کمپ شفق تعطیل شد! چرا کمپی که با هزینه‌های چند میلیاردی تجهیز شد و مدتی برای اسکان و درمان زنان معتاد متجاهر فعالیت کرد به یکباره تعطیل شد؟ پاسخ خلاصه مسئولان این بود، چون دیگر زن معتاد متجاهر در تهران وجود ندارد و همه درمان شده‌اند.

اما و اگر‌های تعطیلی یک کمپ جنجالی ترک اعتیاد زنان

سلامت نیوز: کمپ شفق تعطیل شد! چرا کمپی که با هزینه‌های چند میلیاردی تجهیز شد و مدتی برای اسکان و درمان زنان معتاد متجاهر فعالیت کرد به یکباره تعطیل شد؟ پاسخ خلاصه مسئولان این بود، چون دیگر زن معتاد متجاهر در تهران وجود ندارد و همه درمان شده‌اند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران در ادامه گزارش خود می نویسد: پاسخ مفصل‌تر این بود: مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر عنوان کردند که با پایان رسیدن دوره درمان زنان معتاد و بازگرداندن شماری از آنها به کانون خانواده‌هایشان و انتقال عده‌ای به مرکز توانمند‌سازی بهاران، دیگر هیچ زن معتاد متجاهری در سطح تهران وجود ندارد و به همین دلیل کمپ شفق را برای ترک و درمان مردان معتاد تغییر کاربری داده‌اند. از مسئولان خواستیم پاسخگوی عملکرد خود باشند که آیا در اجرای طرح ماده ۱۶ و درمان اجباری معتادان متجاهر موفق بوده‌اند یا خیر؟ البته از این سؤال هم صرفنظر می کنیم که آیا واقعاً دیگر هیچ معتاد زن متجاهری در سطح و حاشیه شهر وجود دارد یا نه.

مراکز ماده ۱۶ اثر بخش یا بی‌نتیجه؟
متجاهر کیست و چرا درمان از نوع اجباری؟ سال ۸۹ پس از اصلاح قانون جمع‌آوری معتادان که چند سال قبل از آن تجربه شکست خورده‌ای در پرونده‌اش داشت، مراکز ماده ۱۵ و ۱۶ برای ترک و درمان آنها در نظر گرفته شد. مراکز ماده ۱۵ مختص کسانی شد که به صورت داوطلبانه برای درمان مراجعه می‌کنند و مراکز ماده ۱۶ به معتادانی اختصاص یافت که به صورت اجباری برای ترک و درمان به این مرکز آورده می‌شدند. با این حال خیلی از کارشناسانی که در حوزه درمان اعتیاد کار می‌کنند با رویکرد ماده ۱۶ موافق نیستند یا حداقل با این شکلی که اجرایی می‌شود موافق نیستند چرا که آنها اساس درمان اعتیاد را درمان خودخواسته و داوطلبانه می‌دانند.


ورود شهرداری اشتباه بود
دکتر سعید صفاتیان رئیس کارگروه کاهش تقاضای مواد مخدر و الکل در مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره اثر بخشی جمع‌آوری معتادان متجاهر و انتقال آنها به کمپ شفق می‌گوید: «حدود یک سال پیش بعد از آنکه قانون ساماندهی معتاد خیابانی و ماده ۱۶ پررنگ شد، شهرداری تهران به این موضوع ورود پیدا کرد و تعهد داد در یک بازه زمانی کوتاه چند مرکز طراحی و ایجاد کند تا معتادان بعد از آنکه از مرکز شفق یا مراکز نگهداری اجباری بیرون آمدند، بتوانند به این مراکز بروند و کارهای حمایتی و بازتوانی و اشتغال روی آنها صورت بگیرد. شاید بزرگ‌ترین اشتباه از اینجا شروع شد که ورود شهرداری تهران به این موضوع غیر کار‌شناسی بود و باید ستاد مبارزه با مواد مخدر جلوی ورود شهرداری را به این شیوه می‌گرفت. اگرچه تهران نمادی از کشور است اما به نظر من طراحی برنامه برای معتاد خیابانی نباید در خود استان تهران باشد و باید ریاست و مدیریت و برنامه‌ریزی در خود ستاد مبارزه با مواد مخدر صورت بگیرد.»


صفاتیان در ادامه می‌افزاید: «شهرداری طبق مواد قانونی وظیفه حمایت اجتماعی از افراد بی‌خانمان را بر عهده دارد اما متأسفانه در رابطه با انتقال معتادان بهبود یافته از کمپ شفق به مراکز بهاران هماهنگی خوبی بین دستگاه‌ها اتفاق نیفتاد و در حال حاضر برنامه دچار مشکل شده است یعنی از یک طرف شهرداری به بیماران و کسانی که متادون مصرف می‌کنند اجازه ورود به بهاران را نمی‌دهد و از طرف دیگر اتفاقی که افتاد این بود که فاصله بین ترخیص از شفق و انتقال آنها به مراکز بهاران کم بود. به عبارتی باید مدت زمان اقامت معتادان در شفق طولانی می‌بود یا بین مراکز بهاران و شفق یک مراکز میان راهی طراحی می‌شد تا معتاد با سیستم درمان متادون به آنجا مراجعه می‌کرد و بعد از متادون درمانی به بهاران منتقل می‌شد.
به اعتقاد من نیروی انتظامی در رابطه با جمع‌آوری معتادان خیابانی کار خودش را به نحو احسن انجام می‌دهد اما قسمت دوم ماجرا که مربوط به درمان و بازتوانی معتادان است دچار مشکل شده است، چنانچه اگر هم معتادان بهبود یافته در مراکز ماده ۱۶ وارد خانواده نیز شوند احتمال اینکه این سیکل دوباره بچرخد زیاد است.»
او معتقد است، چه خوب است مسئولان حوزه اعتیاد یک ارزیابی از معتادان ماده ۱۶ داشته باشند و ببینند که میزان ماندگاری معتادان بعد از گذراندن دوران ماده ۱۶ چقدر است؟ بیشتر مشکلات شفق مربوط به ضعف کار‌شناسی و ورود غیر کار‌شناسی شهرداری است. به نظر من طرح جمع‌آوری معتادان و انتقال آنها به مراکز ماده ۱۶ در کوتاه مدت موجب کاهش جرم و جنایت می‌شود ولی در بلند مدت تأثیری ندارد. از این‌رو اگر روی برنامه کاهش آسیب و مراکز گذری دست بگذاریم و از سازمان‌های مردم نهاد برای ساماندهی و درمان این معتادان کمک بگیریم نتایج آن در بلند مدت مشخص می‌شود.»


کمپ شفق هم یکی از مراکز ماده ۱۶ است که سال‌ها برای ترک و درمان معتادان مرد متجاهر استفاده می‌شد تا اینکه با توجه به افزایش شمار زنان معتاد بلامکان، طرح جمع‌آوری آنها در دستور کار پلیس قرار گرفت و ۴۰۰ زن معتاد برای طی پروسه درمانی به مرکز شفق منتقل شدند که پس از مدت ۴ ماه و نیم ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور عنوان کرد که با توجه به پایان دوره درمانی و از طرفی نبود معتاد زن در سطح تهران این کمپ تغییر کاربری داده و صرفاً مختص مردان است. کسی منکر اقامت ۴۰۰ معتاد زن خیابانی که به مرکز شفق آمده بودند، نیست ولی دلیل اینکه شماری از این زنان آن‌طور که گزارش‌های رسیده به برخی رسانه‌ها نشان می‌دهد دوباره به پاتوق‌ها و چرخه اعتیاد برگشته‌اند، سؤالی است که باید جواب آن را پیدا کرد؟


شفق تجربه موفقی است
محمد رضا آذرنیا دبیر شورای هماهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر استان تهران عنوان می‌کند: «شفق سال‌های سال به معتادان مرد خدمات ارائه می‌داد و یک دوره هم برای خدمات دهی برای زنان معتاد مورد استفاده قرار گرفت.  از میان ۴۰۰ زن معتادی که به شفق منتقل شدند ۸۰ تن که فاقد جا و محل زندگی بودند با درخواست خودشان به مرکز اقامتی ماده ۱۵ اعزام شدند. ۲۷ تن هم پس از پایان دوره درمان برای طی کردن درمان تکمیلی و توانمندسازی به بهاران منتقل شدند. بقیه زنانی که در این ۴ ماه و نیم بهبود یافته بودند تحویل خانواده‌هایشان شدند و با این حساب هیچ زن معتاد متجاهر‌‌ رها شده‌ای در سطح شهر نداریم. به نظرم شفق تجربه موفقی است چون به غیر از ۱۰۷ نفری که به مرکز بهاران و مراکز ماده ۱۵ منتقل شده‌اند و هنوز در مرحله درمان هستند بقیه در این پروسه ۴ و نیم ماهه درمانشان تکمیل و تحویل خانواده‌هایشان شده‌اند.»


او در پاسخ به این سؤال که چند درصد زنان بهبود یافته دوباره به پاتوق‌ها و چرخه اعتیاد برنگشته‌اند و پاکند، می‌گوید: «اطلاعاتی که از سیستم مددکاری بهزیستی در اختیار داریم که در این ۴ و نیم ماه با خانواده‌های زنان معتاد بهبود یافته در شفق در ارتباط بوده‌اند، نشان می‌دهد گزارشی مبنی به بازگشت این زنان به چرخه قبلی وجود ندارد. بیشترین تلاش ما این است، زنانی که درگیر اعتیاد هستند بعد از درمان اولیه تحویل خانواده‌هایشان شوند و در ادامه از مراکز کاهش آسیب خدمات بگیرند. ما سال گذشته برای ۳۶۰ نفر از افراد بهبود یافته اشتغال ایجاد کردیم و در این بخش ظرفیت خالی داریم یعنی هر کدام از معتادان بهبود یافته که خواهان اشتغال هستند می‌توانند به دفا‌تر بهزیستی استان مراجعه کنند و ما این افراد را برای اشتغالشان به صندوق کارآفرینی «امید» که از ما تسهیلات دریافت کرده‌اند، معرفی می‌کنیم.»


 برای پیگیری عدم بازگشت زنان بهبود یافته به پاتوق‌ها با بهزیستی استان تهران تماس گرفتیم و از آنها خواستیم تا صحت این موضوع را که همه آن 240 زن تحویل داده شده به خانواده دوباره به اعتیاد و پاتوق‌های قبلی بازنگشته‌اند را تأیید کنند. سعید نوروزی، معاون پیشگیری سازمان بهزیستی استان تهران در پاسخ به این سؤال که آیا مددکار‌های بهزیستی گزارشی مبنی بر بازگشت زنان بهبود یافته در شفق به پاتوق‌ها از سوی خانواده‌های‌شان دریافت کرده‌اند، گفت: تعداد زیادی از زنانی که در کمپ شفق نگهداری می‌شدند خانواده داشتند اما تعداد کمی از خانواده‌ها پذیرای این زنان بودند. با این حال برخی از زنان بعد از آنکه دوره بهبودی نسبی‌شان را پشت سر گذاشتند بنا به درخواست خانواده‌های‌شان و با حکم قضایی تحویل خانواده داده شدند. نوروزی با بیان اینکه سیستم مددکاری بهزیستی فعال نیست تا وضعیت این زنان را پیگیری کند، اظهار داشت: تعداد مددکاران بهزیستی کافی نیست. سازمان بهزیستی تنها 2 مددکار برای کمپ شفق معرفی کرده بود ولی 5 مددکار دیگر به این تعداد اضافی کردیم و در مجموع 7 مددکار برای رسیدگی به وضعیت زنان کمپ شفق تشکیل پرونده دادند اما مطمئن نیستم مددکارهای بهزیستی ارتباط با خانواده مدد جوها و خدمات پس از ترخیص را هم انجام بدهند.


اختلاف در نوع درمان
قرار بود زنانی که در کمپ شفق درمان می‌شوند برای توانمندسازی به مرکز بهاران که زیر نظر سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران است، منتقل شوند ولی مسئولان این مرکز از پذیرفتن زنان معتادی که تحت درمان با داروی متادون قرار گرفته بودند خودداری کردند. آنها عنوان می‌کنند که این مرکز برای توانمند‌سازی و حرفه آموزی برای کسانی است که از اعتیاد نجات یافته‌اند و به اصطلاح بدنشان سم زدایی شده است نه کسانی که همچنان با داروی متادون در حال درمان هستند. این ناهماهنگی بین ستاد مبارزه با مواد مخدر و شهرداری سرگردانی زنان‌‌ رها شده از اعتیاد را که تحت درمان متادون قرار دارند در پی داشته است. با تبلیغات فراوان صحبت از مرکزی شد که قراربود مشکل بزرگ زنان معتاد متجاهر تهران را حل کند و تنها پس از یک دوره و جمع‌آوری تنها ۴۰۰ نفر گفته ‌شد که دیگر معتاد زن متجاهری در تهران وجود ندارد. البته این خبر بسیار خوبی است ولی آیا پیش از آنکه شفق را مردانه کنند تعداد زنان معتاد متجاهر را ارزیابی و پیش‌بینی کرده بودند که بر مبنای آن برنامه‌ریزی کنند؟


علاوه بر همه این‌ها که گفته‌ شد، آنچه که به‌عنوان خدمات توان‌بخشی در مراکز بهاران تعریف شده‌ در فلسفه و تعریف و اجرا با کمپ شفق تناقض و تفاوت واضحی دارد. ظاهراً قرار بود مراجعان با مدل طبی و دارویی تحت درمان در کمپ شفق قرار گیرند و در پایان به مراکز بهاران ارجاع داده شوند، بدون اینکه به این موضوع مهم توجه شود که مراکز بهاران در تعریف، ساختار خود را برای ارائه خدمات بر پایه مدل‌های پرهیزمدار و غیردارویی بنا نهاده است. فارغ از اینکه کدام نگاه درست است و آیا رویکردهای دارویی و پرهیزمدار برتری‌هایی بر یکدیگر دارند یا خیر، در حال حاضر با بیمارانی روبه‌رو هستیم که هرچند به‌اجبار، وارد درمان دارویی شده‌اند، ولی چنانچه بخواهند از خدمات توان‌بخشی در مراکز بهاران استفاده‌کنند باید حالا و پیش از اینکه دوره‌ درمان داروییشان تکمیل شده‌باشد، بازهم به ‌اجبار درمان دارویی خود را قطع کنند. این‌ها‌‌ همان ایراداتی است که در این برنامه دیده‌ می‌شود و به‌راحتی این را به ذهن متبادر می‌کند که شفق مردانه شد تا همه جنجال‌ها درباره نگهداری زنان معتاد متجاهر در این کمپ پایان پذیرد.


اما اظهار نظر دبیر شورای هماهنگی ستاد مبارزه با مواد مخدر استان تهران درباره تغییر کاربری شفق و سرنوشت ۸۰ زن معتاد متجاهری که تحت درمان با متادون قرار گرفتند، در خور توجه است: «باید در بحث تغییر کاربری شفق و مرکز بهاران توضیح کوتاهی بدهم. ما نمی‌توانستیم یک مرکز ۴۰۰ نفره را برای ۱۰۷ نفر همچنان فعال نگه داریم بنابراین برای ۲۷ نفری که مایل بودند برای درمان ۶ ماهه به بهاران بروند مقدمات را فراهم کردیم. برای آن ۸۰ نفر دیگر با ۲ مرکز خصوصی قرارداد بستیم و شهرداری هزینه‌ها را متقبل شد. در حال حاضر دوران درمان این زنان تمام شده و باید به جامعه برگردند. به عبارتی ما ۸۰ زن که تحت درمان با متادون بودند را در۲مرکز خصوصی ماده ۱۵، با ظرفیت ۴۰نفر اسکان دادیم در این مراکز روان‌شناس و مددکار مادامی که این زنان بعد از طی دوره درمان به خانواده بازگردند خدمات ارائه می‌دهند. اما موضوع بعدی این است چرا در کمپ شفق زنان تحت درمان با متادون قرار گرفتند؟ این انتقاد را کسانی می‌کنند که می‌خواهند از مسئولیت شانه خالی کنند. برای تشریح هر چه بهتر این موضوع باید گفت ما ۲ گروه معتاد داریم. معتاد به مواد مخدر و معتاد به مواد محرک و روانگردان. کسانی که مخدرهایی مثل تریاک و هروئین و مشتقات آن را مصرف می‌کنند باید با متادون درمان شوند یعنی سال‌ها مخدر مصرف کرده‌اند و بدنشان نیاز به مخدر دارد. بنابراین برای درمان آنها از متادون که یک نوع مخدر ضعیف شده است استفاده می‌شود و بتدریج دوز آن کمتر و کمتر و در ‌‌نهایت قطع می‌شود. اما کسانی که محرک شیشه مصرف می‌کنند، این گروه اصلاً به مخدر متادون نیاز ندارند چون روح و روانشان درگیر است. روش‌های درمان محرک و روانگردان پرهیزمداری است. بنابراین مصرف کننده‌های مواد مخدر بعد از آنکه به مراکز ماده ۱۶ منتقل می‌شوند بعد از تفکیک  متادون دریافت می‌کنند؛ اما در مرکز بهاران از اول همچنین شرطی را نگذاشته بودند. تنها یک شرط داشتند که این بود یک راه قانونی پیدا شود که معتادان شهرستانی به شهر خودشان بروند و آنجا درمان شوند. اما مسأله این است اگر قرار باشد معتادان تحت درمان با متادون هم به مراکز بهاران نروند و با میل خودشان به بهاران بیایند که دیگر اسم آن را درمان اجباری نمی‌گذاشتیم.»


آذرنیا در پاسخ به این سؤال که چه چیزی شما را به این نتیجه رساند که شفق را تغییر کاربری دهید و اینکه دیگر زنان معتاد متجاهر که همچنان در سطح شهر تهران در پاتوق‌ها یا زیر پل‌ها و حاشیه اتوبان‌ها پراکنده‌اند چگونه ساماندهی و درمان خواهند شد؟ می‌گوید: «ما نمی‌توانستیم‌این کمپ ۴۰۰ نفری را برای ۱۰۷ نفر فعال نگه داریم علاوه بر این پلیس علی رغم موافقت و همراهی دستگاه قضایی و بر اساس مصوبات شورای هماهنگی، نتوانست جایگزینی برای زنان ترخیص شده از شفق پیدا کند و ظرفیت شفق ماه‌های آخر سال خالی شده بود. اما اگر معتادان متجاهر دیگری از شهرهای دیگر به تهران بیایند یا تعدادی از‌‌ همان بهبود یافته‌ها دوباره از خانواده به چرخه یا پاتوق‌ها برگردند برای این افراد از مراکز درمان خصوصی ماده ۱۵ که ظرفیت ۲۰۰ نفر را دارد، استفاده می‌کنیم. طبق تبصره ماده ۱۶ قانون، قاضی می‌تواند معتاد متجاهر را برای یک بار با اخذ وثیقه برای طی درمان به مراکز ماده ۱۵ تحویل دهد و از آن مرکز گواهی درمان و سلامت بگیرد. ما نیز از این تبصره استفاده کردیم و مراکز اقامتی ماده ۱۵ را به‌کار گرفتیم. بنابراین اگرچه شفق مردانه شد اما در عوض ما یک ظرفیت ۲۰۰ نفری را برای زنان معتاد متجاهر در ۳مرکز ماده ۱۵ ایجاد کردیم. علاوه بر این در دو مرکزی که ۴۰ نفر از زنان تحت درمان با متادون در آن اقامت دارند ۲۰ نفر ظرفیت خالی وجود دارد که با این حساب در مراکز ماده ۱۵ یک ظرفیت ۲۴۰ نفری را برای ارائه خدمات به زنان معتاد متجاهر که احتمال می‌دهیم در سطح شهر باز هم وجود داشته باشند اختصاص داده‌ایم. در یک جمع‌بندی کلی دو مرکز ۴۰ نفره و سه مرکز ماده ۱۵ با دریافت هزینه‌ها از ستاد مبارزه با مواد مخدر به زنان معتاد خدمت ارائه می‌دهند.


بهاران برای ورود زنان سه شرط تعیین کرده است؛ معتاد شهرستانی به شهر خودش برگردد، تحت درمان متادون نباشد و معتادان با پای خودشان و به شکل داوطلبانه به بهاران مراجعه کنند سؤال من این است آیا به نظر شما این فرد معتاد متجاهر تلقی می‌شود؟ اگرقرار بود فرد با پای خودش به بهاران مراجعه کند از‌‌ همان اول به ماده ۱۵ مراجعه می‌کردند و دیگر چه نیازی به درمان آنها در شفق بود؟»


بیش از ۶۰ درصد از معتادان متجاهر مصرف‌کننده مواد مخدر هستند یعنی مراکز بهاران در وهله اول ۶۰ درصد جمعیت معتادان متجاهر را منها و اعلام کرد ۶۰ درصد افراد تحت درمان متادون به بهاران نیایند. حداقل ۳۰ درصد معتادان شهرستانی هستند که طبق پیش شرط بهاران آنها هم نباید به بهاران می‌رفتند و البته آنهایی هم که قرار بود به این بهاران بروند باید با پای خودشان مراجعه می‌کردند با همه این اوصاف از ۵هزار معتاد متجاهر جمع‌آوری شده تحت درمان حدود ۸۰۰ نفرشان به بهاران رفته‌اند که این رقم تقریباً یک ششم کل معتادان جمع‌آوری شده است یعنی کمتر از ۲۰درصد از معتادان به بهاران رفته‌اند و همچنان دو هزار ظرفیت بهاران خالی است.  یکبار دیگر طرحی با آزمون و خطای بسیار و تبلیغات فراوان اجرا شد بدون توجه به این نکته که جامعه هدف این طرح رانده شده‌ها و آسیب پذیر‌ترین قشر جامعه ما بودند. مسئولان ستاد و شهرداری پیکان انتقادات را به سمت هم نشانه رفته‌اند و زنان کارتن خواب راهی جز‌‌ همان خیابان‌های سابق ندارند.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha