سلامت نیوز: صدها معترض دو روز پیش در پایتخت لهستان به خیابانها آمدند. اعتراض آنها نه سیاسی بود، نه صنفی. معترضان تنها یک خواسته داشتند؛ حفظ محیطزیست به هر قیمتی. آنها به تصمیم قطع درختان قدیمیترین جنگل سرزمینشان توسط دولت اعتراض داشتند. هرچند سازمان جنگلداری لهستان برای این اقدام خود پاسخ قانعکننده داشت اما معترضان راضی نشدند و کوتاه نیامدند.ازایندست نمونههای تخریب محیطزیست در کشور ما زیاد است. از قطع درختان، سوزاندن جنگل و تبدیلش به زغال و ویلا بگیر تا خشک شدن تالابها، اما مردم در برابر آن خنثی هستند.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه نوآوران در ادامه نوشت: اگر هزاران خبر تأسفانگیز محیطزیستی در ایران اتفاق بیافتد واکنش مردم به آن تنها یکشکل دارد؛ بیتفاوتی. حتی اگر این اتفاق خیلی از ما دور نباشد و بغل گوشمان باشد بازهم برایمان فرقی ندارد و ککمان هم نمیگزد!
حفظ محیطزیست به هر قیمتی
«اعتراض صدها نفری در پایتخت لهستان برای قطع درختان جنگلی» از مهمترین اخبار محیطزیستی بود که این هفته در رسانههای خارجی منتشر شد. اما این اولین خبر و اعتراضی ازاین شکل نبود. هر از چند گاهی از آنسوی آبها اخباری ازایندست به گوش میرسد. نمونه آن اعتراض ماه گذشته مردم فرانسه به وضعیت آبوهوا بود. اعتراضی که مخالفت دولت هم نتوانست حریف مردم شود.
وقتی راهپیمایی مردم فرانسه نسبت به تغییرات آبوهوا به علت برگزاری کنفرانسی در همین زمینه لغو شد آنها بیکار ننشستند و کارشان را در مناطق دیگر ادامه دادند. اما وقتی دوباره منع شدند کفشهایشان را در خیابان کنار هم چیدند تا اعتراض به وضعیت آبوهوا در کنار اعتراض به لغو راهپیمایی را یکجا نشان دهند.
همه دغدغههای مجازی من!
وقتی این نمونههای خارجی را کنار واکنشهای داخلی میگذاریم میبینیم دغدغهای که آنسوی آبها مثل آبونان اولویت زندگی مردم شده اینجا مسالهای خنثی ست و این را نشان میدهد که مردم ما برعکس آنچه در شبکههای مجازی مدعی هستند اصلا محیطزیست را دوست ندارند و یا تنها در شبکههای مجازی دوستش دارند. علاقهای که در حد حرف باقی میماند و وامصیب مجازی لقب میگیرد.
همین ماه پیش بود که درختان خیابان ولیعصر تهران و درختان مجموعه سعدآباد سربریده شدند. اتفاقی که بااینکه در رسانهها منتشر شد و حتی در موضوع سعدآباد با واکنش مقامات قضایی مواجه شد از سوی مردم واکنشی نداشت. همین نوع واکنش درباره خشک شدن تالابها، سربریدن جنگلها، کشتار حیوانات و هزاران خبر تخریب محیطزیست میافتد.
مردم محیطزیست را نمیشناسند
محمد درویش مدیرکل آموزش و مشارکت سازمان محیطزیست از ضعف فرهنگی در این زمینه میگوید و معتقد است این ضعف باعث شده نسلی تربیت شود که محیطزیست مسالهاش نیست و به «نوآوران» میگوید: «موضوع محیطزیست در آموزشوپرورش مورد غفلت قرارگرفته است. همین باعث شده که مساله مردم محیطزیست نباشد.
ببینید در همین مساله آلودگی هوا وقتی به مردم میگوییم تنها یک روز از خودرو شخصی استفاده نکنید بخش عمدهای اهمیت نمیدهند و دنبال بهانهاند. این یعنی اینکه مردم از اثرات تخریبی محیطزیست بیخبرند.»
مردم بیدغدغه، مسئولان خنثی
چندی پیش 96 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی را بهمنظور کاهش هزینههای تولید محصولات کشاورزی با عنوان «طرح حذف آببهای محصولات استراتژیک کشاورزی» کلید زدند.
طرحی که نمایندگان مجلس آن را عامل کاهش هزینههای تولید برای تولیدکنندگان کشاورزی و توسعه این بخش دانستند ولی کارشناسان محیطزیست فاجعهای برای محیطزیست.
درویش یکی از آفتهای نبود دغدغه در میان مردم را ارائه و تصویب چنین طرحهایی میداند:« این طرح در صورت تصویب فاجعهای برای ایران است:«وقتی مردم دغدغه محیطزیست نداشته باشند اولویت دولت و مجلس هم محیطزیست نمیشود وقتی ما همین حالا هم با افت منابع آب و فرورفتن زمین به دلیل کاهش منابع زیرزمینی آب مواجه هستیم ارائه چنین طرحی چه معنایی میدهد؟ وقتی یک نماینده برای کسب رای از حوزه انتخابیهاش از محیطزیست مایه بگذارد نشان میدهد که در پشت میز و نیمکتها دانش محیطزیستی را یاد نگرفته و برایش اهمیتی ندارد.»
750 سال کاهش عمر ایرانیان نتیجه بیتوجهی به محیطزیست
خبر تخریب محیطزیست در رسانههای ما منتشر میشود اما مردم پیگیرش نیستند و واکنشی نسبت به آن ندارند اخباری که نتیجه پیگیری قضایی و حقوقیاش هر چه که باشد پرده از یک مساله مهم اجتماعی برمیدارد بیتفاوتی مردم به اینگونه اتفاقات در اطراف خود. درویش معتقد است تا زمانی که حفظ محیطزیست دغدغه مردم نشود، دامن خود مردم را خواهد گرفت: «سالانه 10 هزار میلیارد تومان خرج داروهای ضد سرطان میشود. سرطان باعث شده 750 هزار سال از عمر ایرانیان کم شود. اگر مردم میدانستند بیتوجهیشان به محیطی که در آن زندگی میکنند چه بر سرشان میآورد بیشتر به آن اهمیت میدادند.»چندی پیش نیز مدیرکل منابع طبیعی استان تهران از وضعیت نامطلوب فضای سبز تهران گفت و اینکه سرانه فضای سبز تهران 6 متر با استاندارد فاصله دارد.
این فضای سبز در بیرون شهر هم چندان راضیکننده نیست فضایی که اکنون 42 مترمربع است باید به 50 مترمربع برسد تا بشود گفت فضای سبز تهران استاندارد است. آنچه از تهران گفته شد ذکر تنها یک نمونه از وضعیت نامطلوب محیطزیست کشور است وضعیتی که باید بیشازپیش برایش اهمیت قائل
شد.
باید بدانیم محیطزیست مثل آبونان و لباس است و باید دوستش داشت و به آن بها داد. این مساله مهمی است که هم مردم و هم مسئولان باید
یاد بگیرند.
صدها معترض دو روز پیش در پایتخت لهستان به خیابانها آمدند. اعتراض آنها نه سیاسی بود، نه صنفی. معترضان تنها یک خواسته داشتند؛ حفظ محیطزیست به هر قیمتی. آنها به تصمیم قطع درختان قدیمیترین جنگل سرزمینشان توسط دولت اعتراض داشتند. هرچند سازمان جنگلداری لهستان برای این اقدام خود پاسخ قانعکننده داشت اما معترضان راضی نشدند و کوتاه نیامدند.ازایندست نمونههای تخریب محیطزیست در کشور ما زیاد است. از قطع درختان، سوزاندن جنگل و تبدیلش به زغال و ویلا بگیر تا خشک شدن تالابها، اما مردم در برابر آن خنثی هستند.
نظر شما