دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۱

پرونده اتهامی مردی که به دلیل همکاری‌نکردن در یک آدم‌ربایی با دوستش درگیر شده و او را به قتل رسانده‌ است، به دلیل برخی نواقص از سوی دادگاه کیفری استان تهران به دادسرا بازگردانده ‌شد.

سلامت نیوز:پرونده اتهامی مردی که به دلیل همکاری‌نکردن در یک آدم‌ربایی با دوستش درگیر شده و او را به قتل رسانده‌ است، به دلیل برخی نواقص از سوی دادگاه کیفری استان تهران به دادسرا بازگردانده ‌شد.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، مأموران پلیس استان تهران سه سال قبل باخبر شدند دو جوان قصد داشتند مرد هتل‌داری را بدزدند. آنها او را به‌شدت مورد ضرب و جرح قرار دادند اما موفق به این کار نشدند. شکایتی در این خصوص به دست مأموران رسیده و تحقیقات نیز آغاز شده ‌بود اما هیچ سرنخی از عاملان این ضرب و جرح وجود نداشت. چند ماه بعد از حادثه پرونده بدون هیچ سرنخی به صورت راکد درآمد و مأموران مترصد یک اشتباه از سوی عاملان این حادثه ماندند. دو سال بعد پسر مرد هتل‌دار به مأموران خبر داد تماسی با او گرفته‌ و شخصی مدعی شده فردی که پدرم را زده‌ است، می‌شناسد.

این پسر گفت: «فرد ناشناس اول با مادرم صحبت کرد و وقتی مادرم حرف‌هایش را باور نکرد، با من تماس گرفت و گفت از سر خیرخواهی می‌خواهد شخصی که پدرم را کتک زده‌ است معرفی کند. او آدرس خانه‌ای را به من داد و گفت شخصی که پدرم را زده در آن خانه زندگی می‌کند. من ترجیح دادم با پلیس مقابل آن خانه بروم». مأموران با اعلام این موضوع مقابل خانه‌ موردنظر رفتند و با توجه به اینکه کسی در منزل را باز نکرد با دستور قضائی وارد آنجا شدند. آنها جسد مردی را پیدا کردند که روی زمین افتاده و آثار کبودی نیز روی بدنش مشهود بود. با توجه به اینکه به نظر می‌رسید قتلی اتفاق افتاده است جسد به دستور بازپرس به پزشکی قانونی انتقال یافت و شخصی که با پسر مرد هتل‌دار تماس گرفته ‌بود تحت تعقیب قرار گرفت. ردیابی‌های انجام‌شده نشان داد این مرد در تهران زندگی می‌کند، آخرین بار هم با شماره‌ای در نزدیکی همان مکان کشف جسد تماس گرفته‌ بود. درنهایت مأموران موفق به شناسایی و دستگیری این مرد شدند. متهم که یونس نام دارد بعد از دستگیری اعترافاتی کرد که نه‌تنها راز آدم‌ربایی را فاش بلکه جزئیات قتل را نیز برای مأموران مشخص کرد. این مرد گفت: «سه سال پیش با مقتول که کریم نام داشت آشنا شدم. من راننده بودم و در یک آژانس کار می‌کردم. مقتول مشتری ما بود او به من گفت نقشه‌ای برای ثروتمند شدن دارد و می‌تواند با این کار برای من هم پولی به دست آورد.

او سپس موضوع ربودن مرد هتل‌دار را گفت من هم وسوسه شدم و یکی از دوستانم را که بیشتر کارهای مرد هتل‌دار را انجام می‌داد به او معرفی کردم اما کریم قبول نکرد و به من می‌گفت حتما باید خودت باشی. برای اینکه مرد هتل‌دار به ما شک نکند تصمیم گرفتیم ماشین دوستم را بدزدیم و با آن به مقابل خانه مرد هتل‌دار برویم. من ماشین را دزدیدم و به کریم دادم اما روزی که برای ربایش قرار گذاشته‌ بودیم ترسیدم و گفتم نمی‌توانم بیایم و کریم خودش رفت با اینکه با مرد هتل‌دار درگیر شده‌ اما نتوانسته بود او را برباید چون بلافاصله راننده‌ و پسرش رسیده و او را نجات داده‌ بودند. بعد از آن بود که مرتب سر این موضوع با هم درگیری داشتیم و کریم از من انتقاد می‌کرد که چرا با او همکاری نکردم و اگر این کار را می‌کردم خیلی وضعمان خوب می‌شد».
متهم گفت: «من پولی از مقتول طلب داشتم و او این پول را به من نمی‌داد روز حادثه وقتی برای صحبت‌کردن سر این موضوع رفتم، باز هم با من درگیر شد و گفت چرا با من همکاری نکردی او به سمتم حمله کرد و خواست مرا بزند که یک مشت به او کوبیدم. اصلا هم قصدم کشتن او نبود وقتی روی زمین افتاد برای اینکه نمیرد و خودم هم گرفتار نشوم، تصمیم گرفتم با خانواده مرد هتل‌دار تماس بگیرم و به بهانه اینکه ضارب مرد هتل‌دار را می‌شناسم به کریم کمک کنم. چون می‌دانستم اگر خودم او را به بیمارستان ببرم، مرا بازداشت می‌کنند. بارها با این خانواده تماس گرفتم اولین‌بار زنی که گوشی را برداشت حرفم را باور نکرد و من هم تصمیم گرفتم به پسر خانواده زنگ بزنم مرد جوان تلفن همراهش را جواب نمی‌داد و وقتی جواب داد که شب شده ‌بود با این حال من موضوع را گفتم و او هم تشکر کرد اطمینان داشتم به سراغ کریم می‌رود اما متأسفانه چند ساعت گذشته ‌بود به همین دلیل کریم فوت شد؛ اگر به‌موقع به بیمارستان رسانده می‌شد نمی‌مرد». متهم ادعا کرد زمانی که از خانه خارج می‌شد کریم به‌هوش بود و ضربه هم کشنده نبود. این ادعا تا حدودی مورد تأیید پزشکی قانونی هم قرار گرفت؛ متخصصان اعلام کردند علت مرگ دیررسیدن مقتول به بیمارستان بود. با توجه به این مسئله قرار بازداشت برای متهم صادر شد اما او به قرار اعتراض کرد و خواستار آزادی شد. درحالی‌که پرونده برای بررسی این درخواست به دادگاه شماره یک ارجاع شده ‌بود، هیأت قضات شعبه دوم دادگاه کیفری شماره یک بعد از بررسی اعلام کردند به دلیل ایراداتی که در پرونده وجود دارد بررسی این درخواست ممکن نیست و پرونده را به دادسرا بازگرداندند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha