سلامت نیوز: با دعوت یك انجمن غیردولتی، ٧٠ مبلغ مذهبی و هیاتدار گرد هم آمدند تا ضمن آشنایی با ایدز، راههای پیشگیری از ابتلا و چگونگی رفتار با مبتلایان این بیماری، آموزههای خود را به مردان و زنانی هم كه در مناسبتهای عزاداری، پای سخنان آنها مینشینند، منتقل كنند. نشست عصر یكشنبه انجمن« احیای ارزشها»، دومین جلسهای بود كه با هدف پیشگیری از انتقال ایدز در جامعه، برای مبلغان مذهبی برگزار میشد. در جلسه پیشین و هفته گذشته، مدعوین فقط مبلغان زن بودند اما اینبار، مردان هم به جمع مهمانان اضافه شده بودند كه البته واكنشهای متفاوتتری در مقابل مطالبی كه در این نشست بیان میشد، داشتند. چنانكه برخی از مردان هیاتدار، در واكنش به هدف برگزاری این نشست، میگفتند كه آنها افراد سالمی هستند و این نشستها باید برای جوانان و گروههای خاص مثل دانشآموزان در مدارس و سربازان در پادگانها و دانشجویان در دانشگاهها برگزار شود. آنها همچنین میگفتند كه با برگزاری یك جلسه دو ساعته، آسیبشناسی جامعه امكان پذیر نیست و نیازمند اقدامات زیربنایی هستیم. آنها همچنین میگفتند هر كسی را برای كاری ساختهاند و مجالس عزاداری صرفا به ذكر مصیبت اختصاص دارد و جای اطلاعرسانی درباره ایدز نیست.
ایدز پایان زندگی نیست
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: یكی از مسوولان انجمن در ابتدای نشست و در توضیح علت توجه به بیماران ایدز خطاب به مبلغان مذهبی گفت: «اگر فردی مبتلا به ایدز شد نباید فكر كند كه به پایان زندگی رسیده است. بیمارانی كه امروز تحت پوشش انجمن ما هستند، زندگی میكنند و به جای فكر كردن به خودكشی یا آسیب رساندن به سایر افراد جامعه، یاد گرفتهاند كه آنها هم یك انسان هستند مانند بقیه. تمام انسانها، در هر شرایطی كه باشند دارای فطرت پاك الهی هستند و اگر زندگی روزمره، باعث شده كه دچار مشكل شوند، باز هم اشرف مخلوقات هستند و باید از آنها حمایت كنیم كه شأن انسانی شان حفظ شود. با حمایت از بیماران ایدز، مانع از بروز آسیبهای آتی میشویم. پس، به یك بیمار ایدز كمك كنیم كه بیماری او پیشرفت نكند و یاد بگیریم كه او را طرد نكنیم تا مبتلا به آسیبهای بیشتر نشود.»
یكی دیگر از مسوولان این انجمن هم در توضیح علت انتخاب مبلغان مذهبی برای اطلاعرسانی درباره ایدز و به عنوان یكی از مهمترین گروه آموزشدهندگان در جامعه عمومی گفت: «نفس شما حق است. شاید اگر من در جمع مردم حرف بزنم، حرف مرا نشنوند اما شما، افرادی هستید كه اعتبار و آبرو دارید و ما میتوانیم از اعتبار و آبروی شما یاری بگیریم. كمی تعصبها را كنار بگذاریم و نگاهمان به این بیماری عوض شود. بیماری ایدز محصول آسیبهای اجتماعی است. بیماران مبتلا به این بیماری، همواره و به هر دلیل مورد انگ و تبعیض قرار میگیرند و در این جامعه با آنها مانند مبتلایان جذام برخورد میشود.» این مسوول در ادامه صحبتهای خود از حاضران پرسید: «آیا اجازه میدهید فرزندتان در كنار یك دانشآموز مبتلا به ایدز بنشیند و درس بخواند؟» یك زن هیاتدار در پاسخ به این سوال گفت: «من اگر مبتلا به سرماخوردگی باشم، بیشتر به جامعه آسیب میرسانم تا آن كودك ایدز.» اما وقتی آن مسوول سوال خود را تكرار كرد، زمزمههای برخی پدران هیاتدار شنیده میشد كه به آهستگی میگفتند «نه. اجازه نمیدهیم.»
