نام مشاغل سخت که به میان می‌آید محال است شغل پرستاری از قلم بیفتد؛ آن هم سختی از جنس شب‌بیداری‌های مداوم و شیفت‌های کاری سخت و فشرده و.... نام مشاغل کم‌درآمد -به نسبت سختی کار- هم که به میان آید باز هم محال است کسی این شغل را فراموش کند. با این وجود اما صاحبان این حرفه که حدودا 160 هزار نفر می‌شوند به صبر و بردباری شهره‌اند.

چرا قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری اجرا نمی‌شود؟

سلامت نیوز: نام مشاغل سخت که به میان می‌آید محال است شغل پرستاری از قلم بیفتد؛ آن هم سختی از جنس شب‌بیداری‌های مداوم و شیفت‌های کاری سخت و فشرده و.... نام مشاغل کم‌درآمد -به نسبت سختی کار- هم که به میان آید باز هم محال است کسی این شغل را فراموش کند. با این وجود اما صاحبان این حرفه که حدودا 160 هزار نفر می‌شوند به صبر و بردباری شهره‌اند.

به گزارش سلامت نیوز،روزنامه آفتاب یزد در ادامه می نویسد: قرعه دومین گزارش از سلسله گزارش‌های «اندرباره مشکلات مشاغل»به نام پرستاران خورده تا این بار مشکلات این حرفه را از زبان صاحبانش جویا شویم؛ مشکلاتی که به رغم تلاش برای رفعشان تاکنون همچنان پابرجا هستند؛ از جمله قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری که با وجود قانونش اما اجرا نمی‌شود و موجب شده روز به روز فاصله میان حقوق پرستاران و پزشکان بیشتر و بیشتر شود این در حالی است که به اعتقاد پرستاران بیشتر بار بیماران بر گردن آنان است.


پرستاران از بی‌عدالتی رنج می‌برند
پرستار باتجربه یک بیمارستان دولتی اولین کیس ما برای گفتگو است. وی درباره مشکلات پرستاران اینچنین می‌گوید: امروز 80 هزار پرستار کمبود داریم.این در حالی است که هزاران پرستار جویای کار داریم در حال حاضر به ازای هر هزار نفر 1.8 نفر پرستار وجود دارد در حالی که طبق استاندارد‌های جهانی در آمریکا به ازای هر هزار نفر، 9 پرستار و در اروپا 7 نفر خدمت رسانی می‌کنند.از سوی دیگر بارها و بارها طی نامه نگاری‌ها و جلسات متعدد، اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاران از وزارت بهداشت مطالبه شده ولی متاسفانه تاکنون به نتیجه نرسیده ایم در نتیجه مرتب نمک روی زخم جامعه پرستاری می‌پاشند. آقای پرستار در ادامه می‌افزاید: در بیمارستان‌ها تمام اقدامات درمانی بعد و قبل از عمل به عهده پرستاران است، اما در زمان پرداخت حقوق و کارانه سهم بیشتر نصیب پزشکان می‌شود و این عدالت نیست. بنابراین پرستاران از بی‌عدالتی رنج می‌برند. سیاست‌ها همواره پرستارستیز است . خیلی از پرستاران ما تا 250 ساعت در شیفت‌های شب و روز و شرایط سخت خدمات رسانی کنند، در صورتی که استاندارد ساعات کاری پرستاران باید 37 ساعت در هفته باشد.


بی‌انصافی در نظام پرداخت دستمزد
خانم پرستار جوانی هم در پاسخ می‌گوید: اولین مشکل در حرفه ما کمبود نیروی پرستاری است که باعث شده اکثر پرستاران مجبور باشند اضافه کاری اجباری بایستند که این مسئله هم باعث نارضایتی پرستاران شده است. از سوی دیگر چون پرستاران به دلیل فشار کاری خسته هستند و استراحت کافی ندارند، کیفیت، دقت و بازدهی کاهش پیدا کرده و نارضایتی خود پرستاران و بیماران را به همراه داشته است. وی می‌افزاید: یکی از مهم‌ترین مشکلات ما پرستاران نگاه ارباب رعیتی برخی پزشکان به پرستاران است. مسئله مهم دیگر عدم اجرای قانون تعرفه گذاری پرستاران است که بی انگیزه شدن و تغییر شغل پرستاران را به دنبال داشته است. معمولا حقوق و مزایای پرستارها با رعایت انصاف پرداخت نمی‌شود و غیر از حقوق ماهانه معمولا سایر پرداختی‌ها با چند ماه تاخیر پرداخت به پرستاران داده می‌شود. تفاوت دریافتی بین پرستاران که در تمام مدت در بخش حاضر هستند با پزشکانی که شاید یک ربع هم در بخش حضور ندارند، واقعا فاحش و به دور از انصاف است!
این پرستار در ادامه درباره مشکلات پرستاران با بیماران می‌گوید: توقعات بیش از حد و خارج از وظیفه بیمار و مخصوصا همراهان بیمار از پرستار فشار روانی و استرس بسیاری را به ما پرستاران وارد می‌کند.بیماران و همراهانشان باید بدانند که هر پرستار معمولا در هرشیفت، مسئولیت ده‌ها بیمار را برعهده دارد.البته باید تاکید کنم دانش ناکافی برخی از همکاران هم گاهی باعث بروز مشکلات برای بیماران می‌شود که این مشکل هم تا حدی به آموزش در دانشگاه‌ها مربوط می‌شود و گاه به خود افراد. از سوی دیگر، نبود اتحاد بین پرستارها هم باعث می‌شود که نتوانند مشکلاتشان را حل کنند!وی در ادامه خاطرنشان می‌کند: همه می‌دانند که شغل پرستاری حرفه سختی است اما کمتر کسی از ما تقدیر و تشکر می‌کند.کاش حداقل برای روز پرستار از همه پرستارها با یک هدیه کوچک تشکر می‌شد ولی متاسفانه ... وی به مشکل دیگری اشاره می‌کند و می‌گوید: کاغذ بازی و نوشتن همه اقداماتی که برای بیماران انجام می‌شود، یکی از بزرگترین دغدغه‌هاست که دست پرستاران را برای رسیدگی بیشتر به بالین بیمار می‌بندد!


از نداشتن مرخصی تا هتک حرمت و کتک!
خانم پرستار دیگری هم می‌گوید: پرستاری به نظرمن پاکترین و مقدس ترین شغل است ولی متاسفانه در جامعه ما هیچ ارزش و احترامی‌برای این شغل قائل نمی‌شوند؛ درست برعکس تمام کشورهای دنیا. اینجا چه از سوی مردم و چه از سوی مسئولان خیلی مورد کم لطفی وبی مهری قرارگرفته‌ایم.وقتی یک وزیر بهداشت به پرستار می‌گوید آمپول زن چه توقعی می‌توان از مردم عادی داشت! پرستارهایی که تحصیلات لیسانس دارند با لیسانسه‌های دیگر رشته‌ها از زمین تا آسمان فرق دارند زیرا با انواع و اقسام بیماری‌ها سروکار دارند و باید شیفت بمانند. از سوی دیگر یک پرستار درطول 4سال با تمام بیماری‌ها، راه‌های درمان، داروها و عوارض و مراقبت پرستاری، راه تشخیص بیماری علت‌ها، آزمایش‌های تشخیصی و بسیاری مسائل دیگر را یاد می‌گیرند ولی یک پزشک دریک زمینه بعد از 11سال تخصص می‌گیرد و وقتی بیماری خارج از تخصصش باشد او را به متخصص دیگری ارجاع یا مشاوره می‌دهد ولی ما پرستارها باید در4 سال همه چیز را یاد بگیریم حتی بدون اغراق خیلی از رزیدنت‌ها در بخش‌های بیمارستانی وقتی در مسئله ای دچارتردید یا مشکل می‌شوند این پرستارها هستند که به آنها کمک می‌کنند حال عده‌ای پرستاران را آمپول‌زن می‌خوانند. این خانم پرستار ادامه می‌دهد: پرستار طی 24 ساعت حتی یک لحظه هم بیمار را تنها نمی‌گذارند و بر بالینش حضور دارند درصورتی که پزشک بعد از ویزیت یا حتی بعد ازعمل جراحی دیگر حضور مداومی‌بر بالین بیمار ندارد البته خب به این دلیل که باید بیماران دیگر را هم ویزیت کند یا دربیمارستان دیگری جان بیماران را نجات دهد اما این دلیل نمی‌شود تفاوت بسیاری بین پرستاران و پزشکان باشد. به نظرمن پزشک و پرستار در کنار هم و مکمل هم هستند درصورتی که در جامعه ما این نگاه متاسفانه از طرف پزشکان وجود ندارد.


وی با ابراز تاسف می‌گوید:حق و حقوق پرستاران درقبال تمام زحماتی که متحمل می‌شوند، در قبال تمام شب بیداری‌ها، در قبال بی عدالتی‌ها، در قبال بد و بیراه‌هایی که از بیمار و همراهانش می‌شنود و حتی گاهی هتک حرمت و کتک، درقبال سختی و فشار کاری و از آن طرف فشارهای خانوادگی به علت ساعات کاری و شیفت‌های شب و روزهای تعطیل و نبود مرخصی به دلیل کمبود نیرو (به خاطرکمبود پرسنل پرستاری واستخدام نکردن پرستاران به این بهانه که ردیف شغلی و بودجه ندارند و پرستاران مجبورند به جای 2 یا 3پرستار درشیفت‌های طولانی وسنگین انجام وظیفه کنند) این نیست که از مسئولان توهین بشنوند یا مورد بی‌توجهی قرار بگیرند . از سوی دیگر هر روز قوانینی وضع می‌‌شود و عرصه را برای ما پرستاران تنگ می‌کند پرستاران باید همواره صبور باشند و حتی اخم به ابرو نیاورند، پر انرژی و مهربان بر بالین بیماران حاضر شوند با این اوصاف آیا حق و حقوقی که در جامعه به پرستاران تعلق می‌گیرد عادلانه وکافی است؟
بسیاری از پرستاران مرد که نان آور خانواده و سرپرست یک خانواده یا حتی پدر و مادر و خواهر و برادر خود هستند را نیزعلاوه به دلیل مکفی نبودن حقوق مجبورند در چندین بیمارستان کار کنند تا مخارجشان را تامین کنند و روزها فرصت دیدن خانواده‌شان را ندارند درصورتی که قانون بهره وری برای آسایش پرستاران تصویب شده اما متاسفانه این قانون هرجا که به نفع مسئولان باشد علیه منافع پرستاران استفاده می‌شود مثلا از پرستاران تعهد گرفته می‌شود درصورتی این قانون برایشان اعمال می‌شود که فقط در یک مرکز مشغول به کار باشند آیا این عمل امکانپذیراست؟! چگونه یک مرد پرستار با یک شغل مخارج زندگی‌اش را تامین کند؟


پرستار یا غلام حلقه به گوش پزشکان!
سرپرستار یکی از بیمارستان‌های دولتی و بزرگ در تهران هم درباره مشکلات پرستاری می‌گوید: یکی از اصلی ترین مشکل کمبود نیروی پرستار است. البته مشکلات فراوان است اما متاسفانه آن مسئولی که کلید کار در دستش است و تصمیم گیرنده است مشکلات ما پرستاران را درک نمی‌کند، حتی مشکلات هم به گوشش نمی‌رسد ، اگر هم برسد آنقدر ضعیف است که به نظرش اهمیت ندارد.
وی می‌افزاید: بیش از 60 درصد پرسنل کادر درمانی در تمام بیمارستان‌های ما پرستاران هستند. این یعنی یک پتانسیل بالقوه ، اما متاسفانه هیچ توجهی از سوی مسئولان به این موضوع نمی‌شود.وقتی قاطبه یک گروه به درستی مدیریت شود عملکرد کل گروه بهبود می‌یابد و بازدهی افزایش می‌یابد. اما متاسفانه نگاه مسئولان اینگونه است که نمی‌خواهند هزینه بیشتری صرف کنند در حالی که نمی‌دانند هزینه بیشتر ،سود بیشتری عایدشان می‌کند.


این پرستار جوان تاکید می‌کند: تجربه نشان داده هر زمان از قدرت پرستاران کم شده یا مورد بی توجهی قرار گرفته ، بیمار آسیب دیده و بالعکس زیرا بیمار بیشترین وقت خود را در بیمارستان با پرستار می‌گذراند و سر و کار دارد.متاسفانه امروز پرستاران در جامعه ما تنها به غلام حلقه به گوش پزشکان تبدیل شده اند. منظور من از قدرت ، صرفا بعد مادی و حقوقی نیست بلکه باید به پرستاران برخی کارها تفویض شود از جمله اینکه مثلا من پرستار که دکترا یا کارشناسی ارشد داریم آنقدر تجربه و اطلاعات و دانش داریم که بتوانیم در یک محدوده ، دارو تجویز کنیم. آقای پرستار خاطرنشان می‌کند: امروز یک بهورز در روستاها قانونی 55 قلم دارو را نسخه می‌کند در حالی که من پرستار که اطلاعات بسیار بیشتری از بهورز دارم تنها باید فرمانبردار پزشک باشم.ما پرستاران عوارض داروها را به چشم دیده ایم و تا حدی علاوه بر علم ، تجربه تجویز دارو هم داریم.این یعنی قدرت بیشتر برای مراقبت بیشتر از بیمار با روند کنونی که پرستاران قدرتی دارند حتی اگر تعدادشان 2 برابر هم شود عملا روی کیفیت تاثیری ندارد.‌


این سرپرستار با ذکر مثالی می‌گوید: در سمیناری برای پرستاران یک دکتر داروساز در انتها کتاب آموزشی به همه پرستاران داد که به نام خودش بود. در انتهای کتاب در قسمت رفرنس دیدم بیشترین ارجاعی که این خانم دکتر داشت به مقالات و کتبی بود که پرستاران نوشته‌اند.در خارج از ایران پرستاران هم دارو تجویز می‌کنند هم تحقیقات بسیار و کاملا قدرت دارند، اما در ایران هیچ قدرت و زمینه‌ای برای تفویض اختیارات بیشتر ندارند درحالی که پتانسیل آن وجود دارد. به عبارت دیگر، پرستاران در ایران جایگاه واقعی یک پرستار را ندارند و ضرر آن در درجه اول متوجه بیماران می‌شود.


وی تاکید می‌کند: عده‌ای دادن قدرت به پرستاران را تهدید برای موقعیت خود قلمداد می‌کنند درحالی که باید بدانند هر کسی جایگاهی دارد و رسیدن به این جایگاه به مثابه تهدید برای دیگران قلمداد نمی‌شود.جایگاه اصلی پرستار باید اینگونه باشد که بعد از عمل شدن مریض، پزشک تا فردا یا چند ساعت دیگر که برای معاینه مجدد بازمی‌گردد، بیمار را به پرستار تحویل دهد بی‌آنکه نحوه مراقبت را به وی بیاموزد. در حالی که امروز پزشکان تصور می‌کنند پرستاران چیزی نمی‌دانند و هر بار باید به او توضیح دهند چه دارویی را چه ساعتی بخورد، کی آب بخورد یا نخورد و ...


این سرپرستار با اشاره به طرح تحول نظام سلامت نیز می‌گوید: اجرای این طرح بیمارستان‌ها را به شدت شلوغ کرد و این یعنی وظیفه پرستاران بیشتر شد درحالی که آنها اصلا در این طرح دیده نشده‌اند. حتی امکانات و نیرو هم افزایش نیافته است و همه این مسائل موجب شده از یک سو توقع بیماران افزایش یابد و چون رقم کمی‌می‌پردازند ارزش کار را متوجه نمی‌شوند. از سوی دیگر، مردم فشارها را بیشتر به پرستاران وارد کنند.البته پرستاران افزایش دستمزد داشته‌اند اما اگر وظایف برابر شده، دستمزدها 2 برابر بیشتر شود. در نتیجه هیچ پرستاری راضی نیست.


درآمد بیشتر آرایشگری در مقایسه با پرستاری!
یک سرپرستار در بیمارستان خصوصی درباره مشکلات شغلش می‌گوید: اولین چالش پرستار، کار در ساعات و شیفت‌های غیرمتعارف است. روزهای تعطیل، عید نوروز، شب‌ها. این چالش برای زنان پرستار شدت بیشتری دارد و تا حدودی زندگی شخصی‌شان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مسئله دیگر کمبود نیروی پرستار است که در تمام بیمارستان‌های ایران این مشکل وجود دارد. شاید مهم‌ترین علت این کمبود این باشد که پرستاران ما آن ارج و قربی که باید را ندارند،‌ حقوق و مزایایشان هم وقتی کم است طبیعی است اقبال کمتری به این شغل وجود داشته باشد و به دلیل این مشکلات، خروج نیروی پرستار از سیستم بسیار زیاد است. در عین اینکه ورودی نیرو هم چندان زیاد نیست.


وی در ادامه می‌افزاید: کمبود نیروی پرستار در ایران درحالی است که توسعه بیمارستان‌ها در کشور در حال افزایش است به ویژه بیمارستان‌های خصوصی. از سوی دیگر، در زمینه پرداخت حقوق هم واقعا پرستاران با مشکلات مالی مواجه‌اند. برای مثال من همکار پرستاری داشتم که در آرایشگاه هم کار می‌کرد و می‌گفت درآمدش در آرایشگاه چند برابر کار پرستاری است درحالی که هیچ استرسی هم ندارد.
خانم پرستار خاطرنشان می‌کند: این یک واقعیت تلخ و انکارناپذیر در کشور ماست که درآمد پرستاران تفاوت فاحش با درآمد پزشکان دارد و حتی قابل مقایسه هم نیست. این در حالی است که در کشورهای دیگر پرستاری جزو ده شغل پردرآمد قراردارد. سال‌هاست مسئولان روی تعرفه‌گذاری و تعدیل فاصله بین درآمد پزشکان و پرستاران کار می‌کنند اما هنوز به هیچ نتیجه‌ای نرسیده‌اند.


وی ابراز امیدواری می‌کند: این نکته را هم بگویم که مشکلات پرستاران در زمینه نحوه برخورد بیماران و همراهانشان در مقایسه با چند سال قبل بسیار بهتر شده است. هر چند هنوز هم مردم توقعات بیجایی از پرستاران دارند و برخوردهایشان گاهی توهین به ماست.البته نباید شرایط بیماران و استرس همراهانشان را نادیده بگیریم اما متاسفانه بیماران و همراهانشان همواره خود را اورژانسی‌ترین بیمار می‌دانند و توقع دارید پرستاران همه تمرکزشان روی آنها باشد. متاسفانه نحوه ارتباط بیماران با پرستاران در جامعه ما آموزش داده نمی‌شود هر چند تاکید می‌کنم در مقایسه با گذشته وضعیت بهتر شده است.
خانم پرستار درباره چالش دیگر شغلش می‌گوید: مسئله اعتباربخشی که مدتی است در بیمارستان‌ها پیاده می‌شود مشکلاتی را پیش آورده و نیاز است روی آن بیشتر کار شود. این استانداردسازی کپی‌برداری از کشورهای پیشرفته است اما بومی‌سازی نشده است. برای مثال درحالی این استاندارد در کانادا پیاده می‌شود که در آنجا به ازای هر بیمار یک پرستار وجود دارد و همان سیستم و استاندارد در ایران که به ازای چند ده بیمار یک پرستار وجود دارد، اجرا می‌شود.از سوی دیگر، طبق این استانداردسازی همه اقداماتی که برای بیمار می‌شود باید مستندسازی شود یعنی دائما پرستار باید یکسری فرم‌ها را پر کند که این مسئله پرستاران را از ارتباط بیشتر با بیمار و رسیدگی به او دور کرده و وقت پرستار صرف پر کردن فرم شده است. به عبارت بهتر، افت کیفیت و عملکرد. از این رو لازم است بازنگری‌ اساسی در این زمینه انجام شود.


نظام سلامت بیمارمحور نه سلامت‌محور
یک استاد دانشگاه و دکترای پرستاری درباره مشکلات این حرفه می‌گوید: یکی از مشکلات این شغل کمبود جذب نیروست نه کمبود نیرو که این مشکل هم از یک سو به دلیل کمبود اعتبار است و از سوی دیگر بحث تخصص پرستاران در همه جوامع پیشرفته سازمان‌هایی هستند که برکار دانشگاه‌های پرستاری نظارت می‌کنند. این سازمان‌ها نیازهای جامعه در زمینه پرستاری را به این دانشگاه‌ها گزارش می‌دهند برای مثال می‌گویند در زمینه کودکان یا داخلی. دانشگاه هم بر این اساس نیرو تربیت می‌کند. در نهایت هم خود آن سازمان نیروهای صلاحیت‌دار را استخدام می‌کند. در سیستم ما ورود افراد رله است یعنی هر کسی در هر دانشکده‌ای که فارغ‌التحصیل شده باشد به اسم طرح نیروی انسانی وارد بیمارستان‌ها می‌شود. درحالی که باید صلاحیت در استخدام لحاظ شود یا پرستاران براساس نیاز جامعه در حوزه‌های مختلف درمان آموزش ببینند.در نهایت ضرر به بیمار وارد می‌شود. امروز بسیاری از پرستاران باصلاحیت ما پشت درهای استخدام وزارت بهداشت مانده‌اند چون بودجه کم است.


وی درباره مشکلات آموزشی هم می‌گوید: متاسفانه پرستاری ما سلامت محور نیست بلکه بیماری محور است. بزرگترین بخش نیروی مراقبتی و بهداشتی پرستاران هستند. اما متاسفانه همه تلاششان روی بیماری و درمان است درحالی که نقش مهمی‌در بحث سلامت و پیشگیری از بیماری‌دارند.باید پرستاران ما دو قدم پا جلوتر بگذارند، وارد جامعه شوند و وارد بحث پیشگیری شوند به خصوص اینکه عوامل خطر در جامعه ما مشخص است. درحالی که با روند کنونی تا چند سال دیگر با توجه به سبک غلط زندگی در ایران آن قدر تعداد بیماران افزایش می‌یابد که استخدام میلیونی پرستاران هم جوابگو نخواهد بود مگر اینکه بحث پیشگیری از هم اکنون فعال شود.


این مدرس دانشگاه همچنین درباره مشکل دیگر پرستاران می‌گوید: طبق گفته سازمان بهداشت جهانی پرستار در قبال دغدغه‌ها و نیازهای بهداشتی جامعه مسئول است. امروز بزرگترین دغدغه بهداشتی در جامعه ما بیماری‌های مزمن است، اما چون یکی از مهم‌ترین مشکلات پرستاران نبود استقلال حرفه‌ای است در نتیجه این دغدغه در پرستاران دیده نمی‌شود.


حاکمیت تفکر پزشک سالار بر سیستم بهداشت و درمان
قائم مقام نظام پرستاری کشور نیز درباره مهمترین مشکلات پرستاران در کشور می‌گوید: همانطور که می‌دانید شغل پرستاری شغلی ماهیتا سخت و پرخطر است . به ویژه از جنبه فیزیکی چون پرستاران دائما با عوامل بیماری زا خطرناک در ارتباط هستند مثل سل ، ایدز و هپاتیت . علاوه بر این شیفت‌های غیرمتعارف دارند آن‌ها هم در یک محیط غمگین و پراسترس همه این عوامل شرایط کار را برای انسان‌ها دشوار
می‌کند تا جایی که شغل پرستاری به لحاظ شرایط سخت کاری منحصر بفرد است . از همین رو در همه دنیا برای افزایش جذابیت این حرفه با هدف جذب افراد ، امکانات و پوئن‌هایی را برای آن در نظر می‌گیرند.


محمد شریفی مقدم می‌افزاید: در کشور ما متاسفانه به این حرفه کاملا بی توجهی شده و می‌شود. یکی از دلایل این بی توجهی هم اشکال در مدیریت
سیستم بهداشت و درمان ماست که ربطی به این دولت و دولت قبل ندارد. در سال 76 طرحی تحت عنوان طرح نوین خودگردانی بیمارستان‌ها به دانشگاه‌ها ابلاغ و از همان زمان مشکلات پرستاران آغاز شد. تا قبل از اجرای این طرح با کم بودن منابع ، اما به صورت ناعادلانه بین همه توزیع می‌شد. مثلا در سیستم بهداشت و درمان ، در بحث پرداخت حقوق بین پزشکان و پرستاران اختلاف 5/1 الی 2 برابری وجود داشت. امروز هم در دنیا همین‌گونه است . مثلا در آمریکا اختلاف پرداخت پزشک متخصص پرستار 8 دهم است، در ترکیه 4/2 ، در عربستان 5/1 برابر و... است اما در کشور ما بعد از اجرای طرح گرفته شده اختلاف پرداخت پزشکان و پرستاران به چند ده برابر رسید.


شریفی مقدم با بیان اینکه همین اختلاف پرداخت موجب شکل گیری فرهنگی در سیستم بهداشتی شد ، اظهار کرد: به این ترتیب که با افزایش اختلاف ، پزشکان تصور کردند برتری خاصی بر پرستاران دارند و این تصور پیش آمد حقوق عده ای که بیشتر است حقشان است . البته این موضوع تنها مربوط به پزشکان و پرستاران نیست . مثلا یک استاد فیزیک هسته ای حقوق کمتری از اساتید علوم پزشکی دریافت می‌کند. به عبارت دیگر باید بگویم تنها بحث مالی در این قضیه مطرح نیست بلکه به دنبال اختلاف پرداخت در برخی احساس برتری جویی ایجاد می‌شود و این احساس نیز باعث می‌شود این عده، افراد با درآمد کمتر را دیگر در تصمیم گیری‌ها مشارکت ندهند و در نتیجه ای عده ای به موجب حقوق بیشتر ساختار مدیریت را در دست می‌گیرند؛ این مشکل ریشه ای و اساسی شغل پرستاران است.


شریفی مقدم مهمترین معضل و مشکل پرستاران را عدم اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری می‌داند و در این باره می‌گوید: از سال 76 به بعد پرستاران دائما پیگیر بودند که در بحث پرداخت اختلاف‌ها را کم کنند و معیار پرداخت مثل تمام دنیا بر اساس شاخص‌ها باشد نه سلیقه یا ساختار قدرت . در نتیجه طرحی را در مجلس پیگیری کردند تحت عنوان قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری . در تیرماه 86 این قانون به تصویب اکثریت مجلس رسید و امروز نزدیک 9 سال از تصویب این قانون می‌گذرد؛ قانونی که مهمترین خواسته پرستاران است و می‌تواند در بهبود عملکرد پرستاران اثر مثبت بگذارد، این در حالی است که این قانون اجرا نمی‌شود و یکی از موانع اصلی خدمات پرستاری نیز عدم اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری است.وی یکی از دلایل را هم تفکر پزشک سالار بر سیستم بهداشت و درمان می‌داند هر چند می‌گوید: قصد من توهین به جامعه پزشکان نیست چرا که برخی پزشکان هم مورد بی توجهی قرار گرفته اند مثل پزشکان عمومی‌یا متخصصان اطفال و...


قائم مقام سازمان نظام پرستاری درباره تاثیر اجرای طرح تحول نظام سلامت بر شرایط پرستاران نیز می‌گوید:پایه‌های طرح تحول سلامت به همان طرح نوین خودگردانی بیمارستان‌ها نهاده شده است. در حالی که طرح اولیه خود در بحث اختلاف پرداخت مشکلاتی داشت. مثلا در این طرح و پیش از اجرای طرح تحول نظام سلامت اگر پرستاری 300 هزار تومان دریافت می‌کرد پزشک صد برابر یعنی 30 میلیون تومان می‌گرفت. با اجرای طرح تحول ، خود به خود تعرفه‌ها 5/2 برابر شد یعنی 30 هزار تومان پرستار شد 700 هزار تومان و 30 میلیون پزشک شد 75 میلیون تومان و اختلاف دریافت‌ها فاحش تر شد.وی با بیان اینکه در این نظام جدید هم همان نگاه برتری جویی عده ای بر عده دیگر وجود دارد، خاطرنشان می‌کند: در طرح تحول نظام سلامت بیشترین بار و فشار کاری اول روی پرستاران و بعد سایر کادر بهداشت و درمان است.از سویی دیگر این طرح بی هیچ پشتوانه کار کارشناسی و حتی مشورت و نظرخواهی از پرستاران به صورت فورس ماژور استارت خورد. قرار بود در این طرح ماندگاری پزشک و کیفیت ویزیت با استفاده از متخصصان و اعضای هیئت علمی‌افزایش یابد اما امروز بعد از 3 سال از اجرای این طرح به جای متخصصان و اعضای هیئت علمی‌، رزیدنت‌ها بیماران را ویزیت می‌کنند.


شریفی مقدم ادامه می‌دهد:به بهانه افزایش خدمات پزشکی طرح تحول نظام سلامت اجرا شد اما امروز نه تنها این خدمات بالا نرفته که یکسری خدمات القایی به بیماران افزود و در عین حال زحمت و بار کاری پرستاران را بیشتر کرد. حتی خواستار اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری با توجه به افزایش بودجه و اعتبار وزارتخانه شدیم اما باز هم نپذیرفتند.


وی می‌افزاید: درحالی سال 94 به پاَیان رسید که علاوه بر مطالبات اصلی پرستاری مثل اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری ،اجرای کامل قانون ارتقای بهره وری به ویژه در بخش خصوصی بر زمین مانده است و از طرفی مشمولان قانونَ سخت و زیان آور نتوانستند از مزایایی که قانون گذار تصویب کرده برخوردار شوند. متاسفانه مطالبات جاری پرستاری در بخش دانشگاهی تا 8 ماه معوق شده است و وزارت بهداشت قادر به پرداخت این مطالبات نبوده است؛ مطالباتی که ناشی از اضافه کاری‌های اجباری و شب کاری‌های طاقت فرسا و شیفت‌های فشرده همکاران پرستاری بوده است؛ اما کادر پرستاری به خاطر بیمار همکاری کردند، فشار بی امان را تحمل کردند، چون وجدانشان اجازه نمی‌داد تا مردم و بیماران آسیب ببینند و تعهد اخلاقی داشتند تا بخش خالی نماند و حتی در ایام تعطیلات نوروزی هم شاهد تلاش شبانه روزی همکاران پرستاری در مراکز درمانی و به ویژه جان بر کفان اورژانس‌های پیش بیمارستان در کف جاده‌ها بوده‌ایم .

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha