سه‌شنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۴
کد خبر: 166510

وقتی در یك زندگی، روابط بین سالمند یا پدر و مادر و فرزندان، منطبق بر روابط سالم و روابط یگانه نباشد ممكن است در یك زمانی، روابط به اندازه‌ای خراب شود كه كینه و دشمنی عمیقی بین پدر و مادر و فرزندان ایجاد شود و فرزندان تبدیل به كلاهبردار بشوند و خانه پدر و مادر را از زیر پایش بیرون بكشند یا حقش را بخورند و آنها را به خانه سالمندان بیندازند.

سلامت نیوز:وقتی در یك زندگی، روابط بین سالمند یا پدر و مادر و فرزندان، منطبق بر روابط سالم و روابط یگانه نباشد ممكن است در یك زمانی، روابط به اندازه‌ای خراب شود كه كینه و دشمنی عمیقی بین پدر و مادر و فرزندان ایجاد شود و فرزندان تبدیل به كلاهبردار بشوند و خانه پدر و مادر را از زیر پایش بیرون بكشند یا حقش را بخورند و آنها را به خانه سالمندان بیندازند.


به گزارش سلامت نیوز، هادی معتمدی- روانپزشك در روزنامه اعتماد نوشت: باید این نكته را در نظر داشته باشیم كه نباید خانه سالمندان به عنوان یك مركز آزار و اذیت و ایجاد فاجعه انسانی در نظر مردم شكل پیدا كند. سالمند ساكن در خانه سالمندان را مقایسه كنید با سالمندی كه در خانه تنهاست و فرزندانش بردن او به خانه سالمندان را مذموم می‌دانند كه در واقع خودخواهی فرزندان، شرایط دشواری را بر این سالمند تحمیل می‌كند. چرا؟ بچه‌ها شنبه صبح می‌روند سر كار و جمعه بعد از ظهر می‌خواهند ٥ دقیقه به این سالمند سر بزنند. در حالی كه این سالمند یك هفته در خانه تنهاست و غیر از آنكه دچار وهم و آسیب‌های ذهنی و روحی می‌شود، بسیاری اوقات با سالمندانی با شرایط مشابه مواجه شده‌ایم كه یك هفته است در خانه فوت كرده‌اند و خانواده از او بی‌خبرند یا سالمند بر اثر زمین خوردن در تنهایی، دچار شكستگی دست و پا شده یا دچار گرفتگی قلب شده یا در اثنای آشپزی یا استحمام خودش را سوزانده است. اگر هم دچار آلزایمر خفیف باشد كه ممكن است برود و مسیر خانه را گم كند و گم بشود. این شرایط همواره سالمندان تنها را تهدید می‌كند. در حالی كه سالمندان ساكن در خانه سالمندان در معرض چنین تهدیدهایی نیستند. بنابراین، خانه سالمندان امروز در تمام دنیا یك امر واجب است و در تمام كشورها هم می‌گویند كه سالمند نباید در خانه تنها باشد و در صورت تنهایی باید به خانه سالمندان برود كه در كشورهای پیشرفته، انواع خانه سالمندان هم طراحی شده كه یكی از آنها مهد سالمندان است كه روزانه است و سالمند می‌تواند ساعات صبح تا شب خود را در آنجا و كنار همسالان خود سپری كند.

بنابراین ما حق نداریم از خانه سالمندان تصویر منفی بسازیم اما توجه به این نكته هم لازم است كه وقتی در یك زندگی، روابط بین سالمند یا پدر و مادر و فرزندان، منطبق بر روابط سالم و روابط یگانه نباشد ممكن است در یك زمانی، روابط به اندازه‌ای خراب شود كه كینه و دشمنی عمیقی بین پدر و مادر و فرزندان ایجاد شود و فرزندان تبدیل به كلاهبردار بشوند و خانه پدر و مادر را از زیر پایش بیرون بكشند یا حقش را بخورند و آنها را به خانه سالمندان بیندازند.

عده‌ای از افراد هم به‌طور ژنتیك دچار اختلالات اخلاقی رفتاری هستند. سه درصد پسران و یك درصد دختران به‌طور ژنتیك رفتارهای ضد اجتماعی دارند و این افراد به كلاهبرداری، فحشا، روسپی‌گری و فساد علاقه‌مندند و در واقع، بزهكارند و زندان‌ها پر است از این افراد.این اختلالات ژنتیك است و ممكن است از یك پدر و مادر بسیار صالح هم، چنین بچه‌ای متولد شود. اما نكته دیگری كه نباید از آن غافل شد بحث فرهنگ است. ما برای فرهنگ جوانان آنچنان كه باید و شاید كار نكردیم. امروز فرهنگ‌های غربی روابط بین فرزندان و والدین را بسیار سخیف نشان می‌دهد. فرزندان جدا از والدین زندگی می‌كنند در حالی كه در ایران قدیم پدران و مادران همواره از فرزندان حمایت می‌كردند و فرزندان هم همیشه و تا پایان مرگ پدر و مادر، آنها را نزد خودشان نگه می‌داشتند. متاسفانه در فرهنگ امروز، چون اصل را بر لذت گذاشته‌اند و پول تنها معیار ارزش‌ها شده، می‌بینیم كه سایر ارزش‌ها و حتی سنت‌ها هم بی‌معنا شده است.

تنها معیار ارزش‌های شما پول است و بنابراین، برای رسیدن به پول از هر ابزاری استفاده می‌كنید از جمله پدر آزاری و مادر آزاری و سالمند آزاری كه كلاهبرداری از پدر و مادر هم از انواع این آزارهاست. حتی انتقال اجباری پدر و مادر به خانه سالمندان هم در این شرایط نوعی از آزار است. پدر، مادر و هر فردی كه به اجبار وادار به كاری شود در حالی كه امكان كاری غیر از آن را دارد قطعا دچار عوارض فراوانی خواهد شد. انتقال اجباری پدر و مادر به خانه سالمندان در حالی كه آنها هیچ تمایلی به رفتن به خانه سالمندان ندارند هیچ تفاوتی با انتقال اجباری آنها به زندان ندارد چون این پدر و مادر این شرایط را داشته‌اند كه در مكانی غیر از خانه سالمندان زندگی كنند. در چنین شرایطی، این پدر و مادر دچار عوارض متعددی از جمله افسردگی، احساس ناامیدی، افكار خودكشی، احساس عدم لذت، احساس پیری زودرس، برهم خوردن هورمون‌ها، احساس اضطراب شدید، بی‌خوابی، دردهای بدنی و كاهش میزان عملكرد فردی و بین فردی و اجتماعی می‌شوند و چون به علت سن بالا، حساسیت‌های متفاوتی هم دارند، قطعا در معرض عوارض بیشتری خواهند بود؛ عوارضی كه می‌تواند دامنه‌ای از اضطراب و افسردگی تا اقدام به خودكشی داشته باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha