«فردا همه‌تان به مراسم تشییع جنازه‌ام بیایید»؛ سه روز از این دعوت مهرشاد می‌گذرد و حالا او زیر تلی از خاك دفن شده. او با «وصیتنامه‌ای چند خطی كه از خود بر جای گذاشته» این سوال را در ذهن پدر و مادرش حك كرده كه چرا ناگهان خودش را از پنكه اتاقش حلق‌آویز كرده است؟

سلامت نیوز: «فردا همه‌تان به مراسم تشییع جنازه‌ام بیایید»؛ سه روز از این دعوت مهرشاد می‌گذرد و حالا او زیر تلی از خاك دفن شده. او با «وصیتنامه‌ای چند خطی كه از خود بر جای گذاشته» این سوال را در ذهن پدر و مادرش حك كرده كه چرا ناگهان خودش را از پنكه اتاقش حلق‌آویز كرده است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، عصر هفدهم آبان امسال، مهرشاد (به معنای خورشید شاد) دانش‌آموز كلاس نهم رستم‌كلای مازندران، یك صندلی را زیر پنكه سقفی اتاقش گذاشت، تكه‌ای پارچه سفید دور گردن خود پیچید، حلقه‌ای به نام «مرگ» ساخت و با آویزان شدن از پنكه برای همیشه به زندگی خود پایان داد. پدرش نخستین كسی است كه با جنازه بی‌جان او روبه‌رو شد. آنها در شهر كوچك رستم‌كلا زندگی می‌كنند؛ شهری كه اگر این سویش حرف بزنی، آن سویش می‌شنود. یكی از اهالی این شهر كه پسرش همكلاسی مهرشاد است، از زبان او درباره حادثه به «اعتماد» گفت: «روز قبل از حادثه در مدرسه با مهرشاد والیبال بازی كردیم. او خوشحال و سرحال بود. وقتی بازی‌مان تمام شد به چند نفر از ما كه دورش جمع شده بودیم، گفت «فردا مراسم تشییع من است. در آن شركت كنید و ناهار آن را بخورید». ما فكر كردیم شوخی می‌كند و بلوف می‌زند. برای همین اهمیت ندادیم. روز بعد كه فهمیدیم خودكشی كرده باورمان نمی‌شد.»

از مهرشاد یك برگ وصیتنامه به جا مانده. نوجوان آخرین بار با دستان خود، روی یكی از برگ‌های دفترش گواهی داد كه «من هیچ مشكلی با كسی ندارم و كسی در این حادثه مقصر نیست.» او روز حادثه تنها در خانه، پازل خودكشی‌اش را چید. یكی از همسایه‌ها درباره انگیزه او به «اعتماد» گفت: «مهرشاد آخرین فرزند خانواده‌اش بود. آنها وضعیت مالی خوبی دارند. پدرش پس از بازنشستگی یك مرغداری تاسیس كرده و مادرش هم یك مغازه در شهر دارد. دو برادر متاهل او هم وضعیت‌شان خوب است. اهالی مدام در گوش هم می‌خوانند كه چرا او این كار را كرد. من دوشنبه در مراسم تشییع مهرشاد شركت كردم. بنده خدا پدرش آنقدر شوكه شده بود كه حتی نمی‌توانست گریه كند.»

در شبكه‌های اجتماعی عكسی از لحظه مرگ مهرشاد منتشر شده است كه او را به حالت آویزان از پنكه سقفی نشان می‌دهد. همسایه با تایید اصالت این تصویر ادامه داد: «متاسفانه آن عكس متعلق به مهرشاد است. وقتی آن را دیدم بدنم لرزید. من شنیده‌ام كه پلیس هم از چگونگی انتشار آن تعجب كرده است.»

پلیس رستم‌كلا، خانه‌ای كه مهرشاد در آنجا به زندگی خود پایان داد را برای بررسی جزییات حادثه پلمب كرده است. رضا عنایتی، مدیركل انتظامــی و استـانـداری مازندران در واكنش به حادثه گفت كه بررسی‌های تیم پزشكی قانونی و كارآگاهان پلیس برای مشخص شدن علت حادثه همچنان ادامه دارد. این در حالی است كه این روزها، خبر «خودكشی مهرشاد»، حلقه‌ای است كه حرف‌های روزمره اهالی رستم‌كلا را به هم وصل می‌كند. خودكشی او تنها ١٣ روز پس از خودكشی هاوری، دانش‌آموز اهل اشنویه آذربایجان غربی رخ داده است. هاوری (نام پسرانه كردی به معنای همراه) چهارم آبان خود را از لوله گاز خانه‌شان حلق‌آویز كرد.

جنازه او ظهر همان روز از سوی پدر و مادرش پیدا شد. آنها كه برای چیدن سیب به باغ‌های اطراف محله تاج‌الدین‌آباد اشنویه رفته بودند پس از بازگشت به خانه با صحنه خودكشی كودك خود روبه‌رو شدند. روایت‌های متعددی از انگیزه هاوری برای خودكشی وجود دارد. پدر او «دیدن فیلم اعدام و كنجكاوی و الگو‌برداری از آن» را علت خودكشی پسرش می‌داند اما تعدادی از همسایه‌ها كه معتقدند خانواده هاوری وضعیت مالی خوبی ندارند، در روز تشییع، در ناله‌های مادر هاوری شنیده‌اند كه گفته است صبح روز حادثه، هاوری به او و پدرش گفته بود «مدرسه برای خرید تجهیزات از همه دانش‌آموزان پول خواسته و اگر آنها این پول را به او ندهند، خود را خواهد كشت.» پدر هاوری یك هفته پس از حادثه بار دیگر در گفت‌وگو با تارنمای محلی «شنوپرس» - اخبار اشنویه- تاكید كرد كه پسرش تحت تاثیر فیلم اعدام خودكشی كرده و موضوع «هدیه به مدرسه» در این حادثه نقشی نداشته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha