سلامت نیوز: قبل از ورود به کانون اصلاح و تربیت، در محیطی آسیبزا زندگی کردهاند؛ محیطی که آنها را به سمت قانونگریزی، درگیری و حتی سرقت کشانده است. بسیاری از آنها در خانوادههایی زندگی کردهاند که با مشکلات عدیده روبهرو هستند. به هر دلیلی پا به کانون اصلاح و تربیت گذاشتهاند تا اصلاح و تربیت شوند. اما بیشتر آنها بعد از آزادی، به همان محیط بازمیگردند؛ به همان زندگی و فقر بدون هیچ پشتوانه مادی و روانی و البته با انگ یک مجرم. برخیهایشان برای تحصیل در مدارس روزانه با مشکل روبهرو میشوند و برای اشتغال هم با مشکلات جدیدی روبهرو هستند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان، شاید همینها باعث شده علی ربیعی، وزیر رفاه از آنها سخن به میان بیاورد و بگوید: «بسته توانمندسازی کودکان حاضر در مراکز اصلاح و تربیت باید اجرایی شود که گام اول آن مشاوره، گام میانی آن آموزشهای فنی و حرفهای و گام نهایی آن رصد و مددکاری این کودکان پس از خروج از مراکز است.»
اما حبیبالله مسعودیفرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در مورد اینکه بهزیستی چه برنامهای برای رصد و مددکاری نوجوانان بعد از آزادی دارد، میگوید: «سازوکارهایی برای اجرای طرح رصد و مددکاری کودکان کانون و اصلاح و تربیت لازم است و بهزیستی این سازوکارها را بهزودی فراهم خواهد کرد.» او میافزاید: «برای اولین بار است که بهزیستی قرار است چنین کاری را انجام بدهد. به همین دلیل پروتکلهایی نیاز دارد که تا فراهم نشود ما نمیتوانیم قدم از قدم برداریم.»
اهمیت دوران آزادی
شارمین میمندینژاد، مدیرعامل جمعیت امام علی(ع) معتقد است: «وقتی بچهای از کانون آزاد میشود مشکلات روحی زیادی دارد؛ مشکلاتی که اگر حل نشود میتواند زمینه به وجود آوردن اتفاقهای جبرانناپذیر بعدی باشد.» او میگوید: «به هر حال نوجوان یا کودکی که خطایی انجام میدهد و مدتی را در کانون سپری میکند بعد از آزادی نیاز به حمایت دارد. اینکه فکر کنیم فقط برای آزادی این نوجوان باید کاری انجام دهیم و بعد از آن اهمیتی ندارد، اشتباه بزرگی است.»
به گفته میمندینژاد، بیشتر از حمایتهای مالی، این نوجوانان به حمایتهای روحی نیاز دارند، زیرا فردی که بهعنوان مثال تجربه پای چوبه دار رفتن را دارد قطعا به لحاظ روحی مشکلات زیادی دارد.
او با بیان اینکه در تمام این چند سال گذشته طرح حمایت بعد از آزادی از کانون تنها در دوره ریاست انوشیروان محسنی انجام شده است، میگوید: «بهتر است حالا که بعد از مدتها این طرح قرار است اجرا شود این کار به صورت موضوعی سازمان یافته و درست انجام شود. بهزیستی هم باید برنامههای دقیقی برای این افراد داشته باشد، زیرا رفتار بعد از آزادی میتواند سرنوشت این بچهها را تغییر بدهد.»
میمندینژاد معتقد است اگر بهزیستی این کار را به سازمانهای مردمنهاد بسپارد یا از آنها کمک بگیرد، قطعا اتفاقهای بهتری رخ میدهد، زیرا انجیاوهای زیادی هستند که سالهاست کارهای مشابهی به صورت محدود در این زمینه انجام میدهند.
همچنین طاهره پژوهش، عضو هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان، میگوید: «نوجوانانی که از کانون آزاد میشوند با کوله باری از مشکلات و اختلالات روحی وارد جامعهای میشوند که برچسب زندانی نیز به آنها میخورد، به همین دلیل بیشتر این نوجوانان حالت تدافعی دارند.»
او با اشاره به اینکه باید برنامهای برای بعد از آزادی آنها داشته باشیم، میافزاید: «اگر برنامهای دقیق و بودجهای مناسب برای این نوجوانان در نظرگرفته شود، میتوانند به زندگی عادیشان بازگردند.»
به گفته پژوهش، نرفتن به مدرسه، بزرگترین مشکلی است که این نوجوانان در روزهای اول آزادیشان با آن روبهرو میشوند، زیرا بیشتر مدارس، دانشآموزی را که به کانون رفته باشد، ثبتنام نمیکنند. همین موضوع اولین بهانهای است که او باز به دایره جرم و جنایت برگردد.
او میافزاید: «خیلی از افراد بر اثر یک نزاع در کانون هستند و تا قبل از آن زندگیشان عادی بوده است، اینطور نیست که تمام نوجوانان حتما پیشینه بدی داشته باشند. اما به این افراد بعد از آزادی به چشم یک خلافکار نگاه میشود و همین موضوع باعث میشود آنها از جامعه دور شوند و وارد ماجراهایی شوند که خطر بیشتری برایشان دارد.»
پژوهش معتقد است که علاوهبر بهزیستی، آموزش و پرورش هم باید برای آینده این نوجوانان طرح و برنامه ویژهای داشته باشد.
نظر شما