سلامت نیوز: خاورمیانه و منطقه آفریقای شمالی با شرایط اضطراری پیچیدهای در ابعادی بیسابقه روبهرو هستند که احتمالا چالشهای طاقتفرسای بیشتری را در سال ٢٠١٥ ایجاد خواهد کرد. این منطقه همچنین یکی از مناطق مبدأ، مقصد و ترانزیت (انتقال) پناهندگان و مهاجران است. بیشتر کسانیکه در تحرکات مهاجرتی مختلف گیر افتادهاند، قربانیان قاچاق انسان و خرید و فروش غیرقانونی هستند که با سفرهای پرمخاطره بهویژه از طریق دریا زندگی خود را به خطر میاندازند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، شرایط انسانی در سوریه همچنان بینهایت چالشبرانگیز است. در چهارمین سال درگیری، بیش از ٣میلیون آواره سوری در منطقه سرگردانند. علاوهبر آن، بیش از ٥٠هزار سوری در بیش از ٩٠ کشور خارج از منطقه به دنبال پناهندگی هستند. درون سوریه، تخمین زده میشود که ٨/١٠میلیون نفر از مردم ازجمله ٥/٦میلیون نفر جنگزده به شدت نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند. شرایط ایمنی همچنان ناپایدار و دسترسی به کمکهای انسانی همچنان چالش بزرگی است. بین ژانویه و سپتامبر ٢٠١٤، آژانس پناهندگان سازمان ملل بیش از ١١میلیون کالای اساسی را بین بیش از ٣میلیون آواره داخلی توزیع کرد. در ٢٠١٥، تحرک بیشتر برای حمایت از آوارگان داخلی و میلیونها پناهندهای که درحال حاضر در خارج از کشور اقامت دارند، همچنین اقدام فوری برای نجات زندگی آدمها و کمک به آنان برای جابهجایی ایمن، ضروری است. در عراق، شرایط امنیتی روزبهروز وخیمتر میشود و درگیری مسلحانه در استانهای «انبار» و «نینوا» جابهجاییهای درونی را بیشتر کرده است. طبق آمار، دولت عراق و دولت اقلیم کردستان، حدود ٨/١میلیون نفر به دلیل نبود امنیت در عراق، بین ژانویه و سپتامبر ٢٠١٤ آواره شدند. جنگهای سنگین همچنان ادامه دارد و مردم به دیگر نقاط عراق فرار میکنند. بسیاری از آوارگان در جستوجوی امنیت، به اقلیم کردستان پناه بردهاند که بیش از ٩٥درصد آوارگان سوری در عراق به اضافه هزاران نفر از آوارگان داخلی و گروههای پناهندگان را در خود جای داده است. در آگوست ٢٠١٤، شرایط آوارگی درون عراق توسط سازمانملل درجه ٣ اضطراری اعلام شد. آژانس پناهندگان سازمانملل سریعا به بحران آوارگی داخلی واکنش نشان داد و عملیات لجستیکی وسیعی را برای رساندن آذوقه و مایحتاج از طریق هوا، زمین و دریا آغاز کرد که بیش از ٥٠٠هزار آواره را پوشش میدهد. در رابطه با شرایط ویژه سوریها، اعلام حالت اضطرار برای به حرکت درآوردن منابع وسیع در سال ٢٠١٥ بهویژه با در نظر گرفتن اینکه فصل سرما در پیش است نیز ادامه خواهد داشت. موقعیت امنیتی لیبی نیز روزبهروز ضعیفتر میشود و حداقل ١٤٠هزار لیبیایی به دلیل درگیریهای اخیر در سراسر کشور آواره شدهاند. آژانس پناهندگان سازمانملل و همکاران ملی آنها در توزیع مایحتاج اصلی ازجمله کمکهای پزشکی و کنترل ماموریتهای درون لیبی برای دسترسی به نیازها و توزیع کمکهای اولیه به آوارگان، با هم مشارکت میکنند. دولتهای تونس و مصر نیز با همکاری آژانس پناهندگان برای واکنش به موقع به احتمال آوارگیهای بیشتر در عرض مرزهای لیبی، برنامههای موقت را گسترش دادهاند.
یمن همچنان با شرایط پیچیده انسانی ازجمله عدمامنیت دایم، درگیریهای منطقهای و محلی، کمبود آب و فقر شدید تعداد بسیار زیادی از مردم روبهرو است. این چالشها با بالارفتن قیمتها و مشکلات اقتصادی که به کاهش دسترسی به غذا و آب، خدمات عمومی اساسی و امکانات و فرصتهای زندگی میانجامد، تشدید هم میشود. سطح سوءتغذیه یمنیها در بین بالاترینهای جهان قرار دارد. تعداد مردمی که در درون کشور آواره شدهاند در سال ٢٠١٤، به دلیل درگیریهای اخیر، به شدت افزایش یافته و بیش از ٣٣٤هزار نفر آواره در مراکز مرتبط ثبتنام شدهاند. علاوهبر این، یمن میزبان ٢٤٦هزار پناهنده ثبت شده است که ٩٥درصد آنها سومالیایی هستند.
استراتژی راهحلهای بادوام در آژانس پناهندگان
١ استراتژی حمایتی آژانس پناهندگان سازمانملل برای هرمنطقه و برای هر شرایط خاص، اولویتبندی برنامههای عملیاتی است.
با این همه، در تمام منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی، اولویت استراتژیک آژانس پناهندگان سازمانملل در سال ٢٠١٥ شامل این موارد است:
انجام واکنشهای عملیاتی جدید ازجمله کمکهای انسانی و اولیه؛ حصول اطمینان از حمایت از همه مردم درگیر فاجعه با تمرکز خاص روی آسیبپذیرترین اقشار بهویژه ساکنان مناطق شهری؛ پیداکردن راهحلهای بادوام ازجمله اسکان مجدد آوارگان بهعنوان وسیله حمایتی و ادامه واکنش و پاسخ صحیح به شرایط اضطراری پیشرو.
در شرایط سوریه و عراق، آژانس پناهندگان سازمانملل، همچنان به نیازهای پناهندگان پاسخ میگوید و در این راستا بیش از ١٥٠ گروه در منطقه سوریه با آژانس همکاری میکنند. اینها شامل حمایت و پشتیبانی از کشورهای میزبانی که به آوارگان سوری و عراقی کمک میرسانند و به آنها خدمات حمایتی میدهند نیز میشود. برنامه کمکهای نقدی با درنظر گرفتن آسیبپذیرترین مردم و فعالیتهای ثبتنام آوارگان از اولویتهای سال ٢٠١٥ است. در سراسر منطقه، آژانس تلاشهای خود را در جهت حمایت از پناهندگان شهری، تحویل کمکها و مشارکت در تحمل بار دولتها و جوامع میزبان جهت میدهد. باتوجهبه بحرانهای پیشرو و محیط عملیاتی ویژه و پیچیده در منطقه، دورنمای راهحلهای پایدار برای بخش وسیعی از جماعت پناهنده هنوز هم بسیار محدود است. روشهاینو در ارایه کمکها به هنگام دستوپنجه نرمکردن با مشکلات جابهجایی، باید همچنان دنبال شود. در پاسخ به خشونتهای جنسی و جنسیتی و اهمیت مسأله حمایت از کودکان، آژانس با همکاری دوطرفه با کشورها، جمعیتها را برای پیشگیری و واکنش به این خشونتها آماده کرده و اولویتبندی فعالیتهای مشترک با هدف تقویت سیستمهای حمایت از کودکان را دنبال میکند.
برای رسیدن به این اهداف، آژانس رابطهاش با حکومتها، دولتها و سازمانهای غیردولتی و جامعهمدنی منطقه را به منظور کمک به آوارگان مستحکمتر میکند.
چالشها
علاوهبر میزان وسیع و گسترده نیازها، پیچیدگی شرایط اضطراری منطقه نیز مسائل حمایتی را دشوارتر میکند. عدمامنیت، ارایه عملیات بشردوستانه را دچار چالش کرده و دسترسی به مردم آسیبدیده را محدود میکند. علاوهبر آن، شرایط سیاسی غیرقابل پیشبینی و بیثبات در منطقه نیز عملیات آژانس را دچار وقفه مداوم میکند. کشورهای آفریقای شمالی همچنان با چالشها روبهرو هستند و حرکتهای مهاجرتی مختلف ازجمله قاچاق انسان و نقلوانتقال مهاجران و پناهندگان در ترانزیت به اروپا و دیگر مقصدها در آفریقایشمالی، شرایط را وخیمتر کرده است. شمار رو به افزایش پناهندگان و مهاجرانی که با به خطر انداختن زندگی خود سوار بر قایق شده و از عرض مدیترانه عبور میکنند، نیز بر نگرانیها افزوده است. باتوجهبه بیش از ٨٥درصد پناهندگانی که در کشورهای میزبان منطقه زندگی میکنند، شرایط بسیار جدی پناهندگان شهرنشین توجه ویژه میطلبد. بهطور خاص بسیاری از پناهجویان سوری در شهرهای بزرگ، در فقر مطلق بهسر میبرند و مجبورند برای بقای خود با مکانیسمهای آسیبرسان همراهی کنند.
منبع: سایت آژانس پناهندگان سازمانملل
بگذارید بیایند و بگذارید کار کنند
٢ داعش خشونت عریان خود را پنهان نمیکند. وقتی انسانها را زنده میسوزاند یا سرشان را با میله سوراخ کرده و به قلاب صلیب میکند، ازشان ویدئو میگیرد و در اینترنت پخش میکند. وقتی تروریستهای داعش، دختران غیرمسلمان را به بردگی گرفته و به آنها تجاوز میکنند، پس وقتی مردمی که از سوریه یا عراق و از مناطق تحت اشغال داعش فرار میکنند و میگویند که میترسند به خانه برگردند، میدانیم که دارند حقیقت را بیان میکنند. اتحادیه اروپا یکی از ثروتمندترین و آرامترین مناطق روی زمین است و شهروندانش مایلند فکر کنند که آنها استاندارد همدردی و شفقت هستند. تمام ملت اتحادیه اروپا میپذیرد که وظیفهای قانونی دارد تا برای کسانیکه از ظلم و جور میترسند، محلی امن ایجاد کند. با این وجود، موج اخیر برای پناهجویی، پایبندی اروپا به قول و قرارش را به امتحان گذاشته است.
گروههای نئونازی در آلمان، مهمانسراهای پناهجویان را به آتش کشیدند. یک گروه ضد مهاجرت نیز درحال حاضر پرطرفدارترین حزب سیاسی سوئد است. نخستوزیر مجارستان دانلد ترامپ درونش را به چالش کشیده و هشدار میدهد که مهاجران غیرقانونی بهویژه از آفریقا، بقای ملت او را تهدید میکنند. از چند منظر موضوع قابل بررسی است. امسال حدود ٢٧٠هزار پناهجو از طریق دریا به اروپا رسیدند. این میزان بیش از تعداد کل افرادی است که در سال ٢٠١٤ به این مقصد رسیدند اما هنوز هم در مقابل ١٩٠٠ اروپایی، یک پناهجو وجود دارد و بسیاری با مخالفت روبهرو میشوند. بیشتر پناهجویان ورودی از فقیرترین بخشهای جهان میآیند. لبنان کوچک از ١/١میلیون سوری استقبال کرد که درواقع معادل یکچهارم جمعیت خود لبنان است. ترکیه ٧/١میلیون نفر، تانزانیا کشوری که میانگین درآمد آن یک پنجاهم اتحادیه اروپاست نیز میزبان صدها هزار نفر از اهالی کنگو و بروندی را دهههاست با کمترین شکایت، پذیرفته است.
برخلاف آنها، وقتی کشورهای اروپایی، جاییکه پناهندگان آفریقایی و عرب ابتدا به آنجا وارد میشوند (مانند یونان و ایتالیا)، درخواست کمک میدهند و از پناهجویان مراقبت میکنند، دیگر کشورهای اتحادیه با بیمیلی تعداد ناچیز ٣٢هزار و ٢٥٦ نفر در سالگذشته را پذیرفتند.
اروپا میتواند و باید رفتار بهتری داشته باشد، نه فقط بهخاطر دلایل اخلاقی بلکه حتی به دلایل خودخواهانه. نیروی کار اروپا درحال پیر شدن است و بهزودی کاملا آب میرود. دولتهای آنان، بدهی زیادی بالا آوردهاند که قصد دارند آن را برای نسل بعدی به ارث بگذارند. اگر آمار نسلهای آینده کمتر هم باشد، کار بسیار سختتر میشود. مهاجران ازجمله پناهجویان، اکثرا جوان و مشتاق کارکردن هستند. پس آنها میتوانند به آسانکردن این مسأله کمک کنند: مراقبت از سالمندان و کمک به پرداخت بدهیای که خودشان هیچ نقشی در ایجادش نداشتند. آفریقاییها و عربها جوان هستند. اروپا میتواند انرژی و اشتیاق آنها را قرض بگیرد البته فقط درصورتیکه دولتهای اروپایی انواع متفاوت مهاجرت را به شیوهای بهتر مدیریت کنند که از نظر سیاسی، این کار میتواند سخت باشد و نیاز به اصلاح ساختار بازارهای کار دارد. کنترل و بازرسی درخواستهای پناهندگی باید با جدیت انجام شود. سوریه خود جهنم است؛ آلبانی جهنم نیست به همین علت بررسی درخواستها باید سریع و با بخشندگی انجام شود. مردمیکه از بیابانها و دریاهای طوفانی عبور میکنند تا به اروپا برسند، بعید بهنظر میرسد که وقتی میرسند، از زیر کار در روند. برعکس، مطالعات نشان داده که پناهندگان سراسر جهان بیش از مردم ساکن کشور مقصد، کار و شغلهای جدید را پیریزی میکنند و کمتر مرتکب جرایم جدی میشوند و معمولا به مبلغ درآمد عمومی میافزایند. ترس از اینکه آنها مشاغل را بقاپند یا دستمزد کارگران محلی را پایین بیاورند، ترسی بیمورد است زیرا آنها استعدادها، مهارتها، ایدهها و ارتباطات کاملکنندهای با خود میآورند ولی این احتمال وجود دارد که بهطور نامحسوس دستمزد کارگران غیرماهر محلی کاهش یابد ولی خود مهاجران بسیار سود میبرند. با رفتن به اروپا، با قوانین کاملا مشخص و شرکتهای ماهر و توانا، آنها میتوانند چند برابر حالت عادی خالق و مولد باشند و براساس آن دستمزدشان نیز افزایش یابد.
آدمهای شکاک سریعا پاسخ میدهند که تأثیر فرهنگی مهاجرت بسیار زیاد است و اروپا دیگر نه مایل است و نه توانایی ورود این همه مهاجر را دارد. اروپاییها با دیدن جمعیتی بیگانه که جذب محیطشان نمیشوند و مهاجران بیکار مانند بخشهایی از پاریس یا مالمو، پا پس میکشند و نگران میشوند. آنها از تروریسم به شدت میترسند.
همه کسانیکه از ورود مهاجران ابراز ترس میکنند، آدمهای ترسویی نیستند و کاملا واضح است که کنترل و بررسی گروههای جهادی باید بیشتر شود اما پاسخ به سوال مهمتر- چگونه اروپا میتواند مهاجران را بهتر جذب کند؟- میتواند در سه کلمه خلاصه شود: بگذارید «کار» کنند. این فرمول در لندن، نیویورک و ونکوور خیلی خوب جواب داده است.
داشتن شغل، جوانان را از ایجاد مشکل دور نگه میدارد. در محل کار، مهاجران مجبورند که با محلیها ارتباط داشته باشند و آداب و رسوم آنها را فرابگیرند و بالعکس. همین نشان میدهد چرا سیاستهایی که به تازه واردان حس بیارزش و بیفایدهبودن میدهد، چقدر مخرب هستند. از محدودیتهای بریتانیا برای کارکردن پناهجویان گرفته تا قوانین کار خشک و سختگیرانه سوئد که استخدام کارگران غیرماهر را غیراقتصادی میکند. اروپایی با آغوش بازتر، دید وسیعتر و بازارهای کار انعطافپذیرتر، میتواند بحران پناهندگی را به فرصت تبدیل کند مانند آنچه آمریکا با موجی از پناهندگی، در قرن بیستم بسیار موفق عمل کرد و افراد بسیاری ازجمله از اروپا را به درون جامعه خود پذیرفت. «بگذارید آنها بیایند و بگذارید کار کنند.»
منبع: اکونومیست
تراژدی وحشتناک
٣ در ٢٨ آگوست، پلیس اتریش از کشف ٧١ جسد مهاجران در یک کامیون یخچالدار خبر داد. جسد ٥٩ مرد، ٨ زن و ٤ کودک درست در مرز اتریش با مجارستان کشف شد. بهنظر میرسد کامیون در ٢٦ آگوست در آن محل رها شده اما متلاشیبودن اجساد نشان میدهد که ممکن است افراد زودتر از آن زمان از بیهوایی خفه شده یا از تشنگی مرده باشند. پارگی دیوارهای داخلی کامیون نشان میدهد که احتمالا برخی از این افراد تلاش کردند فرار کنند هرچند موفق نبودند. علاوهبر ترس و وحشت اولیهای که حادثه ایجاد کرد، این کشف دو عامل مهم نگرانی اروپا از افزایش بحران مهاجرت را کاملا برجسته کرد. اول اینکه سازمانهای قاچاق انسان در اروپا پیچیدهتر شده و افزایش یافتهاند. قاچاقچیان انسان مدتهای طولانی است که در ایتالیا فعالیت میکنند و به مهاجرانی که از شمال آفریقا حرکت کرده، از مدیترانه عبور و به سمت شمال در حرکتند، کمک میکنند اما امسال تعداد بسیاری از ترکیه وارد یونان شده و از طریق بالکان به سمت مجارستان و دیگر کشورها میروند. افزایش تعداد این افراد، تقاضا برای خدمات سازماندهی شده قاچاق را افزایش داده است (بیشتر این افراد سوری هستند، همان طوریکه اجساد پیدا شده در کامیون سوری بودند). ٤ نفر در رابطه با مرگ این افراد دستگیر شدهاند ازجمله صاحب کامیون و رانندهها اما مسئولان اتریشی میگویند که پرونده ٨٠٠ قاچاق انسان را در دست بررسی دارند.
منبع: اکونومیست
کوبیدن در بهشت!
٤ انتظار میرود که آلمان در سالجاری ٨٠٠هزار پناهجو را بپذیرد- یعنی حدود ٤ برابر تعدادی که سالگذشته پذیرفت و بیش از تعداد تمام افرادی که سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال ٢٠١٤ پذیرفتند. آمار حاکی از این است که تعداد مهاجران حدود یکدرصد جمعیت آلمان است و همین نشان میدهد که دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا چه تعداد پناهجو را باید بپذیرند تا بتوانند با آلمان دارای سهم برابر شوند. در آمارهای سال ٢٠١٤، بین ٢٨ کشور عضو اتحادیه، فقط سوئد در جایی نزدیک آلمان قرار دارد. براساس میزان جمعیت، این کشور اسکاندیناوی بیشترین سهم پناهجوی اتحادیه اروپا درسال گذشته با ٦٢٦هزار نفر را داراست. با این وجود، تعداد پناهجویان، لزوما نشاندهنده تعداد افرادی که موفق به دریافت پذیرش پناهندگی یا اجازه اقامت در یک کشور شدهاند، نیست.
بهطور مثال، در مجارستان- یکی از کشورها با بالاترین سهم پناهجو- کمتر از ١٠درصد موارد درسال گذشته موفق به دریافت پناهندگی شدند. از تعداد ٣٥٨ هزار و ١٠ مورد درخواست پناهندگی درسال گذشته اروپا، حدود ٤٥درصد موفق به اخذ آن شدند. آمار آلمان ٤٢درصد است درحالیکه سوئد ٧٧درصد پذیرش مهاجر داشت.
در جولای، آلمان ٣٧ هزار و ٥٣١ درخواست پناهندگی دریافت کرد که نسبت به همین ماه در سال گذشته ٩٣درصد افزایش داشته است. هرچند که افزایش تعداد پناهجویان در اروپا به دلیل فرار هزاران پناهنده از درگیریها و فقر در آفریقایشمالی و خاورمیانه است، اما سهم قابلملاحظهای از درخواستها در اتحادیهاروپا مربوط به کشورهای دیگری است. نزدیک به ٤٠درصد درخواستهای ثبتشده ماه پیش در آلمان مربوط به افرادی از آلبانی، بوسنی و هرزگوین، کوزوو، مقدونیه، صربستان و مونتهنگرو است. براساس آمار یورو استیت، در ششماه اول امسال، بیش از ٤٠٠هزار درخواست پناهندگی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا ثبت شده است که ٤٣درصد در آلمان، ٦٧هزار نفر در مجارستان، ٢٩ هزار و ٥٠٠ نفر در سوئد، ٢٦ هزار و ٥٠٠ نفر در فرانسه و ٢٥هزار نفر در ایتالیا ثبت شدهاند. در مقایسه با این آمار، انگلستان کمتر از ٩٥٠٠ نفر دریافت کرده است. صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل هفته گذشته درمورد بحران پناهندگی به تلویزیون آلمان گفت: «بحران پناهندگی بیش از مسأله یونان و ثبات یورو، ما (اروپا) را نگران میکند.»
آلمان، فرانسه و هلند پذیرفتند که بالاترین تعداد مهاجران را بپذیرند. براساس درصد جمعیت کشور، انگلستان با پذیرش(٠٠٣/٠ درصد) بعد از مجارستان که از پذیرش هرگونه مهاجری خودداری میکند، دومین کشور با پایینترین درصد پذیرش مهاجران است. با همین معیار، لوکزامبورگ (٠٦٤/٠درصد)، قبرس (٠٢٨/٠درصد) و ایرلند (٠٢٤/٠درصد) در ردههای بالاتر قرار دارند.
منبع: گاردین alberto nardelli
گذشته تاریک و آغوش باز آلمان
٥ «چالشبرانگیز است اما از پا نمیاندازد.» این تعریف «توماس دی مازیر» وزیر کشور آلمان از اثرات موج پناهجویان بر جامعه آلمان است. با این وجود، بسیاری از آلمانیها احساس میکنند که با این قضیه از پای درآمدهاند. در ١٩ آگوست «دی مازیر» از آخرین آمار پناهجویان در سال اخیر پرده برداشت. دولت پیشبینی کرده بود که در سال ٢٠١٥، ٤٥٠هزار درخواست پناهندگی خواهد داشت یعنی بیش از دوبرابر سال گذشته و درحالحاضر منتظر ٨٠٠هزار پناهنده است، یعنی ٤ برابر کل سال گذشته. در طول چند هفته، بحران پناهندگی، مشکلات یونان و اوکراین را بهعنوان بزرگترین نگرانی آلمان به حاشیه فرستاد. آنگلا مرکل فکر میکند بحران پناهندگی بیش از هر بحران دیگری ذهن اروپا را به خود مشغول کرده است.
آلمان در مرکز اتحادیه اروپا از نظر جغرافیایی در خط مقدم این تراژدی نیست. بار اصلی بر دوش یونان و ایتالیا است که توده عظیم پناهجویان وارد سواحل آنها میشود اما آلمان و همچنین سوئد، برای خیلی از پناهجویان مقصد ارجحتری است زیرا نسبت به سایر کشورها آزادتر است.
در کل، آلمان احساس میکند که به دلیل گذشته تاریک و تجربیات پس از جنگ جهانی دوم- وقتی آلمانیها خودشان آواره شده بودند- باید نسبت به کشورهایی مانند انگلیس یا کشورهای اروپایشرقی، بیشتر پذیرای پناهجویان باشد. حتی اکنون، بسیاری از آلمانیها با آغوش باز، نورسیدهها را میپذیرند. وقتی که «سِون لاتایار» راننده اتوبوسی در باواریا متوجه شد گروهی از پناهندگان در اتوبوس او هستند، بهطور ناگهانی میکروفن اتوبوس را در دست گرفت و به انگلیسی اعلام کرد:
«به آلمان خوش آمدید، به کشور من خوش آمدید.» تمام مسافران اتوبوس، پناهندگان و آلمانیها، همه با هم دست زدند. بسیاری از پناهندگان قدردان هستند. افیلیا ادِ، پناهندهای از غنا که این ماه در هانوور کودکی بهدنیا آورد، نام دخترش را آنگلا مرکل ادِ گذاشت زیرا فکر میکند «صدراعظم زن بسیار خوبی است.»
دو پارگی آلمان
اما چنین رفتارهای خوشامدگویی، بهطور فزایندهای واکنشهای شدیدی نیز به همراه دارد. وقتی «تیل شوایگر» هنرپیشه آلمانی در صفحه فیسبوک خود درخواست کمک مالی برای خرید یک پایگاه نظامی سابق و تبدیل آن به مرکزی برای پناهجویان کرد، با سیلی از کامنتهایی روبهرو شد که بسیار ناپسند و نژادپرستانه بود. بهویژه در آلمان شرقی، جایی که محلیها ارتباط بسیار کمی با خارجیها دارند، حوادث فراوانی ازجمله راهپیمایی جلوی خانههای مهاجران و حتی به آتشکشیدن خانههای آنان توسط دستراستیها و گروههای نازی روی میدهد. مسأله پناهندگان، جامعه آلمان را به دو دسته تقسیم کرده و تحمل آنان را آزمایش میکند.
منبع: اکونومیست
عبور از سیمخاردار
٦ مقدونیه در تلاش برای متوقفکردن سیل مهاجران در مرز شمالی خود با یونان و پیادهکردن نیروی ضدشورش پلیس با ماشینهای زرهی و آمادهباش ارتش، اعلام شرایط اضطراری کرده است. مسئولان میگویند، مرز قانونی همچنان باز است اما مجبور هستند که «ورود غیرقانونی از مرز را به حداقل برسانند.»
یکی از گزارشگران رویترز در نزدیکی شهر مرزی «گِوگیلیا» گفت که ستونی از پلیس ضدشورش مسلح به گاز اشکآور و با ماشینهای زرهی، راه را بر چندهزار انسان- که اکنون در مرز و سرزمینی که به هیچکس تعلق ندارد سرگردانند- بستهاند. یک افسر پلیس به مردی سوری که درخواست عبور داشت، به انگلیسی گفت: «مقدونیه دیگر کسی را نمیپذیرد.»
موج ورود روزانه مهاجران به گِوگیلیا که ١٥٠٠ تا ٢٠٠٠ نفر در روز بود، متوقف شده است. این توقف روزها پس از صحنههای فاجعهبار تجمع هزاران نفر در ایستگاههای راهآهن که سعی میکردند سوار بر قطار به مقصد صربستان شوند و کودکان را از طریق پنجرههای باز واگنها به داخل میانداختند، انجام شد. مقدونیه موقعی وارد عمل شد که یک کشتی انتقال اتومبیل یونان با ٢٤٠٠ آواره سوری در آتن پهلو گرفت. این افراد درواقع تعدادی از ٥٠هزار نفر خاورمیانهای، آفریقایی و آسیایی مهاجر و پناهندهای بودند که در جولای وارد یونان شده بودند. بسیاری از این مهاجران، سوار بر اتوبوس به سمت شمال و به مقصد مقدونیه، صربستان و منطقه بدون مرز شنگن در مجارستان میشوند. مجارستان بهسرعت در مسیر مرز ١٢٥کیلومتری خود با صربستان سیم خاردار میکشد تا مهاجران را از مرز خود خارج نگهدارد. روز چهارشنبه گذشته نیز مقدونیه از کشورهای همسایه خواست تا برای کمک به آنها و انتقال مهاجران، واگنهای قطار بفرستند اما آژانس پناهندگان سازمان ملل از دولت این کشور میخواهد که همکاری بیشتری کرده و محلی برای ساماندهی مهاجران و پناهندگان ایجاد کند. تنها سایتی که درحالحاضر استفاده میشود، ایستگاه پلیس محلی است، جایی که آژانس پناهندگان سازمان ملل، پناهگاهی با امکان جایدادن ١٦٥ نفر ساخته است. صلیبسرخ به مهاجران و پناهندگان در منطقه مرزی دسترسی دارد اما درمورد رسیدن فصل سرما و سختترشدن شرایط هشدار داد.
منبع: رویترز
مرگ در سواحل زندگی
٧ آنها سواحل لیبی، جزایر یونان و دشتهای بالکان را امتحان کردند. حالا معلوم شد سوریهایی که از جنگ داخلی فرار میکنند، راه دیگری برای رسیدن به امنیت اروپا پیدا کردهاند: مدار قطب شمال.
امسال دهها نفر از سوریها در تلاشی غریب برای رسیدن به مرز کمتر شناختهشده قطب با نروژ، به سمت شمالیترین نقطه سوریه پیادهروی کردند. هر ماه، حدود ٢٠ سوری از این طریق خود را به شهر کوچک نروژی کِرِکِنس (kirkenes) جایی که حدود ٢٥٠٠مایل از شمال دمشق فاصله دارد و میانگین دمای روزانه هوا همیشه زیر صفر است، میرسانند. این شهر در شمالیترین نقطه مسیر «پردهآهنین»، مسیر دوچرخهسواریای که مرز بین اروپای شرقی و غربی را در طول جنگ سرد تعیین میکرد، قرار دارد.
توماس پترسون تنها پلیس کشیک در اداره پلیس کِرِکِنس میگوید: «این مسالهای نسبتا جدید و احتمالا ششماه است که شروع شده. فکر میکنم حدود ٥ تا ٢٠ نفر در ماه تلاش میکنند وارد این شهر شوند. دو نفر با دوچرخه از مرز عبور کردند و بقیه سوار بر خودروهای روسی میآیند. عبور از مرز بسیار آسان است- میتوانند بهراحتی سوار خودرو روسی شده و وارد نروژ شوند- این کار کاملا قانونی است.»
روزنامه محلی sor – varanger avis اعلام کرد که ١٣٣پناهجو در سال ٢٠١٥ از این روش استفاده کردند که عموما سوری بودند.
اینکه چگونه این مرز ناشناخته به مغناطیسی برای سوریها تبدیل شده، هنوز مشخص نیست. پترسون میگوید که همکارانش قبل از فرستادن مهاجران به پلیس مهاجرت در اسلو، با بیمیلی با پناهندگان مصاحبه میکنند و هواپیما فقط دوبار در روز به اسلو میرود.
گاهی پروازها پر است، بنابراین مهاجر باید شب را در هتل محلی بگذراند. کارمند پذیرش هتل میگوید که کارکنان اجازه ندارند جزییات بیشتری در اختیار رسانهها قرار دهند و همکار پترسون در دفتر پلیس مهاجرت اسلو گفت که هیچکسی برای اظهارنظر در دسترس نیست. جالب است که در سال ٢٠١٣ یک گروه فیسبوکی که به سوریها توصیه میکرد چگونه به اروپا وارد شوند، گفته بود که مرز نروژ با روسیه غیرقابل ورود است و بهجای آن، پیشنهاد کرده بود که سوریها در روسیه بالن بخرند و با آن به نروژ پرواز کنند و هرگز تلاش نکنند از مرز زمینی عبور کنند.
براساس اعلام سازمان ملل، هنوز هم راه دریایی به اروپا معمولترین راه برای اکثریت مهاجران است و در سال ٢٠١٥ تاکنون ٣٠٠هزار نفر از این طریق به سواحل اروپا
رسیدهاند.
منبع: گاردین- پاتریک کینگزلی
نظر شما