بحث انتقال آب از خزر به فلات مركزی، ‌موضوعی است كه در سال ٩١ در دولت دهم در استان مازندران افتتاح پروژه شد. هدف اول پروژه، ‌سمنان بود، بعد گرمسار، كاشان و شهرهای جنوبی حوزه كویر و شمالی استان اصفهان و قم. این موضوع فراموش شد تا یك سال پیش كه رییس‌جمهور روحانی به وزیر نیرو و خانم ابتكار دستور داد انتقال آب از خزر به سمنان را بررسی كلی كنند و نظرشان را اعلام كنند تا ارزیابی و امكان‌سنجی كلی اتفاق بیفتد كه آیا اجرایش شدنی هست یا نه. بعد از چند جلسه مدیریتی كه بین این دو سازمان برگزار شد، به این جمع‌بندی رسیدند كه اجرای چنین پروژه‌ای با شتابی كه داشت، ‌شدنی نیست، مگر اینكه مطالعات انجام شود.

برای پروژه انتقال آب خزر ‌مطالعه ١٠ساله نیاز داریم

سلامت نیوز-*تورج فتحی: بحث انتقال آب از خزر به فلات مركزی، ‌موضوعی است كه در سال ٩١ در دولت دهم در استان مازندران افتتاح پروژه شد. هدف اول پروژه، ‌سمنان بود، بعد گرمسار، كاشان و شهرهای جنوبی حوزه كویر و شمالی استان اصفهان و قم. این موضوع فراموش شد تا یك سال پیش كه رییس‌جمهور روحانی به وزیر نیرو و خانم ابتكار دستور داد انتقال آب از خزر به سمنان را بررسی كلی كنند و نظرشان را اعلام كنند تا ارزیابی و امكان‌سنجی كلی اتفاق بیفتد كه آیا اجرایش شدنی هست یا نه. بعد از چند جلسه مدیریتی كه بین این دو سازمان برگزار شد، به این جمع‌بندی رسیدند كه اجرای چنین پروژه‌ای با شتابی كه داشت، ‌شدنی نیست، مگر اینكه مطالعات انجام شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، در سفر اخیر رییس‌جمهور به سمنان، ‌دیدیم دستوری مبنی بر اجرای پروژه صادر شد. با توجه به اینكه دستور داده شده، دو مساله مطرح می‌شود؛ اول اینكه اجرای پروژه‌های عمرانی و زیربنایی بزرگی چون این پروژه، به شكل دستوری قابل انجام نیست و دوم اینكه اجرای چنین پروژه‌هایی با مطالعات امكان سنجی و شناخت ارزیابی باید انجام شود، در صورتی كه مثبت باشد در مراحل بعدی مطالعات به شكل تفصیلی پیش می‌رود و طراحی پروژه می‌شود. در مرحله بعد از آن در آغاز اجرای پروژه هستیم. متاسفانه دستوری كه داده شده، معنی‌اش این است كه این مطالعات لازم نیست انجام شود و در بازه زمانی محدودی كه تا قبل از اتمام دولت فعلی باشد باید استارت بخورد. اگر دولت فعلی خودش بود ادامه یابد و اگر دولت‌های بعدی هم بودند، ادامه‌دار می‌شود.

زمانی انتقال آب را انجام می‌دهیم كه همه تمهیدات در مقصد كه سمنان است، اندیشیده شده باشد و همه راهكارهای‌مان را برای تامین آب به كار بسته باشیم. اگر باز مشكل كمبود آب داشتیم، روی گزینه انتقال آب تصمیم‌گیری كنیم. باید ببینیم همه راهكارها را به كار گرفتیم یا نه. اگر نتیجه منفی بود، به انتقال آب می‌رسیم. دوم اینكه باید بدانیم، ‌آب را برای چه مصرفی می‌خواهیم. ما در دامنه‌های جنوبی البرز، از زنجان تا خراسان رضوی اگر بخواهیم به لحاظ برخورداری از منابع آب، این استان‌ها را مقایسه كنیم، خراسان رضوی اولویت اول را به لحاظ منابع آبی دارد و استان زنجان هم به لحاظ منابع آبی برخوردارتر. آب‌های زیرزمینی و سطحی مثل زنجان‌رود یا سرشاخه‌های زنجان رود و در استان قزوین، دشت قزوین را داریم كه بیش از دو میلیارد مترمكعب بیلان منفی دارد، دشت تهران و كرج هم از دشت‌های بزرگ دامنه جنوبی البرز است كه وضعیت مشابهی دارد. دشت‌های خراسان رضوی وضعیت اسفناكی دارند. دشت سبزوار، نیشابور و مشهد بیلان منفی دارند. درگیر فرونشست زمین‌اند. علاوه بر اینكه بیلان منفی دارند، در ٢٠ سال گذشته دایم منفی بودند و در ده، دوازده سال گذشته، فرونشست هم داشتند. بین استان‌های دامنه جنوبی البرز، سمنان وضعیت بهتری دارد. سمنان قطب كشاورزی به آن معنا ندارد. كمی در دامغان و شاهرود داریم كه اغلب از آب سطحی و زیرزمینی خود استفاده می‌كنند و بیلان منفی‌شان مشهود نیست. شاهرود و بسطام بیلان منفی ندارند، از آب سطحی استفاده می‌كنند. در جنوب غرب سمنان در بیابانك، كشاورزی داریم كه از قنواتی استفاده می‌كنند كه خشك نشده‌اند، مگر به واسطه خشكسالی كم‌آبی كه در دوره‌های ترسالی دوباره احیا می‌شوند.  این انتقال برای كشاورزی اولویت ندارد، برای مصرف صنعت است.

اگر بناست آب را برای صنعت منتقل كنیم، از اصول اولیه این است كه جمعیت را ببریم كنار صنعت. ما صنایع‌مان را در مناطق خشك و كم‌آب مستقر كردیم. فولاد اردكان، نمونه كوچك این مساله است. این صنعت آب‌بر است و ایجادش در منطقه خشك، نیاز به تامین آب دارد. از زاینده‌رود كه خود مردم نیاز دارند، آب می‌برند. سنگ معدن را از یزد چادرملو به كنار آب ببریم تا در كنار آب توسعه پیدا كند. گل‌گهر سیرجان و یزد با مشكلات كم‌آبی جدی روبه‌رو هستند. می‌خواهند آب را از خلیج فارس به فلات مركزی ایران منتقل كنند. زمانی بحث آب شرب را داریم، اهمیتش زیاد است و بحث منطقی‌تری دارد. برای اینكه تمدن‌های‌مان از بین نروند. صنعت را اما از اول می‌توانیم با برنامه‌ریزی درست ببریم جایی ایجاد كنیم تا با هزینه زیاد مجبور به تامین آب نشویم. صنایعی كه در سمنان و شهرك‌صنعتی سمنان هستند، كمبود آب ندارند. پروژه برای دهه‌های آینده است تا صنابع مستقر شوند.

ما می‌توانیم فولاد و پتروشیمی را ببریم نزدیك آب. آمایش سرزمین به ما می‌گوید كه باید با توجه به بررسی محیط زیست طبیعی، ظرفیت‌ها، منابع طبیعی و خدادادی هر منطقه برایش برنامه‌ریزی برای توسعه كنیم. در منطقه‌ای كه چوب و جنگل ندارد، كارخانه چوب نسازیم. جایی كه آب ندارد، كارخانه پتروشیمی نسازیم كه آب‌بر است. كارخانه ریخته‌گری را در منطقه‌ای نسازیم كه آهن و معدن آهن ندارد. سمنان ظرفیت‌های معدنی قابل توجهی دارد. خیلی هم به آب نیاز ندارد. طلا، كروم و مس معادنی‌اند كه سنگ‌های‌شان می‌تواند استخراج شود و به منطقه‌ای منتقل شود كه فرآوری آنجا اتفاق بیفتد، نه اینكه آب را از استانی چون مازندران منتقل كنیم. آب را از ارتفاع دو هزار متر از منطقه بهشهر پمپاژ كنیم به فلات مركزی. در این میان مصرف برق زیاد، نیروگاه می‌طلبد كه آلودگی‌اش را مردم مازندران باید تحمل كنند. به لحاظ اجتماعی تبعات دارد. منافع اقتصادی این آب باید بین حوزه مبدا و مقصد تقسیم شود، نه اینكه تبعات منفی را یك استان تحمل كند. در مورد جنگل، ‌هنوز قابل ارزیابی نیست. ارزش اقتصادی جنگل‌های هیركانی در استان‌های گیلان، مازندران و گلستان معلوم نیست چون مطالعه نشده، نمی‌دانیم. یك درخت هیركانی به لحاظ اقتصادی چند ریال ارزش دارد. مطالعه ارزشگذاری اقتصادی انجام نشده كه باید به ازای تك تك درختانی كه قطع خواهد شد، ارزشگذاری اقتصادی انجام شود.

ایده چنین پروژه‌هایی شاید روی كاغذ شدنی باشد و در میدان، الان و در این مقطع زمانی، ‌نه. شاید زمانی ایده این را داشته باشیم كه از خزر كانال بزنیم به خلیج فارس. بله، شدنی است، اما با چه خسارت و منفعت اقتصادی‌ای و بر اساس كدام مطالعه‌شدنی است؟وقتی دستور از سمت رییس‌جمهور باشد، دیگر ابتكار و چیت‌چیان نمی‌توانند بگویند چرا. در بدنه دولت چنین دستوری صادر شده. قوه مقننه، قضاییه و رسانه‌ها می‌توانند از دولت بپرسند آیا مضرات اقتصادی و منافعش بررسی شده است.

*كارشناس منابع آب محیط زیست

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha