دوشنبه ۴ دی ۱۳۸۵ - ۰۰:۰۰
کد خبر: 174

زنان نیمی از جامعه را تشكیل می‌دهند» ... «زنان نیمی از نیروی اقتصادی جامعه هستند» ... « زنان نبض حیات خانوداه بشمار می‌روند» ... « زنان نقش اول در خانواده‌اند» ... «پیشرفت جامعه در گرو سلامت خانواده‌ها و سلامت خانواده‌ها وابسته به سلامت زنان است» و ... نه ! اشتباه نكنید!

بررسی سلامت زنان در ایران

 قرار نیست یك مطلب فمینیستی بخوانید. اینها شعارهایی است كه حتی اگر همه را نه، اما لااقل یكی، دوتایشان را چند باری شنیده‌اید.

درك این مسئله كه این شعارها تا چه حد درست و صادقند، كار سختی نیست. كافی است چشمانتان را ببندید و جامعه‌ای را تصور كنید كه نیمی از جمعیت آن ناتوان و بیمار و آسیب پذیر است. كودكان، ضعف را از مادرانشان به ارث برده‌اند. معلولیت در خانواده‌ها چیز كمیابی نیست و لااقل نیمی از نیروی اقتصادی جامعه یا كاملا از گردونه فعالیت خارج شده‌اند، یا در حد و اندازه‌های خود نیستند. تصور وحشتناكی است.

 اما همین تصور وحشتناك - كه ممكن است فكر كنید شكل اقرار آمیزی دارد -  می‌تواند بخشی از آینده جامعه خود ما باشد؛ البته اگر زودتر دست بكار نشویم!

امروزه تحقیقات در كشورهای متعدد از جمله ایران نشان می‌دهد كه جامعه زنان به دلایل مختلف در مقایسه با مردان از مشكلات و مسائل بیشتری رنج می‌برند. بطوریكه در دسترسی به آموزش، اشتغال و خدمات بهداشتی – درمانی و بهرمندی از حقوق حقه خود از وضعیت یكسانی برخوردار نیستند و هر جا این تفاوت بیشتر باشد، وضعیت كودكان آنان وخیم‌تر و به طبع خانواده‌هایشان محروم‌تر به نظر می‌آیند.

مسئله زنان ابعاد بزرگ و پیچیده‌ای دارد. سلامت هر كشور را باید با توجه به وضعیت جسمی و روحی آنان و جایگاه اجتماعی‌شان تعریف كرد. متأسفانه آثار سوءتغذیه، كم‌خونی و فقر آهن در بین دختران جوان ایرانی در چند سال اخیر بسیار شایع است.

محققان ایرانی به این نتیجه رسیده‌اند كه سلامت زنان در ایران از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و كمبودهای بدنی، آسیب‌های فیزیولوژیكی، عارضه‌های پس از بارداری و زایمان از عواملی هستند كه سلامت آنان را به مخاطره می‌اندازد. آمارهای منتشر شده از سوی مركز امور مشاركت زنان نشان می‌دهد كه حدود 30 درصد از زنان بین 15 تا 49 ساله دچار كم‌خونی هستند و این رقم در بعضی استان‌ها به بیش از این مقدار هم می‌رسد.

علاوه بر این كمبود ید در زنان ایرانی دو برابر مردان اعلام شده است. به اینها كمبود آهن، روی و ویتامین‌ها را هم اضافه كنید تا متوجه شوید كه دلایل محققان برای این ادعا چیست؟

مشكل دوم «فقر حركتی» زنان است. فقر حركتی از جمله مسائلی است كه در جامعه ایرانی، در تمام مراحل رشدی دختران، از كودكی گرفته تا بلوغ و میانسالی دیده می‌شود. آپارتمان‌نشینی، از همان ابتدای كودكی فضای حركتی بچه‌ها را محدود می‌كند. محدودیت امكانات ورزشی در مدارس و دانشگاه‌ها این روند را ادامه می‌دهد و مشاغل كم تحرك و پشت‌میزی آن را به حداكثر تأثیر می‌رساند.

 طبق آمار اعلام شده، سرانه فضای ورزشی دختران در مدارس 17 سانتی‌متر است. این رقم را بگذارید 250 سانتی‌متر فضای استاندارد حركتی یك دختر. حالا با این حساب، عجیب نیست اگر بشنوید كه قابلیت جسمانی زنان 18 تا 26 ساله ایرانی، برابر با قابلیت جسمانی زنان 50  ساله فرانسوی برآورد شده است!

دكتر پروانه عارضی، كارشناس امور تربیت بدنی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد زاهدان در ارتباط با فقر حركتی زنان و مشكلات ناشی از آن در زنان می‌گوید : «فقر حركتی در زنان كه در اثر بالا رفتن سن، چاقی، یائسگی و كم‌تحركی ایجاد می‌شود، روی عملكرد كلیه، قلب و دستگاه گوارش اثر می‌گذارد و نیز مشكلاتی از قبیل پوكی استخوان به بار می‌آورد.

افرادی كه فقر حركتی دارند، دچار چاقی می‌شوند و همین چاقی، صرف‌نظر از مشكلات جسمانی كه برای آنها بوجود می‌آورد، روی اعتماد به نفس آنها هم اثر می‌گذارد و سلامت روان این افراد را به خطر می‌اندازد. در حقیقت فقر حركتی با بر هم زدن تعادل بیومكانیكی بدن و كاهش بازدهی مفید دستگاه اهرمی بدن، سلامت زنان را تهدید می‌كند.

او اثر فقر حركتی بر دختران و زنان جوان را حادتر می‌داند و اینطور عنوان می‌كند كه « فقر حركتی در دختران و زنان جوان باعث بروز اختلالات قلبی – عروقی و كاهش حجم تنفسی می‌شود.

اختلالاتی در عملكرد اندامهای داخلی ایجاد می‌كند و ناراحتی‌های كلیوی، كاهش آمادگی‌های حركتی و روانی در یادگیری و انجام مهارت‌ها (از امور ساده گرفته تا مهارت‌های پیچیده ورزشی و شغلی) و بازدهی نامطلوب در انجام وظایف اجتماعی و امور روزانه را در پی دارد و نیز موجب دردهای عضلانی و مفصلی در آنان می‌شود.»

در بررسی روند تحولات زنان، دوره بارداری یكی از حساس‌ترین دوره‌های زندگی آنها محسوب می‌شود كه بخاطر نقش مستقیم سلامت مادر در سلامت نوزاد، اهمیت این مرحله دوچندان شده و پشت سر گذاشتن بی‌خطر این مرحله و مراقبت‌های جسمی و روحی دوران بارداری، در مركز توجه قرار می‌گیرد .

فقر غذایی و آسیب پذیری جسمی مادر موجب تولد نوزادان كم وزنی می‌شود كه اغلب عمر كوتاهی دارند. در صورتی كه مراقبت‌های لازم از مادران در دوران بارداری، زایمان و پس از آن، مرگ نوزادان را از 30 تا 40 درصد كاهش می‌دهد. در جهان سالانه پانصد هزار زن به علت عوارض بارداری و زایمان جان خود را از دست می‌دهند. به عبارتی در هر دقیقه یك مادر می‌میرد كه 99 درصد این رقم به كشورهای در حال توسعه اختصاص دارد!

به اینها تعداد 50 میلیون زن را كه در حین بارداری و زایمان یا پس از آن دچار آسیب می‌شوند هم اضافه كنیدتا چشم انداز روشنی از وضعیت مادران جهان در ذهنتان ترسیم شود.

مطمئناً شما هم متوجه وخامت اوضاع شده‌اید، اما خبر خوب در مقابل این همه آمار ناامید كننده، بهبود وضعیت سلامت مادران طی سالهای اخیر در ایران است. آمارهای منتشر شده از سوی دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی نشان می‌دهد كه میانگین مرگ و میر زنان در سنین باروری در كشورهای در حال توسعه، 200 در هر صدهزار موالید زنده است و این رقم در كشورهای توسعه یافته، تا یك دهم این مقدار كاهش پیدا می‌كند، یعنی 20 در هر صدهزار موالید زنده!

اما طی اقدامات مثبتی كه در این زمینه در ایران صورت گرفته، مرگ و میر زنان در سنین بارداری به مقداری كمتر از حد مورد انتظار رسیده است. این رقم در سال 1375 برابر با 37/4 در صد هزار موالید زنده برآورد شده بود كه براساس تعهدی كه ایران برای رسیدن به اهداف هزاره (Develoment goals Millannium) كرده تا سال 2015 میلادی باید به 20 درصد هزار موالید زنده برسد.

 یعنی رقمی برابر با مقدار كنونی این شاخص در كشورهای پیشرفته عده‌ای از محققان، تغذیه نادرست را اولین عامل موثر در بیماریهای زنان می دانند.

غذاهای پرچرب،عموماً سرخ كرده و پركالری، شاید همان چیزی باشد كه نقش اول را در اسیب‌های جسمانی زنان بازی می‌كند.

دكتر سید ضیاءالدین حسینی مظهری، رئیس انیستیتو تغذیه و صنایع غذایی ایران در این باره می‌گوید :  «غذاهای آماده فست فودها و انتخاب جایگزین فرنگی برای غذاهای سنتی ایرانی از جمله عواملی هستند كه سلامت جسمانی زنان را تهدید می‌كند.علاوه براین، در كنار مسأله تغذیه باید اثر كمبود تحرك و بهرمندی كم از آفتاب را هم در نظر گرفت كه به مشكلات زنان دامن می‌زند.» زندگی ماشینی ... كمبود وقت ... سرعت ... مدرنیته ... اینها فقط چند اصطلاح با مایه‌های مفهومی مشابه نیستند. اینها را كلماتی ببینید، نشسته در یك طرف معادله‌ای كه نتیجه‌اش برهم خوردن تعادل جسمی – روانی افراد است.

افرادی در جامعه‌ای نیمه سنتی – نیمه مدرن كه پشت میزنشینی‌های ممتد، Fast foodهای خوش آب و رنگ و مضر و خوش اندامی را یكجا می‌خواهند. دكتر حسینی ادامه می‌دهد : «در اغلب خانم‌ها آثار سوءتغذیه قبل از بلوغ تظاهر پیدا می‌كند، چون خودسرانه اقدام به رژیم گرفتن می‌كنند و در نتیجه جهش‌های رشدی آنها دچار اشكال می‌شود و از این نظر واماندگی پیدا می‌كنند.» او معتقد است : «فرهنگ سازی از سنین پائین، قبل از بلوغ، قبل از بارداری و قبل از زایمان و شیردهی می‌تواند گام مؤثری در بهبود وضعیت سلامت زنان باشد.»

چیزی كه اخیراً مورد توجه مسئولان آموزشی قرار گرفته است.
براساس گزارش مركز مشاركت امور زنان از وضعیت زنان ایرانی كه به چهل و نهمین نشست كمسیون وضعیت زنان سازمان ملل ارائه داد، عدم آموزش كافی برای ایجاد بسترهای مناسب فرهنگی در خانواده برای ایجاد انگیزه جهت مشاركت زنان در فعالیتهای اقتصادی و جهانی سازی و تحریم اقتصادی از موانع تحقق هدف ریشه كنی فقر در زنان ایرانی است . مركز مشاركت امور زنان در فصل اول گزارش خود كه در باره فقر و زنان است، اجرای سیاستهای اقتصادی كلان و استراتزیك اعلام كرد .

فراهم كردن اعتبارات پولی و مالی برای زنان جهت مبارزه با فقر هدف دوم استراتژیك در این گزارش اعلام شده است. اساس این گزارش، توسعه روشهای مناسب و ارائه تحقیقات برای برابری فقر بین زنان و مردان سومین هدف استراتژیك اعلام شده كه فقدان مراكز تحقیقی و فرهنگی زنان برای تحقیق راجع به تشخیص روشهای برابری فقر در زنان و مردان مانع تحقق این هدف استراتژیك است.

بهداشت روانی هر فرد، اگر نگوئیم بیشتر از سلامت جسمانی او اهمیت دارد، لااقل به همان اندازه مهم و قابل توجه است. روانشناسان بهداشت روانی را اینطور تعریف كرده‌اند : «قابلیت برقراری ارتباط هماهنگ و موزون با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی و عادلانه و مناسب». فرد برخوردار از بهداشت روانی، توانایی احترام به خود را دارد، می‌تواند توانایی‌هایش را در حد واقعی و همان طور كه هست قلمداد ‌كند، دوستی و احترام دیگران را جلب كند، نیازهای زندگی شخصی‌اش را تأمین كند و از اعتماد به نفس خوب و روحیه‌ایی شاد برخوردار باشد.

«زندگی زنان، مراحل مختلفی وجود دارد كه می‌تواند بهداشت روانی آنان را به مخاطره بیندازد. از جمله این مراحل بلوغ، بارداری، یائسگی، تغییرات دوره سالمندی و فوت همسر یا طلاق است.»

 در ایران مشكل بزرگی كه بر سر راه بهبود وضعیت بهداشت روانی زنان وجود دارد، نبودن آمارهای دقیق و رسمی از این شاخص‌ها است كه برنامه‌ریزی را مشكل می‌كند. اما در عین حال آمار غیر رسمی اینطور نشان می‌دهند كه افسردگی و خودكشی در زنان و دختران رقمی بالاتر از مردان دارد كه می‌تواند ریشه در محدودیت‌های فرهنگی جامعه برای دختران و حاكمیت فرهنگ مردسالاری و پدرسالاری در جامعه و خانواده داشته باشد كه عزت نفس آنان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و میزان رضایتمندی آنها از زندگی را كم می‌كند.

مركز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه‌ای صدا و سیما در بررسی‌های اخیر خود میانگین سلامت روانشناختی در مردان شهر تهران را 87/68 درصد و در زنان 87/36 درصد برآورد كرده است. علاوه بر این طبق آمار حدود 22/5 درصد از مردان تهرانی در حد خیلی زیاد احساس آرامش می‌كنند و این شاخص در زنان رقم 12 درصد را به خود اختصاص داده است! این وضعیت «اكثریت» است، اما «اقلیت»هایی هم هستند كه شرایط بحرانی‌تری را تجربه می‌كنند، مثل زنان سرپرست خانواده.

مشكلات مالی یك بخش از فشارهای روانی وارد به این زنان است، دیدگاه خاص جامعه به این زنان، دست تنها بودن، احساس كمبود اعتماد به نفس و باز همان قصه تكراری جامعه مردسالار و فرصت‌های آموزشی، شغلی بیشتر برای مردان، برجسته‌ترین عواملی هستند كه به مشكلات این طیف «اقلیت» دامن می‌زنند و گاه آنها را در زمره اشخاص نیازمند درمان‌های روحی – روانی قرار می‌دهند و به یادمان می‌آورند كه زنان ایرانی نه تنها از لحاظ جسمانی، كه به لحاظ روحی هم در وضعیت مطلوبی نیستند!

نویسنده :   نرجس قدیری كارشناس مسئول سلامت خانواده و جمعیت 

               سوسن فدایی كارشناس مسئول تنظیم خانواده

منابع :
1. زنان. htm
2. Iran Newspaper.htm

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha