در و دیوار خیابان‌های اطراف بیمارستان‌هایی كه اقدام به پیوند می‌كنند، پر از شماره تلفن‌هایی است كه اقدام به فروش كبد و كلیه خود می‌كنند. در این میان دلالانی هم هستند كه خود اقدام به یافتن اهداكننده و‌ گیرنده عضو می‌كنند و بیشترین سود را به جیب می‌زنند. خرید و فروش اعضا مختص كشور ایران نیست. در كشورهای دیگر نیز وجود دارد اما بیشتر از ایران و حتی به صورت قاچاق.

71 درصد از اهداکنندگان کلیه زیر خط فقرند/ جای خالی بیمه‌ها در پیوند اعضا

سلامت نیوز: در و دیوار خیابان‌های اطراف بیمارستان‌هایی كه اقدام به پیوند می‌كنند، پر از شماره تلفن‌هایی است كه اقدام به فروش كبد و كلیه خود می‌كنند. در این میان دلالانی هم هستند كه خود اقدام به یافتن اهداكننده و‌ گیرنده عضو می‌كنند و بیشترین سود را به جیب می‌زنند. خرید و فروش اعضا مختص كشور ایران نیست. در كشورهای دیگر نیز وجود دارد اما بیشتر از ایران و حتی به صورت قاچاق.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تعادل، قاچاق اعضای بدن سالانه نزدیك به یك‌میلیارد دلار برای سوداگران مرگ، سودآوری دارد. سال 2003 در كشور فیلیپین از 468پیوند 110بیمار خارجی ‌گیرنده عضو بوده‌اند. در سال 2005 اما حدود 12هزار كلیه و كبد پیوند شد و گفته می‌شود كه بخش زیادی از آن متعلق به زندانیانی است كه اعلام شده بودند. در پاكستان نزدیك به 2000پیوند عضو انجام شده كه دوسوم گیرندگان عضو افراد خارجی بوده‌اند. در كلمبیا از 873پیوند عضو صورت‌گرفته 69نفر به غیركلمبیایی عضو اهدا كرده‌اند. در همان سال 66هزار پیوند كلیه و 12هزار پیوند كبد و 6هزار قلب پیوند شده است. كلیه 75درصد پیوندهای غیرقانونی را به خود اختصاص داده است و قیمت هر كلیه 1300 تا 150هزار دلار تخمین زده شد. براساس آمار سازمان بهداشت 71درصد از اهدا‌كننده زیر خط فقر و بیشتر مردان بیكار بین 20 تا 40سال هستند. 96درصد فروشنده كلیه‌ها به دلیل پرداخت قرض‌ها بوده ولی 75درصد اهدا‌كنندگان هنوز هم مقروضند.


در هند نیز سالانه 2هزار كلیه به فروش می‌رسد و این كشور صادر‌كننده بزرگ اعضای بدن به صورت غیرقانونی است. پرداخت پول برای اهدای عضو غیرقانونی محسوب می‌شود اما ایران تنها كشوری است كه پرداخت پول برای این موضوع در آن قانونی است. این در حالی كه در ایران پول كثیف قاچاق اعضای بدن كمتر از دیگر كشورهای جهان در چرخش است. قاچاقچیان اعضای بدن به دلیل فرهنگ غنی ایران و نوع‌دوستی مردمانش نتوانستند در این كشور موفق شوند و اغلب تیرشان به سنگ خورده است.

 ایستایی تیم پیوند ایرانی بر قله


چند سالی است كه جشن نفس جهت تشویق مردم به اهدای اعضای بدن توسط هنرمندان كشور پایه‌گذاری شد و تاكنون هر ساله این جشن برگزار می‌شود. «با اینكه ایران در اهدا و پیوند اعضا قدمت چندانی ندارد اما سومین كشور دنیا در اهدا و پیوند اعضا است.» این را دكترعلی‌اكبر ولایتی، رییس بیمارستان مسیح‌دانشوری در دوازدهمین جشن نفس و با حضور برخی خانواده‌های اهدا‌كنندگان و گیرندگان اعضا می‌گوید و ادامه می‌دهد: «تیمی كه پیوند انجام می‌دهد در قله حوزه پزشكی قرار دارد، همان‌طور كه خانواده‌های اهدا‌كنندگان در قله اخلاق اجتماعی قرار دارند. مردم با این اعتقاد اعضای عزیز خود را اهدا می‌كنند كه نیت كمك به افراد مستحق و نیازمند را در نظر دارند و این كار خداپسندانه با مادیات قابل ارزیابی نیست.»


به گزارش مهر، محمدهادی ایازی معاون مشاركت‌های مردمی وزیر بهداشت هم در این جشن حضور داشته و با اشاره به اینكه ۶۱۰سازمان مردم‌نهاد در حوزه سلامت وجود دارد، گفت: «در حوزه بهداشتی و درمانی به حضور و مشاركت مردمی نیاز داریم. انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد برای مشاركت بیشتر مردم باید گسترش یابد و با وجودی كه میزان رضایت خانواده‌های اهدا‌كننده عضو در سال ۱۳۸۳ فقط ۵درصد بود با مشاركت مردم و فرهنگ‌سازی‌ امسال به ۷۰درصد رسیده است.»


دكترملك حسینی پدر پیوند كبد ایران نیز در این مراسم با تقدیر از مردم خوب و فهیم كشور گفت: «ما به این كشور و مردم باید افتخار كنیم كه استانی همچون كهگیلویه و بویراحمد ۱۰۰درصد رضایت اهدای عضو از بیماران مرگ مغزی خود داشته است.»


 جای خالی بیمه‌ها در پیوند اعضا


با یكی از اعضای كمیسیون اقتصاد سلامت اتاق بازرگانی تهران تماس می‌گیرم. علیرضا خائف در مورد پیوند اعضای بدن در ایران می‌گوید: «در ایران پزشكان آن را به بانك اعضا نمی‌فرستند. آن هم به دلیل هزینه‌های بالاست. برای ارسال یك عضو به بیمارستان دیگر همان مقدار هزینه، وقت و انرژی صرف می‌شود كه برای یك جراحی قلب باز نیاز است. به همین دلیل پزشكان تمایل زیادی ندارند و بسیاری از دانرها (اهدا‌كننده عضو) از بین می‌رود.»


وی با اشاره به اینكه در ایران فرهنگسازی هم نشده، می‌افزاید: «به دلیل مشكلات اقتصادی فروش اعضای بدن وجود دارد و كسانی كه پول دارند می‌توانند عضو را بخرند. باید دولت ارگانی و یك بانك اطلاعاتی و جامعی از اهداكنندگان داشته باشند. در بهترین حالت ساماندهی و مدیریت پیوند عضو، اختصاص بیمه به این بخش است. نوعی بیمه كه هزینه انتقال عضو به بانك دانر را به پزشكان پرداخت و آنها را ترغیب به این كار كند. دولت باید از فروش اعضای بدن جلوگیری كرده و در كنار آن فرهنگسازی كند.»


این عضو كمیسیون اقتصاد سلامت اتاق بازرگانی تهران، قاچاق اعضای بدن در ایران را رد نكرده و تاكید می‌كند: «قاچاق اعضای بدن در ایران خیلی كمتر از سایر كشورهاست. مهم‌ترین دلیل آن هم فرهنگ مذهبی ایران است. اگر هم باشد خیلی كم و به صورت زیرزمینی است.»


برخی كارشناسان بر این باورند كه به دلیل تحریم‌ها، بیكاری و ركود اقتصادی بسیاری تن به همكاری با قاچاقچیان اعضای بدن می‌دهند. خائف نیز در این مورد توضیح می‌دهد و می‌گوید: «اگر دولت اقدامات پیشگیرانه‌یی در این مورد نداشته باشد، امكان گسترش این معضل اجتماعی – اقتصادی وجود دارد و آمار قاچاق اعضای بدن افزایش پیدا می‌كند ولی در فرهنگ ایرانی ربودن یا كشتن یك انسان، از نظر شرعی و عرفی حرام تلقی می‌شود و این سد راه این افزایش شده است.»


وی فرهنگسازی چند سال اخیر در اهدای اعضای بدن در ایران را بسیار پسندیده می‌داند و تاكید می‌كند: «اهدای اعضا در كاهش قاچاق اعضا تاثیر بسزایی دارد. وقتی كه جمعیت كشور زیاد است بنابراین مرگ و میر نسبت به كشورهای كم‌جمعیت بالاتر است. اگر بتوانیم فرهنگ اهدای عضو را گسترش دهیم و دانر بانك را هم در كنار آن تاسیس كنیم و تقویت ببخشیم می‌توانیم در آینده‌یی نزدیك همان قاچاق بسیار كم اعضای بدن را در ایران از بین ببریم.»


صادرات اعضای بدن به دو صورت انجام می‌شود؛ قانونی و غیرقانونی. صادراتی كه در ازای آن پولی دریافت شود غیرقانونی و همان قاچاق اعضای بدن به خارج از كشورها محسوب می‌شود. نگاه علیرضا خائف به این موضوع نگاه انسانی است و اعتقاد دارد كه بدون دیدگاه اقتصادی به موضوع اهدای اعضای بدن و در راستای اهداف انسان‌دوستانه می‌توان صادرات قانونی اعضای بدن به كشورهای اطراف داشت.



 4000هزار مرگ مغزی در سال


قاچاق و اهدای اعضای بدن موضوعی است كه از دید كمیسیون بهداشت مجلس پنهان نمانده است. به همین سبب با دكترعبدالرحمان رستمیان، یكی از اعضای این كمیسیون به گفت‌وگو پرداختیم. او می‌گوید: «در گذشته اهداكنندگان فقط افراد سالم بودند. اما به دلیل پیشرفت علمی كه در ایران اتفاق افتاده دیگر بافت مرگ مغزی با فرد معمولی فرقی نمی‌كند. حتی عوارض كمی كه برای اهدا‌كننده داشت نیز از بین می‌رود.»


«باید به سمتی برویم كه عضو اهدایی را از بیماران مرگ مغزی بگیریم.» این را هم رستمیان می‌گوید و ادامه می‌دهد: «در حال حاضر 27هزار نفر در صف انتظار پیوندهای مختلف هستند. هر مرگ مغزی تا 7نفر را نجات می‌دهد اما ممكن است به دلیل عدم آشنایی خانواده همه بیماران مرگ‌ مغزی با پیوند، برگه رضایت كمتری امضا ‌شود. یك مرگ مغزی تا یك هفته بیشتر نمی‌تواند اهدای عضو كند. بنابراین باید خانواده‌هایشان تشویق و ترغیب شوند. اگر این انگیزه ایجاد شود می‌توانیم رتبه اول اهدای عضو را در جهان به دست آوریم. اگر به سوی اهدای مرگ مغزی برویم، آسیب خرید و فروش عضو هم از بین خواهد رفت.»


عضو كمیسیون بهداشت مجلس در پاسخ به این سوال كه «سالانه چند مرگ مغزی داریم؟»، پاسخ می‌دهد: «در سال حدود 4000نفر مرگ مغزی در ایران وجود دارد. دولت هزینه پیوند اعضا كه بسیار بالاست را تحمل می‌كند تا از بیماران حمایت كند. به همین سبب هزینه پیوند برای مردم بسیار كم است، شاید یك‌دهم كشورهای خارج هم نباشد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha