چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۴
کد خبر: 194643

یاد گرفتن ریاضی برایش سخت است و سال‌هاست به خاطر این دیرفهمی از سوی والدین و معلمانش سرزنش می‌شود. برای همین حالش از ریاضی به هم می‌خورد، به قدری که حتی از شنیدن کلمه ریاضی بدش می‌آید. برخلاف ضعفی که در یادگیری این درس دارد، مباحث تئوری را بسیار دوست دارد. زمانی که فرآیند علاقه و یادگیری کودک نسبت به برخی دروس، پایین‌تر از حد استاندارد باشد، در آن صورت فرد دچار بیماری‌ای به نام اختلال یادگیری شده است.

چرا کودکم یـاد نمی‌گیرد؟

سلامت نیوز: یاد گرفتن ریاضی برایش سخت است و سال‌هاست به خاطر این دیرفهمی از سوی والدین و معلمانش سرزنش می‌شود. برای همین حالش از ریاضی به هم می‌خورد، به قدری که حتی از شنیدن کلمه ریاضی بدش می‌آید. برخلاف ضعفی که در یادگیری این درس دارد، مباحث تئوری را بسیار دوست دارد. زمانی که فرآیند علاقه و یادگیری کودک نسبت به برخی دروس، پایین‌تر از حد استاندارد باشد، در آن صورت فرد دچار بیماری‌ای به نام اختلال یادگیری شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، دکتر میترا حکیم شوشتری، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره این بیماری می‌گوید: در اختلال یادگیری بخش‌های مختلف مغز درگیر هستند، به همین دلیل یک بیماری عضوی محسوب می‌شود، اما متاسفانه چون مغز به عنوان یک عضو شناخته نمی‌شود، این اختلال یک بیماری تلقی نمی‌شود.

وی ادامه می‌دهد: همیشه مشکلات مغزی در رفتارها، یادگیری و خلق و خوی ما انعکاس می‌یابد. مثلا اگر فرد پرخاشگری می‌کند یا در درک رفتارهای دیگران مسأله دارد، این مساله ازمغز او نشات می‌گیرد و فرد نیازمند کمک متخصصان است، اما این نگاه در همه جای دنیا بسختی مورد پذیرش است که این مسائل ناشی از مشکلات مغزی است.

این فوق‌تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان تأکید می‌کند: در هر حال وقتی فردی برای یادگیری به شکل اختلال گونه دچار مشکل می‌شود، برای کمک به او باید از روش کاردرمانی کمک گرفت.

یادگیری با کمک هیجان و بازی

یادگیری فرآیند فعالی است که عوامل متعددی همچون انگیزه و هدف، تجارب گذشته، محیط، روش تدریس، تمرین و تکرار روی آن تاثیر دارد.

دکتر حکیم شوشتری معتقد است، هیجان و بازی در انگیزه بخشی به بچه‌ها و تمایل آنها به یادگیری نقش بسیار موثری دارد. چراکه وقتی آموزش همراه با لذت باشد و کودک بداند در قبال یادگیری مفید، پاداش دریافت می‌کند، واکنش‌های بهتری نسبت به فرآیند آموزش نشان خواهد داد.

وی ادامه می‌دهد: مثلا کودکان از طریق ساختن خانه با کمک لگو، مفهوم حجم در ریاضی را بهتر متوجه می‌شوند تا این که به صورت تئوری در کلاس درس و خانه آموزش داده شوند. هر چه بچه خردسال‌تر باشد، آموزش‌ها نیز با کمک بازی‌ها باید کاربردی‌تر باشد.ضمن آن که والدین باید متناسب با سن کودک از او انتظار یادگیری داشته باشند و با توقعات غیرمنطقی کودک را تحت فشار قرار ندهند.

ضرورت استعدادیابی

با وجود تأکیدات کارشناسان آموزشی اما والدین و حتی نظام آموزشی کشور همچنان انتظار دارند کودکان در تمام زمینه‌ها از استعداد یکسان برخوردار باشند. به همین دلیل وقتی کودک نسبت به یادگیری برخی دروس ضعف نشان می‌دهد، با سرزنش و برخوردهای نامناسب مواجه می‌شود.

این فوق‌تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان با تائید این موضوع می‌گوید: نگرش والدین متاثر از نگرشی است که از طرف جامعه القا می‌شود. وقتی والدین با اعتراض معلم نسبت به عملکرد ضعیف بچه در برخی دروس مواجه می‌شوند، آنان نیز این اعتراض را به کودک منتقل می‌کنند.

متاسفانه آموزش و پرورش ما برخلاف نظام‌های آموزشی پیشرفته دنیا، به ویژگی‌های منحصربه‌فرد افراد توجه نمی‌کند و از همه انتظار یکسان دارد به همین دلیل رفع بخشی از مشکلات یادگیری کودکان و نوجوانان در کشورمان به اصلاح نظام آموزش ما برمی‌گردد.

دکتر حکیم شوشتری ادامه می‌دهد: متأسفانه بحث استعدادیابی در مراحل پیشرفته تحصیل نیز نادیده گرفته می‌شود و حتی در دانشگاه‌ها نیز هیچ‌کسی براساس نبوغ و خلاقیتش مجزا آموزش نمی‌بیند. من بچه‌های زیادی داشتم که اینجا با مشکلاتی همچون بیش فعالی، نقص تمرکز و در مجموع با مشکلات تحصیلی زیادی مواجه بودند، اما با مهاجرت به کشورهای پیشرفته اتفاقا در همان درسی که ضعیف بودند، میزان موفقیتشان بیش از دیگران بوده است و در زمینه‌ای که ضعیف هستند نیز با تنبیه و سرزنش مواجه نمی‌شوند و روند عادی را طی می‌کنند.

وی تأکید می‌کند: یادگیری براساس استعداد فردی باعث می‌شود فرد خود را به همان گونه که هست بپذیرد و احساس نکند مجبور است بیش از توانایی‌ها خود به رقابت با دیگران بپردازد، اما تفکر حاکم بر سیستم آموزشی ما باعث می‌شود با درصد قابل توجهی از اختلالات یادگیری مواجه باشیم.

فیتیله پایین اعتماد به نفس

اغلب والدین و اطرافیان گمان می‌کنند اگر بچه‌ای توانایی یادگیری درسی را ندارد و دچار اختلال یادگیری است، ضریب هوشی پایینی دارد به همین دلیل مدام به بچه سرکوفت می‌زنند و او را فردی خنگ و تنبل می‌نامند در صورتی که فرد از هوش طبیعی برخوردار است.

دکتر حکیم شوشتری با اشاره به شیوع 4 تا 12 درصدی اختلالات یادگیری بین بچه‌ها می‌گوید: اختلال در یادگیری ریاضی، نقص تمرکز و بیش فعالی، نوشتن، خواندن و گاهی ترکیب همه اینها، انواع اختلالات یادگیری را تشکیل می‌دهند.

وی ادامه می‌دهد: این بچه‌ها پیشرفت تحصیلی خوبی ندارند و به درس و آموزش علاقه‌مند نیستند. بیش از حد برای انجام تکالیف وقت می‌گذارند و در حوزه‌ای که ضعف دارند، به والدین و معلم خود وابسته هستند. به دلیل مشکلاتی که تجربه می‌کنند، اعتماد به نفسشان پایین است و دچار نقص در مهارت‌های اجتماعی می‌شوند.

این فوق‌تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان تأکید می‌کند: متاسفانه این کودکان مورد تمسخر بچه‌های دیگر یا آزار هیجانی معلم قرار می‌گیرند و چون اعتماد به نفس، حاصل تصاویری است که دیگران از فرد به او می‌دهند، بنابراین بچه‌ای که مدام حس‌های منفی دریافت می‌کند و اعتماد به نفس پایینی دارد، احتمال این که در مدرسه قلدری کند یا جذب گروه‌های قانون گریز شود، افزایش می‌یابد و در مجموع فرد دچار اختلال سلوک می‌شود.

وی درباره نشانه‌های این اختلال می‌گوید: هر کدام از اختلالات دارای نشانه‌هایی هستند و اغلب آنها در شش هفت سالگی نمایان می‌شود. مثلا در اختلال خواندن فرد در خواندن کلمات مشابه، در اختلال ریاضی فرد در فراگیری اعداد، در اختلال نوشتن انشانویسی و غلط‌نویسی در حروفی با تلفظ یکسان مواجه است و لازم است والدین نسبت به رفع مشکل فرزند اقدامات مربوط به بازتوانی کودک از طریق مراجعه به مراکز بازتوانی را انجام دهند.

دکتر حکیم شوشتری افزایش سطح آگاهی خانواده‌ها را در پیشگیری از تداوم این مشکل تا سطح دبیرستان بسیار مهم می‌داند و ادامه می‌دهد: باید توجه داشت گاهی ممکن است اختلال فرد شدید باشد و بازتوانی پیشرفت چندانی نکند، اما اگر والدین شرایط کودک را درک کنند و به بچه این حس را القا کنند که تلاش تو اهمیت دارد و به خاطر پرتلاش بودنت همان پاداشی را می‌گیری که به خاطر نمره بالا می‌گرفتی، در بهبود وضعیت روانی کودک بسیار موثر است.

اختلال یادگیری به معنای خنگی نیست

فردی که با اختلال یادگیری مواجه است لزوما ضریب هوشی پایینی ندارد، بلکه استعدادش در یادگیری برخی دروس کم است. زمانی که سطح یادگیری فرد در برخی زمینه‌ها کمتر از حد استاندارد باشد در آن صورت فرد دچار اختلال یادگیری است. گاهی ممکن است اختلال فرد آنقدر شدید باشد که بازتوانی با پیشرفت چندانی همراه نباشد، اما اگر والدین وضعیت کودک را درک کنند و به بچه این حس را القا کنند که تلاش تو اهمیت دارد و به خاطر پرتلاش بودنت همان پاداشی را می‌گیری که به خاطر نمره بالا می‌گرفتی، در بهبود وضعیت روانی کودک بسیار موثر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha