هیچ غذای دستکاری ژنتیکی شده ای مورد تایید سازمان غذا و داروی آمریکا قرار نگرفته است

سلامت نیوز:دکتر علی متولی زاده اردکانی ،عضو هیئت علمی پژوهشگاه ملی ژنتیک طی یادداشتی که در روزنامه اطلاعات منتشر شد نوشت : در طول دو دهه گذشته محصولات دستکاری شده ژنتیک(تراریخته) در چند نوع ذرت، سویا،کانولا و پنبه به بازار جهانی وارد شده است که در مجموع 99درصد مساحت زیر کشت این نوع محصولات در جهان است و تقریبا 100درصد این محصولات دستکاری شده ژنتیک دارای ویژگی مقاومت به حشره و یا علف کش هستند. در طول دو دهه گذشته فقط 10 کشور در جهان 98درصد مساحت زیر کشت این محصولات و سه کشور آمریکا، آرژانتین و برزیل 75درصد ازکل این مساحت را درخود جای داده اند.

محصولات دستکاری شده ژنتیک تقریبا بر روی 4 درصد از کل زمین های قابل کشت در جهان و با کمتر از یک درصد از کل کشاورزان جهان کشت شده است. در این دو دهه شواهد و مطالعات زیادی در زمینه اثرات محیط زیستی و سلامت محصولات کشاورزی دستکاری شده ژنتیک انجام شده است که در مجموع منجر به تصمیم 21 دولت در جهان (سوئیس، آلمان، اتریش، ژاپن، ایرلند شمالی، فرانسه، ایتالیا، روسیه، نیوزلند، لاتویا، لیتو نیا، هلند، اسکاتلند، لهستان، اسلو وانی، کروواسی، صربستان، مجارستان، یونان، بلغارستان، لوکزامبورگ،) در عدم کاشت این محصولات و بعضا استفاده محدود از این محصولات در کشور شان شده است.

همچنین در تابستان گذشته در سال 2015 میلادی حتی پاپ، رهبر کاتولیک های جهان در نامه ای خطاب به همه افراد جامعه در مورد تاثیر محصولات دستکاری شده ژنتیک بر روی اکو سیستم و متمرکز ساختن زمین های کشاورزی در دستان تعدادی محدود از افراد بشر ابراز نگرانی کرد.

این در حالی است که طرفداران محصولات دستکاری شـده ژنتـیک (GMOs)مدعی هستند:

  • استفاده از تکنیک های مهندسی ژنتیک در ایجاد این محصولات جدید در واقع در امتداد آمیزش های طبیعی گیاهان است و ریسک بیشتر و یا متفاوتی از زاد و و‌لد طبیعی محصولات گیاهی در طبیعت ایجاد نمی کند.
  • این محصولات ایمن هستند و می توان آنها را مغذی تر از محصولات گیاهی طبیعی کرد.
  • تولید این محصولات تحت نظارت و مقررات برای ایمن‌سازی هستند.
  • بازده محصول با استفاده از این روش افزایش پیدا می‌کند.
  • استفاده از آفت کش ها را کم می کند
  • به نفع کشاورزان خواهد بود و زندگی آنها را راحت تر می‌کند.
  • منافع اقتصادی بالایی دارد .
  • سود به محیط زیست میرساند
  • به تغذیه مردم جهان کمک خواهد کرد.


متاسفانه باید گفت بر اساس شواهد قابل اطمینان و مستند های علمی  ادعاهای ذکر شده صحت ندارد و برعکس، شواهد علمی جمع‌آوری و منتشر شده در طول دو دهه گذشته در ارتباط با محصولات دستکاری شده ژنتیک نشان دهنده موارد ذیل است:

محصولات دستکاری شده ژنتیک در آزمایشگاه ساخته می‌شوند و استفاده از تکنولوژی مهندسی ژنتیک در مقایسه با روش‌های آمیزش طبیعی در گیاهان متفاوت است و در نتیجه ریسک این محصولات با ریسک محصولات غیر دستکاری شده ژنتیک متفاوت است. محصولات دستکاری شده ژنتیک می توانند نسبت به نوع طبیعی این محصولات، سمی، آلرژیک یا کمتر مغذی باشند.

نظارت بر این محصولات برای ایمن بودن ناکافی است . پتانسیل بازدهی محصول افزایش پیدا نمی کند. مقدار استفاده از آفت کش ها را نه تنها کم نمی کند، بلکه افزایش می دهد.

مشکلات زیادی را برای کشاورزان ایجاد می کند که شامل علف های هرز درشت و مقاوم شده به علف کش ها شده، کیفیت خاک را کم و بازار را مختل می کند.

باعث صدمه زدن به خاک ، بهم ریختن اکو سیستم و کاهش تنوع زیستی می شود . نمی تواند مشکل غذایی جهان را حل کند، اما باعث انحراف توجه به دلایل اصلی گرسنگی در جهان مانند: فقر، عدم دسترسی به غذا و سرزمین برای کاشت می شود .

[quote-left]متاسفانه مطالعات ایمنی غذایی عمیقی که بر روی‌ محصولات دستکاری شده ژنتیک که توسط محققین مستقل از صنایع محصولات دستکاری شده ژنتیک انجام شده باشد، نادر است و نظارت بر این محصولات برای ایمن بودن ناکافی است . [/quote-left]

در این مقاله به شواهد علمی در مورد نکات مطرح شده مدعیان استفاده از محصولات دستکاری شده ژنتیک با استناد به منابع علمی می‌پردازیم تا خوانندگان خود نتیجه‌گیری کنند. بر اساس شواهد زیاد، هیچ نیازی به ریسک استفاده از محصولات دستکاری شده ژنتیک نیست؛ در حالی که راه حل های مناسب و موثری برای توسعه پایدار با استفاده از آمیزش معمولی گیاهان وجود دارد.

بعضی از این تکنولوژی‌ها مانند تعیین نقشه ژنی و انتخاب نوع گیاه با استفاده از مارکر خاص باعث افزایش بازده محصول گیاهان می شود و آنها را به خشکی و حشرات و بیماری ها مقاوم می کند و می تواند نیاز های امروز و آینده را برآورده کند.

واقعیت این است که کیفیت و ثمر بخشی سیستم های تولید کننده غذا فقط به مقدار کمی به ژنتیک گیاه و به مقدار بسیار زیاد به روش‌های کشاورزی بستگی دارد که در کشوری با زیست بوم های متفاوت مانند ایران می تواند به هزاران روش برسد.

محصولات دستکاری شده ژنتیک از نظر تکنیکی و مفهومی با آمیزش طبیعی گیاهان تفاوت دارد و موجب ریسک های متفاوتی می شود. در قوانین اتحادیه اروپا محصولات دستکاری شده ژنتیک این چنین تعریف شده اند: ماده ژنتیکی به روشی تغییر داده شده است که بطور طبیعی با آمیزش یا ترکیب طبیعی اتفاق نمی افتد.

در پروتکل کارتاهنا در ایمنی زیستی که تفاهم نامه بین المللی است و 166 کشور جهان از جمله دولت جمهوری اسلامی ایران آن را امضا کرده است، حفاظت از تنوع زیستی در برابر تکنولوژی هایی که می توانند منتهی به دستکاری ژنتیکی گیاهان شوند، آمده است که محصولات دستکاری شده ژنتیک با آمیزش طبیعی متفاوت است و ارزیابی ایمنی باید بر هر موجود زیستی دستکاری شده ژنتیک که قرار است در غذا از آن استفاده شود یا در محیط زیست رها شود، انجام پذیرد.