زنان ایدز، مادران ایدز
«احیای ارزشها» از سه زن مبتلا به اچآیوی دعوت كرده بود كه در این نشست و برای مدعوین درباره بیماری خود صحبت كنند. سامیه، یكی از مبتلایان ایدز بود كه در این نشست و در مقابل مردان هیاتدار درباره ابتلای خود و ادامه زندگی با ایدز گفت.
«من این بیماری را از شوهرم گرفتم. او هم به دلیل خالكوبی مبتلا شده بود. بعد از فوت همسرم متوجه بیماریام شدم. وقتی به این انجمن مراجعه كردم و بقیه بیماران را دیدم فهمیدم كه ایدز، سن و سال نمیشناسد. اینجا به من یاد دادند كه میتوانم با ایدز هم، روی پای خودم بایستم. به من خیاطی یاد دادند و امروز از طریق خیاطی امرار معاش میكنم. من مادر دو فرزند هستم و بیش از یك سال است كه با مردی سالم ازدواج كردهام.»
«آزاده» یكی دیگر از بیماران بود. زنی كه او نیز بر اثر ابتلای همسرش مبتلا شده بود.
« شوهرم در بیمارستان بستری بود و به من خبر دادند كه نتایج آزمایشش مثبت است و من هم باید آزمایش ایدز بدهم. آزمایش من هم مثبت بود. بعد از فوت همسرم با این انجمن آشنا شدم و امروز خودم به فرهنگسراها و كارگاهها میروم و برای مردم درباره ایدز صحبت میكنم.»
سومین بیمار هم از اعتیاد تزریقی همسرش گفت و اینكه تزریق مشترك در ایام زندان باعث ابتلای همسرش شده بود.
«همسرم معتاد تزریقی بود و در زندان قزلحصار بر اثر تزریق مشترك مبتلا شد. خودش آزمایش داده بود و به من هم گفتند باید آزمایش بدهم. آزمایشم مثبت بود. حالم خیلی بد شد. چرا من ؟ دچار افسردگی شدید شده بودم. من كه خلافی نكرده بودم. تا اینكه به این انجمن آمدم و دیدم زنانی هم مانند من اینجا هستند.» جالب اینكه سوالات برخی هیاتداران و مبلغان مذهبی از این زنان، نشانه بیاطلاعی كامل آنها از بیماری ایدز بود. سوالاتی همچون «آیا شوهر جدید شما میدانست كه شما بیمار هستید؟ آیا پیش از آزمایش هیچ علامتی از بیماری نداشتید؟ آیا ایدز از طریق بزاق دهان هم منتقل میشود؟»
چرا روحانیون و مبلغان مذهبی؟
هایده نكتهدان؛ مدیر گروه سلامت جامعه دانشگاه علوم پزشكی تهران كه باید بیماری ایدز را از بعد علمی، پزشكی و اجتماعی مصور میكرد علت انتخاب مبلغان مذهبی و اطلاعرسانی از طریق آنان را چنین توضیح داد: «ما وقت شما را گرفتیم كه بگوییم مشكل امروزمان چیست و شما چه نقشی در كنترل این مشكل دارید و انتظار ما از شما چیست. وزارت بهداشت تاكید دارد كه باید از انحصار و تمركز خارج شویم و هر فردی، در چارچوب اجتماعی خودش، حداقلهایی از ایدز بداند و آموزش دهد. اگر میخواهیم كشورمان توانمند باشد باید انسانهای توانمند داشته باشیم. مادران ما مجاز به فرزندآوری هستند اما الزاما تخصص مادر بودن ندارند. شما میگویید ما سالم هستیم اما من میگویم همه ما بیمار هستیم چون كسی تصور نمیكند كه ممكن است در اثر حجامت یا نادیده گرفتن اصول بهداشتی در مطب دندانپزشكی یا آرایشگاه هم مبتلا شود. ما همیشه به دانشجویانمان میگوییم در ارتباط با یك بیمار، همه بیماران را اچآیوی مثبت تصور كن و از اچآیوی مثبت نترس. ما میخواهیم به شما یاد بدهیم كه حتی یك جوان پرانرژی متعهد به اصول اخلاقی و اسلامی هم ممكن است كنترل خود را از دست بدهد.» او كه در ادامه صحبتهای خود به معرفی ایدز و خصوصیات این بیماری، گروهبندی سنی مبتلایان و الگوهای انتقال بیماری در ایران طی سه دهه اخیر پرداخت، ایدز را یك معضل چند وجهی با ابعاد بهداشتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی معرفی كرد و افزود: «شما میتوانید به ما كمك كنید چون مردم شما را قبول دارند و مورد اعتمادشان هستید. شما با گروههای مختلف مردم در ارتباط هستید و برای مردم الگو و قابل احترامید. شما مشاور مردم هستید و در مردم نفوذ دارید اگر شما هم به این آگاهی و باور برسید كه بیمار ایدز هم یك انسان است و اگر به مردم یاد بدهید كه به بیمار ایدز انگ نزنند و از ایتام ایدز حمایت كنند، مانع از آن خواهید شد كه بیماران ایدز به سمت انحطاط برای خود و دیگران بروند. یك بیمار ایدز، به هر دلیل كه مبتلا شده، نیازمند امید و هدایت و بازگشت به یك زندگی سالم است. تا زمانی كه سكوت كنیم و انكار كنیم و طرد كنیم و انگ بزنیم و تابوها را مجازات الهی بدانیم و بگوییم این بیمار عذاب كارهای خود را پس میدهد، بیماری كنترل نمیشود.»
زنان همیشه قربانی میشوند
در جمع مهمانان نشست روز یكشنبه، تعداد كمی از مبلغان زن هم حضور داشتند چون مبلغان زن، مهمانان اصلی نخستین نشست بودند و آنهایی كه در جلسه دوم هم شركت كرده بودند، صرفا از سر علاقه شخصی بود. و این زنان در مقایسه با آقایان مبلغ، نگاه منعطفتر و معتدلتری نسبت به قربانیان ایدز داشتند. یكی از این زنان كه علاوه بر هیاتداری، از اعضای گشتهای ارشاد هم بود در گفتوگو با «اعتماد» میگفت كه در هیاتهای او كه زنانی از گروه سنی ٢٥ ساله تا ٥٠ ساله و مادربزرگ و نوه و عروس شركت میكنند، آگاهی درباره ایدز زیاد نیست. این زن كه بنا بر علاقه شخصی، در ادامه آموزشهای حوزوی به كلاسهای مربیگری بهداشت سپاه هم رفته بود به «اعتماد» گفت: «من در این دورهها متوجه شدم كه ایدز چگونه منتقل میشود و متوجه شدم كه بیشتر خانمها از طریق همسرانشان مبتلا شدهاند؛ همسرانی كه چارچوب خانواده را رعایت نكردهاند. در واقع، ایدز در جامعه ما بیشتر از طریق مردان منتقل شده و این آموزشها باید باشد چون اگر مردها و پسرهای ما بدانند كه جانشان در خطر است دنبال كارهای خلاف شرع نمیروند.» این زن هیاتدار در تشریح نگاه خود به یك بیمار ایدز گفت: «من فكر میكنم كه این فرد به دلیل ناآگاهی مبتلا شده. انسان جایزالخطاست. وقتی مرتكب خطا میشویم، خدا ما را مورد آزمایش قرار میدهد و هر فردی هم یك طور تلنگر میخورد. قطعا آن بیمار ایدز هم نمیخواسته بیمار شود. اگر مرد یا زنی مرتكب خطا شده حتما در زندگیاش دچار مشكل بوده، انتظاراتش برآورده نشده یا مورد احترام قرار نگرفته كه به سمت خطا رفته است. هرچند معتقدم كه آقایان بیشتر از خانمها خطا میكنند چون خانمها با چنگ و دندان زندگیشان را حفظ میكنند و هر سختی را تحمل میكنند اما مردها نه. مردها همیشه حواسشان پرت دور و برشان است. این زنها هستند كه همیشه میسوزند و میسازند و تحمل میكنند.»
نظر شما