سلامت نیوز:


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران نوشت: هرکجای کرکس که دست می‌گذاری، درد می‌کند. دردی که تیشه معدنکاوان به ریشه‌اش نشانده است. کرکس، معدنی از سنگ‌های قیمتی است اما رگ حیات نطنز و روستاهای سرسبزش که به کویر اصفهان لبخند زده‌اند هم در دست این رشته کوه است. صدای ناله و درد ناشی از زخم‌های کرکس از همه روستاهای نطنز به گوش می‌رسد، از ابیانه تا همین ۴ روستایی که می‌خواهند صدای آنها در برابر زخم‌های بی‌امان معدنکاوان باشد. صدای دردی که دارد به دو دهه می‌رسد! دردی کهنه، زخمی ناسور! چهار روستای منطقه طرقرود، باغستان بالا و پایین، آبکشه و طرق!

رگ زنی حیاتی سه هزار ساله!
 «مهدی زینالی» یکی از اهالی روستای «باغستان بالا» می‌گوید:«۱۷ سال به هرجایی که می‌شد رفتیم تا کسی ما را از دست مزاحمت‌های ۴ معدنی که روی تنها قنات روستا یعنی قنات سه هزار ساله «گرداب» چنگ انداخته و با آلودگی‌ها نفس ۳ هزار نفر را در این روستا‌ها به‌بند کشیده‌اند، نجات بدهد.» تمام مدارک، اسناد و نامه نگاری‌هایی که قدمت آنها تا سه سال دیگر به دو دهه می‌رسد، در تحریریه روزنامه ایران موجود است.


 آن‌طور که شورای اسلامی باغستان بالا در نامه‌ای به «صالحی» فرماندار وقت شهرستان نطنز نیز در سال ۸۵ می‌نویسند: «چهار معدن به رغم نظریه کار‌شناسان رسمی و دادگستری به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده و همچنان با تیغ بولدوزرهای معادن نه تنها سنگ‌های تراونین، بلکه قلب‌های مردم بی‌دفاع و محجوب روستا را نشانه گرفته و هر روز با پیشروی سطوح تحتانی و برداشت لایه‌های زیرین سنگ و سرازیر کردن ضایعات و آوارهای معادن به سمت داخل حریم روستا، تنها رشته قنات که قرن‌ها منبع تأمین آب روستا بوده را در معرض تهدید جدی قرار داده است.»


اما این تنها خدشه‌ای نیست که به قوانین و قراردادها وارد می‌شود، بلکه معدنکاوان فاصله قانونی بین روستا و معادن را هم خط زده‌اند. قانونی که فاصله بین معادن تا مناطق مسکونی را حداقل ۸۰۰ متر اعلام می‌کند اما در بهترین حالت این معادن تنها ۳۰۰ متر با روستا فاصله دارند و در بد‌ترین و خطرناک‌ترین حالت به کمتر از ۱۰۰متر می‌رسد. فاصله معدن تا نخستین چاه قنات هم به 100 متر نمی‌رسد. این قنات تنها منبع تأمین آب شرب و کشاورزی چهار روستاست.  منطقه‌ای که باغ‌ها و طبیعت زیبایش در تابستان، نزدیک به 5 هزار نطنزی را به منطقه برمی‌گرداند.

تعداد معادن از ۱۴ به ۲۴ رسید!
سال‌ها تلاش قضایی آنها برای پایان دادن به داستانی که قصه زندگی را در منطقه «طرقرود» به فصل آخر نزدیک می‌کند به گفته زینالی نتیجه‌اش آن شد که تعداد معادن از ۱۴  به ۲۴ معدن رسید. یکی دیگر از اهالی منطقه می‌گوید نه تنها گرد و غبار ناشی از معدن ریه روستاییان را نشانه رفته که خزان را به کمین کشاورزی و باغ‌های منطقه گمارده است: «وقتی چهار معدن همزمان شروع به فعالیت می‌کنند، روستاییان احساس می‌کنند که در میان میدان جنگ گیر افتاده‌اند.»


غرش و لرزش ناشی از انفجار‌ها، زلزله‌ای بی‌پایان را در ذهن آنها تداعی می‌کند که خشک شدن تنها قنات منطقه تنها یکی از پیامدهای تلخ این ویرانی است، خشک شدنی که مهاجرت آنها را در پی خواهد داشت. نطنز پیش از آنکه معدنکاوان، کرکس را صد پاره و بی‌آبی را به دل باغ روستا‌هایش روانه کنند هم در زمینه مهاجرت حرف‌های مبهم زیادی داشت.


آن‌طور که «غلامرضا علی محمدی» عضو شورای شهر نطنز به خبرنگار ما می‌گوید: «این پدیده فقط ۳۸۰ هزار نطنزی را در طول دهه‌های گذشته ساکن پایتخت کرده و تهرانی شده‌اند.» چرایش را هم نمی‌داند! حالا باید به آن مهاجرت مبهم و رازآلود مهاجرت ناشی از بی‌آبی و به دنبال آن بی‌ثمری باغ‌ها و زمین‌های کشاورزی را هم اضافه کرد. کل، قوچ و میش‌های منطقه هم آواره شده‌اند. «علی الماسی‌زاده» مسئول دفتر فنی فرمانداری نطنز در سال ۸۵ هشدار می‌دهد که برداشت بی‌رویه از معادن سنگ منطقه، علاوه بر تخریب محیط زیست، احتمال جاری شدن سیل‌های مخرب به مناطق روستایی و شهری را افزایش می‌دهد. برداشتی که مسیل‌ها را هم کور کرده و همه چیز را برای یک اتفاق دردناک مهیا کرده اما این اخطارها هم راه به جایی نمی‌برد.


به گفته او منطقه کرکس، آب سفره‌های زیرزمینی ۱۴ روستای این منطقه را از جمله اوره، بیدهند، طار، طرق، فریزهند، کشه، ورگوان و... را تأمین می‌کند. «طرقرودی‌ها» عرض حال را به شورای عالی معادن هم کشانده‌اند: «حتی با دکتر سرقندی معاون وزیر معادن هم صحبت کردیم ایشان البته از موضوع خبر نداشتند. الان هم نمی‌دانیم چه اتفاقی باید بیفتد تا کار به نتیجه برسد.»


یکی دیگر از اهالی می‌گوید در حالی که مسئولان شهری اجازه ساخت و ساز در ۲۰۰ متر زمین را به روستاییان نمی‌دهند، اما برخی معادن در این منطقه تا ۱۴۰ هکتار را هم به تصرف درآورده و شخم زده‌اند:« قانون معادن تا ۵ هکتار به آنها اجازه می‌دهد نه بیشتر.» او کمترین وسعت کرکس را که سهم معادن شده، ۲۴ هکتار اعلام می‌کند. کار‌شناسان یک بار مسئولان را به این نتیجه می‌رسانند که نه تنها پروانه جدیدی برای اکتشاف و استخراج صادر نکنند که تا سال ۸۹ معادنی که در منطقه قنات گرداب است هم تعطیل شوند، اما زینالی می‌گوید: «۱۰تا معدن دیگر به معادن قدیمی اضافه شد تا تعداد آن به عدد 24 برسد.» انفجار‌های آهکی درختان باغ‌های میوه نطنز را هم به سرفه ‌انداخته‌، سرفه‌ای که گلوی درختان انگور، بادام وگردوی کشاورزان را خشکانده است و سر پنجه درختان  را کم بارتر کرده است!

معادن از نیروی کار بومی استفاده نمی‌کنند
باغ‌های گشاده دست طرقرود و سه روستای دیگر هر سال تنگدست‌تر می‌شوند و کشاورزان آن کم درآمد‌تر. «مرتضی رحیمی» یکی دیگر از اهالی منطقه به خبرنگار ما می‌گوید: «کارگرهای معادن بیشتر از همدان و لرستان هستند.» زمین‌ها که بی‌بار می‌شود، جوانان از باغ روستاهای خزان دیده مهاجرت می‌کنند، پیران می‌مانند و باغ‌هایی که آبیاری می‌خواهد. یکی از اهالی می‌گوید: «من مهاجرت کردم. پدرم پیر است و توان آبیاری باغ را ندارد.» اما این پایان ماجرا نیست تا فروش آب روستا به معادن گره دیگری روی گره‌های کور منطقه بزند.


زینالی هم می‌گوید: «معدن دارها در روستا یک عامل دارند. آبی را که قرار است پای درخت‌ها برود در استخر جمع می‌کنند و با تانکر به معادن می‌برند.» رحیمی می‌گوید: «این اتفاق در شرایطی می‌افتد که خود روستاییان با کمبود آب رو به رو هستند.»


دعوای آبی روستاییان  با معدنکاوان به همین جا ختم نمی‌شود: «یکبار هم غیرقانونی از آب شرب روستا انشعاب گرفتند، رفتیم آب منطقه‌ای و از آنها شکایت کردیم. حکم دادند که باید جمع شود اما هنوز جمع نشده است.»


آنها دست به دامان منابع طبیعی هم شده‌اند: «منابع طبیعی گفت که اینها مجوز ندارند.» مسئولان اردستان را هم به سر قنات می‌برند تا شاید مرهمی برای زخم‌های منابع طبیعی آنجا پیدا کنند: «اصلاً روستای ما را نمی‌شناختند. نمی‌دانستند کجاست.» دبی قنات گرداب حالا به یک پنجم رسیده! اما پشت معدنکاوان همچنان به کوه گرم است:«برخلاف نظر کار‌شناسان رسمی دادگستری و به رغم اعلام نظر کارشناسی مبنی بر مجاز نبودن ادامه فعالیت معادن و برداشت پایین‌تر سطوح فعلی به دلیل آسیب رساندن به منبع تغذیه سفره‌های زیر زمینی و مسیر شکاف‌های موجود در تراوتن، معدن داران همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند.» همچنین نمایندگان معادن بر اساس جلسه ای در فرمانداری نطنز- براساس نظر کار‌شناس رسمی دادگستری- باید ضرر و زیان وارد به میزان آبدهی قنات را پرداخت کنند که نمی کنند.

با جرثقیل از دل من سنگ می‌برند
 کامیون‌های معادن آسفالت روستا را هم زخم زده‌اند. کامیون‌هایی که تکه تکه وجود کرکس را بار می‌زنند و از دل خیابان‌های خلوت می‌گذرند. جاده‌هایی که در نطنز به تصرف کامیونداران افتاده باریک است و همین مسأله خطر تصادف اهالی را هم بیشتر کرده است. رژه کامیون‌ها جلوی چشم اهالی که هیچ سهمی از معادن ندارند به اعتقاد اعضای شورای طرقرود بذر بدبینی و بی‌اعتمادی در میان کشاورزان محروم منطقه می‌کارد. کامیون‌های پر از سنگ معدن می‌روند اما نخاله‌های به جا مانده از تخریب و انفجار معادن می‌ماند برای اهالی!  شورا همه این مسائل را در قالب نامه‌ای به مسئولان هم یادآوری کرده است.
 «سیدمحسن تجویدی» شهردار نطنز پیش‌تر هم در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما گفته بود زخم کامیون‌های معادن به همه آسفالت‌های این شهر رسیده و یک خیابان یا جاده از زخم آنها در امان نمانده است. کامیوندارانی که نه عوارض می‌دهند نه مالیات.


شهردار هم در پاسخ چرایی آنها می‌گوید: «سیستم گرفتن مالیات خارج از حوزه وظیفه شهرداری است.» وضعیت آسفالت منطقه طرقرود به جایی می‌رسد که اهالی دست به دامان قانون می‌شوند: «قرار شد که جاده را آسفالت کنند اما چند متری جلوی معدن را آسفالت کردند و تمام.
جالب است بدانید  براساس نامه سازمان حفاظت محیط زیست به وزارت اموراقتصادی و دارایی باید درصدی را به عنوان آلایندگی بدهند که آن را هم نمی‌دهند.» اهالی آن‌طور که خودشان می‌گویند کفش آهنی پا کرده‌اند و هر سازمان و نهادی را فکر می‌کنند به این مسأله مربوط می‌شود را به منطقه کشانده‌اند اما تا به امروز به جایی نرسیده‌اند.
مرتضی رحیمی می‌گوید: «قرار شد از طریق شورای عالی معادن تعطیل شود اما نشد.» به گفته او روستاییان چراگاه‌هایی که سندش از سوی منابع طبیعی به نام روستا زده شده را هم به معادن باخته‌اند تا این سؤال پیش بیاید که معادنی که به جان کرکس افتاده‌اند و محیط انسانی و طبیعی آن را نشانه رفته‌اند، شغل آبا و اجدادی آنها را گرفته‌اند، در قبال این همه صدمه به آنها چه داده‌اند؟ پاسخ روستاییان به این سؤال هیچ است:«حتی کارگرهای معدن را هم از بومی‌ها نگرفتند.»

طرقرود شهر شد!
۶ روستای سبز، جغرافیای منطقه طرقرود را تشکیل می‌دهند. این چهار روستای زخمی و دو روستای دیگر. اما خبر بد دیگر هزار و یک شب منطقه‌ای که باید روی گردشگری طبیعی آن سرمایه گذاری شود را کامل می‌کند. اواخر دولت دهم دولتمردان تصمیم می‌گیرند تا این منطقه را به «شهر» طرقرود ارتقا بدهند در حالی که همه معیارهای یک روستا از جمله کشاورزی و دامداری آن‌ در حال از بین رفتن است.
 در نگاه بومی‌ها یکی از عواملی که قواره شهری شدن را بر تن خزان زده باغ‌های طرقرود دوخته بدون شک بی‌توجهی به توسعه پایدار از سوی معادن است، در استانی که به دلیل کمبود آب بخش زیادی از آب کشور را به سمت خود کشانده است.
آن هم در زمانی که از منظر برنامه چشم انداز ۲۰ساله کشور نطنز باید شهری شود گردشگرپذیر بر پایه کشاورزی، باغداری و گیاهان سنتی‌اش. رحیمی می‌گوید: «ما می‌دانیم که معادن در اقتصاد ایران بعد از نفت چه جایگاهی دارند اما آیا این توسعه باید به قربانی شدن محیط زیست، کشاورزی، دامپروری، گردشگری و... ما منجر شود؟» بر اساس حساب کتاب‌های او تا همین الان ۲۵۰ هکتار از منابع طبیعی منطقه زیر تیغ بولدوزر‌ها از بین رفته است:«باغ‌های ما آوارستان شده‌اند.» به گفته رحیمی هیأت کشاورزی آلودگی خاک منطقه را بوسیله ریزگرد‌ها و گرد و غبار‌های ناشی از فعالیت معدن تأیید کرده است.
«مهدی انصاری» سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی وقت اداره کل اصفهان در نامه‌ای به محیط زیست شهرستان نطنز درباره آلودگی یک معدن سنگ می‌نویسد: «به دلیل پراکنش ذرات گرد و غبار، آلاینده هوا شناخته شده و در فهرست واحدهای تولیدی آلاینده برای پرداخت عوارض آلایندگی در سال ۹۱ منظور شده است.»

عوارضی که به فصل پرداخت نرسیده‌اند!
«مهدی کهنویی» مدیرکل حفاظت محیط زیست اصفهان نیز در سال ۸۶ در نامه‌ای به پاسگاه انتظامی طرقرود می‌نویسد: «با توجه به بازدید و بررسی کار‌شناسان این اداره کل، معدن سنگ سعادت آباد هیچ گونه مجوزی از محیط زیست ندارد و با توجه به فاصله کم سینه کار معدن با منازل مسکونی روستای باغستان بالا و زمین‌های کشاورزی و ایجاد سر و صدا و آلودگی هوای ناشی از فعالیت معدن، باعث ایجاد مزاحمت ساکنان شده است.»
 کار به تجمع اهالی این چهار روستا در سال ۸۷ هم می‌کشد اما همچنان برد با معدن داران است. آنها توماری هم به دفتر رهبر معظم انقلاب می‌نویسند. رحیمی درباره انفجارهای ترسناک هم می‌گوید: «روش‌های دیگری هم هستند که سنگ را برش می‌دهند اما چون مقرون به صرفه نیست، معادن به سمت استفاده از آنها نمی‌روند و همچنان با روش انفجاری کار می‌کنند.»
البته روش برش سنگ آب می‌خواهد وهمین مسأله باعث ترس روستاییان شده است که یا باید انفجارهای هر روزه را تحمل کنند یا بی‌آبی مطلق را! او به یک مسأله دیگر هم اشاره می‌کند براساس قوانین این مردم محلی هستند که باید از معادن منطقه استفاده کنند اما جز مزاحمت و از دست دادن شغل و معیشت چیزی برای آنها نداشته است. معادن مشرف به منطقه مسکونی طرقرود بویژه روستای باغستان بالا هستند. تصاویر تهیه شده توسط اهالی روستا نشان از سرازیر شدن ضایعات معدن و قلوه سنگ‌ها به سمت زمین‌های کشاورزی و باغ‌های روستا دارد.

 نقشه‌های برباد رفته!
«مهدی زینالی» می‌گوید: «در منطقه سرطان بیداد می‌کند.» او به نقل از دکتر «انصاری» که عضوی از اعضای شورای روستاست یکی از علل افزایش سرطان در منطقه را همین معادن می‌داند. معادنی که تمام نقشه را برای تبدیل نطنز به «منطقه نمونه چشم‌انداز ایران در ۱۴۰۴» بر باد داده است.
پاشنه آشیل تبدیل نطنز به منطقه نمونه براساس آنچه «محسن رضایی» دبیر مجمع تشخیص مصلحت در همایش نطنز و طب سنتی گفته است: «کشاورزی و باغداری است».
جامعه طب سنتی ایران هم با توجه به پتانسیل نطنز و منابع طبیعی آن روی تبدیل آن به نخستین شهر طب سنتی و گیاهی کشور حساب ویژه‌ای باز کرد.  دو سال پیش «رضایی» از «زرگر» استاندار اصفهان خواست تا اختیارات کافی به فرماندار شهر برای تبدیل نطنز و بادرود به عنوان «منطقه نمونه چشم‌انداز ایران در 1404» بدهد اما بعید به نظر می‌رسد با خواب تکه تکه‌ای که معدنکاوان برای کرکس دیده‌اند، بتوان پایه یک شهر نمونه را روی منابع طبیعی
که خشک می‌شود وآبی که تمام می‌شود، پی انداخت!
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha