شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶
کد خبر: 172433

برای قدم گذاشتن به زندگی مشترك لازم است فرد قبل از هر چیزی عادات و رفتارهای دوران مجردی‌اش را كنار بگذارد و خود را برای مرحله جدیدی از زندگی كه ملزومات متفاوتی دارد آماده كند. در این زمینه عوامل مختلفی تاثیر دارند كه بعضی از آنها فردی و بعضی خانوادگی هستند و در اینكه فرد بتواند خود را با شرایط جدید سازگار كند نقش زیادی دارند. اما در صورتی كه این آمادگی به دست نیاید یكی از عواقب آن آمار بالای طلاق‌هایی است كه بیشترشان در سال‌های اول زندگی روی می‌دهند.

متاهل‌هایی كه در مجردی سیر می‌كنند

سلامت نیوز: برای قدم گذاشتن به زندگی مشترك لازم است فرد قبل از هر چیزی عادات و رفتارهای دوران مجردی‌اش را كنار بگذارد و خود را برای مرحله جدیدی از زندگی كه ملزومات متفاوتی دارد آماده كند. در این زمینه عوامل مختلفی تاثیر دارند كه بعضی از آنها فردی و بعضی خانوادگی هستند و در اینكه فرد بتواند خود را با شرایط جدید سازگار كند نقش زیادی دارند. اما در صورتی كه این آمادگی به دست نیاید یكی از عواقب آن آمار بالای طلاق‌هایی است كه بیشترشان در سال‌های اول زندگی روی می‌دهند.
 

به گزارش سلامت نیوز ، روزنامه آرمان نوشت: جوان بی‌مسئولیت، سر به هوا و بازیگوش دیروز كه تا لنگ ظهر را در رختخواب می‌ماند و بیشتر اوقاتش را یا در فضاهای مجازی پرسه می‌زد یا مشغول خیابان‌گردی با دوستان بود، با تصمیم به شروع ازدواج و شروع زندگی متاهلی وارد دنیای جدیدی می‌شود كه ویژگی‌هایی متفاوت با دنیای مجردی دارد. این روزها زمانی كه صحبت از ازدواج جوانان می‌شود مساله‌ای كه بسیار بر آن تاكید می‌شود مشكلات مالی آنهاست و همین باعث شده است كه بسیاری از موارد دیگر كه مانع از ازدواج جوانان می‌شوند نادیده گرفته شوند.

زمانی كه فرد وارد مرحله متاهلی زندگی می‌شود لازم است كه بسیاری از عادات و رفتارهای خود را تغییر دهد و این نكته مهم را بپذیرد كه از این به بعد او تنها نیست و عواقب تصمیمات و رفتارهایش علاوه بر خود او به فرد دیگری هم كه حالا شریك زندگیش است می‌رسد. در تحقیقاتی كه مشاوران ازدواج و طلاق مركز مشاوره ازدواج انجام داده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند كه عامل بسیاری از جدایی‌ها روند ادامه رفتارهای دوران مجردی دختران و پسران در زندگی زناشویی است. آن‌گونه كه از آمارهای ثبت احوال برمی‌آید در 9 ماهه امسال ۱۲۲ هزار و ۳۴۰ واقعه طلاق به ثبت رسیده‌اند كه به نسبت مدت مشابه سال گذشته از افزایشی 2/4 درصدی خبر می‌دهد. اما این آمار بالای طلاق زمانی روی جالب خود را نشان می‌دهد كه بدانیم 2/13 درصد از طلاق‌ها در یك سال اول زندگی و در مجموع 3/47 درصد طلاق‌ها مربوط به پنج سال اول زندگی مشترك بوده‌اند. سال‌های اول زندگی همان برهه زمانی است كه فرد باید تمام تلاش خود را كند تا خود را با شرایط جدید زندگی سازگار كند و عادات و رفتار دوران مجردی را به فراموشی بسپارد و زندگی دو نفره را آغاز كند. اما مساله از چیزی هم كه در ظاهر به نظر می‌رسد پیچیده‌تر و مشكل‌آفرین‌تر است، زیرا آن‌گونه كه از آمارهای رسمی برمی‌آید میانگین سن ازدواج در 520 هزار و 240 مورد ازدواجی كه در 9 ماهه اول امسال روی داده‌اند، برای زنان 23 سال و برای مردان 28 سال بوده است كه در كلان‌شهرها و محیط‌های شهری بزرگ‌تر این میانگین سن ازدواج به بالای 30 سال هم می‌رسد. متخصصان سن مناسب ازدواج برای دختران را 18 تا 24 سال و برای پسران 24 تا 28 سال می‌دانند، با این اوصاف باید گفت جوانان ایرانی با وجودی كه در مناسب‌ترین سن به ازدواج اقدام می‌كنند اما در این سن هم هنوز نتوانسته‌اند آمادگی لازم را به دست آورند.

دوستی‌های مجردی در دوران متاهلی

سمیرا 23 ساله، 2 سال از زندگی مشتركش می‌گذرد و مشكلات ریز و درشتی كه در این 2 سال پشت سر گذاشته است او را كلافه كرده‌اند. او در این باره به «آرمان» می‌گوید: «من و همسرم قبل از ازدواج شش ماهی با هم آشنایی داشتیم، اختلاف‌های ما در دوران آشنایی و حتی دوران نامزدی و عقد هم وجود داشتند، من نمی‌توانستم با این همه رفیق بازی‌هایش كنار بیایم و قول داده بود كه بعد از ازدواج شرایط عوض شود. چند ماهه اول شرایط خوب بود ولی بعد از مدتی همه‌چیز به هم ریخت. تا دیروقت در خانه دوستانش می‌ماند و من مجبور هستم یا به خانه پدرم بروم یا بگویم كه خواهرم پیشم بیاید. این شرایط نه تنها خود من بلكه خانواده‌ام و حتی خانواده خودش را هم كلافه كرده است. بیشتر اوقات با دوستانش به مسافرت می‌رود و همین باعث می‌شود كه نتوانیم یك قرار مسافرت با خانواده هایمان بگذاریم». او ادامه می‌دهد: «مشكل من فقط زمانی كه با دوستانش می‌گذارد نیست، بسیاری از آنها افراد مجرد و بی‌بند و باری هستند و همین باعث شده كه رفتارش هم خیلی عوض شود. خیلی بی‌اعتنا شده است و اگر هم چیزی بگویم دعوایمان می‌شود».

تا چند دهه قبل قسمت عمده‌ای از روابط افراد حول محور روابط خانوادگی می‌چرخید اما در عصر حاضر گروه‌های دوستی در محور اصلی روابط افراد قرار گرفته‌اند و روابط با این گروه‌ها عمق بیشتری پیدا كرده است و تا سالیان طولانی ادامه می‌یابد. تاثیری كه گروه‌های دوستی بر شخصیت افراد می‌گذارند باعث می‌شود كه چنین روابطی اهمیت زیادی پیدا كنند. حضور در گروه‌های دوستی نوعی از رفتار و عمل را ایجاب می‌كند كه بعضی از آنها در تضاد با دوران زندگی مشترك فرد قرار می‌گیرند. زمانی كه فرد زندگیش را با دیگری شریك می‌شود دیگر نمی‌تواند در تصمیم‌گیری خودخواهانه و بدون در نظر گرفتن طرف مقابلش عمل كند. عاقبت تصمیم‌گیری‌های خودخواهانه چیزی جز این نمی‌شود كه هر ساله آمار طلاق چند درصدی از سال قبل بالاتر می‌رود. از آنجایی هم كه این روزها نسخه‌های جدید طلاق مانند طلاق عاطفی و طلاق توافقی به‌شدت رواج پیدا كرده‌اند با نخستین اختلافی هم كه پیش می‌آید آنها با كمترین تلاش برای حفظ زندگی مشترك‌شان به در دسترس‌ترین گزینه رجوع می‌كنند و از یكدیگر جدا می‌شوند.

لزوم مسئولیت‌پذیری برای زندگی جدید

«همسر من خیلی نازپروده است و تا تقی به توقی می‌خورد به خانه پدرش می‌رود. كوچك‌ترین مساله را به مادرش می‌گوید و همین باعث شده است نه تنها خودمان با هم‌دیگر اختلاف داشته باشیم بلكه خانواده هایمان هم به جان یكدیگر بیفتند». اینها گفته‌های سروش 26 ساله هستند كه وابستگی بیش از حد همسرش به خانواده اش باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی بین آنها شده است. او در ادامه می‌گوید: «لیلا تك دختر است و بچه كوچك خانه، و از آنجایی هم كه از گل كمتر نشنیده است، این باعث شده كه اصلا تحمل شنیدن كوچك‌ترین حرفی را نداشته باشد. اگر خدایی نكرده مادرم یك انتقاد كوچك كند تا هفته‌ها با یكدیگر قهر و دعوا داریم و از آنجایی هم كه همه‌چیز را به مادرش می‌گوید چند باری بین دو خانواده هم مشاجره شكل گرفته است. مشكل بزرگ‌تر این است كه او هیچ‌گاه حاضر نیست قبول كند كه مشكل دارد و همیشه همه مشكل را گردن من می‌اندازد. گاهی تحمل این زندگی برایم كار سختی می‌شود و اگر پای عشق و علاقه زیادمان وسط نبود همان ماه‌های اول كارمان به طلاق می‌كشید».

مشكل سروش با همسرش مشكل بسیاری از خانواده‌های دیگر ایرانی است. یكی از دلایل اصلی مشكلات زوج‌های امروزی با یكدیگر در شیوه تربیتی است كه والدین امروزی در پیش می‌گیرند. بچه‌هایی كه دائم مورد توجه والدین بوده‌اند و هیچ‌گاه كمترین مسئولیت را قبول نكرده‌اند نمی‌توانند از پس مسئولیت‌های زندگی مشترك برآیند. جاده زندگی همیشه هموار نیست و كوچك‌ترین ناهمواری و ناملایمتی كه پیش می‌آید چرخ صبر و حوصله زود پنچر می‌شود و از دل عاشقان دیروز دشمنان امروز سر بر می‌آورند كه زیر یك سقف زیستن برایشان بدترین شكنجه می‌شود. از سوی دیگر هم یكی از مشكلات جوانان امروزی ازدواج‌هایی هستند كه عشق و علاقه و احساس دلیل اصلی آنهاست. این عشق و علاقه و هیجان بالا به ویژه در سنین پایین چشم را به روی دیدن بسیاری از واقعیت‌ها می‌بندد و این مسائل زمانی خود را نشان خواهند داد كه چند سالی از زندگی مشترك گذشته است و به ناگاه زمانی كه دو نفر به خودشان می‌آیند می‌بینند كه عشق و علاقه دیروز بین روزمرگی‌های زندگی رنگ باخته است و چیزی كه می‌بینند شرایطی است كه تحمل‌ناپذیر است. این عدم آمادگی‌ها برای زندگی مشترك زمانی از این هم بیشتر دردسرساز خواهد شد كه پای فرزندان وسط می‌آید. زمانی كه عنوان زن و مرد به مادر و پدر تغییر پیدا می‌كند، دیگر افراد نمی‌توانند با همان رویه سابق ادامه دهند. اینجا دیگر پای بچه‌ای وسط می‌آید كه آینده‌اش به دست این والدین ساخته می‌شود. پدر و مادری كه هنوز در دوران مجردی سیر می‌كنند نمی‌توانند از عهده نگهداری و تربیت فرزندانی شایسته برآیند. با توجه به تمام آنچه گفته شد باید دو نكته مهم را مد نظر قرار داد؛ یكی اینكه سیر در دوران مجردی بعد از ازدواج می‌تواند عواقب ناخوشایندی برای خود فرد، طرف مقابل، اطرافیان و حتی فرزندان به جای بگذارد و دیگر اینکه، باید به مساله‌ای مورد غفلت قرار گرفته به نام مشاوره پیش از ازدواج اشاره كرد كه در صورتی كه به خوبی و همه‌جانبه ارائه شود می‌تواند تا حدود زیادی از این مشكلات بكاهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha