سلامت نیوز: مرد شیاد که خود را طلافروش جامیزد و پس از فریب و بیهوش کردن دختران دمبخت، آنها را تسلیم نیت شیطانی خود میکرد، در زندان شناسایی شد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، تحقیقات برای دستگیری این مرد دهم اردیبهشت سال93 شروع شد. عصر آن روز دختر جوانی به كلانتری150 تهرانسر رفت و مدعی شد كه در دام طلافروشی قلابی گرفتار شده است. وی به مأموران گفت: مدتی قبل بهعنوان مسافر سوار خودروی پراید سبز رنگی شدم.
راننده سر صحبت را باز كرد و وقتی متوجه شد كه شغلم فروش پوشاك است شمارهام را گرفت. او میگفت كه طلافروش است و قصد رفتن به خانهاش را داشته است اما در بین راه با دیدن من تصمیم گرفته مرا به مقصد برساند. او آنقدر چربزبان بود كه اعتمادم را جلب كرد. در بین راه شماره موبایلم را گرفت و مدعی شد كه میتواند با چك برایم از بازار جنس بیاورد. میگفت بهخاطر شغلش در بازار آشنایان زیادی دارد و میتواند از طریق آشنایانش برایم خریدهای عمده و زیر قیمت انجام دهد.
وی ادامه داد: آن روز پس از خداحافظی با این مرد كه خود را پرهام معرفی كرده بود، به خانه رفتم تا اینكه چند روز بعد پرهام با من تماس گرفت. او به بهانه اینكه میخواهد مرا به تولیدی لباس یكی از آشنایانش ببرد با من قرار گذاشت. از سوی دیگر از من خواست تا طلاهایم را همراهم بیاورم تا پس از آن به مغازهاش رفته و طلاهایم را با طلاهای جدید عوض كنیم. میگفت این كار هزینهای ندارد و من هم از همهجا بیخبر هرچه طلا داشتم با خود بردم.
دختر جوان گفت: در طول مسیر پرهام مدعی شد كه به من علاقهمند شده و قصد ازدواج دارد. او ابتدا مرا به یك تولیدی پوشاك برد و پس از آن در راه مغازهاش بودیم كه به بهانه خرید آبمیوه مقابل مغازهای توقف كرد و بعد از آن با2لیوان آبمیوه برگشت. دختر جوان گفت: وقتی آبمیوه را خوردم دچار سرگیجه شدیدی شدم و از حال رفتم. وقتی بههوش آمدم در بیابانهای جنوب تهران بودم. آنجا بود كه متوجه شدم پرهام مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و تمام طلاهایی كه همراهم بود را دزدیده است.
شروع تحقیقات
با اعلام این شكایت، گروهی از مأموران اداره آگاهی تهران تحقیقات خود را برای دستگیری پرهام شروع كردند. درحالیكه تحقیقات برای دستگیری سارق شیطانصفت ادامه داشت دختر دیگری به اداره پلیس رفت و به طرح شكایت از پرهام پرداخت. این نشان میداد كه متهم بهصورت سریالی دختران دمبخت را شكار كرده و به بهانه تعویض طلا دست به آزار و اذیت و سرقت از آنها میزد. دومین شاكی هم میگفت وقتی سوار خودروی پراید سبزرنگ متهم شده، او سر صحبت را با او باز كرده و نمیدانسته كه نیت شومی در سردارد.
چهره نگاری راز متهم را فاش كرد
با كمك 2شاكی پرونده، چهرهنگاری متهم در اداره آگاهی صورت گرفت و كارآگاهان وقتی به سراغ بانك اطلاعات مجرمان سابقهدار رفتند و با تیزهوشی آنها و بازپرس پرونده مشخص شد كه او در زندان رجاییشهر است. تحقیقات حكایت از این داشت كه پرهام مدتی قبل به اتهام آدمربایی به زندان رفته بود. او بهخاطر بدهی 9میلیون تومانی با یكی از دوستانش، او را ربوده و از خانوادهاش درخواست پول كرده بود. به این ترتیب كارآگاهان وی را دستگیر كرده و به زندان رفته بود.
با این سرنخ متهم از زندان به شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و وقتی پیش روی علی وسیله ایرد موسی قرار گرفت چارهای جز اقرار به سرقتهای سریالی از دختران دمبخت ندید.او گفت:چون میدانستم دختران و زنان عاشق طلا و جواهرات هستند، خودم را طلافروش جا میزدم تا از آنها سرقت كنم. نیتم فقط سرقت طلا و جواهراتشان بود كه بعد از دزدی آنها را میفروختم تا خرج زندگیام را تأمین كنم. گاهی هم وسوسه میشدم و طعمههایم را مورد آزار و اذیت قرار میدادم.
این متهم در تحقیقات به سرقت از 10دختر دمبخت با شیوه بیهوشی اقرار كرد و با دستور علی وسیله ایرد موسی بازپرس ویژه سرقت برای انجام تحقیقات در اختیار مأموران اداره پنجم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
مرد شیاد که خود را طلافروش جامیزد و پس از فریب و بیهوش کردن دختران دمبخت، آنها را تسلیم نیت شیطانی خود میکرد، در زندان شناسایی شد.
نظر شما