سلامت نیوز: آسیب نخاعی از عوامل مهم اختلالات حسی، حرکتی، دستگاه ادراری یا ترکیبی از این موارد است. تصادفات خودرو شایعترین علت آسیبهای طناب نخاعی هستند؛ گرچه عفونت یا بیماریهای دیگر نیز ممکن است باعث همین نوع آسیبها شوند. ضربههای واردشده بر ستون مهرهای ممکن است باعث آسیب نخاع، ریشه اعصاب نخاعی یا هر دو شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، در مورد اعمال حرکتی ممکن است ضعف اندام یا فلج یک اندام وجود داشته باشد و در مورد اعمال حسی ممکن است فقدان حس، کاهش حس، افزایش حساسیت یا احساسهای غیرطبیعی نظیر احساس سوزش یا کرختی بروز کند. برای اینکه نخاع آسیب شدید ببیند، لازم نیست که حتما قطع شود. شاید در آینده امکان ترمیم نخاع فراهم بیاید، اما حداقل درحال حاضر نخاع پس از قطعشدن دیگر قابل ترمیم نخواهد بود. بعد از ایجاد آسیب نخاعی تمامی اعصابی که بالای محل آسیب قرار دارند، به کار خود به همان شکل قبل از آسیب ادامه میدهند، اما در زیر سطح آسیب نخاعی اعصاب نمیتوانند پیامها را بین مغز و قسمتهای بدن ردوبدل کنند، علت این مسأله قطعشدن ارتباط بین دو قسمت نخاع است.
دو نکته مهم و تاسفبار، اینها هستند که اغلب عوامل ایجاد آسیبهای نخاعی، قابل پیشگیری یا کاهش هستند، اولا، اغلب این عوامل، به دلیل تصادفات جادهای اتفاق میافتد، ثانیا، اتفاقی است که علاوهبر گرفتن جان انسانها، میتواند هزینههای درمانی، اجتماعی و اقتصادی زیادی را بر دوش دولتها و خانوادهها قراردهد. هر فردی که دچار آسیب نخاعی میشود، علاوهبر مشکلات و دردهای جسمی و رنجهای روحیای که خود و خانواده او متحمل میشوند، یک فرد از مناسبات اقتصادی جامعه کممیشود و هزینههای درمانی یا مراقبت را بر دوش سایرین میگذارد. مشکلات و تبعات روحی و روانی این افراد و خانوادههای آنان نیز میتواند در آینده هزینههای انسانی و اقتصادی مضاعفی را به جامعه وارد کند.
حقایق کلیدی
هر ساله در سراسر جهان، بین ٢٥٠هزار تا ٥٠٠هزار نفر دچار آسیبهای نخاعی میشوند.
اکثر آسیبهای نخاعی به دلایل قابل پیشگیری، مثل تصادفات جادهای، سقوط از ارتفاع و خشونت صورت میگیرد.
افراد دارای آسیبهای نخاعی، بین ٢ تا ٥ برابر افراد دیگر، احتمال مرگ پیش از موعد دارند. این میزان در کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط، بیشتر است.
آسیبهای نخاعی با میزان ثبتنام در مدارس (سطح سواد و تحصیلات) و مشارکتهای اقتصادی (سطح درآمد) ارتباط دارد و این آسیبها میتوانند هزینههای زیادی را بر جامعه تحمیل کنند. اصطلاح آسیبهای نخاعی، اشاره به آسیبهایی دارد که گاهی حاصل از ضربههای فیزیکی (مثل تصادفات رانندگی) و گاهی نیز نتیجه بیماری و انحطاط سلولها (مثل سرطان) است. هیچ تخمین قابلاعتماد و دقیقی از شیوع جهانی آسیبهای نخاعی وجود ندارد، اما تخمین سالانه جهانی در وقوع این آسیبها، بین ٤٠ تا ٨٠ مورد از هر یکمیلیون نفر است. بیش از ٩٠درصد این موارد، به دلیل آسیبهای فیزیکی، مثل تصادفات رانندگی است، گرچه میزان وقوع غیرفیزیکی این آسیبها نیز درحال افزایش است.
