«صدای پزشکتان را ضبط کنید»؛ جمله‌ای که چند روزی است ورد زبان پیگیران نتیجه پرونده پزشکی عباس کیارستمی شده، پرونده‌ای که با گذشت بیش از سه‌ ماه از شروع بررسی‌اش، هنوز نتیجه روشن و مبرهنی برای آن به شکل رسمی اعلام نشده است.

بیمار «همراه» پزشک است نه «مطیع» او

سلامت نیوز: «صدای پزشکتان را ضبط کنید»؛ جمله‌ای که چند روزی است ورد زبان پیگیران نتیجه پرونده پزشکی عباس کیارستمی شده، پرونده‌ای که با گذشت بیش از سه‌ ماه از شروع بررسی‌اش، هنوز نتیجه روشن و مبرهنی برای آن به شکل رسمی اعلام نشده است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، در کشورهای غربی و پیشرفته ضبط صدای پزشک بلامانع است و حالا بهمن کیارستمی، فرزند این کارگردان مطرح، فراخوانی با نام «صدای پزشکتان را ضبط کنید» تشکیل داده تا تلاش خود را برای اقدامی که جهت ایجاد اندکی اصلاح در سیستم پزشکی کشور وجود دارد  ادامه دهد. راه افتادن این فراخوان و انتشار سریع این پیام در فضای مجازی واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته؛ از این‌رو «ایران» با بهمن کیارستمی گفت‌و‌گویی درباره تشکیل این فراخوان انجام داده است که در ادامه می‌خوانید:


چرا پیشنهاد ضبط صدای پزشک را ارائه کردید؟
در طول چهار ماهی که پدرم در بیمارستان و منزل بستری بود، اطلاعات ناقص و گاهی حتی متناقض از پزشکانش می‌شنیدم و اطمینان نداشتم تصمیماتی که در این شرایط درباره ادامه روند درمان می‌گیریم بهترین تصمیمات است. به همین دلیل از ماه سوم شروع به ضبط توضیحات پزشکان کردم و متوجه شدم این کار هم پزشک را ملزم به ارائه توضیحات دقیق‌تر می‌کند، هم امکانات بیشتری برای مشاوره و تصمیم‌گیری در اختیار ما قرار می‌دهد.


محاسن و معایب این کار چیست؟
را‌ه‌اندازی این فراخوان کپی‌برداری صرف از غرب، اقدامی تحریک‌کننده، تنش‌زا و جمع‌آوری ادله و شواهد برای روز مبادا نیست. قاعدتاً پزشک باید بتواند تشخیص و روش درمان پیشنهادی خود را به شکل قابل فهم برای بیمار شرح دهد و آن قدر اعتماد به نفس داشته باشد که اجازه دهد توضیحاتش توسط بیمارش ثبت شود. پرونده پزشکی که برای اغلب بیماران غیر قابل فهم است، اگر به مراجع کامل و جامع ارائه شود تصمیم‌گیری را برای بیمار و همراه او بسیار راحت‌تر می‌کند. از میان صدها صفحه گزارشات پیچیده تخصصی، این توضیحات دقیق پزشک است که می‌تواند شرایط تحقیق و تصمیم‌گیری درست توسط بیمار را فراهم کند و بالطبع ثبت و ضبط آنچه پزشک یا پزشکان می‌گویند، نخستین قدم است.


تأثیر این کار بر رابطه پزشک و بیمار چیست؟ آیا موجب بی‌اعتمادی و خدشه‌دار شدن بیشتر رابطه میان پزشک و بیمار نخواهد شد؟
بنده اگر به پزشک مراجعه کنم و در نخستین ویزیت موافقت او را با تقاضای ضبط تشخیص و روش پیشنهادی‌اش بشنوم، نه تنها اعتمادم به او بیشتر خواهد شد بلکه با دانستن دقیق آنچه از سر خواهم گذراند، آمادگی بیشتری برای تحمل دوران سخت درمان پیدا خواهم کرد. در عین حال پزشکی که اجازه ضبط تشخیص خود را نمی‌دهد بیمار را با این پرسش روبه‌رو می کند که به چه دلیل ممکن است پزشک او اطلاعات درمانی را از او دریغ کند یا اجازه ثبت و ضبط آن را ندهد و طبعاً نتیجه‌ای جز سلب اعتماد بین پزشک و بیمار نخواهد داشت. اگر این روزها از مشکل عدم رابطه صحیح پزشک-بیمار بسیار می‌شنویم و صحبت از لزوم اعتماد بین پزشک و بیمار است، باید به فکر اقدامات عملی بود تا این اعتماد بازسازی شود. در عین حال نمی‌توان تمام مسئولیت را به عهده سازمان‌ها و نهادهای رسمی گذاشت و تنها از آنها خواست تا با ارائه راهکار و سیاست و قانون، زمینه ارتباط سالم را فراهم کنند. فکر می‌کنم بیمار مطلعی که با روش و جزئیات درمان خود آشناست، کار را برای پزشک خود نیز راحت‌تر می‌کند و با او در روند درمان خود «همراه» است و نه صرفاً «مطیع»؛ این کار هم به نفع بیمار است و هم پزشک.


پیشنهاد فراخوان «صدای پزشکتان را ضبط کنید» چگونه می‌تواند همه‌گیر شود؟ باتوجه به اینکه قشر فرهنگی یا علاقه‌مندان به فرهنگ و هنر بیشتر در جریان این قضایای پیش آمده هستند؟
قیمتی که بیمار نامطلع و ناآگاه می‌پردازد قیمت بسیار گزافی است و هیچ قشری نمی‌تواند از پس تبعات آن برآید. شخصاً فکر می‌کنم اگر در طول آن چهارماه اطلاعات کامل‌تری در مورد روند درمان پدر کسب کرده بودم تصمیمات بهتری می‌گرفتیم و امروز پدرم زنده و سلامت بود. آگاهی بیمار، نخستین قدم برای درمان رابطه ناخوش بیمار و پزشک است و خیال می‌کنم فراگیر شدن‌اش هم سخت و پیچیده نباشد؛ همین که تجربه‌ای متفاوت از تجربه ما بکنید و بدانید تصمیمات درستی که بر اساس اطلاعات کامل و دقیق گرفتید، جان عزیزتان را حفظ کرده، از ضبط و ثبت و تحقیق درباره آنچه در روند درمان می‌شنوید دریغ نمی‌کنید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha