سلامت نیوز: بر اساس آمار غیر رسمی منتشر شده حدود 75 درصد از کودکان کار در گروه سنی 10 تا 14 سال قرار دارند و 5 درصد از آنها هم زیر 7 سال دارند. ترکیب جنسیتی کودکان کار نشان میدهد که حدود 15 درصد از این افراد دختر و 85 درصد پسر هستند. آمارهای متعددی از تعداد کودکان کار وجود دارد که بر اساس آن میتوان نتیجه گرفت این پدیده یک معضل جدی به شمار میآید. رشد شهر نشینی، بیکاری و مهاجرت افراد از روستاها و شهرهای کوچک به کلان شهرها باعث شده که جمعیت کودکان کار روز به روز افزایش یابد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزان نیوز، چشمهای سیاه پسرک در صورت آفتاب سوختهاش به طرز عجیبی غمگین بود. لبخندها و فریادهایش اما متفاوت از چشمهایش مملو از طعنه و کنایه بزرگسالانه بود. با صدای بلندی داخل مترو فریاد میزد.لواشک میفروخت و برای جذب مشتری مدام میخندید و مزه پرانی میکرد. تضاد عجیبش باعث شد که صدایش بزنم. پرسیدم لواشک چند؟ با همان لبخند متظاهرانه گفت: هزار تومن، بهداشتی و ترش ترش. پرسیدم چند سال داری؟ این بار کمیلبخندش کمرنگ شد و گفت: 9 سال. نامش محمد است و سه خواهر و برادر دیگر هم دارد. برادر کوچکترش داخل همین خط و قطار، دستمال کاغذی میفروشد. پدرش چند سالی هست که به خاطر اعتیاد تنهایشان گذاشته. از همان زمان مادرش هم بیمار شده اما با وجود ناتوانی هر از چند گاهی خانه مردم کار میکند. او اما دو سال است که وارد مترو شده و تقریبا ماموران تمام ایستگاهها را به خوبی میشناسد. میگوید تا به حال چندین بار جنسهایش را گرفتهاند و هرگز پس نداده اند. او با وجود فحشهای آب نکشیدهای که میشنود و پس گردنیهایی که خورده باز هم به همین خط مترو باز میگردد و فروشندگی میکند. میگوید آرزو دارد که یک روز فروشگاه بزرگی داشته باشد و پولدار شود. تقریبا مطمئن هستم که او هرگز گزارشی را که دربارهاش نوشتهام نخواهد خواند اما امیدوارم کسانی که آن را میخوانند روزی به محمد و امثال او کمک کنند.
3 تا 5 میلیون کودک کار در کشور
کودکان کار که این روزها دیگر هر کسی چند تایی از آنها را در خیابان یا کارگاهها دیده، پدیده تازهای نیستند. کودکانی که هرگز طعم بازیهای کودکانه را به دور از استرس و فشار عصبی که فقر بر آنان وارد کرده نمیچشند و همواره با حسرت خوراکیهای داخل ویترینها را تماشا میکنند. کودکانی آفتاب سوخته که به اندازه فردی میانسال تجربههای تلخ از نامردی روزگار در ذهن خود دارند. بر اساس آمار غیر رسمی منتشر شده حدود 75 درصد از کودکان کار در گروه سنی 10 تا 14 سال قرار دارند و 5 درصد از آنها هم زیر 7 سال دارند. ترکیب جنسیتی کودکان کار نشان میدهد که حدود 15 درصد از این افراد دختر و 85 درصد پسر هستند. آمارهای متعددی از تعداد کودکان کار وجود دارد که بر اساس آن میتوان نتیجه گرفت این پدیده یک معضل جدی به شمار میآید. رشد شهر نشینی، بیکاری و مهاجرت افراد از روستاها و شهرهای کوچک به کلان شهرها باعث شده که جمعیت کودکان کار روز به روز افزایش یابد.
ساحره پژوهش، عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان، درباره آمارهای متعددی که در مورد کودکان کار وجود دارد به خبرنگار روزان گفت: آمارها درباره تعداد کودکان کار بسیار متفاوت و متغیر است. از آنجایی که هیچ آمار رسمی در این مورد اعلام نشده نمیتوانیم به اعداد و ارقام موجود تکیه کنیم اما بر اساس سرشماریهای انجام شده گفته میشود که بین 3 تا 5 میلیون کودک کار در کشور وجود دارد. به گفته وی بالغ بر 650 هزار نفر از این کودکان اصلا وارد مدرسه نمیشوند که البته باز هم این آمار قابل استناد رسمی نیست.
برخی از کودکان کار شناسنامه ندارند
عضو هیات مدیره انجمن حمایت از کودکان کار تصریح کرد: عمده کودکان کار که در تهران به عنوان پایتخت وجود دارند سه گروه هستند که پایه و اساس همه آنها ناتوانی اقتصادی و فقر است. در واقع تمام این کودکان به دلیل مشکلات عدیده خانوادهها برای تامین معیشت و مایحتاج زندگی به سمت کار متمایل میشوند. پژوهش بااشاره به اهمیت توجه به کودکان کار و همکاری مردم و دولت برای حل مشکلات این گروه گفت: متاسفانه عده زیادی از کودکان دارای خانوادههای نابه سامانی هستند. والدینی که دچار اعتیاد شدهاند یا پدر و مادر مریض و مواردی از این دست عمده مشکلاتی هستند که کودکان را برای تامین مالی نیاز خانواده به سمت کار در خیابانها و کارگاهها سوق میدهد. گروه بعدی بچههای مهاجر افغان هستند که به صورت قاچاقی از مرز وارد کشور میشوند. این گروه عمدتا بین 8 تا 18 ساله هستند و در کارهای مختلف نظیر پیمانکاری، جاده سازی، کار در بازار و. ... مشغول هستند. این گروه هر هفته مجبور هستند که حقوق خود را تبدیل به پول کشور افغانستان کنند و برای خانوادههایشان ارسال کنند تا آنها قادر به امرار معاش باشند. این عده نقش بسیار مهمیدر تامین نیروی کار صنایع این چنینی و اقتصاد آنان دارند. مثلا کیفها و کفشهای ارزان موجود در بازار با استفاده از همین نیروی کار ارزان تولید میشود.
کار کردن دائمی زنها و استراحت مردها در خانه کولی ها
به گفته پژوهش گروه سوم کولیهایی هستند که مدتی در تهران ساکن میشوند و مدتی در قسمتی از شمال بین گرگان و قائمشهر زندگی میکنند. این گروه هیچ آشنایی با فرهنگ شهرنشینی و آموزش و مدرسه ندارند. در این حوزه نیاز به برنامه ریزی فرهنگی داریم تا به شکلی فرهنگ قومیآنان را بشناسیم و بتوانیم اقدام کنیم. خانوادههای این گروه رسومات عجیبی دارند که از مهمترین آنها کارکردن مداوم زنها و استراحت مردها در خانه است. در واقع کودکان تا یک سنی در خیابان کار میکنند و به محض اینکه فرزندان کمیرشد میکنند خانه نشین میشوند لذا نیاز داریم که با شناخت فرهنگ این گروه بتوانیم آنان را قانونمند کنیم. وی افزود: یکی از سیاستهای مثبت دولت در زمینه یارانهها اتفاق افتاد که باعث شد این گروه یعنی کولیها برای دریافت یارانه شناسنامه بگیرند اما هنوز عده بزرگی از آنان شناسنامه و هویت ندارند البته ما در بین آنها بچههای آموزشپذیری را هم یافتیم.
قوانین در حوزه کودکان کار کاملا اجرا نمیشود
پژوهش درباره کودکانی که در راه تکدی گری استفاده میشوند اظهار کرد: حل مسئله کودکان کار در هر شکلی نیاز به مساعدت ارگانها و قوه قضائیه دارد لذا آنان باید همکاری داشته باشند. متاسفانه ما درباره بهره کشی از کودکان کار قوانینی داریم که اجرا نمیشوند و با مجرمان یعنی کسانی که بهره کشی میکنند برخورد درستی نمیشود. در بسیاری از مواقع این کودکان توسط ارگانهای دولتی دستگیر میشوند و به مراکز بهزیستی منتقل میشوند. صحبت کردن با این گروه نشان میدهد که مسائل مالی عمده دغدغه آنهاست که باید به آن اندیشید. از سوی دیگر شرایط نگهداری این کودکان چندان مساعد نیست لذا آنان ترجیح میدهند که به بطن خانواده و همان کار سخت باز گردند.
عضو هیات مدیره انجمن حمایت از کودکان درباره تاثیرات کار در دوران کودکی گفت: اولین خطری که کار زودرس در کودکان کار ایجاد میکند اختلاف در رشد عاطفی است. همه میدانیم که بر بازار قانون اقتصادی حکومت میکند و عاطفهای در بطن آن موجود نیست لذا کودکان با بودن در این شرایط دوست داشته شدن را نمیآموزند و نمیتوانند در آینده به خانواده عشق بورزند. پژوهش تصریح کرد: بخش مهمیاز این کودکان مستعد اعتیاد و یا بزهکاری هستند. تعدادی از این کودکان مورد سوء استفادههای متعدد قرار میگیرند و از نظر روحی بسیار آسیب میبینند. من کودکی را به بهزیستی آوردم که چشمهایش عملا دیگر احساس نداشت. بعد از آزمایش اعلام شد که این کودک بارها مورد تعرض جنسی قرار گرفته است. البته بسیاری از این افراد با آموزش پذیری به سمت و سوی خوبی سوق مییابند و ما مواردی را داریم که دانشجوی پزشکی هستند اما نیازمند تعامل جامعه و دولت است.
جمع آوری کودکان کار هیچ تاثیری بر شرایط آنها ندارد
این فعال اجتماعی معتقد است باید آمار دقیق در زمینه کودکان کار داشته باشیم و با گرد آوری نیروهای مددکاری ماهر آنان را از طریق تامین اجتماعی کنترل کنیم اما تا زمانی که برنامههای نیم بند داریم امیدی وجود ندارد. در واقع جمع آوری کودکان هیچ تاثیری بر شرایط آنان ندارد باید بدانیم که با فرهنگ صدقه دردی دوا نمیشود و برای درمان این مشکل نیازمند کمک و حمایت دائمیهستیم نه موقت. باید فرهنگ حمایت را در بین افراد متمول جامعه رواج دهیم و بیشتر از همه به مردم بفهمانیم که این کودکان را تحقیر نکنند و با آنان درست و با کرامت برخورد کنند. همه ما میتوانیم تلاش کنیم که آینده این کودکان را تغییر دهیم. کودکان کار همان کودکانی هستند که گاهی با لباسهای مندرس و کثیف به عابران میچسبند و به هر طریقی میخواهند اجناس خود را بفروشند. همانها که گاهی افراد با عصبانیت از خود میرانندشان. واقعیت این است که بسیاری از این کودکان بیش از کمک مالی به ارزش و احترام و نگاهی عاطفی نیاز دارند تا بتوانند زندگی سخت و پر تنش خود را با وضعیت بهتری سپری کنند. شاید لازم باشد قبل از کمک و صدقه دادن کمیلبخند، احترام و عاطفه برای این کودکان خرج کنیم.
نظر شما