علایم آسیبهای نخاعی، با توجه به شدت آسیب و موقعیت آسیب روی نخاع، متفاوت است. این علایم ممکن است شامل ازدستدادن نسبی یا کامل احساس یا قدرت کنترل بازوها، پاها یا تمام بدن باشد. شدیدترین نوع آسیبهای نخاعی میتواند بر روی سیستم روده یا مثانه، تنفس، تپش قلب و فشارخون تأثیر بگذارد. اکثر افرادی که دارای آسیبهای نخاعی هستند، دردهای مزمنی را تجربه میکنند.
مردان در سن جوانی (٢٠ تا ٢٩سال) و بالای ٧٠سال و زنان در سن بلوغ (١٥ تا ١٩سال) و بالای ٦٠سال در خطر بیشتری قرار دارند. مطالعات نشان میدهند که نسبت احتمال خطر مردان به زنان بالغ، حداقل به میزان ٢ به یک است؛ گاهی نیز بیشتر.
مرگومیر
میزان مرگومیر در نخستین سال بعد از آسیب، بالاترین میزان خود است و نسبت به افراد عادی، بالاتر باقی میماند. افراد دارای آسیبهای نخاعی بین ٢ تا ٥ برابر سایر افراد، احتمال مرگ پیش از موعد برایشان وجود دارد.
خطر مرگ، با میزان آسیب و شدت آن افزایش مییابد و بهشدت، تحتتأثیر عکسالعمل بهموقع و کیفیت مراقبتهای پزشکی است. روشهای انتقال افراد به بیمارستان و زمان پذیرش بیمار بعد از آسیب، فاکتورهای کلیدی هستند. تبعات ثانویه پیشگیری (مثل عفونتهای ناشی از زخمهای درماننشده) گرچه دیگر در میان علل اصلی مرگ افراد دچار آسیبهای نخاعی در کشورهای پردرآمد نیستند، اما این عوامل، همچنان جزو فاکتورهای اصلی مرگومیر افراد دچار آسیبهای نخاعی در کشورهای فقیر بهشمار میآیند.
تبعات اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی
آسیبهای نخاعی با خطر تشدید تبعات ثانویهای که میتوانند تضعیفکننده یا حتی تهدیدکننده زندگی باشند، در ارتباط هستند؛ مثل تشکیل لختههای خونی در رگها، عفونتهای دستگاه ادراری، اسپاسم ماهیچهای، پوکی استخوان، زخمهای آسیبزننده به پوست و بافتهای بدن، دردهای موضعی و عوارض تنفسی.
مراقبتهای اورژانسی و حفظ مداوم سلامت، فاکتورهای کلیدی برای ممانعت و مدیریت این شرایط هستند. آسیبهای نخاعی گاهی ممکن است فرد را نیازمند پرستار و مراقب کند. اما امروزه خوشبختانه تکنولوژیهای کمکی وجود دارند که میتوانند به افراد نیازمند برای حرکت، ارتباط، مراقبتهای شخصی یا فعالیتهای خانگی یاری برسانند. بهطور تخمینی، ٢٠ تا ٣٠درصد افراد دارای آسیبهای نخاعی، علایم قابلتوجهی از افسردگی را نشان میدهند که به نوبه خود تأثیر منفی روی عملکرد و سلامت کلی آنها دارد. تصورات غلط، نگرشهای منفی و موانع فیزیکی برای تحرک افراد دچار آسیبهای نخاعی، معمولا منتج به عدم مشارکت اجتماعی این افراد میشود. کودکان دچار آسیبهای نخاعی، کمتر از همسنوسالهای خود احتمال رفتن به مدرسه، ثبتنام و پیشرفت را دارند. افراد بالغ دچار آسیبهای نخاعی نیز با چنین مسائلی در حوزه کار و فعالیتهای اقتصادی روبهرو هستند. نرخ جهانی بیکاری برای این افراد بیش از ٦٠درصد است. دادههای موجود به اندازهای نیستند که بتوان برآوردی جهانی از هزینه این افراد بهدست آورد، اما با توجه به این اطلاعات میتوان تصویری کلی ارایه داد:
- میزان و شدت آسیب، تأثیر زیادی روی هزینهها دارد. در آسیبهای شدیدتر نخاعی، (مثل تتراپلژی یا پاراپلژی) افراد آسیبدیده، هزینههای بیشتری را متحمل میشوند. بیماران دچار آسیب نخاعی به دو دسته تقسیم میشوند. پاراپلژیک به فردی گفته میشود که حس و حرکت تنه یا اندام تحتانی خود را از دست داده باشد. این نوع آسیب در اثر صدمه به نخاع در ناحیه سینه یا کمر ایجاد میشود. بسته به اینکه آسیب در کجا اتفاقبیفتد، کنترل بخشهای خاصی از بدن از دست میرود؛ تتراپلژی زمانی است که آسیب در ناحیه گردن اتفاق بیفتد و فرد کنترل حس و حرکت اندام فوقانی، تنه و اندام تحتانی را ازدستمیدهد.
- هزینههای مستقیم فرد آسیبدیده، در سال اول بعد از آسیب نخاعی به بیشترین مقدار خود میرسد و بعد از آن، تا حد چشمگیری به مرور زمان کاهش پیدا میکند.
- غالبا هزینههای غیرمستقیم، از هزینههای مستقیم تجاوزمیکند.
- در غالب موارد، اکثر هزینهها را خود افراد دارای آسیبهای نخاعی متحمل میشوند.
- هزینههای افراد دچار آسیبهای نخاعی بیشتر از هزینههایی افرادی است که بیماریهای مشابهی (به لحاظ فیزیکی) مثل زوال عقل، اماس و فلج مغزی دارند.
پیشگیری
اصلیترین عامل آسیبهای نخاعی، تصادفات جادهای، سقوط و خشونت (خصوصا خودکشی) است. بخش قابلتوجهی از آسیبهای نخاعی پس از سانحه به دلیل حمل نادرست این افراد، کار یا ورزش نامناسب است. مداخلات موثری برای پیشگیری از تعداد زیادی از عوامل اصلی ایجاد آسیبهای نخاعی وجود دارد، مثل بهبود وضع جادهها، خودروها، رفتار و عکسالعمل مردم در جادهها و هنگام رانندگی برای جلوگیری از تصادفات، آموزش مردم برای حمل صحیح افراد محتمل آسیبهای نخاعی، گارد و محافظ پنجرهها برای ممانعت از سقوط و مداخله پلیس برای مقابله با استفاده مضر از الکل و دسترسی به سلاح گرم و کاهش خشونت.
بهبود خدمات و غلبه بر موانع
بسیاری از تبعاتی که به دنبال آسیبهای نخاعی حادث میشوند، نتیجه مستقیم آسیبها نیستند، بلکه ناشی از مراقبتهای نامناسب پزشکی، خدمات توانبخشی ناکافی و موانع فیزیکی، اجتماعی و سیاسی محیط هستند. اجرای تعهدنامه سازمان ملل در باب حقوق افراد دارای معلولیت، نیازمند فعالیتهایی برای توجه به این موانع و شکافهاست. اقدامات ضروری برای بهبود زندگی، سلامت و مشارکت افراد دارای آسیبهای نخاعی شامل موارد ذیل است:
- مدیریت مناسب و بهموقع پیش از بیمارستان: تشخیص سریع اینکه فرد، دچار آسیب نخاعی شده است، ارزیابی سریع و آغاز مدیریت آسیب، شامل عدم تحرک ستون فقرات.
- مراقبتهای اورژانسی (شامل مداخله برای جراحی) مناسب و متناسب، براساس نوع و شدت آسیب، میزان ثبات یا بیثباتی شرایط مصدوم و با توجه به خواستههای خود بیمار و خانواده او.
- دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، آموزشهای لازم و فرآوردههای بهداشتی مورد نیاز جهت کاهش تبعات ثانویه و افزایش کیفیت زندگی.
- دسترسی به توانبخشی تخصصی و خدمات بهداشت روانی برای افزایش عملکرد، استقلال، سلامت کلی و اختلاط با جامعه. مدیریت عملکرد مثانه و روده، مهمترین اولویت است.
- دسترسی به دستگاههای کمکی مناسب که میتوانند افراد آسیبدیده را قادر به انجام فعالیتهای هر روزهای کنند که بدون آن دستگاهها، فرد قادر به انجام آن کارها نیست. ابزارهایی که محدودیتهای عملی فرد و وابستگی او را کاهش دهند. در کشورهای دارای درآمد پایین و متوسط، تنها ٥ تا ١٥درصد افراد، به ابزارهای کمکی مورد نیاز، دسترسی دارند.
- افزایش دانش و مهارتهای افراد، توسط ارایهدهندگان مراقبتهای پزشکی و خدمات توانبخشی.
اقدامات ضروری برای حفظ حق آموزش و مشارکت اقتصادی شامل قوانین، سیاستها و برنامههایی که موارد ذیل را ترویج میکنند:
- خانه، مدرسه، محل کار، بیمارستان و حملونقل در دسترس و نزدیک؛
- آموزش فراگیر؛
- از بین بردن تبعیض در اشتغال و محیطهای آموزشی؛
- توانبخشی حرفهای جهت بهینهسازی فرصت شغلی؛
- تامین مالی خرد و دیگر اشکال مزایای خودکفایی برای حمایت از اشکال جایگزین خودکفایی اقتصادی؛
- دسترسی به حمایتهای مالی که فرد را از کار کردن بازندارد؛
- ایجاد درک صحیح و نگرش مثبت از افراد دچار آسیبهای نخاعی برای افرادی که با این بیماران زندگی میکنند.
سازمان جهانی بهداشت (WHO)، در طیفهای مختلفی، اعم از پیشگیریهای اولیه عوامل آسیبهای نخاعی، بهبود شرایط مراقبتهای پزشکی، تقویت خدمات سلامت و توانبخشی و حمایت از افراد دارای آسیبهای نخاعی فعالیت میکند. سازمان جهانی بهداشت:
- بهصورت چند بخشی با همکاری سازمانهای بینالمللی از بخشهای مختلف کار میکند (بخشهایی مثل بهداشت، سلامت، پلیس، حملونقل، آموزش و...) تا باعث بهبود کاهش آسیبهای نخاعی ناشی از تصادفات رانندگی در جادهها، سقوط، خشونت و موارد دیگر بشود؛
- راهنمایی و حمایت از کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت برای افزایش آگاهی از مسائل مربوط به معلولیت و ترویج قراردادن معلولیت در لیست سیاستهای سلامتی و برنامههای ملی؛
- تسهیل جمعآوری دادهها و انتشار اطلاعات و دادههای مرتبط با معلولیت؛
- توسعه ابزارهای هنجاری، ازجمله دستورالعملهای خوبی که منجر به تقویت پیشگیریهای اولیه میشود، (پیشگیری از مواردی مثل تصادفات رانندگی، سقوط و خشونت) و حمایت از توسعه ابزارهایی که موجب افزایش مراقبتهای بهداشتی و توانبخشی میشوند.
- ایجاد ظرفیت در میان تصمیمسازان و سیاستگذاران و ارایهدهندگان خدمات؛
- ترویج توانبخشیهای جامعهمحور، در مقیاس بزرگ؛
- ترویج استراتژیهایی برای اطمینان از اینکه افراد دارای معلولیت، اطلاعات کافی در مورد شرایط سلامتیشان دارند و اطمینان از اینکه کارکنان مراقبتهای بهداشتی از حقوق و شأن افراد دارای معلولیت حفاظت میکنند و آن را بهخوبی پاسمیدارند.
نظر شما