واقعیت این است که آمیزش طبیعی فقط بین انواع زیستی شبیه به هم انجام می شود (گندم و گندم و نه گندم با خیار و گوجه فرنگی یا ماهی). به این ترتیب ژن ها اطلاعات خود را برای همه اجزا یک موجود به روشی منظم به نسل آینده انتقال می‌دهند. در حالی که در روش دستکاری ژنتیکی از تکنیک آزمایشگاهی استفاده می شود تا انتقال ژن را بین موجودات غیر خودی و دور انجام پذیر کنند.

حتی در این روش ماده ژنتیک (DNA) مصنوعی را می توان به ژنوم موجودات زنده انتقال داد. در محصولات دستکاری شده ژنتیکی که هم اکنون در بازار موجود است و مقاومت به علف کش ها را ایجاد می کند، از کاست ژنی استفاده می شود که از 4 موجود متفاوت استفاده شده است: دو نوع باکتری از خاک، یک نوع گیاه و یک ویروس گیاهی. این نشان میدهد که ترکیب این مواد ژنتیکی هیچ زمانی در طبیعت انجام نمی پذیرد.

از آنجا که کاست ژنی دستکاری شده از زمان ورود به سلول گیاهی می تواند در هر نقطه از ژنوم سلول گیاهی میزبان قرار گیردکه در آنجا ژن های سلولی فعال هستند، بنابراین احتمال بالایی وجود دارد که اختلال در فعالیت های بیوشیمیایی و سلول گیاهی میزبان ایجاد شود. تست کردن این نوع اختلالات و ارزیابی دقیق این تغییرات با روش های کنونی ارزیابی ایمنی قریب به غیر ممکن است. بنابراین ادعای طرفداران استفاده از محصولات دستکاری شده ژنتیک که همه نوع ارزیابی های ایمنی بر روی این محصولات انجام می شود نمی‌تواند صحت داشته باشد.

همچنین در بعضی از محصولات دستکاری شده ژنتیک افزایش بیان ژن انتقال داده شده مورد نظر است. مثلا برای مقاومت در برابر علف‌کش‌ها؛ اما در موارد دیگر بیان ژن می بایستی در نقاط ویژه ای مانند شاخه و ریشه‌ها انجام شود. به دلیل استفاده از روش انتقال ژن ها به همه سلول‌های گیاهی مثلا برای سم Btکه مورد نظر است حشرات معینی قسمت مشخصی از گیاه را خورده و کشته شود، حشراتی که آفت گیاهی نیستند مانند زنبور و پروانه هم این سموم را خورده و کشته می شوند.

بنابراین در گیاهان دستکاری شده ژنتیک سیستم‌های تنظیمی و فعالیت‌های طبیعی آنها مختل می‌شود، در حالی که در آمیزش طبیعی و حتی آمیزش هایی که جهش از طریق مواد شیمیایی و اشعه ایجاد شده است، اختلالی در سیستم تنظیم ژن ایجاد نمی کند.

روش های کنونی مورد استفاده در مهندسی ژنتیک به همراه فرایند‌های کشت بافت غیر دقیق و بسیار جهش زا هستند و به تغییرات غیر قابل پیش بینی در ماده‌وراثتی DNA ، پروتئین ها و فرایند های بیوشیمیایی در محصولات دستکاری شده ژنتیک می شوند. این تغییرات می توانند به نتایج غیر قابل پیش‌بینی شده به شکل سمی شدن یا اثرات آلرژیک و تغییرات در خاصیت غذایی محصولات دستکاری شده ژنتیک، کاهش توانمندی در مقاومت به بیماری، حشرات، خشکی و دیگر استرس ها و باروری و اثرات غیر قابل پیش بینی بر روی محیط زیست مانند افزایش علف ها شوند.

[quote-right]مطالعات مقایسه ای بین محصولات کشاورزی غرب اروپا و آمریکا نشان میدهد که محصولات غیر دستکاری شده ژنتیک افزایش بازدهی محصول بیشتری داشته و کمتر علف کش نیاز دارد .بر خلاف ادعا هایی که مطرح می شود آمار نشان میدهد که آمریکا با تکیه بر تولید محصولات از طریق دستکاری ژنتیک در حال عقب افتادن از اروپا در زمینه تولید و پایداری محصولات است. [/quote-right]

بر طبق قوانین، سازمان دارو و غذا در آمریکا و سازمان ایمنی غذا در اروپا مسئولیت ایمنی‌صنایع تولید‌کننده غذا و محصولات دستکاری شده ژنتیک را به عهده دارند. اگرچه صنایع تولید کننده غذا‌های دستکاری شده ژنتیک ادعا می کنند که شدیدا تحت مقررات کار می کنند، اما واقعیت این است که سیستم های مقرراتی بر روی محصولات دستکاری شده ژنتیک در سطح جهان بسیار متفاوت است و از داوطلبانه (در آمریکا) تا ضعیف (در اروپا) متغیر است و هیچکدام از این قوانین کافی نیست تا از سلامت مصرف کنندگان حمایت کند و همه آزمایش های ایمنی بوسیله شرکت هایی هستند که آرزو دارند تولیدات دستکاری شده ژنتیک خود را بفروشند.

یکی از مهمترین مدارکی که سازمان دارو و غذا در آمریکا در یک طرح دعوی در دادگاه مجبور شد به مردم ارایه دهد مربوط به یک متخصص میکروبیولوژیستی است با نام Dr Louis Pribyl که در نامه‌ای به مسئولین سازمان غذا و دارو اعلام می دارد روش آنها در مورد ارزیابی محصولات دستکاری شده ژنتیک علمی نیست.

محصولات دستکاری شده ژنتیک اولین بار در اوایل دهه 1990 به بازار در آمریکا آمد، با وجود آنکه دانشمندان سازمان دارو و غذا در آمریکا اخطار داده بودند که محصولات دستکاری شده ژنتیک با آمیزش های طبیعی متفاوت است و به همراه ریسک ویژه ای همراه است که شامل سموم جدید یا آلرژی ها هستند که بسیار سخت قابل شناسایی هستند.

مقامات سازمان غذا و دارو قبول کردند که این سازمان بر طبق برنامه تعیین شده از طرف دولت آمریکا مبنی بر حمایت از رشد صنایع بیوتکنولوژی‌در آن کشور به نگرانی‌های ابراز شده از طرف دانشمندان خود در مورد سلامتی محصولات دستکاری شده توجه نکرده و اجازه دادند این محصولات بدون هیچ ارزیابی و آزمایشی یا برچسبی به بازار روانه شود.

بر خلاف نظر عمومی در جهان که شامل مسئولین بهداشت و سلامت کشور ایران هم می شود، سازمان غذا و دارو در آمریکا فرایند اجباری برای ارزیابی ایمنی غذا های دستکاری شده ژنتیک را برای این صنایع اعمال نکرده است و هیچ غذای دستکاری شده ای که در بازار جهانی و آمریکا وجود دارد، هرگز مورد تایید سازمان غذا و دارو در آمریکا قرار نگرفته است.

در حال حاضر این سازمان تمام اطلاعات مربوط به محصولات دستکاری شده ژنتیک را که از سوی این صنایع داوطلبانه ارایه می شود، مورد پذیرش قرار میدهد ودر حال حاضر در آمریکا هیچ قانونی وجود ندارد تا محصولات دستکاری شده ژنتیک مورد ارزیابی قرار بگیرند.

این به دلیل آن است که سازمان غذا و دارو آمریکا مدعی است غذای دستکاری شده ژنتیک می تواند بدون آزمایش یا تحت نظارت توسط شرکت ها به بازار برده شوند چون بطور کلی این محصولات توسط این سازمان ایمن شناخته می شوند.

در سطح جهان سازمان های نظارتی غذاهای دستکاری شده ژنتیک را بر طبق نظریه « برابری واقعی» تایید می کنند. در این نظریه فرض می شود که محصولات دستکاری شده ژنتیک دارای محتوا (پروتئین، چربی، کربو هیدرات) مشابه محصولات طبیعی هستند.

بنابراین ارزیابی سفت و سخت مورد نیاز نیست. برای اولین بار این نظریه را سازمان توسعه همکاری‌های اقتصاد(OECD) البته برای تسهیل بازرگانی در سطح بین‌الملل و نه حمایت از سلامت عمومی مردم ارایه کرد. این نظریه مورد انتقاد بوده است و به لحاظ علمی از نظر دانشمندان مستقل‌ و جامعه رویال کانادا غیر دقیق است.مثالی که در این مورد زده می شود گاوی است که مبتلا به جنون گاوی است و گاوی که سالم است.

طبق این نظریه این دو گاو از لحاظ حجم، اندازه و وزن برابری واقعی دارند.اما چه کسی قبول می کند این دو گاو برابری واقعی دارند؟ مطالعات بر روی سویا ، کانولا، برنج ، ذرت‌نشان داده است که برابری واقعی بین محصولات دستکاری شده ژنتیک و طبیعی وجود ندارد.

متاسفانه در سرتاسر جهان سازمان هایی که نقش نظارتی بر محصولات دستکاری شده ژنتیک دارند از شفافیت، مهارت و واقع‌بینی برخوردار نیستند. افرادی که در این نوع مجموعه های نظارتی هستند، اغلب به شکل کاری تضاد منافع دارند یا وابستگی های مالی با صنایع غذا دستکاری شده ژنتیک داشته یا صاحب ثبت اختراع بر روی تکنولوژی موجودات دستکاری شده ژنتیک هستند.

متاسفانه مطالعات ایمنی غذایی عمیقی بر روی‌ محصولات دستکاری شده ژنتیک که توسط محققین مستقل از صنایع محصولات دستکاری شده ژنتیک انجام شده باشد، نادر است. یکی از مشکلات، دسترسی نداشتن به تخم های دستکاری شده ژنتیک و انواع غیر دستکاری شده ژنتیک از طریق شرکت های تولید کننده است. از سوی دیگر،دانشمندانی که سعی کرده اند تحقیقاتی در این حوزه انجام داده و ریسک استفاده از محصولات دستکاری شده ژنتیک را نشان دهند، مورد مواخذه قرار گرفته اند و حتی شغلشان را از دست داده اند.

اغلب ادعا می شود که بسیاری از مطالعات مستقل بر روی محصولات دستکاری شده ژنتیک ایمن هستند.اما منابع تامین کننده نویسندگان این مطالعات به صنایعی برمی گردد که از محصولات دستکاری شده ژنتیک حمایت می کنند.

[quote-left]در این مطالعه تاثیر 4 نوع محصول دستکاری شده ژنتیک را بر روی گونه های زیستی بررسی کردند و با انواع غیر دستکاری شده ژنتیک مقایسه شد. نتایج نشان دادند که محصولات مقاوم به علف کش ها به طور قابل ملاحظه و از نظر آماری با اهمیتی منجر به کاهش علف ها و بذر های علف های طبیعی شدند که منتهی به کاهش تنوع حیات وحش می شوند. [/quote-left]

مروری بر منابع مالی مطالعات علمی بر روی ریسک سلامت محصولات دستکاری شده ژنتیک و غذا نشان داده است که تضاد منافع مادی یا حرفه ای وجود داشته است و در این مطالعات ارتباط قوی بین نتایج مطالعات به نفع محصولات دستکاری شده ژنتیک بوده است و نتیجه گیری در مورد ایمن بودن محصولات دستکاری شده ژنتیک با منابعی که اعلام نشده بودند، ارتباط داشتند.‌

مطالعات مستقل بر روی محصولات دستکاری شده ژنتیک به دو دلیل نادر است:

1) تحقیقات مستقل بر روی ریسک محصولات دستکاری شده ژنتیک مورد حمایت مالی قرار نمی گیرند

2) صنایع مربوط به محصولات دستکاری شده ژنتیک از حق ثبت و اختراع محصولات دستکاری شده ژنتیک استفاده می‌کنند تا تحقیقات مستقل بر روی این محصولات را محدود کنند.

حتی اگر اجازه مطالعات توسط این کمپانی ها داده شود، حق جلوگیری از چاپ را حفظ می کنند و فقط مقالاتی به چاپ میرسند که مورد تایید باشند و در واقع این مطالعات نتایجی را اعلام می کنند که خوشایند این صنایع باشند.

یکی از معدود مطالعات مستقلی که امکان چاپ مقاله ای را در مورد ایمنی محصولات دستکاری شده ژنتیک از کمپانی مونسانتو پیدا کرده است، توسط محققی‌فرانسوی به نام Gilles-Eric Seralini انجام شده است. این محقق به مدت دو سال محصول ذرت NK603 ازکمپانی مونسانتو را به همراه مقدار کم علف کش راندآپ به موش‌ها خوراند و مشاهده کرد که این موش‌ها زودتر از موقع می میرند و افزایش تومور دارند.

یکی از نکات مهم این مطالعه این بود که اولین تومور ها پس از 4 ماه دیده شدند و صدمه به کبد، کلیه و غده هیپوفیز در سال دوم این مطالعه در موش‌ها دیده شدند، در حالی که شرکت مونسانتو ایمنی خود را بر روی موش ها در 90 روز به پایان می برد.

[quote-right] مطالعه ای در هند هم در ارتباط با محصول دستکاری شده ژنتیک پنبه نشان داده است که اگرچه برای مدتی محدود افزایش درآمد برای کشاورزان حاصل شده، اما مطالعه در طول 5 سال استفاده از این نوع پنبه را به ضرر کشاورزان نشان داده است که حتی منتهی به خودکشی بسیاری از کشاورزان پنبه کار (محصولات دستکاری شده ژنتیک) در سالهای 2011-2012 شده است.[/quote-right]

یک محقق ایتالیایی با نام Manuela Malatestaهم در تحقیقاتی بر روی سویا از کمپانی مونسانتو نشان داد که صدمات کبد و پانکراس در موش ها دیده می شوند.در مطالعه دیگر توسط محقق Emma Rosi-Marshallاز آمریکا اثر منفی بر روی رشد لارو حشره ای که در محیط زیست زندگی می کند و هدف اصلی ذرت دستکاری شده ژنتیک Btنبوده است، گزارش شد.

در مطالعه دیگری از انگلستان توسط Arpad Pusztaiکه با بودجه دولت انگلیس بر روی ایمنی غذا دستکاری شده ژنتیک سیب زمینی انجام شده بود، گزارش شد که این سیب زمینی ها صدمه به سیستم گوارش و اعضای بدن موش‌های آزمایشگاهی زده است.

مطالعه دیگری از مکزیک توسط محقق Ignacio Chapelaنشان داد که ذرت های بومی مکزیک توسط ژن های محصولات دستکاری شده ژنتیک آلوده شده اند. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که مکزیک مرکز اولیه بومی‌سازی ذرت است و منبع بسیاری از انواع ذرت که از آنها برای ایجاد تنوع در ذرت استفاده می شود. مکزیک کاشت ذرت دستکاری شده ژنتیک را برای حفظ انواع بومی این محصول منع کرده بود، اما واردات ذرت دستکاری شده ژنتیک از آمریکا این آلودگی را ایجاد کرده بود.

در سال 2013 تقریبا 300 دانشمند بین المللی طوماری را امضا کردند که در آن گفته شده بود که هیچگونه اجماع علمی در مورد محصولات دستکاری شده ژنتیک وجود ندارد و تعدادی مطالعات نگرانی های جدی را ایجاد کرده است .

وقتی از خطرات غذاهای دستکاری شده ژنتیک صحبت می شود باید به 3 مورد اشاره داشت:

1) در طول فرایند دستکاری ژنتیک جهش هایی ایجاد می شود که ساختار ژن را می تواند تغییر دهد یا تاثیر بر فعالیت ها و ساختار زیستی سلول بگذارد. این تغییرات می تواند به تغییراتی ناخواسته در ترکیب سلولی شامل ایجاد آلرژن‌ها و سم جدید یا اختلال در ارزش تغذیه ای منجر شود.

2) محصولات دستکاری شده ژنتیک برای مثال سم Btدر محصولات ضد حشرات ممکن است سمی یا آلرژنیک باشند

3) تغییرات در روش های کشاورزی مربوط به استفاده از محصولات دستکاری شده ژنتیک ممکن است به باقی ماندن سموم بیانجامد .شواهد اخیر نشان میدهند که مشکل در هر 3 حوزه ذکر شده بوجود آمده است.

بررسی ها نشان داده اند که محصولات دستکاری شده ژنتیک دارای ترکیب متفاوتی از نوع غیر دستکاری شده ژنتیک هستند، حتی اگر هر دو نوع در شرایط مساوی و در یک زمان و یک مکان کاشت شوند. این به معنی آن است که این تغییرات به دلیل عوامل محیطی متفاوت نیست، بلکه به دلیل تغییرات ژنتیکی است.

تغییرات در ارزش تغذیه ای به دو دلیل باعث نگرانی است:

اول آنکه این محصولات که یا باعث کمبود یا افزایش نوع ویژه‌ای از مغذی ها شده است می تواند مستقیما بر روی سلامت حیوان و انسانی که این غذاها را می خورد، تاثیر بگذارد.

دوم آنکه این نشانه ای است که فرایند دستکاری ژنتیک تغییراتی در مسیر های بیوشیمیایی سلول داده است. این می تواند سرنخی از تغییرات غیر قابل انتظار باشد که هنوز شناسایی نشده اند. مانند ایجاد سموم و آلرژی زایی که در حوزه سلامت انسان و حیوان بسیار مهم است.

مطالعات بر روی حیوانات آزمایشگاهی نشان داده است که ذرت دستکاری شده مونسانتو در طول دو سال باعث صدمه به کبد، کلیه و اختلال در فعالیت غده هیپوفیز و قطع فعالیت هورمون می شود.

ذرت دستکاری شده Btدر 3 ماه باعث ایجاد تفاوت در وزن، ارگان های بدن و بیو شیمی خون و باروری در مقایسه با ذرت غیر دستکاری شده طبیعی شده‌اند.مطالعات دیگری تاثیرات منفی محصولات گوناگون دستکاری شده ژنتیک در حیواناتی مانند موش،خوک، گوسفند و ماهی نشان داده و اندام های تاثیر یافته در معده ، پاسخ ایمنی و عکس‌العمل آلرژیک ، اختلال ایمنی، التهاب معده، سمیت در کبد و کلیه، کبد بزرگ شده، اختلال در سیستم گوارش و تغییرات در کبد و پانکراس، رشد بیش از اندازه در لایه سلولی روده، اختلال در روده‌ها،تغییرات در بیوشیمی خون و فلور باکتری روده و پاسخ ایمنی، تغییر در فلور باکتری روده و وزن ارگان ها، اختلال گوارشی و جذب مواد غذایی‌گزارش شده است.

در این میان باید اشاره داشت:متاسفاته تعدادی معدود مطالعه بر روی غذاهای دستکاری شده ژنتیک در انسان انجام گرفته است و نتایج نشان می دهند که مشکلاتی وجود دارند که پیگیری نشده است.

در مطالعه ای که بر روی انسان های داوطلب که تنها یک وعده غذای سویا دستکاری شده ژنتیک خورده اند، ماده ژنتیک (DNA) در سیستم گوارش و همچنین وجود کاست های ژن در غذا در مرحله هضم و انتقال کاست ژن های دستکاری شده در سویا به باکتری هایی که در روده زندگی می‌کنند (انتقال افقی DNA) دیده شد .

در مطالعه ای دیگر پاسخ ایمنی در افرادی که سویا دستکاری شده خورده بودند با آنهایی که سویا طبیعی خورده بودند مقایسه و معلوم شد که پاسخ ایمنی به سویا دستکاری شده ژنتیک خورده ایجاد شده بود.

[quote-left]  مهمترین عوامل منفی در اقتصاد محصولات دستکاری شده ژنتیک این است که تولید آنها بطور انحصاری در دست چند شرکت است که می‌توانند قیمت گذاری بذر ها را به هر اندازه که می خواهند تعیین کنند.[/quote-left]

در مطالعه ای دیگر نشان داده شد افراد دریافت کننده سویای دستکاری شده ژنتیک( که ژن های آن از آجیل های برزیلی گرفته شده بود) به سیستم ایمنی افراد آلرژیک به آجیل های برزیلی پاسخ می دهند.

این مشاهده به معنی آن است که این نوع سویا عکس العمل آلرژیک در افرادی که آلرژی به آجیل های برزیلی دارند، ایجاد می کند. در مطالعه ای در کانادا هم پروتئین ضد حشره که در محصول دستکاری شده ژنتیک Bt وجود دارد، در خون زنان باردار و معمولی و در خونی که به جنین میرسد، گزارش شد .

این مطالعات نشان می دهند که مصرف غذا های دستکاری شده ژنتیک، پتانسیل این را دارند که مشکل زا باشند و نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه وجود دارد. اجماع نظر وجود دارد که محصولات دستکاری شده ژنتیک بهتر است قبل از ورود به بازار در دراز مدت بر روی داوطلبان تست شوند.

در غیر این صورت غذاهای دستکاری شده ژنتیک باید از ورود به بازار منع شوند. همچنین محصولات دستکاری شده ژنتیک باید برچسب داشته باشند.

یکی از دلایلی که باید سیستم رصد کردن محصولات دستکاری شده را اجرا کرد، سابقه ای است که در مورد این محصولات وجود داشته است. در سال1989 در آمریکا محصول ال-تریپتوفان( L-tryptophan) که در باکتری دستکاری شده ژنتیک تولید شده بود، باعث مسمومیت و مرگ 37 نفر و ناتوانی 1500 نفر شد و دلیل آن را مربوط به سمی دانستند که بیش از مقدار معمول در این باکتری دستکاری شده ژنتیک تولید شده بود .

پاسخ آلرژیک به ذرت StarLink در سال 2000 در آمریکا هم نمونه دیگری از اثرات این تولیدات محسوب می شود.

باید اشاره داشت: ادعا می‌شود که DNA و پروتئین در محصولات دستکاری شده ژنتیک که برای تغذیه حیوانات استفاده می‌شوند، در سیستم گوارش حیوانات تجزیه شده و در تولیدات این موجودات قابل شناسایی نیست، اما DNA محصولات دستکاری شده ژنتیک که برای تامین غذای حیوانات بکار برده شده اند، در تولیدات این حیوانات مانند شیر و گوشت که به مصرف انسان ها میرسد، مشاهده شده است.

حتی محصولات دستکاری شده ژنتیک گزارش شده است که تاثیر منفی بر روی سلامت حیواناتی می‌شود که این محصولات را مصرف می‌کنند.به طوری که گزارش شده DNAمحصولات دستکاری شده ژنتیک که توسط ارگان های بدن این حیوانات جذب شده و در گوشت و ماهی مصرفی انسان ها دیده شده است.

همچنین پروتئین سمی حشره کش Btدر خون و منبع تغذیه کننده خون جنین در زنان باردار و غیر باردار هم دیده شده است، در حالی که فرض می شده که این سم پروتئینی در سیستم گوارش انسان تجزیه شده و به خون و دیگر ارگان های بدن نمی رسد.

در گزارش DNAمحصول سویا دستکاری شده ژنتیک که برای تغذیه حیوانات استفاده می شود در خون، ارگان ها و شیر بز هایی که این مواد را استفاده می کردند ،پیدا شده است. در 2013 مطالعه ای در انسان نشان داد که قطعات بزرگ DNAاز گیاهانی همچون سویا و ذرت که می توانند حامل ژن هایی باشند، در سیستم گوارش، مقاوم به تجزیه می شوند و سپس از طریق غذا به خون میرسند و حتی در موردی مقدار DNAاین گیاهان از مقدار DNAانسان در سرم خون بالاتر بود. در مطالعاتی در موش هم نشان داده شده است که میکرو RNAها از برنج خورده شده توسط موش فعال بوده که می تواند تظاهر ژن در بدن و فعالیت‌های فرایند های مهمی را تحت تاثیر قرار دهد.

در طول دو دهه گذشته طرفداران محصولات دستکاری شده ژنتیک اعلام داشته اند که این محصولات سالم تر و مغذی‌تر از نوع طبیعی هستند. اما هنوز غذاهای دستکاری شده ژنتیک به بازار نیامده اند.

در بعضی از موارد غذا های دستکاری شده ژنتیک از نظر غذایی کمتر مغذی بوده اند و این به دلیل تاثیرات غیر منتظره فرایند مهندسی ژنتیک بوده است. حتی برنج طلایی (Golden Rice)پس از 20 سال هنوز در حال گذراندن آزمایش های مورد نیاز است و هنوز هیچ نوعی از برنج طلایی یا برنج دستکاری شده ژنتیک در بازار وجود ندارد.

[quote-right]واقعیت این است که مشکل جهان کمبود غذا نیست، بلکه دسترسی به غذا است. گرسنگی یک مسئله اجتماعی و اقتصادی است و گرسنگان جهان از امکانات مادی لازم برخوردار نیستند تا غذای خود را تهیه کنند و همچنین دسترسی به زمین هم ندارند که کاشت کنند. این مشکلات هم با استفاده از تکنولوژی‌های دستکاری کردن ژنتیک گیاهان حل نخواهد شد. [/quote-right]

گفته شده است این نوع برنج در سال های 2016 یا 2017 برای کاشتن به منظور بازرگانی وارد بازار خواهد شد. واقعیت این است که راه حل های ارزان و ایمن برای کمبود ویتامین آ و دیگر ریز مغذی‌ها هم اکنون وجود دارد و فقط منابع مالی مختصری نیاز است که بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.

بهترین نمونه محصولات دستکاری شده ژنتیک که به منظور بهبود یک محصول توسط مهندسی ژنتیک ایجاد شده است، برنج طلایی است که بتا کاروتین در این محصولات تقویت می‌شود. بتا کاروتین در بدن انسان به ویتامین آ تبدیل می شود.این محصول به منظور استفاده در کشور های فقیر در منطقه جنوب در سطح جهان مطرح بوده است. اما با وجودبیش از یک دهه هنوز این محصول به بازار نیامده است.

اگرچه دلیل این تاخیر وجود مخالفین محصولات دستکاری شده ذکر شده است، اما دلیل اصلی مشکلات در پژوهش و روند تولید آن است. اولین نوع برنج طلایی مقدار کافی بتا کاروتین در خود تولید نمی کرد و باید در حد کیلوگرم در روز مصرف می شد تا مقدار مورد نیاز روزانه ویتامین آ را داشته باشد. در نتیجه یک نوع جدیدی از برنج دستکاری شده ژنتیک با مقدار تولید بالای بتا کاروتین باید ساخته می شد .

در سال 2013 انستیتو تحقیقات بین المللی برنج (مرکزی که مسئول ایجاد برنج طلایی است) اعلام داشت که هنوز نامعلوم است که مصرف روزانه این برنج مقدار ویتامین آ را در بدن افزایش داده و موجب کاهش نابینایی در افرادی که کمبود ویتامین آ در بدن دارند، بشود.

نداشتن رضایت نامه از افرادی که این برنج را مصرف کرده اند، یک مشکل اساسی در مورد این محصول دستکاری شده ژنتیک است. یکی از روش های موثر و ارزان که توسط سازمان بهداشت جهانی ارایه شده است، تشویق مادران به شیر دهی از طریق سینه و آموزش مردم در کاشت هویج و سبزیجات برگ دار در باغ های منزل است.

این دو روش ارزان، موثر و از راه حل‌هایی است که سازمان بهداشت جهانی در جلوگیری از مرگ بیش از یک میلیون نفر در 40 کشور جهان استفاده کرده و آنها را از روش‌های مناسب تر از برنج طلایی در جنگ با کمبود ویتامین آ اعلام کرده است.

بیش از 80درصد تمامی محصولات دستکاری شده ژنتیک مقاوم به یک یا چند علف کش هستند. سویا مقاوم به علف کش در سال 2013 در آمریکا 93درصد سطح کشت را به خود اختصاص داده است.

گسترده ترین محصول دستکاری شده ژنتیک سویا راندآپ آماده است که مهندسی ژنتیک شده است تا به علف کش راند آپ که ماده فعال و موثر آن گلای فاسیت است، مقاومت داشته باشد.

در زمان استفاده از سموم علف کش همه انواع حیات کشته می شوند بجز محصول سویا مهندسی شده. استفاده گسترده از این محصول دستکاری شده ژنتیک در شمال و جنوب قاره آمریکا باعث افزایش راند آپ و دیگر علف کش‌های گلای فاسیت شده است.

محصولات دستکاری شده ژنتیک علف کش گلای فاسیت را تجزیه نمی کند بلکه در بافت گیاه جذب می شود. مقداری از گلای فاسیت به ماده AMPAتجزیه می شود . هردو گلای فاسیت و AMPAدر گیاه می مانند و توسط انسان و حیوان خورده می شوند که هر دو این مواد سمی هستندو باعث اختلال در سیستم‌های هورمونی و باکتری‌های طبیعی روده، صدمه به DNA، سمی شدن در روند رشد و سیستم باروری، سرطان و اختلال در سیستم عصبی می شوند.

در مطالعات آزمایشگاهی علف کش راندآپ نشان داده شده است که باعث ایجاد تومور‌ در پوست موش شود . مطالعات اپیدمیولوژیک بر روی علف کش گلای فاسیت نشان داده است که با بروز چند نوع سرطان خون‌مرتبط است.

البته با وجود این شواهد علمی و اثرات علف کش گلای فاسیت در حیوان و انسان ادعا شده که گلای فاسیت در حیوانات سمی نیست. چون تنها از طریق مسیر بیوشیمیایی شیکیمیت اثر‌بخش است که آن هم فقط در گیاهان وجود دارد .

علف کش گلای فاسیت همچنین می تواند به عناصر مغذی مانند منگنز، مگنزیوم، آهن، روی، کلسیم متصل شده و مانع از استفاده آنها را در گیاه شود. در طول یک دهه در مناطقی که محصولات دستکاری شده ژنتیک سویا با علف کش های گلای فاسیت اسپری شده بودند ،به خصوص در جنوب آمریکا مشکل مهم بهداشتی در ارتباط با استفاده از علف کش راندآپ ایجاد شده و در کشور آرژانتین هم گزارش شده که نقص تولد و افزایش سرطان در کودکان چهار برابر افزایش داشته است.

مروری بر مطالعات اثرات گلای فاسیت و راند آپ بر سلامت نشان می دهد:اصل احتیاط در مورد استفاده از محصولات دستکاری شده ژنتیک و مقاوم به علف کش نادیده گرفته شده است. نویسندگان اعلام کردند کشاورزی پایدار مورد نیاز جامعه امکان ندارد، مگر اینکه اولویت سیاست ها در جهت بهبود امنیت محیط زیست و غذا باشد و نه در صنایع شیمیایی-کشاورزی و بازار.

با توجه به مکانیسم عمل علف کش گلای فاسیت، در سال 2013 فرضیه ای توسط دو دانشمند آمریکایی مبنی بر نقش احتمالی این علف کش در افزایش بیماری های مدرن همچون بیش فعالی در کودکان، اوتیسم، آلزایمر، ناباروری، نقص تولد و سرطان در بین انسان ها در سطح جهان چاپ شد.

این فرضیه بر اساس توانایی گلای فاسیت در از هم گسیختن فلور طبیعی باکتری در روده و غیر فعال کردن سیستم آنزیمی P450است که نقش کلیدی در سموم زدایی بدن دارد. نتیجه گیری این دو دانشمند در مورد اثر گلای فاسیت این است که این علف کش باعث افزایش اثر تخریبی مواد شیمیایی و سموم در محیط زیست می شود و همچنین به دلیل وجود مسیر بیو شیمیایی شیکیمیت در باکتری ها، اثرات این علف کش بر باکتری های روده می‌تواند باعث شود سلامت حیوان و انسان تحت تاثیر قرار بگیرد.

استفاده از سموم دیگر هم در محصولات دستکاری شده ژنتیک همانند گلای فاسیت دارای اثرات نامطلوبی است و در کنار ایجاد علف های مقاوم به این مواد شیمیایی ، اثرات مخرب آن بر روی سیستم هورمونی،باروری، پارکینسون، رشد مغز نشان داده شده است.

به این نکته باید توجه داشت:محصولات دستکاری شده ژنتیک افزایش پتانسیل بازدهی نداشته‌اند، ولی افزایش بازدهی محصولات اصلی کشاورزی در قرن گذشته مربوط به تکنیک های آمیزش طبیعی مرسوم بوده است. افزایش بازدهی مربوط به ویژگی های پیچیده ژنتیکی است که فعالیت های چند ژن را درگیر می کند و نمی تواند در محصولات کشاورزی مهندسی ژنتیک شوند.

مطالعات مقایسه ای بین محصولات کشاورزی غرب اروپا و آمریکا نشان میدهد که محصولات غیر دستکاری شده ژنتیک افزایش بازدهی محصول بیشتری داشته و کمتر علف کش نیاز دارد تا محصولات کشاورزی اکثرا دستکاری شده محصولات کشاورزی. بر خلاف ادعا هایی که مطرح می شود آمار نشان میدهد که آمریکا با تکیه بر تولید محصولات از طریق دستکاری ژنتیک در حال عقب افتادن از اروپا در زمینه تولید و پایداری محصولات است.

بر اساس آزمایش های انجام شده در دانشگاه ها. محصولات دستکاری شده ژنتیک سویا نسبت به محصولات غیر دستکاری شده بازدهی کمتری دارند. در این مطالعات مشخص شده 50درصد کاهش تولید محصولات دستکاری شده ژنتیک سویا نسبت به محصولات غیر دستکاری شده مربوط به اختلال در فعالیت ژن به دلیل استفاده از فرایند دستکاری ژنتیک اعلام شده است.

همچنین در آزمایش های مزرعه بر روی ذرت Btنشان داده شده است که رشد کامل محصولات دستکاری شده ژنتیک مدت زمان طولانی تری نسبت به محصولات غیر دستکاری شده ژنتیک نیاز دارد؛در عین حال که این محصول 12درصد کاهش تولید داشته است.

در سال 2002 وزارت کشاورزی آمریکا اعلام کرد :محصولات دستکاری شده ژنتیک که در بازار وجود دارد پتانسیل افزایش تولید نشان نمی دهد. در حقیقت تولید کاهش هم پیدا می کند.

در سال 2014 وزارت کشاورزی آمریکا اعلام کرد: شواهدی مبنی بر اینکه در 15 سال گذشته بذر های دستکاری شده ژنتیک از پتانسیل بالاتری در افزایش بازدهی برخوردار بوده و مقاوم به علف کش ها و حشرات هستند، وجود ندارد . واقعیت این است که نباید از این موضوع تعجب کرد چون هدف از طراحی محصولات دستکاری شده ژنتیک افزایش تولید و بازدهی نبوده است، بلکه هدف مهندسی کردن انواع گیاهان بوده است که مقاوم به علف کش ها بوده و ضد حشرات باشند.

همانطور که قبلا ذکر شد، تولید محصول بستگی به زمینه ژنتیکی گیاه دارد که بسیار پیچیده است و چند ژن را درگیر می کند. مسائلی از قبیل حاصلخیزی زمین و روش های کشت بسیار مهم هستند. افزایش تولید نمی‌تواند با دستکاری یک یا چند ژن انجام شود که معمولا در فرایند تکنیک‌های مهندسی ژنتیک انجام می‌شود.

در مطالعه مقایسه ای که در سال 2013 بین بازدهی تولید محصولات کشاورزی بین اروپا و آمریکا شده است، گزارش شده که اروپا تولید بیشتری در هر هکتار دارد و کمتر مواد شیمیایی در این فرایند استفاده می کند، در حالی که آمریکا با استفاده از تکنولوژی دستکاری ژن در حوزه بازدهی تولید و پایداری از اروپا عقب مانده است.

[quote-left]بسیاری از ادعاهای شرکت های تولید کننده محصولات دستکاری شده ژنتیک درست نیست و کاشت این محصولات بر خلاف تصور عمومی در حال افزایش در سطح جهان نیست. بلکه کشور های مهمی همچون آلمان و سوئیس و اتریش و ... با وضع قانون تصمیم به عدم کاشت این محصولات و استفاده بسیار محدود آن اقدام کرده اند تا مطالعات بیشتر و دراز مدت بر روی محصولات دستکاری شده ژنتیک در حوزه سلامت انسان و محیط زیست و تنوع زیستی انجام پذیرد . [/quote-left]

نکته مهمی که در اینجا مطرح است، این است که اگر دستکاری ژنتیک نمی تواند بازدهی محصولات کشاورزی را در آمریکا با امکانات عظیم آبیاری و یارانه های دولتی افزایش دهد، چگونه می توان انتظار داشت در کشورهای در حال توسعه که کشاورزان با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند و اکثرا همه زندگی خود را در گرو کشت یک محصول قرار می دهند، افزایش تولید محصولات کشاورزی را انتظار داشت؟

از سوی دیگر،همچنین ادعا می شود که استفاده از محصولات دستکاری شده ژنتیک منتهی به کاهش استفاده از حشره کش ها و علف کش ها می شود. اما این موضوع هم درست نیست و در واقع محصولات مقاوم شده به این سموم باعث افزایش شدید در استفاده از علف کش ها شده است. اکثر این محصولات به نحوی مهندسی شده اند که با علف کش گلای فاسیت به نام راند آپ استفاده شوند.

از زمان استفاده از محصولات دستکاری شده ژنتیک در کشور آمریکا تقریبا افزایش 183 هزار تنی یا در حدود 7درصد استفاده از حشره کش و علف کش در مقایسه با همان مقدار سطح کشت چنانچه محصولات غیر دستکاری شده ژنتیک به ثبت رسیده است.

متاسفانه به دلیل استفاده زیاد از علف کش ها و حشره کش ها هم اکنون کشاورزان با مشکل عظیمی مواجه هستند و آن مقاوم شدن علف ها و حشرات به این سموم است. استفاده از این مواد شیمیایی نه تنها در دراز مدت به کشاورزی پایدار منتهی نخواهد شد، بلکه موجب می‌شود که محیط زیست آلوده تر و علف ها و حشرات مقاوم تری را در محیط زیست ایجاد کرده و راه های مبارزه با آنها سخت تر و شاید غیر قابل کنترل در آینده باشند.

در سال 2012 مطالعه ای بر روی اثر محصولات دستکاری شده ژنتیک در استفاده از علف کش‌ها و حشره کش ها در طی 16 سال(1996-2011) در آمریکا به چاپ رسید که در آن محصولات ذرت، سویا، و پنبه مورد بررسی قرار گرفته بودند. در این مطالعه گزارش شد که سویا مقاوم به گلای فاسیت باعث افزایش 70درصدی استفاده از علف کش ها شده است.

البته این تعجب آور نیست. چون صاحبان صنایع بذر‌های دستکاری شده ژنتیک همان صنایعی هستند که علف کش‌ها و حشره کش ها را تولید می کنندو به نفع آنها است که بذر هایی تولید کنند که وابسته به استفاده از این سموم باشند.

در کشور های آرژانتین و برزیل افزایش درصد استفاده از علف کش‌ها در هر هکتار گزارش شده است. متاسفانه با مقاوم شدن علف ها به سموم گلای فاسیت کشاورزان مجبور به استفاده از مقدار بیشتر یا نوع دیگر و قوی تر از سموم می شوند که در نهایت به سلامت و محیط زیست صدمه های جبران ناپذیری میزند.

طبق گزارشاتی از کشور کانادا ، محصولات دستکاری شده کانولا خود تبدیل به نوعی علف در زمین های زیر کشت سویا و ذرت شده است کانولای مقاوم به علف کش همچنین در زمین‌های زیرکشت چغندر قند در آمریکا مشاهده شده و گزارش شده است که بذرهای کانولا از طریق مدفوع مرغابی های مهاجر از کانادا به آمریکا آورده شده است.

یکی از انواع ذرت های دستکاری شده ژنتیک به نام SmartStaxنام دارد که 6 پروتئین سمی Btایجاد می کند و استفاده از آن 19 بار بیشتر از مقدار متوسط سمومی است که در کشت محصولات غیر دستکاری شده استفاده می‌شود.

غیر از این موضوع که استفاده بیشتری از این سموم در ارتباط با محصولات دستکاری شده ژنتیک می شود و برای محیط زیست مضر است، پدیده مقاومت به این سم هم ایجاد شده است که در هر سلول گیاه دستکاری شده ژنتیک بیان می‌شود و تا آخر عمر این گیاه وجود خواهد داشت و چنانچه هر بخشی از این گیاه مورد استفاده حشرات مفید هم استفاده شود، منجر به تاثیر منفی بر اکو سیستم و تنوع زیستی خواهد شد و دشمنان طبیعی این حشرات را از بین خواهد برد.

در سال 2011 مطالعه ای منتشر شد که نشان داد کرم های مقاوم به سم پروتئینی Btدر ایالت های آیووا و ایلی نویز مشاهده شده اند .در کشور های چین و هند هم پنبه دستکاری شده ژنتیک باعث شده است که مقاومت به سم Btایجاد شود و حشرات از نوعی دیگر جایگزین آنان شوند.

در مورد استفاده از سم گلای فاسیت مطالعه ای نشان داده است که این سم پس از آنکه بر روی محصولات دستکاری شده ژنتیک پاشیده می شود، در بافت های گیاه تجمع کرده و سپس از طریق ریشه‌ها درخاک رها می شوند و رشد قارچ‌های مخصوصی (Fusarium) را باعث می شوند که زمینه عفونت در گیاه را بوجود میاورد. اهمیت این قارچ از این جهت است که سمی را تولید می کند که می تواند به چرخه غذایی انسان و حیوانات وارد شود و اثرات منفی بر سیستم تولید‌‌مثل بگذارد.

یکی از معروفترین مطالعاتی که در زمینه محصولات دستکاری شده ژنتیک و تنوع زیستی انجام شده است مربوط به دولت انگلستان است که در اواخر دهه 1990 میلادی انجام شد.

در این مطالعه تاثیر 4 نوع محصول دستکاری شده ژنتیک را بر روی گونه های زیستی در زمین کشاورزی با اندازه مشخص بررسی کردند و با انواع غیر دستکاری شده ژنتیک مقایسه شد. نتایج نشان دادند که محصولات مقاوم به علف کش ها به طور قابل ملاحظه و از نظر آماری با اهمیتی منجر به کاهش علف ها و بذر های علف های طبیعی شدند که منتهی به کاهش تنوع حیات وحش می شوند.

در حوزه اقتصاد محصولات دستکاری شده ژنتیک به دلیل وابستگی به عوامل پیچیده و متغیر، مطالعات کنترل شده که نتایج قابل استنادی را ارایه دهد، نادر است. از جمله عوامل مهم که بر اقتصاد محصولات دستکاری شده ژنتیک تاثیر می گذارد، مناسب بودن محصول برای شرایط بومی سرزمینی، دسترسی به منابع آبی، آب و هوا، هزینه بذر، وجود حشرات موذی و رواج بیماری، هزینه سیستم کنترل حشرات، سوبسید و کمک هزینه هایی که از طرف دولت و شرکت ها ارایه می شوند و وجود بازار برای محصولات هستند.

بررسی کمیسیون اروپایی در زمینه تاثیر اقتصادی سویای دستکاری شده ژنتیک مقاوم به علف کش ها نشان داد که تاثیر اقتصادی منفی بر روی درآمد کشاورزان در آمریکا داشته است ؛ اما به دلیل قیمت های ارزان تر بذر سوبسید شده‌ دولتی برای بذرهای دستکاری شده ژنتیک، درآمد کشاورزان در کشور آرژانتین افزایش نشان داده است. در همین گزارش آمده است که محصولات دستکاری شده ژنتیک پنبه در کشور چین به افزایش درآمد کشاورزان منتهی شده‌،اما این افزایش بیشتر به دلیل کم بودن هزینه های علف کش‌ها بوده است.

مطالعه ای در هند هم در ارتباط با محصول دستکاری شده ژنتیک پنبه نشان داده است که اگرچه برای مدتی محدود افزایش درآمد برای کشاورزان حاصل شده، اما مطالعه در طول 5 سال استفاده از این نوع پنبه را به ضرر کشاورزان نشان داده است که حتی منتهی به خودکشی بسیاری از کشاورزان پنبه کار (محصولات دستکاری شده ژنتیک) در سالهای 2011-2012 شده است.

از مهمترین عوامل منفی در اقتصاد محصولات دستکاری شده ژنتیک این است که تولید آنها بطور انحصاری در دست چند شرکت است که می‌توانند قیمت گذاری بذر ها را به هر اندازه که می خواهند تعیین کنند. در سال 2008بالغ بر 85درصداز ثبت اختراعات بر روی ذرت و 70درصد از محصولات دستکاری شده غیر ذرت در آمریکا متعلق به 3 شرکت مونسانتو، دو پانتد و سینجنتا بوده است.

اما همین سه شرکت با یکدیگر در شبکه‌های جهانی همکاری بسیار نزدیکی برای قیمت گذاری بذر دارند. این موضوع آنقدر از اهمیت برخوردار بود که در سال 2009 و2010، سیستم قضایی آمریکا تحقیقی را در مورد فعالیت‌های انحصاری شرکت مونسانتو به عنوان بزرگترین شرکت تولید بذر های دستکاری شده ژنتیک شروع کرد.

کاشت این سه نوع محصول در کنار یکدیگر حتما منتهی به آلودگی ژنتیکی از طرف محصولات دستکاری شده ژنتیک خواهد شد و شواهد بسیاری در چند سال گذشته در کشور‌های چین،آلمان،سوئد،نیوزیلندو کانادا گزارش شده اند. نتایج این گزارشات نشان دهنده آن است که در سال های آینده کشاورزان برای انتخاب شیوه کشاورزی و نوع محصولات خود حق انتخاب کمتری خواهند داشت.

متاسفانه محصولات دستکاری شده ژنتیک را نمی توان فراخواند و چون موجودات زنده ای هستند، به رشد خود ادامه می دهند و افزایش پیدا می کنند.

نکته جالب این است که در کشور هایی که سیستم قضایی برای حفظ پاکی محصولات کشاورزی وجود دارد، شرکت های تولید کننده محصولات دستکاری شده ژنتیک مجبورند به دلیل پراکندگی بذر‌های این محصولات به زمین‌های کشاورزی در نقاط دیگر متحمل خسارت های مالی شوند.

[quote-right]در حال حاضر این سازمان تمام اطلاعات مربوط به محصولات دستکاری شده ژنتیک را که از سوی این صنایع داوطلبانه ارایه می شود، مورد پذیرش قرار میدهد ودر حال حاضر در آمریکا هیچ قانونی وجود ندارد تا محصولات دستکاری شده ژنتیک مورد ارزیابی قرار بگیرند. [/quote-right]


انتقال ژن بطور افقی بین انواع زیستی غیر مرتبط از طریق مکانیسمی غیر از تولید مثل انجام می شود و محققین اخطار داده بودند که ژن‌های دستکاری شده می توانند از این محصولات فرار کرده و به موجودات دیگر بطور افقی انتقال پیدا کنند.

اگرچه انتقال ژن بطور افقی از گیاه به گیاه و یا جانور نادر است ، اما جذب DNA(ماده وراثت گیاهان) توسط باکتری ها در محیط زیست یا از طریق دستگاه گوارش امکان پذیر است.

مشاهدات نشان داده است که جذب DNA از طریق باکتری هایی که در سیستم گوارش انسان هایی که سویا دستکاری شده ژنتیک مصرف می‌کنند، اتفاق افتاده است. همچنین باکتری هایی که در خاک وجود دارند، قابلیت انتقال DNAدر خاک را به ژنوم خود دارا هستند.

اگرچه احتمال انتقال ژن به باکتری‌های بیماری زا و ویروس ها ممکن است، کم باشد اما به دلیل وفور و پخش وسیع محصولات دستکاری شده ژنتیک در سطح جهان انتظار میرود در آینده ای نزدیک این انتقال انجام گیرد.

این واقعیت علمی نشان دهنده این است که باید مسئله ایمنی زیستی در ارتباط با محصولات دستکاری شده ژنتیک و انتقال ژن به موجودات دیگر زیستی و به همراه آن انتقال صفاتی که می توانند سلامت انسان را به خطر اندازند بسیار با دقت مورد توجه قرار گیرند.

در عین حال باید گفت:محصولات دستکاری شده ژنتیک در واقع تاکنون باعث افزایش بازدهی هیچیک از محصولات مهم کشاورزی نشده اند.

واقعیت آماری نشان دهنده این است که غذایی که هم اکنون در جهان تولید می شود می‌تواند 14 میلیارد نفر را تغذیه کند.

اما مقدار بسیار زیادی در پیش و پس از برداشت محصول از بین می‌رود. در کشور‌های توسعه یافته بیش از نیاز تولید می شود، اما در کشور‌های در حال توسعه کمتر تولید می شود و این به دلیل نا آشنایی و نداشتن اطلاعات مناسب توسط کشاورزان است.

سالانه یک میلیارد نفر در جهان گرسنه هستند چون غذای نامناسب در مکان های نامربوط با شیوه های نامناسب توسط افراد بدون داشتن شرایط لازم تولید می شود و بر طبق گفته سازمان جهانی غذا و کشاورزی (FAO) وابسته به سازمان ملل، وقتی این غذا تولید می‌شود، نیمی از آن هدر می‌رود.

بر طبق محاسبات آماری، کره زمین تا سال 2050 بیش از 5/9 میلیارد نفر جمعیت نخواهد داشت و در حال حاضر ما بیش از نیاز این تعداد در جهان تولید غذا داریم. بنابراین هدف تولید بیشتر نباید باشد بلکه باید حتی کمتر تولید کنیم و بیشتر به پایداری محیط زیست و حیوانات و حیات وحش رسیدگی کنیم.

واقعیت این است که مشکل جهان کمبود غذا نیست، بلکه دسترسی به غذا است. گرسنگی یک مسئله اجتماعی و اقتصادی است و گرسنگان جهان از امکانات مادی لازم برخوردار نیستند تا غذای خود را تهیه کنند و همچنین دسترسی به زمین هم ندارند که کاشت کنند. این مشکلات هم با استفاده از تکنولوژی‌های دستکاری کردن ژنتیک گیاهان حل نخواهد شد.

ورود به بحث استفاده از تکنولوژی های نوین و زیست فناوری برای تولید گیاهان دستکاری شده ژنتیک یک انحراف بزرگ در اذهان عمومی است که مانع از پیدا کردن راه حل های درست، ارزان، علمی و بومی به خصوص برای جمعیت کشور ایران است.

نتایج مطالعات دو دهه گذشته نشان داده است که بسیاری از ادعاهای شرکت های تولید کننده محصولات دستکاری شده ژنتیک درست نیست و کاشت این محصولات بر خلاف تصور عمومی در حال افزایش در سطح جهان نیست. بلکه کشور های مهمی همچون آلمان و سوئیس و اتریش و ... با وضع قانون تصمیم به عدم کاشت این محصولات و استفاده بسیار محدود آن اقدام کرده اند تا مطالعات بیشتر و دراز مدت بر روی محصولات دستکاری شده ژنتیک در حوزه سلامت انسان و محیط زیست و تنوع زیستی انجام پذیرد .

امید است مسئولین ذیربط وزارتخانه های جهادکشاورزی، بهداشت، علوم و تحقیقات و فناوری با آگاهی از آخرین اطلاعات در مورد محصولات دستکاری شده ژنتیک در سطح جهان و استفاده از تجربیات و دلایل نپیوستن تعداد زیادی از کشور های اروپایی و مهم جهان به اردوی استفاده کنندگان از محصولات دستکاری شده ژنتیک بتوانند وظیفه حفظ سلامت و تنوع زیستی و سلامت ژنتیکی نسل های آتی کشور در حوزه گیاهی و جانوری را به نحو احسن به انجام برسانند.


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha