سلامت نیوز: سالها پیش زمانی که تب سدسازی در دنیا رونق گرفت شرایط با وضعیتی که کل کشورها با آن درگیر هستند، تفاوت داشت. در آن دوران عللی چون شرایط تاریخی و جغرافیای مناطق، پایین بودن سطح آب دریاچهها و روانآبها و از همه مهمتر نیاز استانها به منابع آبی سبب شد که مهندسی سدسازی رونق گیرد. اما با آغاز قرن 21 و گرم شدن زمین شرایط بهطور کلی تغییر کرد و سدسازی در کشورهای اروپایی و آمریکا دیگر خریدار نداشت. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران این تصمیمگیری برعکس بود و سدسازی با رشد فزایندهای روبهرو شد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان، ساخت یک هزار و 330 سد در ایران و تخریب 400 سد در آمریکا خود مهر تاییدی بر این ادعاست که نگاهها به مقوله سدسازی چه تفاوت فاحشی دارد و همین تصمیمگیریها سبب شده که ایران در زمینه آب با بحرانهای زیادی دست و پنجه نرم کند. ساخت سد بدون توجه به اثرات زیستمحیطی و خشک شدن تالابها و دریاچهها از یک سو و زیر آب رفتن روستاها و آثار تاریخی از سوی دیگر بزرگترین ظلم در حق مردم بوده است. مهمتر اینکه مجریان سدسازی با آگاهی از این آسیبها همچنان اصرار زیادی به ساخت سدهای بیشتر در کشور دارند و تخریبها و آسیبهای زیستمحیطی برای آنها محلی از اعراب ندارد.
بروز پدیده ریزگرد دستاوردی دیگر از سدسازی
سید احمد خاتونآبادی، عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتی اصفهان با اشاره به روند صعودی سدسازی در ایران میگوید: «تامین آب و برق و جلوگیری از جریانهای سیلاب از مهمترین دلایل ساخت سد بوده، اما نابودی مناطق در بالادست و کنترل نشدن جریان سیلابها نشان میدهد که هیچکدام از اهدافی که طراحی شده بود، محقق نشد.» او با اشاره به خشک شدن بسیاری از رودخانهها و تالابهای کشور با گسترش سدسازی، میافزاید: «پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی که فرو نشست دشتها را به همراه داشته است و بروز پدیده ریزگرد در استانهای غربی و جنوبی، اتفاقاتی عینی است که نمیتوان آن را تکذیب کرد یا نادیده گرفت.»
2 استان و 100سد
عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتی اصفهان، خشک شدن تالاب گاوخونی در مدت 20 سال و دریاچه ارومیه را از همین تصمیمهای اشتباه میداند و میگوید: «وجود بیش از یکصد سد و ساخت بیرویه چاهها برای مصرف آبهای زیرزمینی در آذربایجان شرقی و خراسان رضوی، این دو استان را با بحران آب مواجه کرده، بهگونهای که تعداد چاهها در سال 1390 به ۸۴۴ مورد افزایش یافته است.»
خاتونآبادی در پاسخ به این پرسش که تا چه میزان در سدسازی، به بحث هزینه و صرفه اقتصادی آن توجه میشود، میگوید: «بیتوجهی به هزینهها و توجیه اقتصادی دو آفت بزرگ در سدسازی است که متاسفانه در برآورد هزینهها رقم احداث سد پایین برآورد میشود که با آن مخالفت نشود.»
سدسازی و تجربیات تلخ
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه سدسازی به معنای فراوانی منابع آبی نیست، تاکید میکند: «وقتی صحبت از سدسازی میشود این تصور در ذهن عموم ایجاد میشود که با فراوانی آب روبهرو هستیم، در حالی که خشک شدن رودخانهها و تالابها عکس این موضوع را تداعی میکند.» خاتونآبادی شور شدن آب رودخانه کارون، زیر آب رفتن زمینهای کشاورزی و از بین رفتن زندگی مردم در روستاهای خوزستان با ساخت سد گتوند را از نمونههای بارز و تجربیات تلخ سدسازی در کشور میداند و میگوید: «در حال حاضر همه متفقالقول ساخت این سد را یک اشتباه محض میدانند و شور شدن آب کارون بروز یک پدیده شوم زیستمحیطی در کشور را رقم زده است.»
چه باید کرد؟
عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتی اصفهان درباره اینکه با توجه به موارد گفتهشده باید چه اقداماتی انجام شود، میگوید: «برای پیشگیری از آسیبهای مرتبط با سدسازی باید علاوهبر ارزیابی اثرات زیستمحیطی آن به ظرفیت تحمل زیستمحیطی، آمایش سرزمین، هزینه و فایده آثار اجتماعی نیز توجه شود.»
خاتونآبادی با اشاره به مطرح شدن موضوع حفاظت از محیطزیست در دهه 70 تاکید میکند: «در قرن ۲۱ هم که مصادف با مبارزه با گرمایش زمین با تحقق توسعه پایدار است، گسترش انرژیهای پاک، توجه به اقتصاد سبز و همچنین توقف روند سدسازی به صورت جدی در دستور کار کشورها قرار گرفته است؛ موضوعی که در ایران از درجه اهمیت برخوردار نیست.»
به نظر میرسد با توجه به بحرانیتر شدن شرایط آب و هوایی و استمرار خشکسالی بهتر است مسئولان و متولیان امر سدسازی نگاه خود را به این پدیده شوم ساخت دست بشر تغییر و اجازه بدهند نسل آینده هم از شرایط مطلوب زندگی برخوردار باشد.
نظر شما