سلامت نیوز:با توجه به آمار نگرانکننده ایدز در کشور، امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به آموزشهای رسمی در مدرسهها احساس میشود. دست اندرکاران باید برای خانوادهها روشن کنند که هیچ مصلحتی بالاتر از سلامت جامعه نیست. پس آستینها را بالا بزنیم و جامعه و پدر و مادرها را برای چنین آموزشهایی با خویش همراه کنیم.
به گزارش سلامت نیوز، محمدرضا نیکنژاد-آموزگار در روزنامه جهان صنعت نوشت: ایدز از بیماریهای اجتماعی است که گرچه جهان در کنترل آن کامیاب بوده است اما هنوز از درمان کاملش ناتوان است. آمارهای جهانی از کاهش چشمگیر بیماری ایدز و آلودگی به ویروس HIV خبر میدهند اما شوربختانه آمارهای کشور ما از افزایش سال به سال بیماران و آلودگان حکایت دارد. بر پایه واپسین آمار وزارت بهداشت اکنون 29 هزار و 414 نفر به این ویروس آلودهاند و 6990 نفر بیمار. همچنین تاکنون نیز 6202 تن در اثر این بیماری در ایران درگذشتهاند. بر پایه همین آمار از سال 88 هر سه ماه 500 تن به شمار آلودگان به این ویروس افزوده میشود. این در حالی است که سازمان ملل در تازهترین آمار خود از کاهش 33 درصدی آمار بیماران و آلودگان به ویروس از سال 2001 تا ۲۰۱۳ خبر میدهد.
پرسش اینجاست که چرا روند کشوری ابتلا به ایدز خلاف روند جهانی آن است؟ تجربههای چندین دهه مبارزه با این ویروس و پژوهشهای پردامنه پیرامون این بیماری نشان میدهد که یگانه راه مبارزه با آن بالا بردن سطح آگاهیهای اجتماعی و پیشگیری از آلودگی از راه آموزشهای رسمی و غیررسمی است. در دهه نخست بروز ایدز، برخی کشورهای صحرای آفریقا تا مرز ازهمپاشیدگی سیاسی- اجتماعی پیش رفتند. اما آنچه از پیشروی هراسناک بیماری در آن کشورها جلوگیری کرد، آموزش گسترده و آگاهسازی شهروندان برای پیشگیری بود بنابراین گمان میرود یکی از ریشههای روند وارونه رشد این بیماری در کشور نسبت به روند جهانی آن، وضعیت ضعیف آموزش در ایران است. در نگاه بسیاری از مردم و دستاندرکاران گفتن از ایدز و راههای آلودگی به ویروس، رازی مگو به شمار میآید. کاربهدستان آموزشی به سبب هراس از واکنش پدر و مادرها چشم بر آموزشهای جنسی بستهاند و پدر و مادرها هم چندان درباره چنین آموزشهایی آگاه نیستند.
گرچه نیاز به چنین آموزشهایی چه به شکل رسمی و چه غیررسمی بسیار احساس میشود اما ایدز تابویی شده است که کمتر کاربهدستی شجاعت ورود به آن را دارد و این سکوت آسیبزا هر روز بیش از گذشته زمینه گسترش آلودگی و بیماری در کشور را فراهم میکند. در زمینه آموزشهای رسمی یکی از دلنگرانیهای پدر و مادرها آشنایی زودهنگام فرزندانشان با مسایل جنسی است اما خانوادهها باید بدانند که بسیاری از بچهها در سالهای پایانی دبستان با چنین موضوعاتی آشنا میشوند و از آن پس به گونهای ناقص و البته بیش از اندازه برانگیزاننده در گفتوگوهای دوستانه، مطرح و به شکلی آسیبزا آموخته میشود. بنابراین نهادهای مسوول باید در این زمینه پدر و مادران را با گامهای رشد فرزندانشان آماده کرده تا آنها در برخورد با فرزندان و البته در برخورد با برنامههای آموزشی مدرسه در این زمینه برنیاشوبند و سبب آسیب رساندن به فرآیند آموزش نشوند. از سویی گرچه در برخی کتابهای سال درسی دوره متوسطه به راههای آلودگی به ایدز اشاره شده است اما مهمترین آموزش در راستای مبارزه با این بیماری پیشگیری از آن است که نویسندگان این بخش از کتاب با مهارتی ناسودمند از آن گذشتهاند.
نکته پایانی اینکه در استانداردهای جهانی شمار آلودگان به ویروس در یک کشور را با ضرب تعداد آلودگان ثبت شده، در عدد چهار به دست میآورند یعنی اکنون شمار افراد آلوده به ویروسHIV در کشور بیش از 117 هزار تن است! این تفاوت برآمده از پنهانکاری بیماران از هراس «انگ» است. چون یکی از راههای آلودگی انسان به این ویروس، آمیزشهای جنسی است. بسیاری از بیماران از هراس انگ و واکنش جامعه، بیماری خویش را پنهان میکنند و این پنهانکاری بیش از اندازه سبب گسترش ویروس میشود. بنابراین بخشی از وظیفه ساختار آموزشی مبارزه با انگ ناشی از بیماری است. باید به دانشآموزان فهماند که تنها یکی از راههای انتقال بیماری پیامد آمیزش جنسی است و دو راه دیگر یعنی از راه خون و از مادر به فرزند، فرد بیمار هیچ نقشی در بیماری خویش نداشته و نباید تاوان کار نکرده را پس دهد. از سوی دیگر دانشآموزان و البته شهروندان بزرگسال ما باید بدانند که دانش انسان درباره بیماری بسیار افزایش پیدا کرده و اکنون میدانیم که همنشینی با بیمار و حتی همکاسه شدن و روبوسی و ... هیچ خطری برای فرد سالم ندارد. این موضوعی است که ایرانیان از آن مطلع نیستند و متاسفانه برداشت نادرستی از برخورد با بیماران ایدزی دارند. امروز بیماری ایدز مانند بیماری دیابت با خوردن یک قرص در روز کاملا کنترل شدنی است و بیماران در بیشتر موارد با استفاده از دارو عمر طبیعی دارند. حتی با به کارگیری دانش و زیر نظر پزشک، پدر و مادر آلوده میتوانند فرزند سالم به دنیا آورند. با این حساب امروزه در بسیاری از کشورها مردم از بیماران نمیگریزند و با رفتارهای خویش سبب آزردگی بیشتر و طرد آنها نمیشوند بنابراین آنها بدون ترس از بیماری خویش سخن گفته و جامعه را از آلودگی بیشتر در امان نگه میدارند.
به هر روی با توجه به آمار نگرانکننده ایدز در کشور، امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به آموزشهای رسمی در مدرسهها احساس میشود. دست اندرکاران باید برای خانوادهها روشن کنند که هیچ مصلحتی بالاتر از سلامت جامعه نیست. پس آستینها را بالا بزنیم و جامعه و پدر و مادرها را برای چنین آموزشهایی با خویش همراه کنیم.
نظر شما