حمایت اقتصادی از طریق منابع عمومیِ سازمانی همچون پرداخت مستمری های ماهیانه و کمکهای غیرمستمر، صرفاً در صورت وجود برنامه ها و نقشه های طراحی شده توانمندسازی مفید به فایده خواهند بود و در صورت عدم وجود نقشه راه بازتوانی برای مددجویان قابل بازتوان، خواسته یا ناخواسته، موجب هدر رفتن کلیه حمایتهای بعمل آمده از مددجویان خواهد شد.

مُدل های نوین توانمندسازی زنان سرپرست خانواده

سلامت نیوز:حمایت اقتصادی از طریق منابع عمومیِ سازمانی همچون پرداخت مستمری های ماهیانه و کمکهای غیرمستمر، صرفاً در صورت وجود برنامه ها و نقشه های طراحی شده توانمندسازی مفید به فایده خواهند بود و در صورت عدم وجود نقشه راه بازتوانی برای مددجویان قابل بازتوان، خواسته یا ناخواسته، موجب هدر رفتن کلیه حمایتهای بعمل آمده از مددجویان خواهد شد.


به گزارش سلامت نیوز ، جواد طلسچی یکتا- مددکار اجتماعی در مقاله ای برای سلامت نیوز نوشت: حمایت اقتصادی متفاوت از توانمندسازی اقتصادی است. یکی از مهمترین مباحثی که در پروسه های مختلف توانمندسازی می بایست مورد توجه قرار بگیرد، توجه به تفاوت پارامترهای کلیدی و کاربردی موجود در مسیر است. حمایت اقتصادی فرایندی است که اِعمال شدن آن در کلیه مسیرهای فردی و گروهی توانمندسازی، از ابتدا تا انتها (زمان بازتوانی مددجو) لازم و ضروری است و می بایست یک لحظه از آن غافل نشد. حمایت اقتصادی کلیه پروسه طراحی شده توانمندسازی را پشتیبانی و تعقیب می کند، بطوریکه موجب می شود مسیر بازتوانی با آرامش و تمرکز بیشتری توسط مددکار و مددجو طی بشود.

پرداخت مستمری ماهیانه به مددجویان زنان سرپرست خانواده، پرداخت کمک های موردی و ارائه خدمات غیرمستمر به مددجویان، اعم از خرید لوازم ضروری و درمانی و بن کالا و … همه و همه حمایت اقتصادی است و موجبات فراهم شدن امنیت نسبی فکری – روانی- اقتصادی و اجتماعی فرد و مجموعاً گروهِ تحت مسیر توانمندسازی را تسریع و تسهیل می سازد. بنابراین یک مبحث از کل مباحث مربوط به توانمندسازی، حمایت اقتصادی است که در کل مراحل اجرای برنامه کمکیِ طراحی شده باید وجود داشته باشد و در صورت عدم وجود آن، کاری از پیش نمی رود.

مددکار اجتماعی گروه زنانِ تحتِ توانمندسازی می بایست در جهت تحقق امر حمایت اقتصادی به معنای واقعی آن، به کمک های سازمان دولتی یا غیردولتی ناظر و متولی خود اکتفا نکند. زیرا منابع هر سازمانی بر حسب تنوع و تعدد و کثرت کمیتی و کیفیتی جامعه هدف محدود خواهد بود و مددکار اجتماعی می بایست از تاکتیک های مختلف بومیِ حمایت یابی استفاده کند تا منابع اجتماعی مربوطه را جهت حمایت یابی شناسایی و کشف نماید و با برنامه ریزی هدفمند در جهت جذب آنها، اقدامات اجتماعی عملیاتی داشته باشد.


لازم به یادآوری است که حمایت اقتصادی از طریق منابع عمومیِ سازمانی همچون پرداخت مستمری های ماهیانه و کمکهای غیرمستمر، صرفاً در صورت وجود برنامه ها و نقشه های طراحی شده توانمندسازی مفید به فایده خواهند بود و در صورت عدم وجود نقشه راه بازتوانی برای مددجویان قابل بازتوان، خواسته یا ناخواسته، موجب هدر رفتن کلیه حمایتهای بعمل آمده از مددجویان خواهد شد. (حتی از حمایت هایی همچون پرداخت مستمری به مددجویان نیز می بایست در مسیر بازتوانی آنان به بهترین شکل ممکن، نهایت استفاده بعمل آید).


پس از ارائه توضیحات کلی فوق الذکر که ذهنیت نگارنده این یادداشت، نسبت به ماهیت عملیاتیِ حمایت اقتصادی و اهمیت آن در طی شدن مراحل توانمندسازی مددجویان بوده است، به تکمیل مُدل ارائه شده قسمت اول خواهم پرداخت.


ما به این نکته کلیدی اشاره و تأکید داشتیم که توانمندسازی مددجویان زنان سرپرست خانواده، از طریق تشکیل گروه، تسریع و تسهیل خواهد شد. ما توانمندسازی گروهی را یکی از بهترین فرمولها و روزنه های واقعی توانمندسازی این دسته از جامعه هدف معرفی و تشریح نمودیم. بنابراین بر حسب مُدل ارائه شده، بعنوان مثال مددکار یک کلینیک مددکاری اجتماعی اگر تعداد ۵۰ پرونده زنان سرپرست خانواده (تحت مدیریت ارائه خدمات تخصصی اجتماعی به زنان و خانواده ها) در دست دارد، براحتی می تواند با لحاظ نمودن اصل همگونی و هم سنخ بودن اعضاء گروه (از حیث مسائل و مشکلات و کلیه وجوه مشترک) مددجویانش را به ۵ گروه ۱۰ نفره کلی تقسیم کرده و علاوه بر پرداختن به امور جاری پرونده های فردی، (اجرای روزانه کلیه فرایندهای اداری و سازمانی مربوطه نسبت به تک تک پرونده های موجود در مرکز)، ۵ گروه ۱۰ نفره تحت برنامه توانمندسازی تشکیل داده و همزمان و یا بصورت زمان بندی شده، به طراحی و اجرای برنامه های کمکی طراحی شده توانمندسازی گروهی بپردازد.


قابل به ذکر است تشکیل گروه های توانمندسازی، به هیچ عنوان مانع پرداختن به موارد و نیازهای فردی مددجویان حاضر در گروهها، همچون نیاز به دریافت مشاوره های مددکاری اجتماعی بصورت فردی و سایر موارد خدمات تخصصی انفرادی مورد نیاز و تشخیصی نخواهد شد.


قسمت دوم از سلسله یادداشتهای مُدل های نوین توانمندسازی زنان سرپرست خانواده، این نتایج کلی را در بر خواهد داشت:


*توجه به تفاوت حمایت اقتصادی از توانمندسازی اقتصادی – ضرورت حمایت اقتصادی فردی از مددجویان، در کلیه مسیر طراحی شده توانمندسازی گروهی، لازم و ضروری و اجتناب ناپذیر است.


*ارائه خدمات مالی مستمر و غیرمستمر به مددجویان تحت سرپرستی، مسلماً همان حمایت اقتصادی توأم با اجرای برنامه توانمندسازی طراحی شده گروهی است که می بایست در تمامی مراحل توانمندسازی اعمال گردد.


*مددجویان زنان سرپرست خانواده مراکز دولتی و غیردولتی، با هر میزان تعداد و کیفیت و ماهیت مسائل و مشکلاتشان قابلیت حضور در گروههای همگن را بصورت تقسیم بندی شده دارند. (ضرورت تقسیم بندی مددجویان مراکز در قالب گروههای همگن)


*حضور مددجویان در گروه های توانمندسازی، به هیچ عنوان مانع دریافت خدمات تخصصی فردی به آنان نخواهد شد و کلیه فرایندهای فردی و اداری و مشاوره ای برای آنان قابل ارائه و اجراست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha