سلامت نیوز:قصهگویی فضایی را برای كودك بهوجود میآورد كه موجب تقویت قوهی تخیل او میشود و پرورش تخیل در كودكان آثار مثبت بسیاری را در رشد روحی و ذهنی آنها بهجای خواهد گذاشت، ازجمله اینكه با تقویت قوهی تخیل و امكان پرورش استعدادهای درونی و شكوفایی تواناییهای بالقوهی كودك فراهم میشود و مادر و پدر بهتر میتوانند به علایق و استعدادهای فرزند خود پی ببرند.
به گزارش سلامت نیوز، «یكی بود یكی نبود»، اما واقعیت این است که نبود برخی فاکتورها در زندگی، بودهای بسیاری را تحتالشعاع خود قرار میدهد! یکی از مشکلاتی که امروز جامعهی ما با آن دستبهگریبان است، ناتوانی افراد در شنیدن حرفهای یکدیگر است. بیشتر ما ترجیح میدهیم حرف بزنیم و نظرات خود را به کرسی بنشانیم تا اینکه در مورد سخنان دیگران اندکی تامل کنیم. بسیاری از اوقات حتی در گفتوگوهای دوستانه و دونفره هم دیده میشود که گویا مشغول گوش دادن به حرف دیگری هستیم، اما در واقع بیشتر از شنیدن در ذهن خود به جواب بعدی که میخواهیم بدهیم و حرفهای تکمیلی خود فکر میکنیم! یکی از راههایی که به تقویت و افزایش مهارت گوش کردن کمک میکند، در نظر داشتن اهمیت قصهگویی در دوران کودکیست. قصه و قصهگویی شاید بهطول تاریخ بشر قدمت داشته باشد و كمتر مادری را بتوان یافت كه قصهای برای فرزند خود در قالب داستانهای شبانه، شعر و لالایی تعریف نكرده باشد.
روایت افسانهها و داستانها و بهطور كلی قصهگویی تاثیرات بسیاری در رشد و پرورش ذهنی و شخصیتی كودك دارد. در دنیای امروز بهنوعی جزو اركان آموزش بهشمار میرود. اهمیت آموزش از این طریق را میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد. ازجمله اینكه تجربه نشان میدهد آموزش به شیوهی غیرمستقیم تاثیرات عمیقتر و بیشتری را بهجای میگذارد، بهویژه در مورد كودكان پیشرو و آگاه امروز كه از نصیحت و پند و اندرزهای تكراری گریزان هستند و نسبت به توصیههای مستقیم از خود مقاومت نشان میدهند، بیان مسائل و شیوههای صحیح رفتاری در قالب داستان و به شیوهای غیرمستقیم كارآمدتر بهنظر میرسد، زیرا در این حالت توجه هشیار كودك به داستان و شخصیتهای موجود در قصه معطوف است، اما در همین حین پیامها و توصیههای لازم را ضمیر ناخودآگاه او دریافت خواهد كرد.
باید در نظر داشت قدرت همذاتپنداری و تخیل كودكان بسیار بالاست و بهراحتی قادر هستند خود را بهجای شخصیتهای محبوب قصهها قرار دهند و از سوی دیگر میل به قهرمانپروری و قهرمان بودن آنها را به انجام الگوهای رفتاری كه توسط والدین بهصورت جهتدار در قالب شخصیتهای قصه مطرح میشود، ترغیب و تشویق خواهد كرد. ضمن اینكه قصهگویی فضایی را برای كودك بهوجود میآورد كه موجب تقویت قوهی تخیل او میشود و پرورش تخیل در كودكان آثار مثبت بسیاری را در رشد روحی و ذهنی آنها بهجای خواهد گذاشت، ازجمله اینكه با تقویت قوهی تخیل و امكان پرورش استعدادهای درونی و شكوفایی تواناییهای بالقوهی كودك فراهم میشود و مادر و پدر بهتر میتوانند به علایق و استعدادهای فرزند خود پی ببرند. از سوی دیگر، نباید از یاد برد كه تقویت قوهی تخیل گسترش افق و خیالپردازی كودك در پیشرفت او در زمینهی علوم مختلف نیز بسیار حائز اهمیت است. چنانچه اگر دقت كنیم زمینهی بسیاری از اختراعات و اكتشافات بشری از قوهی تخیل نشات گرفته و بیشتر مخترعین افرادی بودند كه میتوانستند از قوهی تخیل خود بهترین استفاده را ببرند. برای مثال، گفته میشود «داوینچی» از رابطهی میان صدای زنگ و سنگی كه در آب میافتد، به كشف حركت موجی صدا نائل شد.
دكتر پایور، جامعهشناس معتقد است: «یكی از ویژگیهای اجتماعی قصه تفسیرهای متعدد و متنوعیست كه مخاطبین از یك داستان در ذهن خود ارائه میدهند و الزاما با روایت اصلی نویسنده همخوانی ندارد كه از لحاظ جامعهشناسی تاویلگرا این امر موضوعی پذیرفتهشده و قابل قبول است. بنابراین، بچهها نیز با شنیدن یك قصه ممكن است تفسیرهای متعدد و گوناگونی داشته باشند كه در بسیاری از موارد خود آن تفسیرها، ایدههایی ناب است».
مورد دیگر اینكه در قالب قصه و داستان بهراحتی و زیبایی میتوان میراث فرهنگی و ملی را به كودكان منتقل كرد و خصلتهای پسندیدهای همچون شجاعت، درستكاری، مهربانی، گذشت و... را كه در آثار و ادبیات داستانی ایران نیز به وفور یافت میشود، به كودك منتقل کرد. اما با گذشتن از دورهی خردسالی و ورود كودك به جامعهای بزرگتر مثل مدرسه اهمیت قصه و قصهگویی نهتنها كمرنگتر نمیشود، بلكه كاركردهایی بهمراتب بیشتر و عمیقتر خواهد یافت. زیرا نهتنها آموزش بسیاری از اصول تربیتی از این طریق میسر میشود بلكه در آموزشی بهتر علوم مختلف نیز میتواند نقشی سازنده ایفا کند.
هرچند امروزه متاسفانه در مدارس هدف اصلی تعلیم و تربیت پروش افرادی مبدع، خلاق و مبتكر نیست و آموزشهای غیرفعال همراه شیوههای خشك و غیرمنعطف آموزشی ذهنیت بچهها را از مدرسه شكل میدهد، بهطوریكه تصویر امتحان، نمره، اضطراب و دروسی خشك و تئوریك اولین پنداشت هر دانشآموزی از دوران مدرسه است. بدیهیست در چنین شرایطی كه لذتبخشترین خاطرهی كودكان از حضور در مدرسه به رابطه با دوستان و همكلاسیهایشان برمیگردد و بهعبارت بهتر بخش عمدهی پرورش دانشآموزان در سایهی كنشهای عاطفی و رفتاری در جمعهای دوستانه میسر میشود، توجه به قصه و قصهگویی جایگاهی در مسائل پرورش و آموزشی نخواهد داشت. درحالیكه در طول تاریخ علیرغم توسعهی صنعتی جوامع و پیشرفتهای سریع تكنولوژی هنوز هم قصه و زبان ساده روایت نقش مهمی در تفهیم و بیان مسائل آموزشی دارد. بهنحویكه امروز در جوامع پیشرفته و سیستمهای نوین آموزشی توجه به این وجه از آموزش بسیار مد نظر است و در نظامهای كارآمد آموزش و پرورش امروزه در بسیاری از موارد از شیوهی روایت و قصهگویی برای فهم مسائل مختلف ازجمله آموزش زبان، الفبا، موسیقی و... استفاده میشود.
جای افسوس دارد كه در كشور ما با وجود پیشینهی غنی و ارزشمندی كه در زمینهی اسطورهسازی، افسانه و داستانپردازی وجود دارد، توجه به این مسئله در مدارس ما كمرنگ و ناچیز است، درحالیكه پرورش حس زیباییشناسی، تكوین شخصیت كودك و آموختن كلمات تازه از نتایج طرح قصههای هدفمند و دلنشین برای بچههاست و نحوهی رویارویی با مسائل معاشرت با دیگران را به بهترین شیوه به كودكان آموزش میدهد. استفاده از شیوههای تلفیقی در آموزش نیز همواره مورد توجه بوده است و بر همین اساس قصهگویی در نظام آموزشی نیز میتواند با اشكال مختلف درسی آمیخته و با برنامهریزیهای صحیح و اصولی در جهت آموزش بهتر كودكان گام بردارد. از آنجاییكه برخی از درون ذهنی دانشآموز بهشكل هیولایی دستنیافتنی درآمده است، میتوان با تلفیق دروس مذكور پارامترهای جذاب و آشنا مثل قصه این مشكل را تا حد زیادی مرتفع کرد و مقدمات آشتی كودكان را با درسهای بهظاهر خشك و غیرمنعطف فراهم آورد. هرچند باید به این مسئله نیز توجه داشت كه ارائهی شیرین و صحیح قصه نیز بسیار حائز اهمیت است و در نتیجه تربیت و آموزش قصهگویی به معلمانی كه از این قابلیت برخوردار باشند، از اركان اصلی آموزشی به این شیوه است تا بتواند ضمن ایجاد عشق و علاقه نسبت به ادبیات، در تقویت نیروی تخیل كودك، بالا بردن قدرت بیان و امكان بروز عواطف و آموزشهای تربیتی و اخلاقی به كودكان موثر باشد. افزونبر معلمان و اولیای مدرسه نقش بستههای كمكآموزشی نیز بسیار حائز اهمیت است. برای مثال، یكی از شیوهایی كه در كشورهای اروپایی و آمریكا مورد استفاده قرار میگیرد این است كه قهرمانان داستانها و افسانههای مشهورشان را بهشكل عروسك و ماكتهای مختلف ساخته و در خانه و مدارس از طریق آنها داستانها را روایت میكنند كه این روش نیز میتواند قدرت تجسم، ارتباط با شخصیتهای داستان و حوادث مرتبط با آن را در ذهن كودك بالا برده و در نتیجهی بهكارگیری چنین روشهایی تاثیرات قصه و قصهگویی نیز صدچندان شود.
پس از یاد نبریم كه دقایق كوتاه قصههای شبانه نقش عمیق و ماندگار را در ذهن كودكان برجای خواهد گذاشت، نقشی كه میتوان آن را با ورود به مدرسه، رنگ و بوی جدیتر و كارآمدتر بخشید. درعینحال نباید از یاد برد که برخی مسائل در ظاهر کماهمیت و همیشگی، تاثیرات پایداری را نهتنها در زندگی کودکان بلکه در شکل بخشیدن به فردای جامعهای که در آن زندگی میکنیم، ایفا میکند. چهبسا قصههای کوتاه شبانه، کودکان ما را برای آیندهی نهچندان دوری آماده کند که بهعنوان یک شهروند تاثیرگذار بتوانند حرفها را آنچنان خوب بشنوند و تجزیه و تحلیل کنند که کمتر بتوان حقی از آنها تضییع کرد.
نظر شما