سلامت نیوز:چقدر خودتان را باور دارید یا چقدر برای خودتان ارزش قائل هستید؟ آیا شده فکر کنید کسی در میان گفتوگوهای روزانه به شما تذکر بدهد که احترام خودتان را نگه دارید؟آیا اصلا درست است كه ما برای خودمان حریم احترامی بسازیم؟ آیا این خودخواهی نیست كه به «خود» اهمیت بدهیم؟ احترام بهخود یا دوست داشتن خودمان فقط در یك صورت دچار لغزش و فرورفتن در باتلاق خودشیفتگی نمیشود كه در چارچوب مفهومی به نام عزت نفس قراربگیرد. اگربیش از حد بهخودتان ایراد میگیرید یا بهطور كامل احساس خوبی درباره خودتان ندارید باید سریع دست بهكار شوید و برای افزایش عزت نفستان اقدام كنید زیرا نداشتن عزت نفس موجب میشود غمگین باشید، جرأت امتحان كردن چیزهای جدید را نداشته باشید، نتوانید دوستان خوبی پیدا كنید و محیط مدرسه و جامعه برایتان غیرقابل تحملمیشود. علاوه بر این زمانی كه باید تصمیمات مهم و سختی بگیرید با مشكلات زیادی مواجه میشوید.
1- بهخودتان احترام بگذارید
شما درنظر خودتان كه هستید؟ شما موجودی هستید كه خداوند پس از آفرینش نوعتان بر خود آفرین گفت. وقتی خود را موجودی محترم و در نتیجه ارزشمند بدانید از ارزشهای انسانی خود حراست خواهید كرد و این یعنی روح عزت نفس. این ما هستیم كه بهخود و دیگران میگوییم چقدر قابلاحترامیم. منظور از احترام بهخود هم این نیست كه ما خود را كامل و صددرصد بیعیب و نقص بدانیم بلكه منظور این است كه از خود دیدگاهی واقعبینانه داشته باشیم. بدانیم كه معصوم نیستیم. خطا میكنیم اما میتوانیم خطایمان را تكرار نكنیم و آن را جبران كنیم. میتوانیم از خود مراقبت كنیم، بهخود علاقهمند باشیم و خود را برای غلبه بر مسائل و مشكلات زندگی شایسته بدانیم.
2- ویژگیهای منحصربهفرد خودتان را پیدا كنید
خودتان رابشناسید. فهرستی از كارهایی كه در انجام دادن آن تبحر دارید تهیه كنید. میتوانید هر چیزی را به فهرست اضافه كنید؛ ازجمله نقاط ضعفتان كه هم خود شما آنها را میدانید و هم افراد دیگر شاهد آن بودهاند. زمانی كه فهرست را كامل كردید سعی كنید جنبه مثبت هر كدام از این خصوصیات یا مشكلات را پیدا كنید، مثلا: نامرتبام/ وسواس ندارم/ خجالتی هستم/ معتدلام/ ساكت هستم/ معمولا استرس دارم/ با دقت فكر میكنم و... . حالا فهرست را در مكانی مناسب و قابلرویت نصب كنید. نقاط قوت جدید و آنچه را كه فهرست را بهبود میبخشد كمكم به این فهرست اضافه كنید تا در آیندهای نزدیك راهی برای پرورش استعدادها یا تواناییهایتان در آن زمینه پیدا كنید. در ارزیابی خودتان واقعگرا باشید. نه خود را دستكم بگیریدو نه دست بالا كه موجب سرزنش كردن خودتان شود. وقتی نسبت به ویژگیهای خودتان آگاهی داشته باشید به قضاوت درستی از خودتان هم میرسید.
3- بی دلیل عذرخواهی نكنید
برای بهتر مفهوم شدن این موضوع یك مثال میزنیم: گاهی سخنرانانی را دیدهاید كه در ابتدای حرف زدنشان از مخاطبان بهخاطر اینكه وقت آنها را گرفتهاند عذرخواهی میكنند. این نمونهای از اشتباهات رایج ما در تشخیص تواضع از غرور و خودبینی است. شما یا سخنران مدعو یك مجلس هستید یا نیستید. اگر هستید سخنرانی خود را در بهترین شكل خود انجام دهید. اگر نیستید یا واقعا خودتان را در مقام سخندانی نمیبینید بهتر است سخنرانی نكنید. در چنین شرایطی عذرخواهی معنی ندارد. پزشكی را تصور كنید كه بر بالین بیمار خود حاضر شود و بعد، از بابت بیلیاقتی خود در درمان عذرخواهی كند. عذرخواهیهای نابجا به همین اندازه بیمعنیاند. همین عذرخواهیهای نابجا و نادرست نفس ما را به سوی ذلیل شدن پیش میبرد. مگر اینكه مطمئن باشید كار بدی انجام دادهاید و وظیفه دارید عذرخواهی كنید.
4- به حفظ شأن خود حساس باشید
حضرت امیرالمومنین(ع) از جلوی دكان قصابیای میگذشتند. قصاب گفت: گوشتهای خوبی آوردهام. حضرت فرمودند: الان پول ندارم كه بخرم. گفت: من صبر میكنم. حضرت فرمودند: من به شكمام میگویم كه صبر كند. در حكایت دیگری مردی خدمت حضرت صادق (ع) آمد و از روزگار شكایت كرد كه چنین و چنانم، درماندهام و قرض دارم. حضرت مقداری پول به او دادند. او گفت: من مقصودم این نبود كه بخواهم چیزی بگیرم. خواستم شرح حالم را بگویم كه دعایی بفرمایید. فرمودند: من هم نگفتم مقصود تو این بود، ولی این را بگیر و به مصرف خودت برسان. چیزی هم میگویم و آن این است: هر گرفتاریای كه داری جلوی مردم بازگو نكن [زیرا] نزد ایشان خوار میشوی. امیرالمؤمنین همیشه میفرمودند: در دل خود نیاز به مردم و بینیازی از آنان را جمع كن كه نیاز تو به آنان در نرمی سخن و خوشرویی تو باشد و بینیازی تو از ایشان در پاك نگهداشتن آبرو و حفظ عزتات باشد. یادمان نرود عزت مؤمن در بینیازی او به مردم به حس غنای درونی او برمیگردد نه اینكه مردم به كمك یكدیگر نیاز نداشته باشند.
5- وارد گود شوید
عزت نفس با عمل، تأیید و تقویت میشود. خوبی، خوبی میزاید و بدی، بدی. اگر خود را با رفتارهای عزتمنشانه عادت دهیم خواهیم دید كه از درون هم روزبهروز به عزت نفس ما افزوده میشود. عزت نفس در ما و دیگران به شكلهای متفاوتی ظاهر میشود اما بهطوركلی عزت نفس را میتوان در حالت چهره، رفتار، صحبت و حركت اشخاص مشاهده كرد. برخورد باز و راحت با انتقادها و پذیرش اشتباهات، نمونههایی از شكل عزت نفس است. دروغ، ریاكاری و پنهانكاری در افراد دارای عزت نفس سالم وجود ندارد. «اَلصِّدْقُ عِزٌّ وَالْكِذْبُ عَجْزٌ»؛ از آن جهت انسان باید راستگو باشد كه راستی برای انسان عزت است (در اینجا راستی مبنای عزت قرار گرفته) و دروغ گفتن عجز و ناتوانی است. آدم ناتوان دروغ میگوید اما آدم قوی هرگز دروغ نمیگوید.
6- خود را بیجا سرزنش نكنید
شاید برای بعضی از ما تنبیه بیدلیل كردن خود به عادتی غیرقابل ترك تبدیل شده باشد. اما وقت آن رسیده كه كمی حواسمان را جمع كنیم و ببینیم بسیاری از این عادتها جز ضرر بیشتر برای ما نتیجهای ندارند. فایده این رفتارها جز اینكه ما دائما خود را ملامت كنیم چیست؟ سرزنشكردنهای مداوم به ما تلقین میكند كه افراد ضعیفی هستیم. به ما میگوید هیچوقت موفق نمیشویم. ما را مقابل مشكلات ناتوان نشان میدهد و واقعا هم به ناتوان شدن ما منجر میشود. روش درست برخورد با اشتباه این است كه واقعبینانه آنرا بپذیریم و مسئولانه درصدد جبران آن برآییم. پس به جای سرزنش كردن بهدنبال درس گرفتن و جبران اشتباهمان باشیم. درست است كه هیچكس كامل نیست اما میشود همیشه به سمت كمال در حركت بود. ما وقتی خودمان را برای یك اشتباه مدام سرزنش میكنیم در واقع توان خود را برای جبران آن اشتباه و از بین بردن عوارض آن كم كردهایم.
چطور خودشیفته نشویم؟
تفاوت كاملا مشخصی بین عزتنفس با اعتمادبهنفس كاذب و غرور وجود دارد. عزتنفس یعنی باور صادقانه و آگاهانه به تمام آنچه هستید و ارزشمند دانستن خود با هدف رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت خودتان. اساسیترین فرق این دو جماعت در صادق و كاذب بودن در روایت كردن از خودشان است.
آدم با عزتنفس به خوبی خودش را میشناسد، نقاط ضعف و قوت خودش را میداند. از خود ارزیابیای منطبق بر واقعیتی دارد كه این ارزیابی واقعبینانه، نه او را به سمت خود كم بینی میبرد نه خودبزرگ بینی. از انتقادها، شجاعانه استقبال میكند چون قصد پیشرفت و بهبود شخصیت یا عملكرد خود را دارد. خود را در بوق و كرنا نمیكند. هم با خود و هم با دیگران صادق است، شجاع است، قوی است و هدفمند. اما فرد مغرور و خودشیفته دقیقا در نقطه مقابل این فرد قرار میگیرد. كلمه غرور در ریشه بهمعنای فریب است.آدم مغرور یعنی آدم فریبخورده؛كسی كه فریب بزرگ نمایی كاذب خودش را میخورد. آدم مغرور نه با خودش روراست است نه با دیگران، ترسو و ضعیف است و بیش از هدفمند بودن همیشه در معرض خطر درون ضعیفی است كه او را به این رفتار وادار میكند.
كسی كه عزتنفس دارد به خوبی میداند كه «هیچكس كامل نیست» پس نه خود را بهخاطر نقاط قوتش دست بالا میگیرد و نه بهخاطر نقاط ضعفش دستكم. در حالیكه روایت كاذب افراد مغرور از خود و درونشان آنها را وادار میكند تلاش كنند كه عیبهای درونی خود را با بزرگنمایی مخفی كنند.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: هیچكسی نیست كه تكبر بورزد یا خود را بزرگ بشمارد مگر بهخاطر ذلتی كه در نفس خود مییابد. آنها همیشه نگران سوزن خوردن به بادكنكی هستند كه از خود ساختهاند. بنابراین مراقب باشید برای رسیدن به عزتنفس روی لبههای خودشیفتگی و غرور و اعتمادبهنفس كاذب سر نخورید. اعتمادبهنفس كاذب هرچه بالاتر برود گاهی به ضرر فرد است اما عزتنفس هر اندازه بالاتر برود به نفع شخص است.
این دودها به چشم خودتان میرود!
از كوزه همان برون تراود كه در اوست. عزتنفس یك نیاز حیاتی برای همه ماست. چطورمی شود به چیز ارزشمندی برسیم بدون اینكه خود را لایق رسیدن به آن و لااقل به همان اندازه باارزش بدانیم؟ چطور میشود از درون احساس كوچكی و ضعف كنیم و در بیرون به بزرگی و قوت برسیم؟ برای دادوستدهای عظیم زندگی، برای گذشتن از موجهای بلند مشكلات و برای جهشهای بلند موفقیت باید به اندازه كافی بزرگ شد و این بزرگشدن و بزرگبودن و بزرگماندن از درونی كه ضعیف و حقیرش بدانیم برنمیآید. آدم با عزتنفس از هر چیز كه آدمی را خوار كند به دور است. همه گناهان در خوار كردن و ظلم به نفس مشترك هستند. پس عجیب نیست كه امام علی(ع) میفرمایند: هر كه نفسش برایش عزت یافت، خود را با گناه خوار نمیكند. كسانی كه عزت نفس بالایی دارند معمولا استقلال رأی دارند و در زندگی تصمیمات بهتری میگیرند؛ مثلا همرنگ شدن با جماعت آن هم بهخاطر احساس ضعف درونی برای این افراد مطلقا قابلقبول نیست. چند نفر را سراغ دارید كه بهخاطر ترس از همراهی نكردن با دوست و رفیق یا طرد شدن از گروه، به دام سیگار و موادمخدر یا هزار و یك بزهكاری گرفتار شدهاند؟ چند نفر را میشناسید كه از سر ناتوانی در گفتن یك «نه» قاطع، اختیار زندگی خود را بهدست كسانی دادهاند كه سرانجامش به خاك سیاه نشستن بوده است؟ اگر شما عزتنفس داشته باشید، ملاك تصمیمهای شما، فكر و نظر دیگران نمیشود. وقتی ببینید دوستان شما كار احمقانه یا خطرناكی انجام میدهند دیگر بهخاطر فكری كه آنها درباره شما میكنند، نگران نمیشوید یا بابت پذیرفتهشدن در گروه آنها از آن كار آنها كوركورانه تقلید نمیكنید.
عزتنفس هر كجا كه باشد بذر شجاعت، قدرت، استقلال، استقامت، اصلاح و واقعبینی میكارد و موفقیت و پیشرفت درو میكند. در داستان عاشورا بهنظر میرسد هیچ مطلبی به اندازه عزتنفس به رخ كشیده نشده است. فریاد حضرت سیدالشهدا كه در روز عاشورا فرمود: مرگ از پذیرفتن ننگ برتر است، هَیهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ امام حسین یا شعار مردن با عزت از زندگی با ذلت بهتر است، همگی اهمیت عزتنفس را نشان میدهد تا جایی كه ایشان جان خود و یارانش را فدای آن كرد.
چقدر خودتان را باور دارید یا چقدر برای خودتان ارزش قائل هستید؟ آیا شده فکر کنید کسی در میان گفتوگوهای روزانه به شما تذکر بدهد که احترام خودتان را نگه دارید؟آیا اصلا درست است كه ما برای خودمان حریم احترامی بسازیم؟ آیا این خودخواهی نیست كه به «خود» اهمیت بدهیم؟ احترام بهخود یا دوست داشتن خودمان فقط در یك صورت دچار لغزش و فرورفتن در باتلاق خودشیفتگی نمیشود كه در چارچوب مفهومی به نام عزت نفس قراربگیرد. اگربیش از حد بهخودتان ایراد میگیرید یا بهطور كامل احساس خوبی درباره خودتان ندارید باید سریع دست بهكار شوید و برای افزایش عزت نفستان اقدام كنید زیرا نداشتن عزت نفس موجب میشود غمگین باشید، جرأت امتحان كردن چیزهای جدید را نداشته باشید، نتوانید دوستان خوبی پیدا كنید و محیط مدرسه و جامعه برایتان غیرقابل تحملمیشود. علاوه بر این زمانی كه باید تصمیمات مهم و سختی بگیرید با مشكلات زیادی مواجه میشوید.
نظر شما