چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۵

در میان اختلالات روان‌شناختی، بیماری‌ای به نام سیکلوتایمی وجود دارد که علائم آن شبیه اختلال دوقطبی، اما خفیف‌تر از آن است و با دوره های فراوانی از حالت سرخوشی (مانیا) و افسردگی همراه است.

گاهی بی دلیل خلقتان تنگ می‌شود؟

سلامت نیوز-*دکتر مهرنوش دارینی: در میان اختلالات روان‌شناختی، بیماری‌ای به نام سیکلوتایمی وجود دارد که علائم آن شبیه اختلال دوقطبی، اما خفیف‌تر از آن است و با دوره های فراوانی از حالت سرخوشی (مانیا) و افسردگی همراه است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، برخی افراد در زندگی، دوره‌ای را گرم و صمیمی و مثبت‌گرا و دوره‌ای را سرد و خشک و منفی‌اندیش هستند و چنانچه این حالات در روند زندگی عادی آنها تاثیر گذاشته باشد، نیاز به درمان دارد. 3 تا 5 درصد کل بیماران سرپایی روانپزشکی، دچار سیکلوتایمی هستند. این افراد مشکلات شدیدی در زمینه‌های روابط بین‌فردی و زناشویی دارند و غالبا نمی‌دانند که بیمارند. سن شروع این اختلال، 15 تا 25 سالگی است و زنان بیش از مردان دچار این اختلال می‌شوند و در خلال این بیماری، کارکردهای اجتماعی و شغلی فرد صدمه می‌خورد.

علامت عمده نیمی از بیماران سیکلوتایمی، افسردگی است و برخی بیماران هم در درجه اول، علائم مانیا را تجربه می‌کنند و تقریباً همه بیماران دچار اختلال سیکلوتایمی دورههایی از علائم مختلط هم دارند که علامت واضح این دورهها تحریکپذیری است.

زمانی که فرد خلق بالا دارد (یعنی در مانیا) علائم عبارتند از:

گشاده‌خویی، پرش افکار و حواس‌پرتی، کاهش نیاز به خواب، افزایش اعتماد به نفس، افکار خودبزرگ‌بینانه، انجام دادن افراطی رفتارهای خوشایند، خوش‌بینی بیش از حد.

زمانی که خلق پایین است (زمان افسردگی) علائم عبارتند از:

از دست دادن انرژی و علاقه، احساس گناه، احساس بی‌ارزشی و پوچی، دشوار شدن تمرکز، از دست دادن اشتها یا پرخوری عصبی، تغییر در الگوی خواب، احساس خستگی مفرط و افکار مرگ یا خودکشی.

طبق ملاکهای تشخیصی لازم است علائم به مدت دو سال (در باره کودکان و نوجوانان یک سال) به طور کم و بیش ثابت وجود داشته باشد و باید درنظر داشت علائم مذکور ناشی از تاثیر یک ماده (مانند مخدرها یا داروها) یا یک بیماری طبی عمومی (مثل پرکاری تیروئید) نباشد.

تغییرات خلق در این اختلال به شکل نامنظم و ناگهانی و حتی گاه در عرض چند ساعت صورت میگیرد و به دلیل غیر قابل پیشبینی بودن این تغییرات خلقی، بیمار با استرس زیادی روبه‌رو می‌شود. این بیماران احساس میکنند که خلقشان دست خودشان نیست ودر دورههای مختلط که تحریکپذیرند، ممکن است بیدلیل با دوستان، خانواده و همکارانشان مخالفت کنند.

برای درمان لازم است از دارودرمانی، درمان‌های فردی و خانواده درمانی و درمان‌های حمایتی استفاده شود. لازم است فرد مبتلا اطلاعات خود را در باره بیماری‌اش افزایش دهد و به او راهکارهایی ارائه شود تا بتواند با تغییرات و نوسانات خلقی خود مقابله کند و در زمان‌هایی که قدرت تفکر او حالت طبیعی دارد لازم است شیوه‌های حل مساله را بیاموزد تا بتواند صدمات ناشی از زمان‌هایی را که دچار حالت شیدایی است، جبران کند. همچنین در خانواده درمانی باید اطلاعات اعضای خانواده فرد، افزایش و از روش‌های درمان حمایتی استفاده شود تا فرد کمتر احساس رها شدگی کند.

*‌ روان‌شناس و مشاور


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha