بحران آب، امروز به یک دغدغه بزرگ اجتماعی برای همه اقشار جامعه تبدیل شده است؛ بحرانی که اگر به درستی مدیریت نشود زندگی و حیات همه انسان‌ها، جانوران و گیاهان با خطر جدی روبه‌رو خواهد شد. از سوی دیگر این مردم هستند که باید برای اجرای برنامه‌های مدیریت بحران آب در کنار دولت قرار گیرند زیرا مشکل بزرگ‌تر از آن است که تنها حاکمیت برای حل آن گام بردارد. از این رو حضور پررنگ مردم به دلیل ارتباط مستقیم با این بحران می‌تواند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.

مدیریت آب مهم‌تراز ملی شدن صنعت نفت

سلامت نیوز: بحران آب، امروز به یک دغدغه بزرگ اجتماعی برای همه اقشار جامعه تبدیل شده است؛ بحرانی که اگر به درستی مدیریت نشود زندگی و حیات همه انسان‌ها، جانوران و گیاهان با خطر جدی روبه‌رو خواهد شد. از سوی دیگر این مردم هستند که باید برای اجرای برنامه‌های مدیریت بحران آب در کنار دولت قرار گیرند زیرا مشکل بزرگ‌تر از آن است که تنها حاکمیت برای حل آن گام بردارد. از این رو حضور پررنگ مردم به دلیل ارتباط مستقیم با این بحران می‌تواند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان، محسن رنانی، عضو هیات‌علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان معتقد است که زمان زیادی برای حل این بحران فرصت نداریم و باید برنامه‌ها و سازوکارهای عقلانی بین پنج تا 10 سال تدوین و اجرایی شود.

به نظر شما ریشه بحران آب کجاست؟
سه هزار سال نظام اجتماعی و سیاسی ما محصول آب بود، کمبود آب در فلات ایران نظام سیاسی اجتماعی را شکل داد که تا پایان قاجار ادامه یافت. تا صدسال قبل منابع آبی حکمرانی می‌کرد اما در صد سال اخیر نفت در ایران حاکم شده و امروز دوباره حاکمیت و در حقیقت دیکتاتوری آب آغاز شده است. دیکتاتوری آب دیکتاتوری خشنی خواهد بود. از کوچه‌ها، خانه‌ها و محله‌هایمان، شهر به شهر، استان به استان ما را درگیر و سرکوب خواهد کرد؛ بنابراین اگر نتوانیم به‌ سرعت تمهیدی بیندیشیم که دیکتاتوری آب را مدیریت کنیم، روزگار سختی در پیش خواهیم داشت.
باید به این نکته نیز توجه داشت که ما در دهه‌های اخیر توسعه نداشتیم، بلکه پیشرفت داشتیم، از نظر شاخص‌های توسعه، تقریبا با 40 سال پیش تغییر محسوسی نکرده‌ایم اما شاخص‌های رشد و پیشرفت که معیارش افزایش جاده و سد و... است، نتیجه پیشرفت بدون توسعه است.


در سال‌های اخیر که کشور با بحران جدی آب روبه‌رو شده بسیاری از صاحب‌نظران و کارشناسان مدام هشدار می‌دهند که باید برنامه‌ریزی کرد و راه‌حل‌های اساسی و کارآمد پیشنهاد داد اما عملا مشاهده می‌شود که هیچ اتفاقی نیفتاده است، چرا؟
مشکل اینجاست که گفت‌وگو شکل نمی‌گیرد. نمونه بارز آن مشکلاتی است که بین دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری وجود دارد و کسی جرات راه‌اندازی یک نشست تخصصی برای حل بحران آب این دو استان را ندارد. مطمئن باشید اگر موافقان و مخالفان نظرات‌شان را بگویند آرام‌آرام فضا روشن می‌شود.
باید گام اول این باشد که حاکمیت به بحران آب رسمیت بدهد و اعلام رسمی برای انجام گفت‌وگو و تبادل نظر صورت گیرد. بزرگ‌ترین دشمن ما خشکسالی است و حل آن نیاز به بسیج ملی دارد. به نظرم هنوز تصمیم جدی درباره مدیریت صحیح آب گرفته نشده و این موجب می‌شود سیل یا خشکسالی و بی‌آبی ما را از بین ببرد.

اقداماتی چون سد‌سازی و انتقال آب را در بروز بحران آب در کشور چقدر موثر می‌دانید؟
نظرم را در این‌باره با ذکر یک مثال توضیح می‌دهم؛ کوتاه‌ترین رودخانه دنیا در کردستان (سیروان) که آب آن به دلیل زلال بودن به‌طور مستقیم می‌تواند به‌عنوان آب آشامیدنی استفاده شود در اقدامی با ساختن سد داریان غرق شد و با این کار این چشمه نابود می‌شود. حالا چرا این تصمیم را گرفته‌اند، به خاطر اینکه از انتقال آب این سد مقداری از زمین‌های دشت قصر شیرین مشروب و به ‌وسیله یک‌نهاد عمومی در آن کشاورزی انجام شود.
من حساب کرده‌ام اگر مخارجی که برای این سد هزینه می‌شود را ‌بر هر هکتار زمینی که بعدا کشت خواهد شد تقسیم کنیم، پنج برابر یک هکتار زمین کشاورزی که در حال حاضر آباد است در اصفهان خواهد بود و از سوی دیگر به خاطر ساخت این سد عشایری که صدها سال در دشت قصر شیرین زندگی می‌کرده‌اند مجبور به خروج از این منطقه می‌شوند.

راه برون‌رفت از این بحران چیست؟
تصمیم جدی، درست و برنامه‌ریزی. به نظرم از انقلاب مشروطه تاکنون ما در مهم‌ترین نقطه تاریخی تصمیم‌گیری قرار گرفته‌ایم، الان زمانی است که باید تصمیماتی بگیریم که حتی از ملی شدن صنعت نفت هم برای کشور مهم‌تر و حیاتی‌تر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha