سه‌شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۷

«خواهش می‌کنم زودتر مرا اعدام کنید». این جمله را عامل جنایت تکان‌دهنده نعمت‌آباد در حالی به زبان آورد که برای نخستین جلسه بازپرسی به دادسرای جنایی تهران منتقل شده بود.

سلامت نیوز: «خواهش می‌کنم زودتر مرا اعدام کنید». این جمله را عامل جنایت تکان‌دهنده نعمت‌آباد در حالی به زبان آورد که برای نخستین جلسه بازپرسی به دادسرای جنایی تهران منتقل شده بود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری آنلاین، او مدعی بود كه به‌شدت از قتل همسر و 2كودك معصومش پشیمان است و نمی‌خواهد زنده بماند.این مرد 31ساله كه فرشاد نام دارد، صبح دیروز به شعبه سوم بازپرسی در دادسرای جنایی تهران منتقل شد و مقابل قاضی منافی‌آذر قرار گرفت. هرچند خونسرد و آرام به‌نظر می‌رسید اما لابه‌لای حرف‌هایش مرتب این جمله را تكرار می‌كرد كه از قتل‌ها پشیمان است. او مدعی شد كه همه اینها به‌خاطر توهماتی بود كه بر اثر مصرف شیشه دچارش شده بود.

فرشاد این جنایت هولناك را سوم آذرماه پس از مصرف شیشه رقم زد. آن روز مرد جوان پس از درگیری با همسرش، ‌او را به قتل رساند و جسدش را میان رختخواب‌ها در كمد دیواری گذاشت. پس از آن در اقدامی جنون‌آمیز، 2پسر 2ساله و 20روزه خود را هم به قتل رساند و اجساد آنها را هم داخل كمد پنهان كرد.او پس از جنایت پنجره را باز كرد و فریاد زد كه همسر و فرزندانش را كشته است اما كسی حرف‌های او را جدی نگرفت، چراكه این مرد اعتیاد به شیشه داشت و همه همسایه‌ها تصور كردند كه باز دچار توهم شده است.

پس از آن فرشاد با همسایه‌ها درگیر شد و وقتی پلیس به محل درگیری رسید، به مأموران گفت كه همسر و فرزندانش را به قتل رسانده‌است اما باز هم كسی حرفش را باور نكرد. در نهایت او به جرم درگیری به زندان رفت تا اینكه پس از 12روز و با انتشار بوی تعفن در خانه‌اش، راز قتل‌ها فاش شد. این مرد صبح دیروز در حاشیه جلسه بازپرسی به سؤالات خبرنگار همشهری درباره این حادثه پاسخ داد.

    چرا این همه خونسردی؟

چه بگویم! من همسر و 2پسرم را به قتل رسانده‌ام. آنقدر پشیمانم كه دوست دارم هرچه زودتر اعدام شوم.

    ظاهرا در خانه‌ات طناب دار هم آویزان كرده بودی كه دست به‌خودكشی بزنی. چرا منصرف شدی؟

راستش می‌خواستم خودم را هم بكشم تا همه ما در آن دنیا در كنار هم باشیم و بی‌آنكه چیزی نگرانمان كند، زندگی كنیم اما لحظه آخر ترسیدم. نمی‌دانم چه شد كه از تصمیم خود منصرف شدم.

    از روز حادثه بگو.

آن روز شیشه كشیده بودم. از سویی 4‌ماه می‌شد اجاره خانه را پرداخت نكرده بودم. كار و كاسبی هم خیلی خوب نبود. 60میلیون هم باید دیه به باجناقم پرداخت می‌كردم كه آن هم شده بود قوزبالای قوز. همه اینها به من فشار آورد و در یك لحظه عصبانیت به سمت همسرم كه تازه 20روز بود زایمان كرده بود، حمله‌ور شدم و با دستانم او را به قتل رساندم. بعد چشمم به 2پسرم افتاد. آنها چطور بی‌مادر بزرگ می‌شدند. همین باعث شد كه آنها را هم خفه كنم.

    ماجرای دیه 60میلیونی باجناقت چه بود؟

او خیلی پشت سر من نزد فامیل حرف می‌زد. حدود یك سال پیش به خانه‌ام آمد. درحالی‌كه به‌شدت از دستش عصبانی بودم گفتم چرا این همه پشت سر من حرف می‌زنی. با هم بگو مگو كردیم. آن روز با چاقو چند ضربه به پهلوهایش زدم كه او راهی بیمارستان شد اما زنده ماند و از من شكایت كرد. دادگاه هم محكومم كرد كه 60میلیون دیه بپردازم. مقداری از آن را پرداخت كرده بودم اما او اصرار داشت كه زودتر همه آن را بپردازم. همسرم هم گیر داده بود كه زودتر این پول را جور كنم. روز جنایت هم بر سر این موضوع با همسرم درگیر شدم كه در یك لحظه فكر كشتن او به سرم زد.

    پس از قتل چه كردی؟

بعد از جنایت باز هم شیشه كشیدم. حال عجیبی داشتم. احساس می‌كردم كه یك دزد وارد ساختمان شده و به خانه همسایه رفته است. همان لحظه از جای خود بلند شدم و به راهرو رفتم. در آپارتمان همسایه را شكستم و وارد آنجا شدم. زن بیچاره خیلی ترسیده بود. همین باعث شد كه مرا به زندان ببرند.

    چرا در این مدت راز قتل‌ها را فاش نكردی؟

ترسیدم. در زندان كه بودم فكر می‌كردم در خانه را بازگذاشته‌ام برای همین با خواهرم تماس گرفتم و از آنها خواستم به آنجا بروند كه بدین‌ترتیب راز جنایت فاش شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha