مرد روی ریل‌های زردرنگ میانی تونل مترو نشسته و زل زده به جمعیت ایستاده بالای سكو. ناگهان اشك از چشم‌هایش سرازیر می‌شود و شروع می‌كند به درددل كردن با جمعیت روبه‌رویش: «زنم رو از بیمارستان بیرون كردن....»

دو خودكشی در مترو دركمتر از ٢٤ ساعت

سلامت نیوز: مرد روی ریل‌های زردرنگ میانی تونل مترو نشسته و زل زده به جمعیت ایستاده بالای سكو. ناگهان اشك از چشم‌هایش سرازیر می‌شود و شروع می‌كند به درددل كردن با جمعیت روبه‌رویش: «زنم رو از بیمارستان بیرون كردن....»


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد در ادامه می نویسد: این تصویری است كه ساعت ١٠ شب یكشنبه مسافران ایستگاه متروی دروازه شمیران آن را دیدند. مردی كه به قصد خودكشی خود را در تونل مترو انداخت اما موفق به این كار نشد. دو خودكشی یكی در ایستگاه متروی شهدا و دیگری در ایستگاه متروی شادمان به فاصله كمتر از ٢٤ ساعت و یك خودكشی نافرجام در ایستگاه متروی دروازه شمیران آمار بالای خودكشی در مترو را نشان می‌دهد.


می خواهم خودكشی كنم!
حجم مسافران ورودی به ایستگاه دروازه شمیران آنقدر زیاد است كه وقتی مرد از سكو پایین می‌پرد كمتر كسی او را می‌بیند. مردی حدودا ٥٥ ساله با كت و شلوار سورمه‌ای كهنه و اندكی چرك و چروكیده كه وقت پریدن داخل حریم ریلی روغن‌ها به آن ماسیده است. عده‌ای از زن‌های تماشاچی به گمان اینكه مرد به خاطر انبوه جمعیت داخل خطوط ریلی افتاده به مردها می‌گویند كه او را بیرون بیاورند. ریل‌ها برق دارد و چشم‌های وحشتزده به دست‌های مرد خیره شده كه روی ریل‌ها چسبیده است. مرد خودش را روی ریل‌ها جابه‌جا می‌كند. نگاه‌های تماشاچیانی كه به او زل زده‌اند روی سینه‌اش سنگینی می‌كند. می‌خواهد حرف بزند اما دهانش را باز كرده و بی‌آنكه صدایی از آن بیرون بیاید لب‌هایش تكان می‌خورد.

دوربین‌های موبایل از كیف‌ها و جیب‌ها بیرون می‌آید تا این لحظه را ثبت كند. یكی ساعتش را تماشا می‌كند و به انتهای تونل چشم می‌دوزد. مامورهای سبزپوش مترو با رعایت فاصله حریم ریلی از مرد می‌خواهند كه از داخل ریل بیرون بیاید. ناگهان صدایی نخراشیده از بلندگوی مترو به مسافران هشدار می‌دهد كه خطوط حریم ریلی را حفظ كنند. اما مرد همچنان روی ریل نشسته و كسی كاری نمی‌كند. ناگهان دختری جوان فریاد می‌زند كه: «آقا برو بگیرش، الان قطار میاد،...» چشم‌های مرد و لب‌های نیمه بازش بی‌ حركت می‌ماند و بعد از اندكی سكوت می‌گوید: «می‌خوام خودكشی كنم.» اشك توی چشم‌هایش می‌دود و نگاه ترسیده‌اش را نمی‌تواند كنترل كند: «نه، نمیام می‌خوام خودكشی كنم.» صورتش مچاله می‌شود و بغضش با صدای بلند می‌تركد: «من سه تا پسر بیكار تو خونه دارم. مگه حقوق یه كارمند چقدره؟ زنم داره گوشه بیمارستان می‌میره نمی‌تونم پول ببرم براش. انداختنش بیرون. چیكار كنم. اینجا بمیرم شاید اون نجات پیدا كنه.» هق هق می‌زند. هر لحظه ممكن است قطار از راه برسد و مرد دیگر نتواند ادامه داستان زندگی‌اش را برای تماشاچی‌ها تعریف كند. زنی میانسال گوشه ایستگاه ایستاده و همراه مرد هق هق می‌زند. روسری مشكی‌اش را جلوی دهانش گرفته تا كسی صدایش را نشنود. وحشت كرده و با زبان بی‌زبانی كمك می‌خواهد. ناگهان از یكی از ورودی‌های خط روبه رو ماموری قوی هیكل با لباس شخصی وارد می‌شود. با صدای بلند می‌گوید: « بیا بیرون. بیا بیرون، بهت می‌گم بیا بیرون. » مرد برمی‌گردد و مامور را تماشا می‌كند. اما از جایش تكان نمی‌خورد. مامور چند بار مرد را تهدید می‌كند كه بیرون بیاید. اما بعد خودش دست به كار می‌شود و وارد خطوط ریلی می‌شود. همزمان با او جوان لاغراندامی كیسه نایلونی لباس‌های كارگری‌اش را رها می‌كند و داخل می‌شود.

دونفری با هم به زور مرد را بیرون می‌آورند. صدای گریه‌های مرد شدیدتر شده و اعتراض‌هایش بالا گرفته. میان حرف‌هایش دوباره یاد همسرش روی تخت بیمارستان می‌افتد و به سمت خط ریلی حمله می‌كند. میان حرف‌هایش به زمین و زمان ناسزا می‌گوید. جمعیت به سمت مرد حمله می‌كنند و مامور قوی هیكل به زور مرد را از جمعیت دور می‌كند و به سمت پله برقی می‌برند. هنوز چشم‌ها به مرد میانسال خیره است. او دیگر هیچ چیز نمی‌گوید و پشتش را به جمعیت كرده. در انتظار تصمیمی است كه قرار است برایش گرفته شود. هنوز قطار از راه نرسیده و صدای نزدیك شدنش از داخل تونل می‌آید. یكی می‌گوید: «قطار رو نگه داشته بودن تا مرد رو نجات بدن» دیگری می‌گوید: «نه خانوم این همه آدمی كه تو مترو خودكشی می‌كنن كی براشون قطار رو نگه داشتن كه این دومین بارش باشه؟» قطار می‌آید و همه در سكوت و نظم وارد واگن‌ها می‌شوند. هیاهوی آدم‌های داخل واگن با دیدن سكوت و اضطراب مسافران جدید به حیرت می‌رسد. حالا كم كم همگی شروع می‌كنند به تعریف كردن داستان مردی كه همین چند لحظه پیش می‌خواست زیر ریل‌های قطار خودكشی كند.


دو خودكشی دیگر
اما گرچه این ماجرا فرجام خوبی داشت ولی در ساعت‌های عصر روز دوشنبه دختر ٣١ ساله‌ای در ایستگاه مترو شادمان وقتی قطار در حال رسیدن بود با آن برخورد كرد. بعد از این حادثه ماموران اورژانس در محل حادثه حاضر شدند و زن جوان را به بیمارستان انتقال دادند اما ساعاتی پس از حادثه او به علت شدت جراحات جان خود را از دست داد. هنوز كسی نمی‌داند زن خودكشی كرده یا با قطار برخورد كرده. اما بازپرس جنایی تهران بعد از بازدید فیلم‌های حادثه علت اصلی آن را خواهد گفت. بررسی اولیه از این حادثه نشان می‌دهد كه به احتمال زیاد زن جوان براساس ازدحام جمعیت دچار سانحه شده و سرش با قطار برخورد كرده است، تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد. همچنین در ساعت سه بعدازظهر دیروز یك مرد ٦٥ ساله خود را زیر ریل‌های قطار انداخت و جان باخت. مدیر روابط عمومی متروی تهران با تایید این سه خبر به «اعتماد» گفت: «مشخص نیست آن دو نفر خودكشی كرده‌اند یا نه اما ممكن است به خاطر رعایت نكردن خطوط ریلی این اتفاق افتاده باشد. بازبینی دوربین‌های مداربسته ایستگاه، در حال انجام است و به زودی اطلاعات تكمیلی اعلام می‌شود.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha