان و باغداران این استان ندارد. اینكه كشور ما به خصوص استان تهران با بحران كمآبی مواجه است بر هیچكس پوشیده نیست. مهمترین دغدغه كارشناسان محیطزیست، مدیریت بر منابع آبی موجود است و یكی از حوزههای اصلی كشور كه براساس آمار نزدیك به 70 درصد از منابع آبی كشور صرف آن میشود كشاورزی است. اینكه دیگر روشهای آبیاری سنتی دیگر جوابگوی وضعیت موجود نیست و باید سیستمهای آبیاری نوین جایگزین آن شود اولین راهكار است اما نقش جهاد كشاورزی بهعنوان متولی این امر بسیار كمرنگ است. آنچه امروز ما شاهد آن هستیم كشاورزانی هستند كه بیانگیزه به فعالیت خود ادامه میدهند و محصولاتی را تولید میكنند كه بالاترین هزینه را برای كشور دارد و در نهایت سود آن نصیب دلالان بازار محصولات كشاورزی میشود نه كشاورزان.
بهگفته برخی مدیران جهاد كشاورزی در استان تهران باتوجه به مشکلات کبود آب، میزان استفاده از سفرههای آب زیرزمینی در چند سال اخیر به اندازهای افزایش یافته که شاهد فرونشست 70 متری آب نسبت به 30 سال قبل هستیم.
كمبود آب، نبود برنامهریزی، اعتبار و باغداران بیانگیزه و خسته از باغداری یك روی سكه نابودی باغهای استان تهران است روی دیگر سكه شهرداریها هستند. شهرداریها یکی از بزرگترین عوامل تغییر کاربری هستند و كم نیستند روستاهایی كه یك شبه به شهر و شهرهای كه به شهرستان تبدیل شدند بدون در نظر گرفتن منابع درآمدی تعریف شده برای آنها، به همین دلیل این شهرها توسط سلایق مختلف مدیریت میشوند نه قانون و ضوابط. بهعنوان مثال شهرداری که در ابتدا با 70 نفر شروع به کار کرده و در حال حاضر 500 نفر پرسنل دارد اگر بخواهد تنها حقوق آنها را تامین کند نمیتواند از عوارض قانونی این کار را انجام دهد و مجبور به صدور مجوزهای غیرقانونی و تغییر کاربری میشود . شهرداریها خواسته یا ناخواسته و بدون در نظر گرفتن عواقب کار خود و تنها برای تامین درآمد و بودجه شهرداری به اراضی کشاورزی و باغها یورش بردهاند و آنها را نابود میکنند. تا زمانیکه سیاست شهرداریها در تامین بودجه خود تغییر نکند نمیتوان کشاورزی این شهرستانها را حفظ و متحول کرد.
یكی دیگر از معضلات تغییر كاربری باغهای تهران، قانون جدیدی كه تنها مجوز تخریب برای ساخت و سازهای از سال85 به بعد را صادر میكند. این مسئله باعث شده که برای بسیاری از پروندههای جهادكشاورزی رای تخریب صادر نشود.
بعد از پروژههای انبوهسازی كه بلای جان باغهای استان تهران شده بلای دیگری بهنام سونامی تالارهی و رستورانهای وجود دارد. نکته جالب توجه این است که معولا مجوز آن در استانداری تهران صادر میشود و نماینده جهاد کشاورزی در 80 درصد موارد رای مخالف میدهد ولی از آنجاییکه جهاد کشاورزی تنها یک رای دارد این تغییر کاربریها با رای دیگر اعضای کارگروه مجوز میگیرند.
در نهایت این واقعیت موجود را باید پذیرفت که باغداری در قطعات زیر 5 هزارمتر توجیه اقتصادی نداشته و برای حفظ و حراست از این نوع اراضی تهیه طرحهای باغویلا و احداث بنای مجاز در هریک از قطعات زیر 5 هزار متر مربع از ضروریات امروزه حاشیه شهرهای بزرگ از جمله تهران است اما سوال اینجاست که بالاخره ایجاد یا احداث مناطق باغ ویلا در راستای تقویت و توسعه فضای سبز و باغات است یا به تخریب اراضی و باغات میانجامد.چنانچه به این معضل از ابتدا توجهای منطبق با واقعیت از منظر اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی میشد چه بسا امروز شاهد این همه نابودی باغها و اراضی کشاورزی در دور و اطراف شهر تهران نبودیم.
نظر شما