یک شوخی متاثر از حقیقت بین ایرانی‌ها رایج است که در هر سفر و تفریح و مهمانی و دورهمی و پیک‌نیک و... تنها هدف نهایی «خوردن» است! شاید همین حقیقت تلخ در رواج این همه برندهای خوراکی و سالن‌های غذاخوری و فست‌فودهای چندشعبه‌ نقش اساسی دارند و براساس باور قدیمی‌ که ایرانی‌جماعت، از هر چیزی بزند، هوای «شکمش» را دارد، حجم عظیمی از تبلیغات محیطی و تلویزیونی را موارد مربوط به «خوراکی‌جات» به خود اختصاص داده‌اند.

آیا غذاخوردن؛ اولین و آخرین تفریح جامعه‌ی ماست؟

سلامت نیوز:یک شوخی متاثر از حقیقت بین ایرانی‌ها رایج است که در هر سفر و تفریح و مهمانی و دورهمی و پیک‌نیک و... تنها هدف نهایی «خوردن» است! شاید همین حقیقت تلخ در رواج این همه برندهای خوراکی و سالن‌های غذاخوری و فست‌فودهای چندشعبه‌ نقش اساسی دارند و براساس باور قدیمی‌ که ایرانی‌جماعت، از هر چیزی بزند، هوای «شکمش» را دارد، حجم عظیمی از تبلیغات محیطی و تلویزیونی را موارد مربوط به «خوراکی‌جات» به خود اختصاص داده‌اند.

   به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه سایه، اما واقعا چرا «خوردن» از حدود یک فعل لازم روزانه برای زیستی سالم خارج و تبدیل به یک سرگرمی شده‌است؟ در سایت مطالعات سلامتی مرکز درمانی و تحقیقاتی کلیولند در مطلبی تحت عنوان «روان‌شناسی غذا خوردن» آمده‌است: «آنچه می‌خوریم بر مود و جریان حسی ما نیز اثرگذار است.

در نتیجه‌ی کم یا زیاد غذاخوردن، جسم و ذهن ما آسیب می‌بیند و راز سلامتی در هر دوی این حوزه‌ها، رعایت تعادل است». درواقع براساس مطالعات مربوط به حوزه‌ی تغذیه، دریافت غذا برای رشد و سلامت اندام‌های داخلی، عملکرد صحیح بدن و تامین سطح انرژی مورد نیاز برای زنده‌ماندن و رسیدگی به امور روزمره حیاتی‌ست؛ اما زمانی‌که از مرزهای این نیاز خارج شود، تبعاتی به‌دنبال خواهد داشت که تاثیرات منفی کوتاه‌مدت و بلندمدتی را بر فرد و جامعه در شاخه‌های گوناگونی می‌گذارد. در آمار سال ٢٠٠٧ فوربز، ایران در رده‌ی ٧٧ کشورهایی با بیشترین افراد چاق حضور داشت.

این درحالی‌ست که دکتر محمدرضا عبدالحسینی از اعضای انجمن جراحی متابولیک و چاقی کشورمان، در مصاحبه‌ای با ایران‌دیلی در دسامبر سال ٢٠١٥ عنوان کرده‌بود که نرخ چاقی در ایران، دوبرابر نرخ رایج در جهان است و به این موضوع اشاره کرده‌بود که حدود ٢,٣میلیارد نفر در جهان از معضل اضافه‌وزن در حد چاقی رنج می‌برند. بی‌شک در کنار همه‌ی عوامل تاثیر گذار بر متابولیسم بدن که منجر به بروز چاقی و اضافه‌وزن می‌شود، پرخوری‌ها و بدخوری‌ها نقش قابل توجهی دارند.

این مسئله زمانی بیشتر جریان‌ساز و اثرگذار می‌شود که غذاخوردن، از یک نیاز روزانه به یک تفریح هم بدل شود و در هر برنامه‌ی اجتماعی و فردی افراد به‌عنوان یک پای ماجرا حضوری فعال و مهم داشته‌باشد. وجود رستوران‌ها، غذاخوری‌ها، مراکز عرضه‌ی انواع خوراکی‌های سنتی و مدرن ایرانی و خارجی در فواصل کم در هر محدوده‌ی زیستی به‌ویژه در کلان‌شهرها گواهی بر این ادعاست که پای «غذا و خوراکی» در تمام برنامه‌‌ریزی‌های سرگرم‌کننده‌ی ما در میان است.

براساس آمار مرکز داده‌پردازی ورلداطلس، در سال ٢٠١٣ حدود ٤٢میلیون کودک زیر پنج‌سال چاق در جهان وجود داشته‌ که رقمی حیرت‌انگیز و هشداردهنده است. این مسئله نشان می‌دهد که چاقی و عوامل آن ازجمله غذاخوردن به‌عنوان تفریح و سرگرمی، معضلی جهانی‌ست که باید برای آن فکری جدی و اساسی کرد. دکتر سوزان ال.

اسمالی در مقاله‌ای در نشریه‌ی Psychologytoday در این زمینه نوشته‌است: «وقتی از یک متخصص تغذیه شنیدم که گفت غذاخوردن شکلی از سرگرمی نیست، متعجب شدم و پرسیدم چرا؟ بسیاری از دوستان من به‌عنوان تفریح به‌دنبال رستوران‌های جدید و کشف غذاهای خوشمزه‌ی جدید هستند و این مانند یک سرگرمی فوق‌العاده آنها را شاد می‌کند.

آن متخصص به من گفت که غذاخوردن تنها راهی برای تامین نیازهای حیاتی بدن به روشی سلامت و خوشمزه است؛ نه یک راه برای لذت‌بردن به‌شکل تفریحی دسته‌جمعی!» این متخصص در ادامه عنوان کرد: «مردم یاد گرفته‌اند چیزی برای خوردن را وارد شادی‌های دسته‌جمعی خود کنند و در کنار این مسئله، غذاخوردن‌های عصبی ناشی از نوسانات حسی و روحی که به‌ پرخوری عصبی معروف شده، یک نیاز را به یک عادت بدل کرده‌است».

بنابراین می‌توان گفت که از علل مهم در انتخاب غذا به‌عنوان یک عامل سرگرم‌کننده، تغییر عادات سالم سبک زندگی به عادات ناسالم است. در ایران، تعیین اینکه قرار است بعد یا حین برنامه‌های تفریحی چه خوراکی‌ها و غذاهایی و در کجا و به چه شکل خورده شوند، از اولین گام‌های برنامه‌ریزی هستند.

برخی می‌‌گویند که این ماجرا ناشی از آن است که هیچ برنامه‌ی تفریحی و سرگرم‌کننده‌ی جذاب و هیجان‌انگیز متنوعی وجود ندارد؛ درحالی‌که واقعیت امر این است که ایرانی‌ها برای سرگرم‌شدن هیچ برنامه‌ی مدون و مناسبی ندارند

عموم افراد حتی تعریف درستی از سرگرم‌شدن ندارند و نمی‌دانند چگونه می‌توانند برای تفریح‌شان برنامه‌ریزی کنند. از سویی چون غذاخوردن، عاری از فعالیت جسمی و تحرک زیاد است، به‌راحتی از سوی افراد تنبل پذیرفته می‌شود؛ آن‌هم در جامعه‌ی امروز ما که جدای از همه‌ی مسائل و دغدغه‌های ضمنی در زندگی، عدم شادابی جسمی و روحی به وفور در میان عموم مردم دیده می‌شود؛ مسئله‌ای که به بی‌تحرکی و بی‌انگیزگی آنها منجر شده‌است و به‌دنبالش شاهد ازبین‌رفتن عبارتی همچون «سبک زندگی» آن‌هم به‌شکل سالمش هستیم. همین نکته باعث شده تا سودجویان بسیاری به این نقطه‌ضعف توجه کرده و با ارائه‌ی گزینه‌های خوراکی متنوع حتی قدرت تصمیم‌گیری صحیح را هم از این‌دسته افراد سلب کنند؛ کمااینکه در میان افرادی که رفتن به غذاخوری جدید و امتحان‌کردن خوراکی‌های متنوع را در برنامه‌های تفریحی خود گنجانده‌اند، حتی اقشار باسواد و فرهیخته هم دیده می‌شوند.

کاسب‌کاری‌های معمول دنیای سرمایه‌داری هم در این ماجرا نقش پررنگی ایفا می‌کند. کافی‌ست به مراکز خرید یا حتی مجموعه‌های سینمایی یا هر فضای مدرن شهری دیگری رجوع کنید تا در کنار هر محصول و خدماتی که در آنجاها ارائه می‌شوند، با دنیای پرجاذبه‌ای از رایحه‌ها، طعم‌ها و رنگ‌ها غافلگیر شوید. آن‌وقت است که تمایل به امتحان‌کردن یکی از گزینه‌های این منوهای متنوع حتما شما را هم وسوسه خواهد کرد و اگر به مذاق‌تان خوش بیاید، شما هم یکی از مشتری‌های بعدی این تفریح خوشمزه خواهید شد. 

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha