سلامت نیوز-*اكرم آشتیانی: یادم میآید هنگامی كه فرزندانم كوچك بودند دوست داشتم به عنوان یك مادر تمام كارهای آنها را چه ریز و چه درشت خودم انجام بدهم تا چیزی از قلم نیفتد اما اشتباه فكر میكردم باید از زمانی كه فرزندانم دست چپ و راست خود را شناختند باید به آنها مسئولیتپذیری را یاد میدادم و به آنها میگفتم كه باید كارهایشان را خودشان انجام بدهند و فقط در بعضی جاها از من مشورت بگیرند. اینها درد دل مادری بود كه به كلینیك مراجعه كرده و از اینكه تمام كارهای فرزندانش را خودش مجبور بود انجام دهد تا به قول خودش چیزی از قلم نیفتد شكایت داشت.
والدین مسئولیتپذیر، فرزندان مسئولیتپذیر
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، تجربه ثابت كرده یكی از ارزشمندترین آموزشهایی كه توانسته مسبب پیشرفت و ارتقای آدمی شود آموزش و مهارت مسئولیتپذیری است. اگر زیربنای خانواده بر روحیه همكاری و مشاركت ساخته شده باشد فرزندان مسئولیتپذیر میشوند و همكاری لازم را در هر زمینهای پذیرا میشوند و به طور كل كسی كه مهارت سازگاری با هر چیزی را دارد حتماً مسئولیتپذیر خواهد شد. یكی از شاخصههای رشد و اعتماد به نفس داشتن در انسان مسئولیتپذیری است كه كمك میكند بتوانیم تصمیمات مناسب و قابل قبولی را بگیریم. هستند اشخاصی كه مرتب به موفقیتهای پی در پی رسیدهاند و این نمیتواند ناشی از چیزی جز داشتن حس مسئولیتپذیری در آنها باشد. كسانی كه مسئولیتپذیر هستند در ارتباط با دیگران و همچنین افزایش یادگیری در خود موفقتر هستند.
مسئولیتپذیری نوعی نگرش اكتسابی است كه از همان ابتدای زندگی هر فردی در حدود 7 تا 8 سالگی به بعد ایجاد میشود. بنابراین انتظار میرود والدین عزیز كه از همان ابتدا با كودك خود همراه هستند در ایجاد و رشد چنین حس اهمیتی در فرزند خود كوشا باشند چراكه داشتن حس مسئولیتپذیری بیش از هر چیز به نفع خود فرزند، چه در دوران كودكی او و چه در دوران نوجوانی و چه در دوران بزرگسالی است. به طور كلی میتوان یادآور شد كه مسئولیتپذیر بودن فرزندان میتواند ارتباط مستقیمی با دیگر افراد خانواده داشته باشد چراكه اگر فرزندی در یك خانواده با مسئولیت رشد و نمو كند به ناچار او هم مسئولیتپذیری را از پدر و مادر خود یاد خواهد گرفت و اگر ببیند در خانواده به این امر مهم اهمیت آنچنانی نشان نمیدهند، خود نیز مسئولیتپذیر نمیشود.
بنابراین والدین میتوانند به عنوان سرمشق و الگویی بسیار قوی و محكم، خود با رفتاری كه حاكی از مسئولیتپذیری است و با اتخاذ تدابیر آموزشی مناسب زمینه پرورش این حس را در فرزندان به وجود بیاورند. ناگفته نماند كه بهوجود آمدن این ویژگی زمانی میسر خواهد بود كه شرایط روحی و روانی فرزندان خود را دریافته و تلاش كنیم موقعیتها و زمانهای مناسبی را برای قبول كردن مسئولیت در آنان فراهم آوریم و در آخر انتظارات خود را متناسب با سن و سالشان به طور دقیق، روشن و عاری از هر گونه تحمیل كردنی بیان كنیم. باید این نكته را یادآور شوم كه داشتن این حس مهم در فرزندان میتواند هدفمند بودن و داشتن برنامهریزی و گرفتن تصمیمهای مناسب در زندگی را در وجود كودك نهادینه كند.
همچنین میتواند در گسترش ارتباطات با دیگران در آنها مؤثر واقع شود. همین طور داشتن حس مسئولیتپذیری میتواند باعث ایجاد آرامش در فرد شده و اعتماد به نفس او را بالا ببرد. اصولاً بچههایی كه منظم و مرتب هستند چه از لحاظ فردی و چه اجتماعی دارای این روحیه خارقالعاده هستند. حتی در بزرگسالان به وفور دیده شده است آنانی كه بهرهگیریهای درستی از شكستهای خود داشتهاند دارای این حس مسئولیتپذیری بودهاند. بنابراین بهتر است به خود این را بقبولانیم كه داشتن فرزندانی با روحیه مسئولیتپذیری میتواند در داشتن خانوادهای سالم كمك كند چراكه وقتی فرزندان دارای روحیه مسئولیتپذیری باشند به طور كل خانواده فضا و جوی آرام خواهد داشت و این خود میتواند كمك شایانی به والدین در جهت تربیت صحیح و درست فرزندان داشته باشد.
نشانههای فرزندان مسئولیتگریز
در اینجا بد نیست برخی نشانههای افرادی كه از مسئولیتپذیری شانه خالی میكنند را ذكر كنیم. فرزندانی كه كار خود را به عهده شخص دیگری میگذارند مسئولیتگریز هستند. آنان اكثراً والدین و دیگر اشخاص خانواده را مورد اتهام قرار میدهند كه شما دقیق به من نگفتید چه كاری را انجام بدهم و چه كاری را انجام ندهم. در بیشتر موارد خود را به بیماری یا فراموشی میزنند.
گاهی والدین كاری را به فرزند خود میسپرند، كاری كه در عرض چند دقیقه تمام میشود اما فرزند آنها آن كار را به روزهای دیگر یا به چند ساعت دیگر محول میكند و در آخر پدر و مادر از گفته خود پشیمان میشوند و خود آن كار را انجام میدهند، چون در واقع با سپری كردن زمان فرزندان یا آن كار را انجام نمیدهند یا ناقص انجام میدهند.
چیزهایی كه مسئولیتپذیری را خاموش میكند
اما چه چیزهایی باعث میشود روحیه مسئولیتپذیری در فرزندان خاموش شود؟ در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره و برای تربیت فرزندان مسئولیتپذیر برنامهریزی كرد:
1- فرزندانی كه از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند مسئولیتگریز میشوند پس اعتماد به نفس آنان را بالا ببریم.
2- فرزندانی كه همیشه از انجام كارها شانه خالی كردهاند و به نوعی قسر دررفتهاند.
3- فرزندانی كه الگویی مناسب برای یادگیری مهارت مسئولیتپذیری نداشتهاند.
4- انتظارات بیش از حد و توان والدین از فرزندان هم میتواند این حس را در فرزندان خاموش كند.
5- گاهی وقتی فرزندان كاری را كند انجام میدهند والدین زود آن كار را دنبال كرده و نمیگذارند خود فرزند كارش را پیگیری كند.
6- گاهی بچهها كاری را نادرست انجام میدهند، والدین بدون هیچ درنگی زود كلماتی نظیر بیعرضه، بیمسئولیت و در آخر دست و پا چلفتی را نثار فرزندان خود میكنند.
7- بعضی مواقع والدین تواناییهای فرزندان خود را غلط ارزیابی میكنند.
8- مهمترین نكته اینكه والدین در اثر فرق قائل شدن بین فرزندان خود حال بر اثر جنسیت یا سن، روحیه مسئولیتپذیر بودن را در وجود آنها خاموش میكنند.
9- در بعضی موارد والدین درس بچههایشان را بهانه میكنند و از اینكه مبادا به درسش لطمهای وارد شود نمیگذارند آنها خود كارهایشان را انجام بدهند. در نهایت نیز فرزندان خود را بیعرضه و ناتوان نشان میدهند تا این بار مهم را خود به دوش كشند.
*كارشناس روانشناسی بالینی
یادم میآید هنگامی كه فرزندانم كوچك بودند دوست داشتم به عنوان یك مادر تمام كارهای آنها را چه ریز و چه درشت خودم انجام بدهم تا چیزی از قلم نیفتد اما اشتباه فكر میكردم باید از زمانی كه فرزندانم دست چپ و راست خود را شناختند باید به آنها مسئولیتپذیری را یاد میدادم و به آنها میگفتم كه باید كارهایشان را خودشان انجام بدهند و فقط در بعضی جاها از من مشورت بگیرند. اینها درد دل مادری بود كه به كلینیك مراجعه كرده و از اینكه تمام كارهای فرزندانش را خودش مجبور بود انجام دهد تا به قول خودش چیزی از قلم نیفتد شكایت داشت.
نظر شما