پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۶

افزایش تعداد زنان شاغل نگرانی‌ها درباره سلامتی و امنیت آنها را افزایش می‌دهد. امروزه آمارها حاكی از آن است كه حدود 60 درصد زنان بالای 16 سال به كارهای مختلف اشتغال دارند و زنان تقریبا 44 درصد نیروی كار و 33 درصد آسیب‌دیدگان در كار را تشكیل می‌دهند. در این میان توجه به ایمنی، امنیت شغلی و ‌سلامت زنان در محیط‌های كاری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

سلامت نیوز-* ثریا عزیزپناه: افزایش تعداد زنان شاغل نگرانی‌ها درباره سلامتی و امنیت آنها را افزایش می‌دهد. امروزه آمارها حاكی از آن است كه حدود 60 درصد زنان بالای 16 سال به كارهای مختلف اشتغال دارند و زنان تقریبا 44 درصد نیروی كار و 33 درصد آسیب‌دیدگان در كار را تشكیل می‌دهند. در این میان توجه به ایمنی، امنیت شغلی و ‌سلامت زنان در محیط‌های كاری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

به گزارش سلامت نیوز ، روزنامه آرمان در ادامه نوشت: وضعیت اشتغال زنان در ایران تامل‌برانگیز و تاسف‌آور است. با توجه به شرایط موجود فقط 12 درصد زنان تحصیلكرده جامعه توانسته‌اند به شغل مناسب و مطابق با قابلیت‌های خود دست یابند. نخستین معضل زنان در جامعه ما دستیابی به شغل مناسب و متناسب با جایگاهشان در بازار كار است. اگر این امر در گروه‌های تحصیلی متعدد مورد بررسی قرار گیرد باید به این امر تاكید داشت كه وضعیت زنان تحصیلكرده در جامعه ما چندان مطلوب نیست. اغلب كم و كاستی‌ها در اشتغال زنان در قالب عدم دسترسی به شغل مناسب و وجود تبعیض‌هاست.

نگاه‌های جنسیتی در جامعه حاكم است

انواع رفتارهای تبعیض‌آمیز در محیط‌های شغلی را می‌توان در قالب عدم دستیابی به دستمزد مناسب، عدم تناسب در ساعات كاری و كسب جایگاه مساوی در شرایط مساوی برشمرد. گرچه زن و مرد هر دو از شرایط مساوی در جامعه برخوردار هستند، اما به دلیل فضای موجود و بینش جنسیتی نسبت به زنان، آنها به شغلی متناسب با تخصص خود دست نمی‌یابند. در اغلب مشاغل، زنان از دستیابی به جایگاه‌های متناسب با تحصیلات و قابلیت‌های خود بازمی‌مانند. قبل از كسب جایگاه مساوی در فعالیت‌های زنان و مردان در جامعه باید نگاه‌های سنگین نسبت به فعالیت زنان در جامعه تصحیح شود. برای مثال در جامعه ما كم نیستند زنان تحصیلكرده‌ای كه به درخواست همسر خود از كار منع شده‌اند؛ این امر یك اقدام فردی و جزئی در جامعه محسوب می‌شود، اما با ارزیابی كلان جامعه و عملكرد‌های مسئولان در این زمینه به طرق مختلف می‌توان به نگاه جنسیتی در انتخاب‌ها اذعان داشت. در این زمینه از نماینده‌های زن در مجلس انتظار می‌رود برای دستیابی زنان به شغل‌ها و جایگاه مطلوب اقدام اساسی انجام دهند، اما بازخورد فعالیت زنان در مجلس تاكنون بعضا در حد ترویج زنان به برگشت به خانه و خانه‌داری بوده است. بنابراین اگر نگاه مسئولان به جمعیت زنان در حوزه دسترسی به مشاغل این‌چنین باشد به همان نسبت برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌های كلان نیز به سمت ایجاد موانع بر سر راه زنان برای دستیابی به شغل منتهی می‌شود. این طرز تفكر نه تنها تسهیلگر و در پی توجه به ظرفیت‌های جامعه نیست، ‌بلكه بیشتر به دنبال بی‌توجهی به نیازها و قابلیت‌های زنان است. برای مثال حتی در برخی از مراتب تحصیلی نیز نگاه‌های جنسیتی حاكم است و در این مقوله حتی زنان اجازه تحصیل در برخی رشته‌ها را ندارند. بنابر این موانع در جامعه ایران برای اشتغال زنان در قالب دیدگاه‌های سختگیرانه و اشتباه آغاز شده و به ظرفیت‌های بالای جامعه نیز تسری پیدا كرده است.

زنان جوركش اقتصاد خانواده

مساله بیكاری در جامعه ایران یك مشكل اساسی است. این امر همه افراد را با مشكلات فراوانی روبه‌رو كرده است. زنان در بیكاری سهم قابل توجهی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص داده‌اند. این امر به عنوان یك واقعیت اجتماعی در ابعاد مختلف جامعه ظهور كرده است و در قوانین ایران و توصیه‌های رسمی مبنی بر افزایش پذیرش مردان به عنوان سرپرست و مدیر خانواده نیز بر آن تاكید شده است. این در حالی است كه امروزه واقعیت‌های اجتماعی در قالب نیازها و تنگناهای معیشتی بروز كرده و باعث شده مردان و زنان جامعه، قواعد دیگری برای بقا و گذران زندگی خود تنظیم كنند. این امر باعث شده حتی در خانواده‌های سنتی نیز زنان مسئولیت نان‌آوری را عهده‌دار باشند و زن و مرد هم‌دوش هم كار كنند. حال با این تفاسیر این سوال مطرح است كه چرا امروز در جامعه ما تعداد زنان سرپرست خانوار افزایش یافته است و كمك‌رسانی رسمی در كمیته امداد یا سازمان بهزیستی چند درصد از نیازهای مددجو را پاسخگو است؟ بنابراین زنان با شرایط مختلف از جمله زنان سرپرست خانوار، زنان بدسرپرست و... وارد بازار كار ایران می‌شوند. در این شرایط بازار كار به دلیل اینكه متناسب با نگاه جامعه و مسئولان جامعه نیست نمی‌تواند جایگاه مناسبی برای فعالیت زنان باشد. یكی از مواردی كه می‌توان به آن اشاره كرد پدیده دستفروشی زنان در معابر عمومی است. برای مثال هم‌اكنون در بین زنان دستفروش مترو افراد در سنین كودكی تا سالمندی یافت می‌شوند. اغلب این زنان به دلیل كمك به وضعیت معیشتی خانواده‌های خود در این شغل به فعالیت می‌پردازند. امروزه خیلی از واقعیت‌های اجتماعی زنان را به سمت فعالیت‌های مختلف سوق داده است. اما به دلیل اینكه در این عرصه‌‌ها راه چاره‌ای اندیشیده نمی‌شود هر روز بر تعداد دستفروشان و دیگر مشاغل كاذب در جامعه افزوده می‌شود. این در حالی است كه اگر در این زمینه كسب و كارهای كوچك شكل بگیرد به نسبت زنان می‌توانند موفق‌تر به فعالیت بپردازند. متاسفانه در جامعه ما به جای توجه به مسائل اقشار مختلف در جامعه بیشتر به رفتارهای مقابله‌ای مبادرت می‌شود.

نیمی از جمعیت جامعه را دریابید

با توجه به اینكه زنان نیمی از جمعیت هر جامعه‌ای را تشكیل داده‌اند باید مسئولان برای این اشتغال و نیازهای این افراد در جامعه به چاره‌اندیشی بپردازند. عدم استفاده از تخصص و كارایی زنان در جامعه نشان‌دهنده دیدگاه مبتنی بر دگماتیسم است و این نوع طرز تفكر هیچ‌گونه نفعی برای جامعه به دنبال ندارد. فعالیت زنان باید مطابق با نیاز جامعه و خانوارها برنامه‌ریزی و مورد استفاده قرار بگیرد. مهم‌ترین اقدام برای دستیابی شغل مناسب برای زنان راه‌اندازی كسب و كارهای كوچك و توجه به كارآفرینی است. این امر می‌تواند در جامعه ما با توجه به جوان بودن جمعیت، نیاز جامعه، كسب درآمد و رفع تنگناهای معیشتی خانواده‌ها بهترین اقدام تلقی شود. زنان در این قضیه می‌توانند مطابق شان خود به فعالیت بپردازند. در ضمن به دلیل نگاه‌های سنتی در كشور نباید زنان را از دستیابی به درآمد منع كرد، این در حالی است كه هنوز مردان در جامعه ما نگران كسب درآمد مستقل زنان هستند. آنها با این دیدگاه سنتی بر این باورند كه زنان مستقل كمتر حرف شنو هستند.

* پژوهشگر مسائل اجتماعی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha