هفته گذشته بزرگترین خرید خارجی تاریخ کمپانیهای آلمانی به ارزش ۶۶ میلیارد دلار رقم خورد. جراید آلمانی تحلیلهای مختلفی را در این مورد ارائه داده‌اند؛ جمع‌بندی این تحلیلها در این یادداشت ارائه می‌شود.

ادغام کمپانی «مونسانتو» برای فرار از بدنامی

سلامت نیوز: هفته گذشته بزرگترین خرید خارجی تاریخ کمپانیهای آلمانی به ارزش ۶۶ میلیارد دلار رقم خورد. جراید آلمانی تحلیلهای مختلفی را در این مورد ارائه داده‌اند؛ جمع‌بندی این تحلیلها در این یادداشت ارائه می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از  تسنیم، شرایط پیچیده تجاری و فشارهای مضاعف افکار عمومی جهان بر کمپانی بدنام «مونسانتو» ــ که بزرگترین تولیدکننده سموم شیمیایی و محصولات تراریخته در دنیا به شمار می‌رفت ــ سبب شد تا خانواده یهودی «مونسانتو» به فکر فروش این کمپانی بیفتند؛ زمزمه‌های فروش این کمپانی به کمپانی چند ملیتی «بایر» آلمان از چند ماه قبل به گوش می‌رسید تا اینکه یک هفته قبل این معامله صورت گرفت.

در این معامله نکات بسیار جالبی به چشم می‌خورد؛ از جمله اینکه این خرید به ارزش 66 میلیارد دلار بزرگترین معامله خارجی تاریخ کمپانیهای آلمانی به شمار می‌رود. اما جالبتر از همه واکنش تند فعالان اقتصادی آلمان به این خرید بود. در حالی که با این خرید، گستره بازار فروش و همچنین تنوع محصولات کمپانی «بایر» افزایش یافت، شاخص بورس این کمپانی در بازار بورس فرانکفورت کاهش یافت.

نشریات مختلف آلمانی طی روزهای گذشته به تحلیل ابعاد این خرید و فروش پرداختند. دکتر فرشاد رودبارکلاری، دانشمند و بیوتکنولوژیست ایرانی مقیم آلمان، جمع‌بندی ارزشمندی از تحلیلهای منتشر شده در  جراید متعدد آلمانی را ارسال کرده که در زیر می‌خوانیم.

** یک ادغام برای فرار از بدنامی

مونسانتو کمپانی‌ای است که شنیدن نام آن به‌طور ناخواسته سبب واکنش منفی در بسیاری از کشورهای جهان ــ از جمله کشورهای اروپایی ــ می‌شود. در کنار سوابقی همچون تولید سموم عامل نارنجی و تولید PCB نام این کمپانی در تولید محصولات تراریخته نیز نامی شناخته شده است.

تولید محصولات مقاوم به علف‌کش «گلایفوسیت» سبب واکنشهای متفاوتی شد. برخی تولید محصولات تراریخته را منجی کشاورزی دانستند و برخی هم به مخالفت با آن برخاستند. هرچند تولید بذور مقاوم به علف‌کش, تولید محصولات کشاورزی را تسهیل کرد، اما در کنار سود سرشار اقتصادی برای مونسانتو, این کمپانی را با چالشهای حقوقی و اجتماعی گوناگون نیز مواجه کرد.

برای مثال مصرف این محصولات در اروپا با واکنشهای شدید مردمی روبه‌روست. با وجود اینکه فائو امکان عرضه تجاری محصولات تراریخته را تأیید کرده، اما بسیاری از کشورهای اروپایی از تولید و تجاری‌سازی این محصولات در کشورهای خود جلوگیری کرده‌ یا آن را به تأخیر انداخته‌اند. به عنوان مثال آلمان با داشتن دو کمپانی بزرگ تولید بذر BASF و Bayer از کشت و تجاری‌سازی محصولات در داخل کشور خود جلوگیری کرده، یا کشور سوئیس به‌عنوان پایگاه کمپانی بزرگ «سینجنتا» استفاده از این محصولات را نیازمند بررسی‌های بیشتر دانسته است.

امروزه نام مونسانتو در کشورهای اروپایی یک نام منفور و ترسناک است؛ این ادغام سبب از بین رفتن این عامل ترسناک خواهد بود، در عین حال که محصولات تولیدی این شرکت در بازار جهان حضور خواهند داشت؛ این بار این محصولات با نام تولیدکننده آسپرین (بایر) توزیع خواهند شد که تداعی‌کننده حس آرامش به مردم است. گرچه باید منتظر سیاست‌گذاریهای این غول تجاری دنیای بذر ــ و تداعی‌کننده حس آرامش ــ باشیم؛ به هر حال این کمپانی هر تصمیمی بگیرد قطعاً در راستای گسترش اهداف اقتصادی آنها خواهد بود.

به این ترتیب یکی از مهمترین دلایل این ادغام، فرار کمپانی قدیمی مونسانتو از بدنامی بوده است. تصاویری از راهپیماییهای بزرگ مردم دنیا علیه این کمپانی را ببینید.

** ادغام برای حفظ بازار

عوامل مختلفی در حفظ قدرت تجاری کمپانیهای بزرگ تولید بذر تأثیرگذار است. برای مثال در سالهای اخیر کاهش رشد اقتصادی در کشورهای جهان، سبب شده علاقه‌مندی و تقاضا برای خرید بذرهای جدید کاهش یابد؛ این شرایط موجب کاهش قیمت بذر در جهان شده که ادغام و افزایش ظرفیت شرکتهای بین‌المللی را ضروری می‌کند. در همین راستا خوب است بدانیم در سال 1994 چهار شرکت بزرگ بذر جهان (Dupont; Monsanto; Dow; Bayer) فقط 21 درصد تولید بذر جهان را در اختیار داشتند؛ پس از آن این کمپانیها به خرید پتنت شرکتهای کوچک روی آوردند که سبب شد در حال حاضر این چهار کمپانی ــ قبل از خرید مونسانتو ــ حدود 60 درصد بذر جهان را تولید کنند.

سال گذشته قرار بود شرکت سوئیسی سینجنتا ــ کمپانی سوئیسی تولیدکننده بذر ــ به مونسانتو واگذار شود. هنگامی که این فروش منتفی شد، رئیس سینجتا اعلام کرد بازار کمپانی مونسانتو اشباع شده و قادر به ایجاد بازار جدید نیست. از سوی دیگر مونسانتو فاقد تعداد قابل قبول اختراعات جدید برای گسترش بازار خود است. بنابراین نیاز به خرید شرکتهای تولیدکننده جدید برای گسترش بازار مصرف دارد.

این موضوع منحصر به مونسانتو نیست؛ سال گذشته شرکتهای Dow chemical و Dupont مجبور به ادغام شدند. همچنین سینجتا توسط شرکت شیمیایی چین خریداری شد. اگر هر سه ادغام ــ بایر و مونسانتو, شرکت شیمیایی چین و سینجنتا, شرکت Dow Chemical و Dupont ــ را اجرایی شده بپنداریم حدود 59 درصد پتنت بذر دنیا و 64 درصد آفت‌کش دنیا توسط این سه کمپانی تولید خواهد شد.

** خرید مونسانتو چه فواید یا عواقبی برای آلمانها خواهد داشت؟

با انتقال پتنتهای مونسانتو به بایر, به‌زودی نام مونسانتو کم‌رنگ و محو خواهد شد. آنچه اتفاق افتاده فقط خرید یک کمپانی تولید بذر نیست، بلکه امکان تغییر سیاستهای تولید سم, کود و بذر نیز در سطح جهانی وجود دارد. خرید مونسانتو، بایر را با تولید 29 درصد علف‌کش جهان به بزرگترین تولیدکننده بذر جهان تبدیل خواهد کرد. بنابراین این خرید بایر را به یک غول جهانی تبدیل کرده است. اکنون بایر به‌عنوان بزرگترین کمپانی تهیه بذر جهان قادر به اجرای تصمیمات جدید در قیمت بذر جهان خواهد بود. بنابراین بایر کنونی دارای قدرتی بیش از یک کمپانی تولیدکننده نهاده‌های کشاورزی است. حتی برخی معتقدند که قدرت حاصل شده از این خرید می‌تواند سبب ایجاد فشارهای سیاسی و افزایش لابی این کمپانی بر برخی از سیاستگذاران شود.

از سوی دیگر برخی معتقدند حذف بزرگترین رقیب بایر در دنیای بذر, باعث کم شدن میزان رقابت در نوآوری دنیای بذر جهان خواهد شد؛ بنابراین سرمایه‌های صرف شده در تحقیقات کشاورزی نیز کاهش خواهد یافت.

** چرا سه ادغام اخیر در دنیای بذر نگران کننده است؟

نگرانیها از سه ادغام بزرگ انجام شده بین غولهای بذر دنیا به دو دلیل عمده است.

اول اینکه با کاهش تعداد رقبا، شرکتها قادر به افزایش قیمت بذر و سموم خواهند بود که افزایش قیمت محصولات کشاورزی در بازار را در پی خواهد داشت.

دوم شرکتها به دلیل از بین رفتن رقابت به بازارهای بزرگ توجه خواهند کرد. بنابراین بازارهای کوچک, از لیست تولیدکنندگان بذر جهان خارج خواهد شد. کمبود نهاده‌های کشاورزی این بازارهای کوچک سبب می‌شود کشاورزی کشورهای کوچک و فقیر افریقایی ــ نه بر اساس غذای مورد نیاز بلکه بنا به خواسته شرکتهای بزرگ ــ تغییر کند. بنابراین تغییر ذائقه غذایی کشورهای دارای اقتصاد ضعیف نیز دور از واقعیت نخواهد بود.

** سؤالات بی‌پاسخ در بایر

1. آیا اعضای کمپانی مونسانتو در رأس سیاست‌گذاری بایر جدید نقشی ایفا خواهند کرد یا بایر با سیاست تجاری خود ادامه حیات خواهد داد؟

2. آیا بایر به‌عنوان خریدار همه پتنتهای مونسانتو و گذشته آن, قادر به پوشاندن همه گذشته تلخ مونسانتو خواهد بود و همچنان این نام، تداعی‌کننده آرامش خواهد بود؟

3. آیا شرکت بایر به‌عنوان غول اقتصادی دنیای بذر توان اثرگذاری بر سیاست‌ کشورهای اروپایی برای گشودن بازارها به روی تولیدات تراریخته خواهد داشت؟ یا با این توانایی جدید در راستای سیاست کشورهای اروپایی ــ خصوصاً آلمان ــ برای کشاورزی عاری از تراریخته کمک خواهد کرد؟

** ابهامات درباره مونسانتو

از یک‌سو «علفهای هرز مقاوم به گلایفوسیت» در امریکا در حال گسترش است و از سوی دیگر علاقه‌مندی مردم آمریکا برای برچسب گذاری محصولات تراریخته سبب افزایش فشار بر مونسانتو شده بود. حال ابهاماتی پیش می‌آید:

1. آیا دوران استفاده از محصولات تراریخته در آمریکا رو به پایان است و مونسانتو قبل از اتخاذ تصمیمات جدید توسط مردم و دولتمردان امریکا (بر ضد محصولات تراریخته) قصد خروج از گردونه را دارد؟

2. آیا دوران استفاده از تراریخته مقاوم به علف‌کش در جهان رو به پایان است؟

3. آیا مونسانتو با این ادغام قصد دارد از پاسخگویی به ابهامات محصولات تراریخته و برخوردهای قضایی ملی آمریکا و جهان فرار کند؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha