چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۰

پسر جوانی كه پس از یك سال به عنوان مظنون اصلی قتل مادرش دستگیر شده بود در مقابل بازپرس شعبه هشتم قتل تهران اتهام قتل مادرش را رد كرد و گفت در ماجرای قتل مادرش هیچ نقشی نداشته است.

سرنخ تازه از جسد خونین زن تنها در اتاق خواب

سلامت نیوز:پسر جوانی كه پس از یك سال به عنوان مظنون اصلی قتل مادرش دستگیر شده بود در مقابل بازپرس شعبه هشتم قتل تهران اتهام قتل مادرش را رد كرد و گفت در ماجرای قتل مادرش هیچ نقشی نداشته است.

به گزاش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد در ساعت هفت عصر روز ١٤مهرماه سال گذشته مردم منطقه اجاره‌دار تهران با ماموران كلانتری ١٠٩ بهارستان تماس گرفتند و گفتند كه از خانه یك پیرزن تنها كه در همسایگی‌شان است بوی تعفن می‌آید.

ماموران كلانتری خیلی زود خود را به این ساختمان ٥ طبقه در خیابان خواجه نظام (اجاره‌دار) رساندند. با توجه به اینكه بوی تعفن از طبقه دوم ساختمان می‌آمد همسایه‌ها در مقابل چشم ماموران بارها زنگ در خانه را زدند و پیرزن همسایه را صدا زدند اما كسی جواب آنها را نداد تا اینكه ماموران كلانتری با هماهنگی مقام قضایی وارد خانه پیرزن شدند و جسد خونین او را در اتاق خوابش دیدند. هیچ اثری از تخریب و جابه‌جا كردن وسایل خانه در محل قتل دیده نمی‌شد. قاتل با استفاده از چاقو چندین ضربه به سینه پیرزن زده و او را به قتل رسانده بود.

بعد از كشف جسد توسط ماموران آگاهی بازپرس ایلخانی، بازپرس شعبه هشتم ویژه قتل تهران به همراه تیم شناسایی پزشكی قانونی و ماموران اداره دهم آگاهی تهران وارد خانه پیرزن شدند تا تحقیقات پلیسی را درباره این قتل انجام دهند.

تجسس‌های اولیه پلیسی نشان می‌داد كه عامل جنایت خیلی راحت وارد خانه شده و بدون اینكه نیاز به تخریب وسایل خانه داشته باشد سرقتی را انجام داده و پا به فرار گذاشته است. ماموران پلیس در مرحله بعدی گوشی موبایل پیرزن را مورد بررسی قرار دادند و كشف كردند كه آخرین تماس پیرزن با پسرش بوده است.

به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری پسر جوان كلید زده شد. حالا یك سال از قتل پیرزن گذشته و پسر جوان به وسیله ماموران آگاهی دستگیر شده است. او به ماموران پلیس گفت: من حدود یك سال است كه مادرم را ندیده‌ام و از او هیچ خبری ندارم. یك سال پیش مادرم با من تماس گرفت و گفت هر جا كه هستی بیا من را ببین، اگر امروز نیایی دیگر هیچ‌وقت من را نخواهی دید. من آن روز به دیدن مادرم نرفتم و تا حالا كه یك سال از ماجرا می‌گذرد، هیچ اطلاعی از سرنوشت او ندارم. حسن درباه زندگی خودش و مادرش به بازپرس ایلخانی گفت: «مادرم از چهارسالگی مرا رها كرد، رفت.

او معتاد به مواد بود و زندگی‌اش با افیون می‌گذشت، اما من هیچ‌وقت به خاطر مواد به او توهین نكردم و او را مادر خودم صدا می‌زدم. هر چند وقت یك‌بار به دیدنش می‌رفتم به خاطر همین با او قهر كردم و دیگر اطلاعی از او نداشتم تا اینكه فهمیدم پلیس دنبالم است و مادرم كشته شده. با این وجود خود را تسلیم ماموران كردم.» تحقیقات پلیسی برای روشن شدن این جنایت معمایی در اداره پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha