سلامت نیوز-*مهدی زارع: آموختن از زمینلرزههای امروزی را باید با مطالعه زمینلرزههای تاریخی و باستانی در فلات ایران همراه کرد. برای یادگیری مستقیم و شناخت زمینلرزههای ایران و برآوردی واقعبینانه از خطر و ریسک زلزلهها در ایران، هیچ راهی جز مطالعه مستقیم و رفتن به پهنه کانونی این زمینلرزهها، برداشت مدرن و میدانی (و با بهرهگیری از فناوریهای نوین) و تلاش برای بازسازی نگاشت این زمینلرزهها وجود ندارد؛ زمینلرزههایی که در زمانی رخ دادهاند که امکانات دستگاهی برای ثبت آنها وجود نداشته است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، در بیش از نیمقرن اخیر مطالعه منظم و پیگیرانه زلزلههای ایران بر پایه روشهای علمی و به صورت سیستماتیک با کوششهای استاد مهندس «علیاکبر معینفر» آغاز شد و با همراهی زندهیاد استاد «نیکلاس آمبرسیز» ادامه یافت.
اولین اقدام در راه چنین نوع مطالعهای در ایران، روی زمین، ١٠ شهریور ١٣٤١ پس از زلزله بوئینزهرا -که در دشت قزوین رخ داد و با ١٢هزارو٢٢٥ کشته همراه شد- از سوی استاد «معینفر» و استاد «آمبرسیز» و در قالب همکاری بین سازمان برنامه و دانشگاه امپریال کالج لندن و با کمک برنامههای علمی سازمان یونسکو اجراشد.
این مطالعات و همکاریها در حدود دو دهه ادامه یافت و روی تمامی زلزلههای مخرب در ایران (و کشورهای همجوار نظیر ترکیه و پاکستان و کشورهای شرق اروپا نظیر یوگسلاوی) بعد از زمینلرزهها انجام میشد.
مهمترین زلزلههایی که به این شیوه مطالعه شده و گزارشهای فنی آن منتشر شده و بهخوبی از آن استفاده میشود و متخصصان بینالمللی به آن استناد میکنند در ادامهمیآید.
زلزله ٢٦ جولای ١٩٦٣ (مرداد ١٣٤٢) در اسکوپیه (پایتخت جمهوری مقدونیه که در آن هنگام بخشی از فدراسیون یوگسلاوی بود) با بزرگای ٦,١ ریشتر و حدود هزار کشته، زلزلههای ٩ و ١٠ شهریور ١٣٤٧ (١٩٦٨م) دشت بیاض و فردوس در خراسان (به ترتیب با بزرگایهای ٧.٢ و ٦.٨ ریشتر) که در زلزله اول ١٥ هزار و در زلزله دوم ٩٠٠ نفر کشته شدند، زلزله ٢١ فروردین ١٣٥١ (١٩٧٢م) قیر و کارزین ایران، با بزرگای ٦.٧ ریشتر و پنجهزارو ٣٧٤ کشته، زلزله ٢٨ مارس ١٩٧٠ (فروردین ١٣٤٩) گدیز ترکیه (صدکیلومتری جنوب استانبول)، با بزرگای٦.٩ ریشتر و حدود هزارو صد کشته و زلزله ٢٨ دسامبر ١٩٧٤ پاتان (شمال شرق پاکستان) با بزرگای ٦.٢ ریشتر و بیش از پنج هزار کشته. شیوه کار به این شکل بوده که بعد از رخداد زمینلرزه، برنامه مطالعات میدانی (به صورت انجام سفر به منطقه زلزلهزده) در دفتری در سازمان برنامه و با همکاری دانشگاه امپریال کالج لندن و بعد (در دهه ٥٠) با همکاری چند دانشگاه، مؤسسه و سازمان بینالمللی دیگر اجرا میشد و در نهایت گزارش فنی و علمی در سازمان برنامه و یونسکو و در قالب مقالات علمی در ژورنالها و نشریات معتبر بینالمللی انتشار مییافت که خوشبختانه بیشتر این نشریات هماکنون در اینترنت در دسترس همگان است. در بخشی از چنین مطالعاتی مهندسان فرانسوی (دپیر و لسکویه) و استاد یوگسلاو (مقدونیهای) زندهیاد «آرسوفسکی» و بعدتر دکتر «جان چالنکو»، استاد امپریال کالج لندن و دیگران هم حاضر بودند.
ناگفته نماند که از نیمه دهه ٥٠ شمسی استاد دکتر «مانوئل بربریان»، این نوع مطالعات را در سازمان زمینشناسی کشور با دقت و کیفیت بالایی، بهویژه در زمینه بررسیهای لرزه زمینساخت و مطالعه گسلهای فعال و بررسی زمینشناسی زمینلرزهها پی گرفت که حاصل آن انتشارات باارزشی است که در حدود ٤٠ سال (از سال ١٣٥٥ و انتشار گزارش شماره ٣٩ سازمان زمینشناسی کشور، درباره پژوهش در زمینه لرزه زمینساخت ایران) جامعه علمی ایران و جامعه بینالمللی را بهرهمند کرده و از آخرین محصولات آن کتاب استاد «بربریان» با عنوان «زمینلرزهها و گسلش سطحی زمینلرزهای در فلات ایران، به زبان انگلیسی» است که در سال ٢٠١٤ از سوی انتشارات معتبر الزویر و در ٧٧٦ صفحه منتشر شده است. از ابتدای دهه ٥٠ به زمینلرزههای قبلی (قبل از دهه ٥٠ شمسی) هم بهتدریج برای انجام چنین مطالعات سیستماتیکی توجه شد و بهاینترتیب زمینلرزه ٢٣ بهمن ١٣٣١ که در سال آخر دولت زندهیاد دکتر «محمد مصدق» در منطقه ترود در ١٤٠کیلومتری جنوب شاهرود با بزرگای ٦.٧ ریشتر رخ داد نیز در دستور مطالعه (حدود ٢٠ سال بعد از وقوع آن زلزله) قرار گرفت.
زمینلرزه ترود موجب حدود ٩٥٠ نفر کشته - از جمع حدود سه هزار نفر ساکنان آن روز در ترود در کنار دشت کویر بزرگ ایران- شد. همینجا لازم است یادآوری کنم اولین مطالعه علمی و مدرن روی یک زمینلرزه در ایران در سال ١٣٣٢ از سوی زندهیاد دکتر «ستراگ آبدالیان» (استاد زمینشناسی دانشگاه تهران) روی همین زلزله ترود انجام شده و در سال١٩٥٣ (١٣٣٢ش) نتیجه مطالعه در مجله طبیعت (laNature) در پاریس در مقالهای به زبان فرانسه در پنج صفحه منتشر شد (احتمالا این اولین مطالعه و مقاله مدرن علمی درباره یک زمینلرزه در ایران است). بعد از زلزله، اهالی ترود در همان محل زلزلهزده در ٩٠ منزل مسکونی که در زمان دولت کودتا (حدود سال ١٣٣٣) به زلزلهزدگان تحویل شد، ساکن شدند (البته منزلهایی که فقط سقف و دیوار و حیاط داشت و از در و پنجره و سایر امکانات منزل در آن خبری نبود!). این ٩٠ واحد مسکونی امروزه هم در ترود مورد استفاده اهالی هستند و نگارنده تقریبا هر سال دانشجویان را به بازدید از ترود و گسل زمینلرزهای ترود و این بازسازی انجامشده در این روستا (که اخیرا به شهر تبدیل شده) میبرد.
استاد «معینفر» تعریف میکردند در راه مطالعه زلزله ترود در بهار ١٣٥٤ش با خودرو جیپی در جاده خاکی راهی ترود، در کناره دشت کویر بودند که شبهنگام در شیبی گودالمانند گیر افتاده امکان بیرونآمدن از خودرو نبوده و مجبور شدهاند تا روشنشدن هوا با استاد «آمبرسیز» و راننده، در همان حالت (در خودرو کج شده!) تا صبح منتظر بمانند! نتیجه این مطالعه در مجله ژئوفیزیک ایتالیا در سال ١٩٧٧ (١٣٥٦ش) منتشر شد. با درود به روان رفتگان و آرزوی طول عمر همراه با سلامتی و عزت برای استادانمان (به ویژه استاد معینفر و استاد بربریان) یادآور میشوم لازم است تا چنین مطالعاتی با همان کیفیت و با دقت و مشارکت و امکانات جدید، با بهرهگیری از توان تخصصی نسل جدید متخصصان زلزله و همچنین بهرهگیری از توان و مشارکت بینالمللی دنبال شود. آموختن از زمینلرزههای امروزی را باید با مطالعه زمینلرزههای تاریخی و باستانی در فلات ایران همراه کرد. برای یادگیری مستقیم و شناخت زمینلرزههای ایران و برآوردی واقعبینانه از خطر و ریسک زلزلهها در ایران، هیچ راهی جز مطالعه مستقیم و رفتن به پهنه کانونی این زمینلرزهها، برداشت مدرن و میدانی (و با بهرهگیری از فناوریهای نوین) و تلاش برای بازسازی نگاشت این زمینلرزهها وجود ندارد؛ زمینلرزههایی که در زمانی رخ دادهاند که امکانات دستگاهی برای ثبت آنها وجود نداشته است.
*عضو وابسته شاخه زمینشناسی فرهنگستان
نظر شما