یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۵

اگر از اعتراض، تحصن و تجمع معلمان برای پیگیری حقوق به حقه‌شان بگذریم، یا اگر اعتراض آن‌ها برای همسان‌سازی حقوق و حس تبعیض با کارکنان سایر سازمان و وزارتخانه‌ها را نادیده بگیریم، به معلمانی شجاع و فداکاری می‌رسیم که خارج از وظایف سازمانی و با وجود همه این مشکلات، برای نجات دانش‌آموزان‌شان جان دادند و نامشان را ماندگار کردند.

تبعیض و مشکلات معیشتی راه معلمان را سد نکرد

سلامت نیوز:اگر از اعتراض، تحصن و تجمع معلمان برای پیگیری حقوق به حقه‌شان بگذریم، یا اگر اعتراض آن‌ها برای همسان‌سازی حقوق و حس تبعیض با کارکنان سایر سازمان و وزارتخانه‌ها را نادیده بگیریم، به معلمانی شجاع و فداکاری می‌رسیم که خارج از وظایف سازمانی و با وجود همه این مشکلات، برای نجات دانش‌آموزان‌شان جان دادند و نامشان را ماندگار کردند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایلنا، ۱۲ اردیبهشت یعنی امروز مصادف است با روز بزرگداشت مقام معلم.... اگر از قصه پرغصه پرداخت نشدن مطالبات و حقوق زیر خط فقرشان بگذریم... از اعتراض، تحصن و تجمع این قشر برای پیگیری حقوق به حقه‌شان بگذریم، اگر از اعتراض آن‌ها برای همسان سازی حقوق و حس تبعیض با کارکنان سایر سازمان و وزارتخانه‌ها نادیده بگیریم.... اگر از زندانی شدن فعالان صنفی‌شان که صدای خاموش سایر همکاران خود را فریاد می‌زنند، عبور کنیم... به معلمانی شجاع و فداکاری می‌رسیم که خارج از وظایف سازمانی و با وجود همه مشکلات پیش روی خود، برای نجات دانش آموزان‌شان جان دادند و یا به داد دانش‌آموزان بی‌بضاعت رسیدند... معلمانی که بعضا با نارضایتی از پایین بودن میانگین حقوق و مزایا، اما به وظیفه انسانی خود در شرایط بحرانی عمل کردند و نامشان ماندگار شد.

فداکاری معلم خاشی را هنوز هیچ کس از یاد نبرده.... معلمی که هر روز کیلومتر‌ها دور‌تر از خانه و عزیزانش به روستایی لب مرز می‌رفت آن هم به صورت حق التدریس و برای ۴۵۰ هزار تومان؟! حقوقی که بنا به گفته خانواده‌اش ۷ ماه، پرداخت نشده بود. این معلم همراه با یکی دیگر از همکارانش به زیر آوار و خشت و گل‌های دیوار مدرسه رفت تا سه دانش‌آموزش به زندگی خود ادامه دهند و حمیدرضا کنگروهی به دلیل نبود امکانات درمانی قبل از رسیدن به درمانگاه در ماشین همکارش جانباخت و حالا خانواده او به تهران آمده‌اند و پیگیر کارهای پسرشان هستند و البته پیگیر وعده‌های داده شده که امیدواریم محقق شود.

 

علیرضا شفیعی اریسمانی یکی دیگر از هزاران معلم فداکاری است که اقدامات او بار‌ها منجر به نجات دانش‌آموزان از مرگ شد. او در شهرستان نطنزِ اصفهان مشغول به خدمت رسانی است و ۲۶ سال سابقه تدریس به عنوان مربی و معاون پرورشی در مدارس شهرستان نطنز دارد. از جمله اقدامات او می‌توان به نجات ده‌ها مصدوم در تصادف وسایل نقلیه، نجات دانش آموزان گمشده در کوه، نجات دانش آموزان بیهوش شده، نجات دانش آموزان دارای بیماری‌های قلبی اشاره کرد. این معلم به مدت ۱۰ سال به عنوان مربی پرورشی در مدرسه شبانه روزی فعالیت کرد و به علت علاقه به دانش آموزان مناطق محروم و یتیم به مدت ۱۰ سال بدون دریافت حتی یک ریال اضافه کار، حق الزحمه و یا حق و التدریس فعالیت کرد.

این معلم از برخی نگرانی‌هایش به خبرنگار ایلنا، می‌گوید: معتقدم فرهنگیان باید در جامعه به حق و جایگاه واقعی خودشان برسند و از نظر معیشتی به اندازه زحمتی که می‌کشند، از حقوق مناسب برخوردار باشند. اینکه یک معلم به محض بازنشستگی به فراموشی سپرده می‌شود، جای گله دارد،چرا که گرفتاری‌ها از این زمان شروع می‌شود. شفیعی با انتقاد از برخی بزرگ انگاری‌ها در صدا و سیما گفت: به محض اینکه کوچک‌ترین اتفاقی (به طور مثال برخورد یک معلم با دانش آموز) در آموزش و پرورش می‌افتد؛ صدا و سیما آن را بزرگ نمایی می‌کند و فرهنگیان را به چالش می‌اندازند؛ البته ما به هیچ وجه موافق تنبیه بدنی نیستیم، اما باید در این زمینه با حق و حقانیت برخورد شود نه با بزرگ نمایی. از سوی دیگر اگر قرار باشد به طور مثال پاداشی و یا حقوقی به معلمان اضافه شود، رسانه‌ها به خصوص صدا و سیما در بوق و کرنا می‌کنند، در حالی که در تمامی وزارتخانه‌ها مزایا و پاداش در زمان مقرر بدون هیچ سر و صدایی پرداخت می‌شود.



عسگر زاهد انزانی معلمی است از خطه شمال. در روستای ایران آباد و در مدرسه ابتدایی شهید شاهین تدریس می‌کند ۲۵ سال سابقه خدمت دارد. معلمی که از مرگ دو دانش آموز در رودخانه جلوگیری کرد و نامش ماندگار شد. این آقا معلم در خروجی روستا، متوجه شد که دانش‌آموزی که از روی تیر برق قصد عبور داشت، به داخل کانال آب سقوط کرد و او در این هنگام دانش‌آموز را از غرق شدن نجات داد. در همین حال کمی آن طرف‌تر متوجه افتادن یکی دیگر از دانش‌آموزان می‌شود و برای نجات دومین دانش‌آموز خود را به داخل آب می‌اندازد. این معلم مثل سایر همکارانش دغدغه حل مشکلات معیشیتی را دارد.فاطمه مولوی اما، معلم دلسوز و فداکار دیگری است که باعث نجات دانش آموزی شد که در کانال رودخانه در حال غرق شدن بود. ماجرا از این‌ قرار بود که دانش‌آموزان برای برگزاری اردوی سالانه خود به همراه معلمان و رئیس مدرسه به سراب گاماسیاب نهاوند، می‌روند که اتفاقاتی در این اردو برای «آتنا زرینی» یکی از دختران پایه چهارم ابتدایی رخ می‌دهد که در این حادثه او برای شستن دست‌هایش به کنار رودخانه می‌رود و به ناگهان به داخل رودخانه سقوط می‌کند، در این لحظه خانم مولی خود به درون رودخانه پرتاب می‌کند و پس از نجات دانش‌آموز جریان آب معلم را با خود می‌برد و پس از طی مسافت حدود ۱۵۰۰ متر بدن بی‌جان وی توسط یکی از حاضران در سراب، به بیرون از آب منتقل می‌شود.

ثریا مطهرنیا، دیگر معلمی است که سال گذشته وزارت آموزش و پرورش از وی تقدیر کرد. او که در روستای همایون استان کردستان مدیر و معلم یک مدرسه چند پایه است، شناسایی و حمایت از ۹۰ دانش آموز و تامین هزینه درمان، شناسایی ۲۲۰ دانش‌آموز بی‌بضاعت و تامین کمک هزینه تحصیلی، پیگیری ۴۲ مورد جراحی فوق تخصصی برای دانش آموزان تنها گوشه‌ای از اقدامات خیرخواهانه او به شمار می‌رود. او اما حالا به خبرنگار ایلنا، می‌گوید که تعداد دانش‌آموزان بی‌بضاعت در این روستا افزایش یافته و از ۹۰ دانش آموزِ تحت پوشش به ۱۲۰ دانش اموز رسیده است. این دانش آموزان، بچه‌هایی هستند که یا سرطان دارند و یا از بیماری صعب‌العلاج و بیماری نادر رنج می‌برند. در حال حاضر دو دختری در اولویت کمک قرار دارند که یکی از آن‌ها نیازمند پیوند کلیه است و دیگری که کلاس دوم راهنمایی است، همزمان نیاز به پیوند کلیه و کبد دارد. تعداد دانش آموزانی که باید هزینه‌های تحصیلی آن‌ها را پوشش دهیم نیز افزایش یافته است. ما نباید بگذاریم این بچه‌ها بخاطر نبود پول از بین بروند.

مطهرنیا درباره وضعیت بد برخی خانواده در بیجار بیشتر توضیح می‌دهد: همچنین به برخی از خانواده‌ها جیره غذایی می‌دهیم؛ چرا که مردم بیجار از نبود اشتغال رنج می‌برد و خشکسالی، سفره‌های مردم را کوچک کرده است و در این شرایط بد، این بچه‌ها هستند که متضرر شده‌اند. اینجا شرایط به گونه‌ای است که یک خانواده تنها با یارانه زندگی می‌کند، اما در مقابل هزینه انسولین فرزندش ۲۵۰ هزار تومان است. این‌ها حاضر هستند؛ کارگری کنند، اما این کار هم وجود ندراد. این معلم از مهاجرت ساکنان روستاهای استان کردستان از جمله بیجار به دلیل شرایط بد معیشت به استان‌های بزرگ و تهران خبر می‌دهد و ادامه می‌دهد: روستا‌ها در اینجا در حال تخلیه شدن هستند و زمانی که تعداد دانش آموز پایین بیاید، معلم مجبور است؛ همزمان به چند پایه درس بدهد. متاسفانه این خانواده‌ها به تهران می‌آیند و به مشاغل کاذب روی می‌آورند.

این معلم تقویت مدارس شبانه روزی و حمایت از مدارس محروم، پرداخت معوقات باقی مانده فرهنگیان و بازنشستگان، توجه به هزینه ایاب و ذهاب معلمان روستایی و برقراری نظام بیمه تکمیلی متناسب باشان معلمان را از جمله خواسته‌های خود عنوان می‌کند و می‌گوید: نباید از توجه به نیاز‌ها و سختی‌هایی که معلمان متحمل می‌شود، چشم پوشی کرد. ایجاد شکاف و فاصله در دریافتی معلمان با سایر دستگاه‌ها همچنان در حال افزایش است و کاهش قدرت خرید و روی آوردن فرهنگیان به شغل دوم تعدادی از فرهنگیان، باعث ایجاد سرخوردگی و دلمردگی آن‌ها شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha