شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۹
کد خبر: 177525

حفظ فضای سبز تنها در گرو همت شهروندان است، زیرا حتی در شرایطی كه شهرداری و فضای سبز درختی را بكارند باز هم این شهروندان هستند كه مسئولیت حفظ و نگهداری درخت را به عهده دارند. ما مردمی هستیم كه روی تنه درختانی كه در پارك‌ها قرار دارند یادگاری می‌نویسیم یا در شهرك‌هایی مانند شهرك امید تهران، همه شاهد بودیم كه چطور برخی خیلی راحت درختان چندین ساله را كندند تا به جای آن پاركینگ احداث كنند. انواع و اقسام حیله‌ها به كار بسته می‌شود تا یك درخت خشك شود.

سلامت نیوز-* اسماعیل كهرم: حفظ فضای سبز تنها در گرو همت شهروندان است، زیرا حتی در شرایطی كه شهرداری و فضای سبز درختی را بكارند باز هم این شهروندان هستند كه مسئولیت حفظ و نگهداری درخت را به عهده دارند. ما مردمی هستیم كه روی تنه درختانی كه در پارك‌ها قرار دارند یادگاری می‌نویسیم یا در شهرك‌هایی مانند شهرك امید تهران، همه شاهد بودیم كه چطور برخی خیلی راحت درختان چندین ساله را كندند تا به جای آن پاركینگ احداث كنند. انواع و اقسام حیله‌ها به كار بسته می‌شود تا یك درخت خشك شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، من اینجا این روش‌ها را به دلیل اینكه بدآموزی دارند با جزئیات عنوان نمی‌كنم، اما با انواع و اقسام روش‌ها، سموم هر درختی در عرض مدت زمانی كوتاه خشك می‌شود. کم‌توجهی‌ای كه دولت ما به فضای سبز دارد در كنار کم‌توجهی خود ما به درختكاری باعث شده است با معضلی جدی در زمینه درخت و فضای سبز مواجه شویم. فقر فرهنگی در بی‌حرمتی به موجودات زنده نمایان می‌شود. دین ما برای درخت ارزش و اهمیت ویژه‌ای قائل است تا جایی كه پیامبر ما مسلمانان، حضرت محمد (ص) فرموده‌اند: شكستن شاخه‌های درختان همانند شكستن بال فرشتگان است.

حفظ محیط زیست، جزئی از تمدن ما

احترام و توجه به درخت در ایران و در فرهنگ ما ایرانیان مانند احترام به سایر موجودات زنده و حیوانات جا نیفتاده است و به همین دلیل ناسا (همان سازمانی كه انسان را به ماه برد و برگرداند) چندی پیش در كنفرانسی در آلمان كه من هم در آن حضور داشتم درباره وضعیت جنگل‌های ایران اعلام كرد: سالانه ۵/۱ تا دو درصد از جنگل‌های ایران نابود می‌شود. تصور كنید با این میزان از آسیب، چقدر طول می‌كشد تا ایران كاملا با فقدان فضای سبز مواجه شود؟ دقیقا ۵۰ سال. این پیش‌بینی حقیقت دارد. با تداوم این شرایط، در سال‌های ۲۰۵۰ تا ۲۰۶۰ اثری از جنگل‌هایی كه امروز می‌شناسیم در ایران باقی نخواهد ماند. در این شرایط سازمان جنگل‌ها و سازمان محیط زیست در فقر كامل از نظر منابع مالی و تكنیك به سر می‌برند. در كنار این روند جنگل‌های ایران می‌سوزند و از بین می‌روند در حالی كه هر جنگلبان در ایران ۱۷ هزار هكتار زمین را تحت كنترل دارد و این درست مانند این است كه ۳۴ هزار زمین فوتبال را به كسی بدهند و به او بگویند از این زمین‌ها مراقبت كن! مگر چنین چیزی ممكن است؟ حدود ۸/۷ درصد اراضی كشور ما تحت كنترل سازمان حفاظت محیط زیست است. یعنی ۱۳ میلیون هكتار كه برای كنترل آن به ۱۱میلیون جنگلبان نیاز داریم. معلوم است كه ایران چنین بودجه‌ای ندارد. در سوئیس در برخی نقاط حتی شروع به آتش زدن و جرقه زدن هم مجازات زندان دارد، اما ما كم‌كاری می‌كنیم چون محیط‌بان و شكاربان و جنگلبان نداریم. چون بودجه نداریم، به این دلیل كه حفظ محیط زیست و جنگل و منابع طبیعی، اولویت دولت ما نبوده است.

درختانی كه دیگر نیستند

چندی پیش یكی از دوستانم از من مشورت می‌خواست برای اینكه سمی پیدا كند تا پای درختی بریزد كه جلوی مغازه‌اش بود. وقتی از او علت را پرسیدم و به اوگفتم حیف است چنار با این قدمت چندصدساله خشك شود، او در جواب من گفت: این درخت باعث می‌شود تابلوی مغازه من دیده نشود! این فرهنگ ما در نحوه مواجهه ما با گیاهان است. در حالی كه در تاریخ ما آمده: خشایار شاه، چهارمین پادشاه هخامنشی، از جایی عبور می‌كرد كه در آنجا درخت تناوری كاشته شده بود. او وقتی این درخت را دید فردی را گماشت فقط برای اینكه از این درخت مراقبت كند. در گذشته درختانی در این آب و خاك وجود داشتند كه یك لشکر زیر سایه آن استراحت می‌كردند. من خودم سال‌ها قبل درختی را دیدم كه از شدت بزرگی و عظمت، صدها گوسفند زیر سایه آن ایستادند و ساعات گرم روز تابستان را در سایه این درخت نشخوار می‌كردند.

چنارهایی كه نابود شدند

درختان در سایه بی‌علاقگی ما نابود می‌شوند همان‌طور كه چنار امام‌زاده صالح نابود شد. چناری كه در گذشته در سردر خانه هر ایرانی قرار داشت حكم پدر را برای او داشت. در حال حاضر از نظر میزان فضای سبز برای هر ایرانی در شهرهای بزرگ و از جمله تهران یكی از فقیرترین كشورها هستیم. هر شهروند ایرانی به زور ۱۷ متر فضای سبز دارد و در این شرایط دانشگاه آزاد اسلامی در ارتفاع بالای ۱۸۰۰ متر كه فقط اختصاص به جنگل دارد، دانشگاه می‌سازد. اگر اطراف شهرها و در ارتفاعات ۱۸۰۰ متر به بالا جنگل داشتیم ریزگرد نداشتیم. هر هكتار جنگل در سال ۵/۷ تن ریزگرد را مهار می‌كند. ریزگردها در حال حاضر به دلیل خشكی تالاب‌های داخلی و خارجی به معضلی اساسی برای كشور و سلامتی شهروندان تبدیل شده‌اند و در جنوب كشور به واسطه همجواری با كشورهایی مانند عراق كه منشأ این ریزگردها هستند این قضیه شدت گرفته است. این در حالی است كه اگر جنگل وجود داشته باشد و در ارتفاعات شهرها فضای سبز نابود نشود، ریزگردها كامل مهار می‌شوند. این قاعده درباره شهرهای جنوبی كشور هم صادق است.

سرانه هر تهرانی، یك درخت

درخت و توجه به آن هم در هویت ما و ایرانی‌بودنمان ریشه دارد و هم در دین ما بر حفظ درخت تاكید فراوان شده است اما باز هم كمتر كسی را می‌توانی پیدا كنی آن‌طور كه باید و شاید لزوم این امر را درك كرده و درخت را همچون انسانی زنده تكریم كند و تصور نكند چون درخت زبان ندارد می‌تواند هر بلایی بر سر آن بیاورد. می‌گویند سرانه هر تهرانی یك درخت است، تصور كنید اگر هر تهرانی فقط و فقط یك درخت و نهال را به خانه آورده و بكارد تهران و به دنبال آن سایر شهرها چه گلستانی خواهد شد. درخت رطوبت و طراوت به محیط می‌دهد و آلودگی هوا را از بین می‌برد. درخت سراپا فایده بوده و همه جوره مفید است. درختان آب را از ابر گرفته و از طریق خاك، به اعماق زمین می‌برند. به قول مولوی، شاعر مطرح كشورمان: این درختانند همچون خاكیان، دستها بر كرده‌اند از خاكدان، با زبان سبز و با دست دراز، از ضمیر خاك می‌گویند راز. به فرزندانمان احترام به درخت را بیاموزیم و از خدا تشكر كنیم. در كنار میلیون‌ها خودرو موتورسیكلتی كه هوا را آلوده می‌كنند یك كارخانه طبیعی به نام درخت داریم كه سموم نفسگیر را می‌گیرد و آن را تبدیل به اكسیژن می‌كند. این كارخانه طبیعی را تعطیل نكنیم.

* مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha