سلامت نیوز: ٨٥هزار كودك ایرانی از كمیته امداد سبد غذایی میگیرند. كودكانی كه كمتر از شش سال دارند اما سوءتغذیه آنها به دلیل فقر اقتصادی خانواده آنقدر شدید بوده كه كارشناسان وزارت بهداشت و كمیته امداد تشخیص دادهاند این كودكان باید هر چه سریعتر تحت پوشش سبدهای غذایی حمایتی قرار بگیرند وگرنه در آیندهای نه چندان دور دچار آسیبهای جدی مغزی یا جسمی میشوند. سبدهای غذایی كه به دست این كودكان میرسد اقلامی را در خود جای داده كه تهیه آنها از توان پدر و مادر كودك خارج است. اقلام ساده و در دسترسی همچون حبوبات، پروتیین حیوانی یا گیاهی، ماكارونی، لبنیات و... خانوادهای كه تحت پوشش دریافت این سبدها قرار میگیرد، به تایید مسوولان كمیته امداد در حدی از فقر اقتصادی قرار گرفته كه حتی از تهیه این سبدهای ٧٠ هزار تومانی هم ناتوان است.
٢٠سال قبل هم كودكان ایرانی دچار سوءتغذیه بودند
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: گزارش شبكههای بهداشت و درمان در دهه ٦٠ و ابتدای دهه ٧٠ خبر میداد كه سوءتغذیه كودكان كمتر از شش سال در كشور و بهطور مشخص، كم وزنی و كوتاهی قد و كاهش اندازه دور سر به دلیل سوءتغذیه، یك معضل جدی است. سال ١٣٧٥ در سه استان بوشهر، كرمان و ایلام، اجرای طرح آزمایشی آموزش خانواده كودكان دچار سوءتغذیه آغاز شد. نتایج این طرح آزمایشی سهساله نشان داد كه سوءتغذیه ٥٠ درصد از كودكان تحت پوشش طرح برطرف شد اما همچنان ٥٠ درصد كودكان در این سه استان دچار سوءتغذیه بودند و شاخصهای رشد آنان با منحنیهای ترسیم شده در دفاتر تغذیه و كودكان وزارت بهداشت، تفاوتهای معنادار داشت. بررسی عوامل موثر در موفق نبودن برنامه خبر میداد كه این كودكان به دلیل فقر اقتصادی شدید خانواده دچار سوءتغذیه بودند. فقری كه بازتابی از شرایط اجتماعی و اقتصادی محل سكونت كودكان بود. بیكاری و شغلهای كاذب و ناپایدار، مهمترین عامل فقر پدران و مادران جوانی بود كه نه تنها خودشان از سوءتغذیه و محرومیت از سادهترین امكانات زندگی رنج میبردند، مولود زندگیشان هم، كودكی با سوءتغذیه شدید بود. مسوولان وقت وزارت بهداشت این نتایج را به دست گرفتند و راهی كمیته امداد شدند كه همواره به عنوان متولی رفع فقر و حمایت از فقرا شناخته میشد.
تشریح وضعیت و هشدار درباره آتیه این كودكان كه میتوانست الفبای سرنوشت كشور را متاثر كند، مسوولان كمیته امداد را مجاب كرد كه این كودكان باید تحت پوشش حمایتهای تغذیهای قرار بگیرند حتی اگر خانواده آنها به دلیل تعاریف مصوب، واجد شرایط «مددجو شدن» در این نهاد حمایتی نباشد. چنانكه امروز، خانواده ٨٥ درصد از ٨٥ هزار كودك مشمول دریافت این سبدها، مددجوی امداد نیستند اما در آن حد فقیرند كه حتی توان خرید یك كیلو عدس هشت هزار تومانی – یكی از اقلام سبدهای غذایی حمایتی - را هم ندارند. بهروز كمالی؛ كارشناس و مجری برنامه رفع سوءتغذیه كودكان كمتر از شش سال كمیته امداد در گفتوگو با «اعتماد» میگوید: «وقتی مسوولان وزارت بهداشت به كمیته امداد آمدند و خواستند برای رفع سوءتغذیه این كودكان كه خانواده فقیر دارند كاری انجام شود، قرار شد به صورت آزمایشی در شهرستانهای سه استان هرمزگان (به عنوان استان محروم)، مازندران (به عنوان استان متوسط) و اصفهان (به عنوان استان برخوردار) كودكان دچار سوءتغذیه به علت فقر اقتصادی به ما معرفی شوند و سبدهای غذایی شامل اقلام تعیین شده توسط كارشناس تغذیه دانشگاه علوم پزشكی استان در اختیار خانواده قرار بگیرد. این طرح شش ماه اجرا شد و نتایج پایش كودكان نشان داد سوءتغذیه آنها رو به بهبود است. همین نتایج، كمیته امداد را مجاب كرد كه از سال ٧٩ و در همكاری با وزارت بهداشت برای رفع سوءتغذیه ناشی از فقر كودكان كمتر از شش سال اقدام كند.»
همكاری مشترك آغاز میشود. سال ٨٠، سه استان و ٢٢٠٠ كودك، تحت پوشش سبد غذایی ماهانه به ارزش هفت هزار تومان قرار میگیرند. تا سال ٨٣، تعداد كودكان تحت پوشش ثابت است اما تعداد استانها به هفت و ارزش سبدها به ١٠ هزار تومان افزایش مییابد. سال ٨٤ وزارت نورسته «رفاه و تامین اجتماعی» هم به این همكاری مشترك ملحق میشود تا اعتبارات تخصیص یافته برای توزیع سبد غذایی در سه استان محروم را در این برنامه مشترك تزریق كند. سال ٨٥، ١٥ هزار كودك دچار سوءتغذیه در سراسر كشور تحت پوشش برنامه رفع سوءتغذیه قرار میگیرند. سال ٨٦ در پی تغییر سیاستها در وزارت رفاه و تامین اجتماعی، این نهاد پای مالی خود را از این برنامه مشترك بیرون میكشد تا توزیع یك وعده غذای گرم در «روستا مهدها» را اجرا كند و كمیته امداد، جای خالی اعتبارات را با درآمدهای متفرقه پر میكند. سالهای ٨٧ و ٨٨ ارزش ریالی سبدهای غذایی و تعداد پذیرش افزایشی ندارد و مستمر نبودن اعتبارات برای تامین سبدها به مشكل جدید و جدی مجری برنامه رفع سوءتغذیه كودكان كمتر از شش سال تبدیل میشود.
«رفع سوءتغذیه كودك یك زمان طلایی دارد و اگر از دست رفت دیگر قابل جبران نیست. متاسفانه یكی از مشكلات ما طی این سالها این بود كه بودجهها مستمر نبود و مقطعی اختصاص داده میشد و به ناچار، فواصلی در توزیع سبدها اتفاق میافتاد. در تمام این سالها سعی كردیم مجوز هزینهكرد اعتبارات مازاد پایان سال كمیته امداد را برای جلوگیری از توقف توزیع سبدها بگیریم. سازمان بازرسی هم با ما همكاری داشت چون سراغ خانوادهها میرفتند و میدیدند كه این اعتبارات واقعا در قالب سبدهای غذایی به خانوادهها رسیده است.»این برنامه، امروز و از سال ٩٢ از یك ردیف بودجه برخوردار است. ردیف بودجهای با عنوان «رفع سوءتغذیه كودكان.» در دو سال ٩٢ و ٩٣ هم توزیع اعتبارات تهیه سبدها مستمر بوده اما سال ٩٤، از ابتدای سال تا امروز كه روز جهانی كودك است، كمی بیش از ١٢ میلیارد تومان و فقط به اندازه تامین دو سبد غذایی با ارزش ٦٨ هزار و ٢٠٠ تومان برای ٨٥ هزار كودك تحت پوشش طرح، در اختیار مجری برنامه قرار گرفته است.
نیكوكاران شریك در برنامههای حمایتی كمیته امداد هم كه تا فروردین ماه امسال و انتصاب پرویز فتاح به ریاست كمیته امداد، به دلیل جای خالی درك صحیح مسوولان پیشین این نهاد حمایتی از اهمیت رفع سوءتغذیه كودكان كمتر از شش سال، از این برنامه بیخبر بودهاند، تا امروز و پس از اجرای طرح نوپای «همسفره» كه استمداد امداد برای كمكهای مردمی به رفع سوءتغذیه كودكان فقیر كشور است، حداكثر ٣٠٠ میلیون تومان كمك كردهاند. پولی كه برای تهیه ٤٠٠٠ سبد غذایی كفایت میكند. امروز و بعد از ١٥ سال، كمبود جدی اعتبارات در حالی دیوارهای برنامه رفع سوءتغذیه كودكان كمتر از ششسال را به لرزه انداخته كه به گفته كمالی، حدود ١٤٠ هزار كودك كمتر از شش سال دچار سوءتغذیه ناشی از فقر اقتصادی، همچنان در صف انتظارند تا كدام روز، اسم آنها هم در فهرست مشمولان خوشبخت دریافت سبد اضافه شود كه كمالی میگوید افزایش نیافتن اعتبار، امكان هر گونه افزایش تعداد را هم از مجری طرح سلب كرده است.
توقف توزیع سبدها به معنای تداوم سوءتغذیه است
مینا مینایی؛ كارشناس مسوول برنامه تغذیه كودكان وزارت بهداشت در گفتوگو با «اعتماد» از مشكل ایجاد شده در مسیر تامین اعتبار برای تهیه سبدهای غذایی ابراز تاسف میكند. به نظر این كارشناس، هر گونه سكته در استمرار توزیع این سبدها به منزله توقف در رسیدن به اهداف برنامه - رفع سوءتغذیه كودكان - است. «یك كودك در طول روز حداكثر به ١٣٠٠ كیلو كالری نیاز دارد. كودكان دچار سوءتغذیه به علت فقر، معمولا غذایی خوردهاند كه صرفا انرژیزا بوده و بنابراین، ساخت وسازی در بدن صورت نمیگیرد و رشدی انجام نمیشود. این كودكان معمولا از میوه و سبزی و حبوبات و پروتیین كه حاوی ریز مغذیها و موثر در رشد كودكان است، به دلیل گرانی قیمت محروم بودهاند و صرفا غذاهای شكمسیركن خوردهاند. امروز از مجموع حدود هفت میلیون كودك كمتر از شش سال در كشور، حدود پنج درصد دچار كم وزنی ناشی از سوءتغذیه هستند كه علت كم وزنی
٥٠ درصد این كودكان، فقر است.»مینایی البته تایید میكند كه «پوشش ما صددرصد نیست» و ممكن است تمام كودكان دچار سوءتغذیه در كشور شناسایی نشده باشند، چون وزارت بهداشت صرفا از كودكانی آمار و گزارش دارد كه وضعیت سلامت آنها در شبكههای بهداشت و درمان ثبت شده در حالی كه كودكان فاقد شناسنامه و حاشیهنشین كه در دهكهای محروم و فقیر كشور قرار دارند، ممكن است به دلیل ناآگاهی خانواده، حتی مورد پایش سلامت هم قرار نگرفته باشند كه در اینصورت نام آنها به عنوان كودك دچار سوءتغذیه در هیچ فهرستی ثبت نمیشود. در حالی كه بنا بر اعلام وزارت بهداشت، استانهای سیستان و بلوچستان، كرمان، هرمزگان، بوشهر، كهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و ایلام به عنوان هفتاستان دچار ناامنی غذایی معرفی شدهاند، مطالعات وزارت بهداشت طی دهه ٨٠ و ٩٠ از شیوع ١٥ الی ١٨ درصدی سوءتغذیه در كودكان كمتر از ششسال كشور خبر داده است. مسوولان وزارت بهداشت كه آمار كودكان دچار اختلال رشد– مبتلا به كوتاهی قد، كم وزنی، كاهش دور سر، كمبود دریافت ریز مغذیها – را حدود ٨٠٠ هزار نفر اعلام كردهاند، میگویند كه ٤٠٠ هزار كودك كمتر از ششسال در كشور دچار كم وزنی هستند كه ٥٠ درصد از موارد كم وزنی به دلیل سوءتغذیه ناشی از فقر اقتصادی بوده است.
خاطراتی به وسعت واقعیت
«شاید ما، امروز و در تهران، تصوری نداشته باشیم از اینكه در گوشهای از این كشور، خانوادههایی هستند كه نمیتوانند برخی مواد غذایی را تهیه كنند. اما این واقعیت وجود دارد. ما این واقعیت را از نزدیك مشاهده كردیم.»كمالی در طول١٢ سال گذشته به تمام نقاط محل اجرای برنامه رفع سوءتغذیه كودكان كمتر از شش سال مراجعه كرده وخاطراتی دارد از این مشاهدات كه یادآوری آنها، او را به چند لحظه سكوت وامیدارد. «اوایل میگفتم توزیع غذا در روستامهدهای بهزیستی با برنامه ما تداخل دارد و باید متوقف شود. رفتیم به روستا مهد منطقهای در زابل. كودكی را نشانم دادند كه پدرش به علت اعتیاد فوت كرده بود و مادر به علت قاچاق مواد زندانی بود. بچه با عمه معتادش زندگی میكرد و به مدیر مهد گفته بود تنها وعده غذایی كه در طول ٢٤ ساعت یك روز میخورد، همین غذای روستا مهد است و در خانه كودك، چیزی برای خوردن وجود نداشت...»
نظر شما