سلامت نیوز: کودکان و خردسالان مبتلا به ایدز بیش از همه از این نوع رفتار افراد جامعه رنج میبرند و آسیب میبینند. گروهی که به لحاظ عاطفی و احساسی نیازمند پذیرش اجتماعی هستند و انتظار دارند در مرکز توجه دیگران قرار گیرند، هرگونه بیاعتنایی و رفتارهای توهینآمیز یا حتی توجهات توام با ترحم از سوی مردم تاثیرات جبرانناپذیری در شخصیت اجتماعی و بزرگسالی آنان خواهد گذاشت.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جهان صنعت نوشت: این روزها در جامعهای که زندگی میکنیم، میتوان به وقایع ناشی از بیتوجهی و سهلانگاری حوادث غیرمترقبه، سوانح دلخراش رانندگی و خشونتهای تاسفبار خیابانی موارد دیگری را نیز اضافه کرد که بعضا به صورت سهوی و ناآگاهانه از سوی شهروندان نسبت به یکدیگر رخ میدهد. اینگونه رفتارها و عملکردها اثرات و پیامدهای مخربی بر شخصیت و حیات اجتماعی افراد و به تبع آن نحوه زندگی جمعی آنها با سایران دارد. برای نمونه از نحوه لباس پوشیدن، نوع لهجه و گویش تا وضعیت ظاهری و جسمی افراد به ابزاری برای تخریب و در مواردی حذف آنها از زندگی اجتماعی مبدل شده است. ویژگیهایی که اشخاص عموما در ایجاد آنها نقشی نداشته و توانایی و امکان برطرف کردنشان را نیز ندارند. همچنین باید در نظر داشت که برخی از آنها خصیصههایی هستند که صرفا مورد پسند عرف جامعه ایرانی قرار نگرفته و شاید در جوامع دیگر ارزشمند باشد و مورد احترام واقع شوند. «بیماری» از آن دست مواردی است که نوع برخورد جامعه با آن در شکلگیری وجوه متفاوت شخصیت اجتماعی فرد بیمار نقش تعیینکننده دارد. در این میان بیماریهای مزمن به دلیل طولانی بودن مدت درمانشان با مسایل و زندگی اجتماعی افراد گره خوردهاند و مبتلایان به این نوع بیماریها در همه تعاملات و مراودات اجتماعی خود با واکنشهای خاص و بعضا متفاوت جامعه مواجهند.
همان طور که علل پدیداری بیماریهای مزمن به صورت مستقیم و غیرمستقیم از عوامل اجتماعی منشا میگیرند، متقابلا بر ساختار جامعه نیز تاثیر گذارند. این نوع از بیماریها با اینکه برای یک دوره زمانی طولانی ادامه مییابند اما معمولا در ارتباطات اجتماعی روزمره به سرعت قابل تشخیص نیستند، تنها با بروز علائمی نظیر ناتوانی، اضطراب و افسردگی، دشواری زندگی خانوادگی و اختلال در فعالیتهای روزمره در کانون توجه جامعه قرار میگیرند. بخش قابل توجهی از مردم حتی از شرایط و چگونگی ابتلا به اینگونه امراض مطلع نیستند و ترجیح میدهند به باورهای غیرعلمی و بیاساس رایج در جامعه اکتفا کنند. بیماریهایی نظیر صرع، دیابت، سرطان و نارساییهای قلبی که شاید نمود آشکارا و همیشگی ندارند و از چشم اغلب افراد جامعه دور میمانند. اما باید توجه داشت که به هنگام ایجاد شرایط خاص برای شخص بیمار، همین ناآگاهی اطرافیان موجب بروز واکنشهای هیجانی و پراسترس و رفتارهای توام با دستپاچگی از سوی آنها میشود که در چنین وضعیتی افراد نه تنها در امدادرسانی به بیمار و مدیریت بحران موقعیت ناموفق خواهند بود بلکه با عملکردهای نسنجیده و اقدامات تنشزا بر وضعیت نامناسب بیمار میافزایند. چه بسا همکاران و دوستانی که مدتها با یکدیگر معاشرت دارند اما از بیماری هم بیخبرند و بعد از چند سال در اثر اتفاقی به صورت کاملا تصادفی متوجه این موضوع میشوند و طبیعتا به دلیل بهت و ناباوری موضوع از انجام کمکهای اولیه و نجات بیمار باز میمانند.
«ایدز» بیماری مزمنی که نگاهها به آن نامناسب است
مساله دیگری که میتوان از آن به عنوان وجهه تاریک برخی امراض مزمن یاد کرد، بیاطلاعی خود این افراد از ابتلایشان به بیماری است که این امر منجر به بیتوجهی آنان نسبت به مراقبتهای پزشکی و شرایط تشدید و تحریک بیماری میشود. ایدز یا(HIV) جزو بیماریهایی است که ما مبتلایان آن را ناآگاهانه و بیرحمانه به فراموشخانه جامعه میسپاریم. با داغ ننگی که آحاد جامعه بر پیشانی این افراد میزنند، آنها را از عرصه جامعه طرد کرده و پیش از آنکه بیماری بر آنها فائق آید به قرنطینه زندگان میفرستند. عموم مردم از فرد مبتلا به ایدز دوری میجویند تا جایی که آنان در سادهترین تعاملات اجتماعی خود با مشکل روبهرو میشوند. باور عامه هرگونه تماس جسمی از جمله دست دادن، روبوسی و در آغوش گرفتن شخص بیمار را عامل ابتلا به بیماری میدانند، هر چند پزشکان به دفعات متذکر شدهاند که تنها راه انتقال ویروسHIV از طریق خون و فرآوردههای خونی است اما هنوز عامه مردم در معاشرت و مراودات معمول و روزمره با این افراد احساس خطر میکنند و این تفکر نادرست و حس ناخوشایند را به طرز ناشایستی در روابطشان با آنان بروز میدهند. به واقع با این تفاسیر زندگی اجتماعی برای این افراد مختل میشود.
لزوم رفتار مناسب با کودکان ایدزی همانند کودکان سالم
کودکان و خردسالان مبتلا به ایدز بیش از همه از این نوع رفتار افراد جامعه رنج میبرند و آسیب میبینند. گروهی که به لحاظ عاطفی و احساسی نیازمند پذیرش اجتماعی هستند و انتظار دارند در مرکز توجه دیگران قرار گیرند، هرگونه بیاعتنایی و رفتارهای توهینآمیز یا حتی توجهات توام با ترحم از سوی مردم تاثیرات جبرانناپذیری در شخصیت اجتماعی و بزرگسالی آنان خواهد گذاشت. طبیعتا نوع برخورد جامعه با بیماران مبتلا بهHIV ، نحوه واکنش آنها را به زندگی اجتماعی شکل میدهد. هنگامی که این افراد صرفا به جرم بیماری از چرخه معمول زندگی روزمره جدا میشوند و پیشاپیش در زمره مردگان جای میگیرند، ترجیح میدهند حتیالامکان این داغ ننگ را از تیررس جامعه دور نگه دارند تا بتوانند فارغ از نگاههای سنگین اطرافیانشان به حیات اجتماعی خود ادامه دهند، غافل از اینکه پنهان کردن این مساله آسیبهای جامعهشناختی مضاعفی را به همراه میآورد که بدون تردید اکثریت جامعه با آنها درگیر خواهند شد. همچنین این امر سبب میشود تعداد واقعی مبتلایان به این ویروس در کشور چند برابر میزان آمارهای گزارش شده باشد. البته جز افرادی که بیماریشان را از دید عموم پنهان میکنند، درصدی از جمعیت حامل ویروس ایدز از وجود بیماری خاموش خود بیاطلاع هستند و برهمین مبنا هیچ گونه اقدامی در مسیر بهبود و پیشگیری از پیشروی بیماریشان انجام نمیدهند. در این میان رسانههای جمعی از جمله رادیو، تلویزیون و سایر شبکههای اجتماعی رسالت خطیری برعهده دارند. در سالهای اخیر هر چند نرخ مرگومیر ناشی از این بیماری مزمن به علت دستیابی تعداد بیشتری از مبتلایان به درمانهای نجاتبخش کاهش یافته اما همچنان هر ساله تعداد قابلتوجهی از مبتلایان به ایدز فوت میکنند یا ناخواسته ویروس این بیماری را به اطرافیانشان انتقال میدهند. وسایل ارتباط جمعی به همان میزان که به اعلام آمار ایدز در کشورهای مختلف و کاهش سن ابتلا به آن و شیوع ویروسHIV در میان زنان و کودکان میپردازند، باید در ارتباط با چگونگی انتقال این بیماری، تغییر الگوی رفتاری انتقال آن از معتادان تزریقی به سمت روابط جنسی پرخطر و محافظت نشده، جلوگیری از ابتلا و شیوه کنترل این بیماری به عموم شهروندان نیز اطلاعرسانی کرده و آموزش دهند. به ویژه برنامههای فرهنگی و ارزشی در خصوص نحوه رفتار اجتماعی شهروندان با بیماران مبتلا به ویروس ایدز تدارک بینند تا زمینه مناسبی را برای ادامه زندگی اجتماعی آنان در جامعه و نحوه مواجهه صحیح آنها با وضعیت پیشآمده و چگونگی پذیرش و سازگاری با شرایط موجود را فرآهم آورند.
آموزش و آگاهی مستمر، قبح عرفی ایدز را از بین میبرد
یادآوری مستمر و متداول راههای احتمالی ابتلا به این بیماری البته به صورت ضمنی و گوشزد توصیههایی برای پیشگیری و مقابله با ویروسHIV در متن برنامههای روزانه نه تنها اکراه و قبح پرداختن به این مساله مهم را در منظر جامعه از بین میبرد بلکه با آگاهیبخشی به قشر وسیعی از جامعه، رفتار شهروندان را با جمعیت مبتلایان به این بیماری سامان میبخشد. همچنین سایر سازمانها و مراکز درمانی میتوانند با مساعدت نهادهای محلی اقداماتی در راستای آگاهیبخشی پیرامون این بیماری انجام دهند. برای نمونه، امسال در قالب طرحی با همکاری وزارت بهداشت و مدیریت شهری گروهی از همشهریان طی جریانی خیرخواهانه و نوعدوستانه اقدام به استقرار اتوبوسی در نواحی غرب تهران کردهاند. در این اتوبوس تعدادی از پزشکان و کارشناسان متخصص ایدز حضور یافتند و با تردد در معابر پررفتوآمد محدوده مورد نظر از افراد داوطلب آزمایش HIV گرفته و ظرف مدت10 تا 20 دقیقه نتیجه را به آنان اعلام میکردند. در کنار تست HIV گروه مشاوران، شهروندان را با وجوه پنهان این بیماری آشنا کرده و آموزشهای لازم را برای پیشگیری از ابتلا به ویروس ایدز در اختیار مراجعهکنندگان قرار میدادند. در واقع با ارائه خدمات رایگان سلامت به افراد و راهاندازی چنین کمپینهایی به صورت نمادین میتوان اعتماد و مشارکت مردمی را در جهت حرکت به سمت جامعهای سالم و به دور از بیماری جلب کرد. بیشک با ادامه چنین جریانهایی در سایر نقاط شهر ما به آمارهای واقعی و درستی از مبتلایان به این بیماری خواهیم رسید. همچنین تداوم و گسترش چنین طرحهایی که به صورت رایگان و به سهولت وضعیت افراد را نسبت به این بیماری مورد سنجش قرار داده و اطلاعات لازم را درخصوص نحوه مواجهه با مبتلایان به آنان ارائه میکنند، در مسیر مواجهه جامعه با ویروس HIV راهگشا خواهد بود. به این ترتیب شرایطی فرآهم میشود که شهروندان با رعایت و کنترل موارد آموزشیافته میتوانند در کمال آرامش به زندگی خود در جامعه ادامه دهند و از دقایق مغتنم حیاتشان در میان خانواده، دوستان و سایر همشهریان خود بهرهمند شوند.
نظر شما