چهارشنبه ۹ تیر ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۷
کد خبر: 186794

می‌گوید: «اولویت بستری با جوان‌ها و بیمارانی است که شرایط بهتری دارند. به ما گفته‌اند در اورژانس بمانیم، اما تمام امکانات ‌آی سی یو را اینجا آورده‌اند. چیزی کم نیست اما محیط اورژانس آدم سالم را هم مریض می‌کند. ما که کم از مریض‌ها نداریم فقط روی تخت نیستیم.» از وضعیت بهداشتی بیمارستان گله دارد.

چند ساعتی در یک بیمارستانی دولتی

سلامت نیوز: می‌گوید: «اولویت بستری با جوان‌ها و بیمارانی است که شرایط بهتری دارند. به ما گفته‌اند در اورژانس بمانیم، اما تمام امکانات ‌آی سی یو را اینجا آورده‌اند. چیزی کم نیست اما محیط اورژانس آدم سالم را هم مریض می‌کند. ما که کم از مریض‌ها نداریم فقط روی تخت نیستیم.» از وضعیت بهداشتی بیمارستان گله دارد.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه فرهیختگان نوشت:با هم می‌رسیم، او اما روی ویلچر نشسته و اشک می‌ریزد. مادرش می‌گوید: «نا برایش نمانده که داد بزند، از دیشب درد کشیده و دکترش امروز ما را به بیمارستان امام خمینی (ره) ارجاع داده». همراهشان می‌روم تا هم کمکی باشم به دخترک پانزده ساله‌ای که از درد شکم، ساعت‌ها نخوابیده و هم بهانه‌ای باشد تا بتوانم وارد بیمارستان شوم. وارد اورژانس که می‌شویم رنگ به رخ دختر نمانده و مادرش دستپاچه و تنها دور خودش می‌گردد و با چادر مشکی رنگ و رو رفته اش اشک و گاهی هم عرق پیشانی‌اش را پاک می‌کند. گرفتن پذیرش برای فاطمه زیاد طول نمی‌کشد. چیزی حدود پانزده دقیقه روی صندلی‌های سرد فلزی کنار اتاق دکتر می‌نشینیم و فاطمه سرش را به دیوار تکیه می‌دهد و دستش را روی شکمش می‌کشد و صبوری می‌کند.

اولین چیزی که رزیدنت جوان می‌خواهد‌ ام‌آرآی است و می‌گوید، بی‌آن هیچ کاری امکان‌پذیر نیست اما دقایقی بعد می‌فهمیم ‌ام‌آر‌آی سوخته و باید دست‌کم تا فردا صبح صبر کرد. بغض مادر و دختر باهم می‌شکند. امیدی که از دست رفته و صبری که نتیجه نداد حالا فریاد می‌شود و نگاه‌های کنجکاوی که از هر طرف به فاطمه هجوم می‌آورند تا بفهمند دلیل اعتراض چه بوده.

 روزهایی که می‌گذرند، اما سخت
 بخش یک اورژانس امام خمینی (ره) شاید شلوغ‌ترین قسمت بیمارستان باشد؛ از کودک دست شکسته تا زندانیان محتاج درمان، از بیمار قلبی تا نیازمند‌ آی‌سی‌یو همه در کنار هم روی تخت‌های فلزی با ملحفه‌های آبی لاجوردی انتظار می‌کشند تا تختی در بخش خالی شود یا پزشکی به دادشان برسد و پایان دهد به این ساعت‌های هولناک کشدار.
میان شلوغی‌های اورژانس و رفت و آمد‌های معمول و صدای بوق دستگاه‌ها نگاهش می‌کنم. آرام بالای سر مادر پیرش نشسته و دست روی موهای سفید نه‌چندان پرش می‌کشد. کنارش می‌نشینم. به سختی چشم‌هایش را از مادرش برمی‌دارد و می‌گوید: «دکتر گفته روزهای آخر است.» 14 روز تمام در اورژانس بودن حال خوشی برایش نگذاشته و اینکه معلوم نیست تا چند وقت دیگر باید با همین وضع سر کند اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. او هم مثل بقیه با مشکل کمبود تخت مواجه است. می‌گوید: «اولویت بستری با جوان‌ها و بیمارانی است که شرایط بهتری دارند. به ما گفته‌اند در اورژانس بمانیم، اما تمام امکانات ‌آی سی یو را اینجا آورده‌اند. چیزی کم نیست اما محیط اورژانس آدم سالم را هم مریض می‌کند. ما که کم از مریض‌ها نداریم فقط روی تخت نیستیم.» از وضعیت بهداشتی بیمارستان گله دارد.
در گوشه‌ای دیگر مرد میانسالی سرش را میان دستانش گرفته و دفترچه بیمه را هم روی زانویش گذاشته است. وضعیت بیمارش را جویا می‌شوم. «یک هفته است هر روز دنبال یک تخت خالی از صبح تا عصر می‌روم و برمی‌گردم. بیمه تامین اجتماعی داریم و هیچ بیمارستانی ما را قبول نمی‌کند. بیمارستان‌های خصوصی هم قیمت بالا دارند و پرداخت آن از توان ما خارج است.»
به بخش‌های دیگر اورژانس هم سری می‌زنم. انتهای راهرو سمت چپ، اورژانس شماره دو دیده می‌شود. شرایط در بخش دو اورژانس بیمارستان امام‌خمینی(ره) اما بهتر است. مراجعه‌کنندگان عموما وضعیت جسمانی بهتری دارند و بخش هم تا حدی خلوت‌تر است.
خیلی از بیماران تنها چند ساعت است که اینجا بستری شده‌اند و پرستاران و رزیدنت‌ها رسیدگی بیشتری می‌کنند. همراه یکی از بیماران از وضعیت اورژانس راضی است و تاکید می‌کند که ابتدا بیمارش را بستری کرده‌اند و در مورد موضوعات مالی حرفی به میان آورده نشده است. او معتقد است این برخورد از نظر روانی کمک زیادی به بیمار و همراه بیمار می‌کند. شرایط اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) به‌طور کامل خوب نیست؛ از دستشویی‌هایی که نمی‌توان گفت تمیز است و بوی ناخوشایندی می‌دهند تا محیطی که برای همراهان بیمار در نظر گرفته نشده و فضای عمومی حیاط که بگذریم با مشکل تردد هم روبه‌رو هستیم. نبود پارکینگ و ازدحام در ساعت‌های ملاقات از دیگر مشکلات اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) است. اما از همه این هیاهوها و سختی‌ها که بگذریم اینجا هنوز هم نور امیدی در نگاه انسان‌ها وجود دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha