سلامت نیوز-*اسماعیل کهرم: برای جلوگیری از نابودی جنگلها لازم نیست حتما صادرات چوب ممنوع شود. شما وقتی درختی را قطع کنید فرقی ندارد که چوب آن صادر شود یا در داخل مصرف شود. من زمستان امسال از جاده فیروزکوه به سمت بابل می رفتم و در گردنه گدوک برف و کولاکی بود که چهار، پنج ساعت آنجا گیر افتادیم. در طول مسیر آنچه از مقابل من عبور میکرد کامیون های چوب بود و شاید بیش از ۷۰ تا ۸۰ کامیون که تا بن دندان چوب را بار زده بودند عبور کردند و برای من این پرسش مطرح شد که این کامیونها به کجا می روند؟ تا اینکه در ۲۰ کیلومتری بابل همه کامیون ها داخل جاده باریکی رفتند که به سمت کارخانه چوب می رفت.
تا ۷۵ سال دیگر جنگلی نخواهیم داشت
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، میزان برداشت پایدار ما از جنگلهای شمال باید حدود ۲/۳ میلیون متر مکعب باشد و به عبارت دیگر اگر ما سالانه ۲/۳ مترمکعب از جنگلهای شمال برداشت کنیم این جنگلها پایدار خواهد بود در حالی که برداشت ما درست سه برابر این مقدار است و۴/۶ میلیون متر مکعب و دو برابر این میزان ما از جنگلها برداشت می کنیم. کارکنان ناسا همان تشکیلاتی که انسان را به ماه برد و سالم برگرداند، دیرزمانی است به این نتیجه رسیده اند که مهم ترین فایده رفتن به فضا این است که از طریق آن به زمین نگاه کنیم. اینکه چه مقدار از تالاب ها خشک شده و جنگلها و مراتع از بین رفته است بخشی از ماموریتهای این سازمان است. برخی کارکنان ناسا سال گذشته در بوستون آلمان به من اعلام کردند: ما متوجه شدیم کشور ایران سالانه بین یک تا ۵/۱ درصد از جنگلهای هیرکانی خود را از دست می دهد. این نتیجه از طریق مقایسه عکس ها و فیلمهایی صورت میگیرد که در سالهای مختلف از این مناطق گرفته شده است. اگر سالانه یک درصد جنگلها را از دست بدهیم تا ۱۰۰ سال آینده دیگر جنگل نخواهیم داشت و اگر ۵/۱ درصد این جنگلها را از دست بدهیم ظرف ۷۵ سال آینده دیگر هیچ جنگلی در این اقلیم باقی نخواهد ماند. با این وضعیت صیانت و حفاظت از جنگلها را بر عهده سازمانی گذاشته ایم که در کنار سازمان حفاظت محیط زیست از فقیرترین سازمانهاست. برای هر ۱۷ هزار هکتار از این جنگلها یک جنگلبانی وجود دارد که طبیعی است که نمی تواند از عهده این کار بربیاید و در مقابل محیطبانان هم تعدادشان بسیار کم است. با این کیفیت در چشم انداز ۵۰ـ۶۰ ساله جنگلها همه آنها نابود خواهند شد. در این شرایط وقتی درختان قطع میشوند دیگر فرقی نمی کند که آنها را قاچاق کرده و در خارج از کشور مصرف کنیم یا در داخل ایران به زغال تبدیل شوند یا از آن مبل و کمد ساخته شود. اهمیت جنگلهای هیرکانی به این است که از ۳ میلیون سال پیش تا به حال نه به دست انسان که به دست طبیعت کاشته شده است.
ما نمی توانیم جای طبیعت را بگیریم و نمی توانیم درختانی را بکاریم تا جایگزین جنگلی شوند که ۳ میلیون سال پیش در دوران سوم زمین شناسی به وجود آمده است. تنها راه این است که ما این جنگلهای با ارزش هیرکانی را بگذاریم باقی بماند.در تمام اروپا نظیر این درختان دیگر وجود ندارد؛ این جنگلها منحصر به فرد است و باید جنگل را به حال خودش بگذارند.یک هکتار جنگل در سال ۵/۷ تن ریزگرد را می بلعد و اگر دور تهران جنگل داشتیم ریزگرد به تهران نمی آمد، در ایلام و خوزستان هم همینطور. از نظر فرسایش خاک ما در جهان رتبه اول یا دوم را داریم. علت اصلی فرسایش خاک و بیابانزایی در ایران جنگلزایی است و اگر همه اینها از بین برود تمام ایران میشود بیابانی که نه در آن آب و آبادانی است و نه کشاورزی. زیر هر جنگلی آب انبار است اما ما تمام نعمات را بهخاطر تامین چوب برای صنعت، داریم از دست میدهیم، در حالی که راه حل ما واردات چوب است نه اینکه درختان جنگلها را از بین ببریم. قطع درختان جنگل هیرکانی برای ساخت سد شفارود غلط بود.سد شفارود در منطقهای واقع شده که هزاران اصله درخت را از بین میبرد. مساله ساخت سد شفارود برای تامین آب شرب مردم مطرح شد و همه جای دنیا این کار را میکنند ولی اینکه به صنعت و کشاورزی هم برسیم یعنی سد این قدر بزرگ می شود که زمینهای شیبدار در منطقه هیرکانی که این قدر ارزش دارد متاسفانه دچار فرسایش می شوند و ریشه درختان در آب می پوسد و از بین می رود.
جامعه جنگلنشین و تهدید جنگلها
تا به حال طرح هایی که برای صیانت و حفاظت از جنگلها نوشته شده موفق نبوده، زیرا مسائل و مشکلات اصلی را هدف قرار نداده است. ما تا وقتی جامعه جنگل نشین در کشور داریم نمیتوانیم جلوی بهره برداری از جنگل را بدون توجه به این افراد بگیریم. این بدان معنی است که تمام این جنگلنشینان همه نیازهای خود را از طریق جنگل برآورده میکنند. این جنگل نشینان کلیه نیازهای خوراک خود و دامهایشان را از جنگل تامین میکنند و دامها نیز در کنار مردم بخش زیادی از جنگلها را از بین می برند. قاچاق چوب هرچند عامل اصلی در از بین رفتن جنگلهاست اما جنگل نشینان و دامهای خود نیز بخش زیادی از جنگلها را از بین می برند. باید در درجه اول راهی برای خروج جنگلنشینان از این مناطق بکر و حفاظت شده ایجاد کرد. این در حالی است که بخش زیادی از افرادی که در این قبیل جنگلها زندگی می کنند سند و بنچاقی دارند که گاهی مربوط به ۱۰۰ سال قبل است و این نشان می دهد این محدوده ملک شخصی آنهاست. برای مثال در بسیاری از مناطق حفاظت شده مانند میانکاله افرادی هستند که ۶۸ هزار هکتار سند دارند و مالک این زمین ها هستند و تازه این افراد محیط بان هم شده اند. در این شرایط باید دولت در درجه اول زمینهای معوضی برای این افراد در نظر گرفته و از آنها بخواهد زمین خود را در این مناطق حفاظت شده به دولت تحویل دهند و از طرف دیگر حدود ۱۰ سال باید به همه جنگلهای کشور تنفس داده شود. با این شرایط میتوان تا حدودی امیدوار بود که روند نابودی جنگلها در کشور متوقف شود و در غیر این صورت طی کمتر از یک قرن آینده هیچ جنگلی در کشورمان نخواهیم داشت.
* مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست
نظر شما