چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۴

ظلم به کودکان می‌تواند جسمی، جنسی، عاطفی و کلامی باشد. رعایت نکردن حقوق کودکان در همه خانواده‌ها، در هر سطح مالی و فرهنگی می‌تواند اتفاق بیفتد. کودکان بدسرپرست دارای والدینی‌اند که با آنها رفتار مناسبی ندارند. رفتار نامناسب تنها کتک زدن کودکان نیست، که البته آن هم از مصادیق بدسرپرستی است اما کودکان ناخرسند، کودکان مضطرب و کودکانی که سلامت و بهداشت و حتی تربیت اخلاقی شان تأمین نیست در زمره کودکان بدسرپرست قرار می‌گیرند.

کودکان بدسرپرست، یتیمان اجتماعی

سلامت نیوز-*سپیده علیزاده: ظلم به کودکان می‌تواند جسمی، جنسی، عاطفی و کلامی باشد. رعایت نکردن حقوق کودکان در همه خانواده‌ها، در هر سطح مالی و فرهنگی می‌تواند اتفاق بیفتد.  کودکان بدسرپرست دارای والدینی‌اند که با آنها رفتار مناسبی ندارند. رفتار نامناسب تنها کتک زدن کودکان نیست، که البته آن هم از مصادیق بدسرپرستی است اما کودکان ناخرسند، کودکان مضطرب و کودکانی که سلامت و بهداشت و حتی تربیت اخلاقی شان تأمین نیست در زمره کودکان بدسرپرست قرار می‌گیرند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، والدینی که فرزند اولشان را معاوضه کرده‌اند، دومی را کرایه داده و چشم به راه سومی باشند و رفتارهای مکرر جنسی داشته باشند فرزندان‌شان آنچه را نباید ببینند، می‌بینند، سرپرستان نامناسبی هستند.  دخترانی که در کودکی مجبور به نکاح می‌شوند، مجبور به نگهداری و بزرگ‌کردن کودکی دیگر می‌شوند، کودکان کار وامانده از تحصیل، بدسرپرست محسوب می‌شوند.  زنان و مردانی که به بلوغ فکری و روانی نرسیده‌اند و به مسائل تربیتی آگاه نیستند، یک روز از زندان ترخیص و روز دیگر به آنجا باز می‌گردند، اختلال مصرف مواد دارند، با زایمان و تولد نوزاد تبدیل به پدر و مادر می‌شوند و فرزندانی را به جامعه تحویل می‌دهند که با انواع بیماری‌های روانی و نواقص جسمانی دست و پنجه نرم می‌کنند و در طول زندگی‌شان اختلالات متعدد شخصیتی و رفتارهای ضد اجتماعی
 بروز می‌دهند.  در کشور ما اثبات بعضی از موارد از نظر قانونی دشوار است و بسیاری از خشونت‌ها علیه کودکان صورت می‌پذیرد ولی به دلیل عدم حمایت از کودکان گزارش نمی‌شوند.  نهاد ناظر قدرتمندی برای رسیدگی و حفاظت از کودکان بدسرپرست که تعدادشان کم نیست، وجود ندارد. هنگام سقط جنین جهت احیای حقوق کسی که هنوز متولد نشده است قوانین پررنگی وضع شده است اما هنگام تولد از رنگ این قوانین کاسته می‌شود و تا اتفاق بدی برای کودکان نیفتد، قانونگذاران سراغی از آنان نمی‌گیرند. 

کودکانی که بدون ثبت رسمی تولد، می‌میرند و هرگز طعم هویت را نمی‌چشند، کودکانی که در کوره‌ها و تپه‌ها توسط قابله‌های حیوانات به دنیا می‌آیند و به دست زنان و مردانی که به سختی می‌شود پدر و مادر نامیدشان، از بین می‌روند، کجای قانون دیده می‌شوند؟ وقت آن رسیده است که با وضع قوانین حمایتی و با قدرتمند ساختن نهادهای نظارتی، اقدامات مددکاری فراگیری را در خصوص کودکان بد سرپرست و در معرض آسیب به عمل آوریم و مکانی امن برای کودکان معصوم سرزمینمان ایجاد کنیم تا زندگی را به شیرینی تجربه نمایند.

* کارشناس ارشد روانشناسی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha