سه‌شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۴

تحقیقات نشان داده‌اند بددهنی و پرخاشگری‌های کلامی که جزء لاینفک رفتار‌های روزمره‌ی برخی افراد است، تحت تاثیر یادگیری، عصبانیت، ریشه‌های تربیتی یا خلقی است. امکان بروز این رفتار‌ها از دوران کودکی تا بزرگسالی وجود دارد، اما این‌طور نیست که دلایل آن در همه‌ی این شرایط یکسان باشد.

سلامت نیوز: تحقیقات نشان داده‌اند بددهنی و پرخاشگری‌های کلامی که جزء لاینفک رفتار‌های روزمره‌ی برخی افراد است، تحت تاثیر یادگیری، عصبانیت، ریشه‌های تربیتی یا خلقی است. امکان بروز این رفتار‌ها از دوران کودکی تا بزرگسالی وجود دارد، اما این‌طور نیست که دلایل آن در همه‌ی این شرایط یکسان باشد.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه سایه نوشت: دو نوع پرخاشگری کلامی و رفتاری داریم. ناسزا و دشنام از نوع پرخاشگری کلامی هستند و در جامعه‌ای که معتقد به ارزش‌های اخلاقی هستند مورد تایید قرار نمی‌گیرد. به طور معمول ناسزاگویی در یكی از عوامل زیر ریشه دارد:
١. خشم و عصبانیت: فحش، اغلب از شعله‌ور شدن خشم سرچشمه می‌گیرد. فرد خشمگین به دلیل ناتوانایی در مهاركردن خشم خود، به رفتار زشتی چون فحش دچار می‌شود و باتكرار و استمرار آن، این رفتار به شكل عادت درمی‌آید,٢. شوخی: گاه ناسزاگویی فقط برای مزاح و شوخی با فرد و خنداندن دیگران صورت می‌گیرد كه این خود در نیروی شهوت ریشه دارد. هرزه‌گویی‌های دلقك‌های دربار پادشاهان، از این نوع به شمار می‌آیند.٣ . عادت: تربیت نادرست در شیو‌ی سخن گفتن، سخنان ناهنجار و نازیبا را برای انسان عادی می‌سازد. فرد مبتلا به فحش در چنین حالتی، بدون سركشی دو نیروی خشم و شهوت، دشنام می‌دهد، زیرا ناسزاگویی برای او، مانند سخنان دیگرش به شكل عادت درآمده است.


ناسزاگویی جنبه مثبت هم دارد؟
گاهی مطرح می‌شود که ناسزاگویی در تخلیه‌ی فشارهای عصبی و عاطفی موثر است. در یک تحقیق، دانشمندان انگلیسی متوجه شدند داوطلبانی که در تحقیق آن‌ها شرکت داشته‌اند و به اراده و اختیار خودشان ناسزاگویی کرده‌اند، توانسته‌اند در مقایسه با گروهی که فحاشی نکرده بودند، مدت طولانی‌تری درد فیزیکی را تحمل کنند. محققان دانشکده روان‌شناسی دانشگاه کیل در انگلستان از ۶۴ داوطلب خواستند یک دست خود را در ظرفی پر از یخ فرو کنند و تا جایی که تحمل دارند آن را همان‌جا نگه دارند. آن‌ها از داوطلبان خواستند در حالی‌که دستی در توده یخ فرو کرده‌اند یک کلمه ناسزا را که خودشان انتخاب کرده‌اند، دایم تکرار کنند. این آزمایش یک‌بار دیگر تکرار شد اما این‌بار داوطلبان باید از گفتن ناسزا خودداری می‌کردند. در مواردی که افراد فحش داده بودند توانستند بیشتر دوام آورده و تا ۲ دقیقه (در مقابل یک دقیقه و ۱۵ ثانیه گروه دوم) طاقت بیاورند. دکتر ریچارد استیونز که سرپرستی این تحقیقات را بر عهده داشت می‌گوید: «در حالی‌که دلیل و چگونگی این ارتباط روشن نیست، این باور وجود دارد که فحاشی درد را کاهش می‌دهد چون فحاشی به طور غریزی واکنش «جنگ یا گریز» را در انسان فعال می‌کند.»

او می‌گوید: «اگر واکنشی عاطفی وجود داشته باشد، تحمل و طاقت انسان در برابر درد افزایش پیدا می‌کند.» البته دکتر استیونز یادآوری کرد که ناسزاگویی برای کاهش درد فقط زمانی موثر است که فرد در محاوره‌های روزمره خود عادت نداشته باشد ناسزا بگوید. همچنین راه‌های تخلیه عاطفی دیگری نیز وجود دارد که می‌توان از آن برای افزایش تحمل و طاقت در برابر مشکلات استفاده کرد که به طور یقین به ناسزاگویی ارجحیت دارند.


سه ماه زندان برای ناسزاگویی
در کشورهای مختلف، قوانین و مجازات‌های خاصی برای فحاشی و ناسزاگویی در نظر گرفته می‌شود. به عنوان مثال یک دختر ۱۸ساله انگلیسی به حکم قاضی دادگاه به جرم ناسزاگویی به دوستش و تهدید کردن وی به مرگ در فیس‌بوک به سه ماه زندان محکوم شد. همچنین او به مدت ۵ سال اجازه ندارد در هیچ وب‌سایتی پیغام بگذارد.  در قوانین کیفری ایران فحاشی جرم شناخته شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است. به موجب ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی: «توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنان‌چه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا ۵۰ هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد بود.» همچنین در قانون مجازات اسلامی هجو و اهانت جرم محسوب شده و مستوجب مجازات است. به موجب ماده ۷۰۰ قانون مذکور: «هرکس به نظم یا نثر به صورت کتبی یا شفاهی کسی را هجو کند و یا هجویه را منتشر کند به حبس از یک تا شش ماه محکوم می‌شود.» همچنین براساس ماده ۶۰۸ قانون یاد شده، اهانت به افراد جرم محسوب شده و شخص مرتکب به مجازات شلاق و یا جزای نقدی محکوم خواهد شد.


ناسزا بدتر از کتک
ناسزا و دشنام در شنونده هم آثار زیان‌باری به جا می‌گذارد که مهم‌ترین آن تحقیر شخصیت شنونده است. در این شرایط احتمال رفتار متعادل از او سلب می‌شود و ممکن است رفتاری غیرمتعادل و ناخوشایند از خود نشان دهد. اگر این ماجرا مداوم و تکرارشونده باشد، شنونده دشنام به تدریج درون‌گرا، منفعل و منزوی می‌شود و موقعیت اجتماعی او به شدت به خطر می‌افتد. اضطراب، دردهای جسمی، مشکلات گوارشی، افسردگی، سردرد مداوم، اختلال خواب، کاهش اعتماد به نفس و بیماری‌های جسمی بدون پایه و اساس پزشکی، وابستگی شدید به دیگران و احساس گناه هم از عواقب تحمل ناسزا است. سخنان زشت و ناروا و توهین در هر فرم و صورتی‌که باشد آسیب‌زننده است. شاید باور نکنید اما بررسی‌ها نشان می‌دهد سورفتار عاطفی و روحی به مراتب از کتک زدن و سورفتار فیزیکی بدتر است. ضمن اینکه عوارض و علایم سورفتار جسمی مشخص و قابل اثبات است: کبودی، زخم، تورم و... اما وقتی به فردی ناسزا گفته می‌شود و به شدت مورد توهین قرار می‌گیرد، هیچ راهی برای اثبات و یا تعریف آن وجود ندارد. دفاع از خود در برابر ناسزا و توهین بسیار سخت است مگر اینکه با همان رفتار زشت و صحبت‌های توهین‌آمیز پاسخ داده شود که کار هرکسی نیست و عواقب خودش را دارد.


شهرهای مهاجرپذیر، فحاشی‌ بیشتر
در استان‌هایی مثل مشهد، قم، کرج، تهران، این پدیده شایع‌تر است چراکه این مناطق پر رفت و آمد و مهاجرپذیر است بنابراین این پدیده در این مناطق شایع‌تر است. در برخی خیابان‌های تهران که مهاجرپذیرترند معضل بدزبانی بسیار رواج دارد. همچنین در آذربایجان، ناسزاگویی احتمال قتل دارد. اگر شما به ناموس کسی توهین کنید بسیار برآشفته می‌شوند. در خوزستان دختری را که پشت سرش حرف بزنند او را می‌کشند و در برخی مناطق اگر به اعتقادات آن‌ها توهین کنید شکم شما را پاره می‌کنند. فحش دادن فقط مخصوص جامعه ما نیست و همه جوامع این را دارند. به عنوان مثال جامعه انگلیس و آمریکا بسیار بدتر از ما هستند و ناسزاگویی در آنان بسیار بیشتر از ما است. انگلیس بدزبان‌ترین کشور بین کشورهای اروپایی است. آن‌ها بسیار لاتی صحبت می‌کنند. فحش دادن در بین مردم آمریکایی نیز خیلی شایع است. که علت این‌ امر را مهاجرپذیر بودن آن‌ها عنوان می‌کند.


هرچه فحش رکیک‌تر، صمیمیت بیشتر!
امان‌الله قرائی مقدم، جامعه‌شناس اجتماعی ناسزا‌گویی را یک مسئله فرهنگی که از درازمدت کشور ما با آن دست و پنجه نرم می‌کرده است عنوان می‌کند و می‌گوید:‌ البته جوانان امروز ما نسبت به قبل مودب‌تر شده‌اند چراکه سطح سواد آنان بالاتر رفته و دارای شخصیت اجتماعی بیشتری نسبت به قبل شده‌اند. وی با بیان این جمله که «مورچه که پر می‌شود می‌زند فیل را» اظهار می‌دارد: وقتی مردم در جامعه نتوانستند زبان بگشایند به سمت کلمات رکیک می‌روند. وقتی جامعه بسته می‌شود و نمی‌توان راحت سخن گفت مردم به سمت شوخی، جوک و رکاکی و... رو می‌آورند. چراکه کنترل خود را از دست می‌دهند. کنترل را از دست داده‌اند. وی می‌افزاید: متاسفانه با جامعه بسته افراد فکر می‌کنند که برای راحتی و صمیمت باید به همدیگر فحش بدهند و از الفاظی زننده استفاده کنند که این فرهنگ و رفتار در بلندمدت باعث وارد شدن آسیب به آن رابطه می‌شود.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha