سلامت نیوز:اورژانس اجتماعی، ترکیبی ضروری و مهم بود که برای کمک به کاهش میزان آسیبهای موجود در کشور بهخصوص پایتخت ایجاد شد. شهری که همه نوع کودکآزاری و همسرآزاری دارد و بعدها مردم و فعالان در شبکههای اجتماعی 123 را به صورت گسترده اطلاعرسانی کردند تا کسانی که مورد خشونتهای خانگی قرار میگیرند، بتوانند از کمکهای این اورژانس بهرهمند شوند. عمده فعالیتهای اورژانس اجتماعی به این شرح است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جهان صنعت، زوجین متقاضی طلاق و افراد دارای اختلاف خانوادگی حاد، زنان و دختران در معرض آسیب اجتماعی یا آسیبدیده اجتماعی، افرادی که قصد خودکشی دارند یا اقدام به خودکشی کردهاند.
کودکان خیابانی و کار، همسران آزاردیده، کودکان آزاردیده، مبتلایان به اختلال هویت جنسی، دختران و پسران فراری از منزل، سالمندان و معلولان آزاردیده، معتادان، افراد بیخانمان، بیماران روانی مزمن و سایر افراد در تمام سنین که در شرایط بحرانی ویژه قرار دارند. بر این اساس درخصوص برخی فعالیتها و نوع مراجعان و بیشترین میزان تماسها و نحوه کمک به کودکانی که مورد آزار قرار میگیرند، «جهانصنعت» با فرزانه آزادواری، مدیر اورژانس اجتماعی به گفتوگو نشست.
از آغاز فعالیت اورژانس اجتماعی چند سال میگذرد؟
خط ۱۲۳ سال ۸۳ راهاندازی شد. آن موقع هدف فقط کودکآزاری بود. با یک تیم میرفتیم و موارد را بررسی میکردیم. از سال ۸۷ اورژانس اجتماعی به شکل فعلی راهاندازی شد که تیمهای سیار دارد و به محل گزارششده مراجعه میکنیم. از این سال تمام آزارهای خانگی جزو حیطه کاری اورژانس اجتماعی قرار گرفت.
آیا حیطه فعالیت اورژانس اجتماعی فقط استان تهران را دربر میگیرد؟
خیر. همه استانها را شامل میشود.
برخی میگویند هنوز اورژانس اجتماعی میان بعضی از طیفهای مردم جا نیفتاده و از وجود چنین مرکزی اطلاع ندارند، مانند شهرستانهای کوچکتر و روستاها.
استانهای ما همه ۱۲۳ را دارند اما این خدمات هنوز برای شهرستانهای کوچک راهاندازی نشده، چه برسد به روستاها.
خب با این اوصاف بهزیستی برای توسعه فعالیتهای اورژانس اجتماعی چه برنامهای دارد؟
هر کسی از وجود مراکز مطلع باشد و اعلام کند در مرکز استان است، حتما پیگیری میشود.
آیا بهزیستی برای اطلاعرسانی بیشتر درباره اورژانس اجتماعی در کل کشور اقدامی انجام داده است؟
به هر حال در شرایطی که پیش آمده به عناوین مختلف اطلاعرسانی کرده، مثلا در هفته بهزیستی، همایشهایی که در شهرهای مختلف برگزار میکنیم، روز جهانی کودک. در ابتدای راهاندازی در تهران نیز تمام مشاوران مناطق آموزشوپرورش با این خط آشنا شدند و قرار شد اطلاعرسانی کنند.
بیشترین تماسهایتان در چه زمینهای است؟
کودکآزاری.
تعداد تماسهای کل با مرکز 123 چه میزان است؟
از 15 هزار و390 تماسی که ظرف یک ماه با خط 123 گرفته میشود، 2774 تماس مرتبط با فعالیتهای اورژانس اجتماعی بوده که 50 درصد آن گزارش کودکآزاری بوده. در واقع به صورت میانگین هر ماه در همین محدوده رقمی کمی بالاتر و پایینتر، تماس مرتبط با 123 داریم.
آیا همسرآزاری رده دوم فراوانی در آمار تماسهاست؟
نه، خیلی پایینتر است. چون ما در حال حاضر همسرآزاری، والدآزاری، سالمندآزاری، معلولآزاری و موارد خودکشی را داریم. در میان مواردی که به اورژانس ارجاع میشود، اگر فرض کنیم ۵۰ درصد مربوط به کودکآزاری است، ۵ تا ۱۰ درصد تماسها درباره همسرآزاری است. البته این آمار دقیق نیست.
اگر یک دختر جوان که با والدین خود زندگی میکند به شما زنگ بزند و بگوید در خانه تحت خشونت، فشار و آزار و اذیت است، به او چگونه کمک میکنید؟
ما ابتدا به منزل فرد مراجعه میکنیم. تیم تخصصی ما متشکل است از یک روانشناس و یک مددکار. به منزل فرد مراجعه و با دختر، پدر و مادر او صحبت میکنیم. در مواردی که مراجعه کردهایم، معمولا دخترها از سوی برادر خود نیز آزار دیده بودند. ما خشونت را بررسی میکنیم، اگر نیاز به مشاوره داشته باشند دعوتشان میکنیم به مرکز. باز هم اولین کار مشاوره است. اصلا نمیخواهیم قوام خانواده به هم بریزد تا جایی که ممکن است با مشاوره پیش میرویم. اگر واقعا خطرناک باشد، دختر را هدایت میکنیم که به مراکز سازمان مراجعه کند.
اما در درجه اول به او نمیگوییم منزل را ترک کند، مگر اینکه برای او خطر جانی داشته باشد. در غیر این صورت در خانواده بماند و ما پیگیر هستیم، هم از طریق برگزاری جلسات مختلف، هم مراجعه در زمانهای مختلف به منزل فرد. شمارهای نیز به این افراد میدهیم که مستقیما تماسگرفته و هر زمانی برایشان مشکلی پیش آمد، گزارش دهند.
مواردی به روزنامه گزارش شده بود که چون مستندات نداشتیم، نتوانستیم چاپ کنیم و آن، آزار و اذیت جنسی به کودکان از سوی والدین بود. ما این گزارشات را از دروازه غار دریافت کردیم و گویا امر روتینی است که پدر یا برادر قربانی دست به چنین اقداماتی میزنند. موردی داریم که مادر خانواده ماجرا را میداند اما با توجه به زندگی در محلهای پرخطر معتقد است اگر پدر خانواده فرزندش را مورد آزار و اذیت جنسی قرار دهد، بهتر است از اینکه او در خیابان مورد آزار جنسی قرار گیرد.
این مادر موضوع را به بهزیستی گزارش نمیکند، حالا از سر ترس یا به هر دلیل دیگر. آیا میتوان این موارد را به صورت عمومی به شما گزارش داد و اقدامی انجام میدهید؟
در قانون تصریح شده که هر مطلعی میتواند آزار جنسی و به طور کلی کودکآزاری را گزارش کند. خط ۱۲۳ برای شهروندانی است که توان این را ندارند به دادگاه مراجعه و مورد را اعلام کنند و پیگیریهای بعدی را انجام دهند. وقتی چنین مواردی به ما اعلام شود، مطمئنا پیگیری میکنیم. آزار جنسی را پیگیری میکنیم ولی خیلی از این موارد پیش آمده که وقتی به دادگاه رسیده، مثلا مادر خانواده به دلیل حفظ زندگیاش به هر شکل ممکن و از سر فقر فرهنگی، میگوید من آن موقع در شرایط دعوا و درگیری آن حرف را زدهام و چنین چیزی نیست.
اثبات این قضیه خیلی مشکل است. یا یک بچه به هر حال مهر پدر و مادر در دلش است و پدرش دو بار به او بگوید ببخشید و اشتباه کردم، میپذیرد. فرض کنیم که نمیتوانیم بچه را از خانواده بیرون آوریم. ما بهعنوان مطلع موضوع را به قاضی اعلام میکنیم و قاضی پدر و مادر را احضار میکند و طبق روال مساله جلو میرود. مثلا کودک را میگیرند و به ما تحویل میدهند. پزشکیقانونی و کلانتری، همه اینها باید مداخله کنند.
اگر من بهعنوان سومشخص به شما گزارشی از وقوع چنین کودکآزاری بدهم و در مراجعه شما برای بررسی، خانواده تکذیب کند آیا شما این اختیار را دارید که کودک را به پزشکیقانونی بفرستید؟
معلوم است که خانواده چنین چیزی را تکذیب میکند.
بله ما راجع به زمانی حرف میزنیم که پدر و مادر موضوع را تکذیب میکنند. اما سوالم این است که آیا شما این اختیار را دارید که کودک را برای بررسی موضوع به پزشکیقانونی بفرستید؟
تیم ما یک تیم تخصصی است با کار تخصصی. در مصاحبهای که با کودک انجام میدهند، میفهمند و مطمئن میشوند که آزار و اذیت جنسی اتفاق افتاده یا نه.
وقتی مطمئن شوید، در مرحله بعد چه میکنید؟
نیازی نداریم که پدر و مادر تایید کنند. قطعا در درجه اول پزشکیقانونی بررسی میکند. سپس ما بهعنوان مطلع و مدافع حقوق کودک، موضوع را به قوه قضاییه اعلام میکنیم. پرونده تشکیل شده و موارد قضایی پیگیری میشود.
با کودک آسیبدیده و مورد خشونت و آزار و اذیت جنسی قرار گرفته چه میکنند؟ آیا از خانواده میگیرند و به بهزیستی تحویل میدهند یا دوباره او را به همان خانواده بازمیگردانند؟
کودک به بهزیستی میرود تا پزشکیقانونی تایید کند یا خود کودک بسته به سن خود موضوع را تشریح میکند. اگر تا روز دادگاه پشیمان نشود و اظهاراتش را پس نگیرد، حداقلش این است که کودک موقتا تحتنظر سازمان بهزیستی در بهزیستی قرار میگیرد. بعد ممکن است قاضی دستور بازداشت فرد آزاردهنده را بدهد یا دستور تحقیق بیشتر را صادر کند یا برای بازگرداندن بچه تعهداتی از خانواده بگیرد. خودتان میدانید قوانین ما هنوز به صورت کامل در این زمینه اصلاح نشده و نواقص زیادی دارد.
در عمده مواردی که با آن روبهرو بودهاید آیا کودک را به خانواده بازگرداندهاند؟
در این موارد معمولا قاضی یک معتمد مانند پدربزرگ، مادربزرگ، عمه، عمو و... را بهعنوان قیم مشخص کرده و کودک را به او میسپرد. درست است که کودک به خانواده برمیگردد اما مستقیما به دست همان پدر سپرده نمیشود. خیلی موارد به این شکل است که پدر و مادر جدا زندگی میکنند. در شرایطی که پدر چنین مشکلی داشته باشد کودک را به مادر میسپرند. حتی ممکن است حضانت با پدر بوده باشد اما از آنجا خیلی راحت به مادر واگذار میشود. در مواقعی که مادر هنوز اصرار دارد زندگی را با آن مرد ادامه دهد، پیش آمده کودک به مادربزرگ، پدربزرگ و... تحویل داده شده. در کل یک نفر سوم ناظر به قضیه و مراقب کودک میشود.
بهعنوان نمونه وقتی کودکی با این شرایط به قوه قضاییه فرستاده و پرونده تشکیل شده و تایید هم میشود که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته از نظر روانی آشفته است و نیاز به روانکاوی و روانشناسی دارد. آیا این مسایل را اورژانس اجتماعی پیگیری میکند یا ادامه پیگیری با بهزیستی است؟
پیگیریهای پس از ترخیص با مرکز بهزیستی است نه با اورژانس اجتماعی. اگر هنوز در مرکز باشد در همان مرکز پیگیری میشود. اگر به خانواده تحویل داده شود، پیگیری آن با مرکز مداخله است. خود اورژانس اجتماعی در واقع شاخهای از مرکز مداخله است که مداخله در بحرانها را در دستور کار دارد.
آیا بهزیستی موظف است به کودک خدمات روانکاوی ارائه دهد یا خیر؟
بله. وقتی کودک پیش خانواده است و قاضی تصریح نکرده که نیاز به روانکاوی و روانشناسی هست، ما خانواده را دعوت میکنیم و اگر همکاری کنند جلسات برگزار میشود. اگر همکاری نکنند واقعا نمیتوانیم کاری انجام دهیم. ولی در مواقعی قاضی ذکر میکند که مشاوره لازم است. آن وقت ما پیگیر هستیم و خانواده را موظف میکنیم که کودک را برای روانشناسی و روانکاوی پیش مشاور ببرند. ولی با همه این تفاسیر، پیگیر هستیم که اگر کودک به خانواده تحویل داده شد، مرتب به آنها سر بزنیم و دوباره با آنها صحبت کنیم که اطمینان حاصل کنیم تا شرایط به وضعیت قبل برنگشته باشد. در واقع بررسی میکنیم که شرایط پایدار باشد و آن کودک در خانه مشکلی نداشته باشد.
در موارد کودکآزاری که به شما گزارش میشود، قربانیان بیشتر پسر هستند یا دختر؟
فکر میکنم بیشتر دخترند اما نوسان دارد و ممکن است آمار هر ماه نسبت به ماه دیگر تفاوت داشته باشد.
نکته دیگری هست که بخواهید مطرح کنید؟
مسالهای که در تمام مصاحبهها میگویم این است که وقتی با دریافت گزارش به منزل فردی مراجعه میکنیم در بسیاری از موارد این فقر خانواده است که باعث شده مسامحهای در مورد کودک انجام شده باشد. سعی میکنیم با کمک گرفتن از خیران کودک را در منزل حمایت مالی کنیم. از خیران دعوت میکنم به مرکز ما آمده و با خدمات ما آشنا شوند. این کودکان بعضا نیاز به درمان دارند.
پس شما این موارد را به افراد خیر معرفی میکنید.
بله اما تعداد خیرانی که با ما همکاری میکنند بسیار کم است. در حال حاضر مرکز ما شرق تهران را بهطور کل پوشش میدهد. آسیبهای بسیاری در همین منطقه وجود دارد. فرقی هم نمیکند و کانونهای آسیب بسیاری در شمال شهر هست در غرب، جنوب و... .
در همین شهر تهران هم خیلیها از وجود شما مطلع نیستند. اینکه میفرمایید خیر کم است شاید به دلیل مشکل اطلاعرسانی باشد.
به هر حال امکانات ما نیز محدود است. پیش از این اشاره کردم این مرکز در سال ۸۳ راهاندازی شده و در سال ۸۷ تیمهای سیار شروع به کار کردند. بعد از هشت سال مرکز ما هنوز همان تعداد چهار تیم را دارد در حالی که تعداد تماسهایی که با ما گرفته میشود همان قدر نیست. به تعداد مراکز نگهداری چند درصد اضافه شده است؟ خط اورژانس نیاز به توسعه دارد که افزایش نیافته است.
اینکه ظرفیت مرکز از نظر تعداد مددکار و روانشناس افزایش نیافته، مربوط به همان موضوع بودجه است؟
نه، تهران اصلا اجازه جذب نیرو بدون مجوز دولت را ندارد.
چرا؟
به هر حال ما ارگان دولتی هستیم و تا مجوز از دولت صادر نشود کاری نمیتوانیم بکنیم. ما بهطور مستقل نمیتوانیم نیرو بگیریم.
مگر بهزیستی اطلاع نمیدهد که نیاز به جذب مددکار و روانشناس بیشتری دارید؟
مدیران استانداری سال ۹۰ آمدند و همه این نیازها را بررسی کردند اما چه اقدامی انجام شد؟ اقدام خاصی برای افزایش نیروهای متخصص مورد نیاز اورژانس اجتماعی انجام نشد.
چرا بهزیستی وزارتخانه نمیشود که بودجه جداگانه دریافت کند؟ آیا مسوولان سازمان چنین پیشنهادی به دولت ارائه دادهاند؟
ما همه همین را میگوییم. در واقع درخواست ما هم مدتهاست همین است.
بهزیستی سازمانی زیرنظر وزارت کار و رفاه است و فعالیتهایش ارتباط چندانی به این وزارتخانه ندارد. حجم عمدهای از آسیبهای اجتماعی زیرنظر بهزیستی است و به دلیل کمبود بودجه به خیلی از آنها نمیتواند رسیدگی کند.
زنان کارتنخواب، کارگران جنسی و اعتیاد به صورت وسیع هم در میان مردان و هم در میان زنان داریم، زنان خیابانی، زنان بیسرپرست، زنان سرپرست خانوار و... قوانین مربوط به هر کدام هم تعداد زیادی تبصره و شاخه و... دارد که نظارت و پیگیری و بودجه میخواهد.
در تصمیمگیریهای اولیه ارگانهای مختلفی درگیر بودند ولی به مرور هر کدام خود را کنار کشیدند و بهزیستی ماند و این آسیبها شد کار اصلی بهزیستی.
آیا زنان کارتنخواب هم برای حمایت به شما ارجاع داده میشوند؟
جدیدا ارجاع میشوند. کارتنخواب و متکدی جزو حیطه وظایف شهرداری بوده اما دیگر به ما مراجعه میکنند.
در حال حاضر به شما واگذار شده یعنی شما به آنها مشاوره میدهید؟
زن کارتنخواب مشاوره نمیگیرد. در حال حاضر پایگاههای اجتماعی ما، NGOهای ما هستند که برای اینها فعالیت میکنند و به آنها کمک میکنند.
چه کمکی به آنها میکنند؟
اینها اگر در خیابانها باشند میتوانند بروند در شلترها و پایگاههایی که داریم غذای گرم، حمام و لباس بگیرند و تا صبح بمانند. صبح هم بیایند بیرون. در بیرون هم مراکز کاهش آسیب روزانه را داریم. میتوانند در مورد بهداشت و درمان خود و نیازهایی که دارند کمک بگیرند. چون کارتنخوابی یک پدیده چندعاملی است و تنها مختص کشور ما نیز نیست. در همه جهان هست.
خانههای امن که اشاره شد پذیرای زنان کارتنخواب نیز هست؟
نه. خانههای امن مال خانمهایی است که در منزل زندگی میکنند و با شوهر خود اختلافی پیدا کرده و مجبور میشوند بیایند بیرون و جایی نیز ندارند. خانوادهای ندارند که بخواهد از آنها حمایت کند. پولی ندارند که مثلا در هتل یا مسافرخانه اقامت کنند.
میروند در خانه امن تا مشکلشان حل شود. این خانهها موقتا به آنها خدمات و کمک و سرپناه ارائه میدهند.
نظر شما