سلامت نیوز: تفاوتی ندارد چه ساعتی از شبانهروز مسیر خیابان کریمخان زند شیراز، حد فاصل میدان نمازی تا میدان امامحسین(ع) را طی کنی، در همه ساعتها بهعینه نظارهگر محبوسماندن توسعه گردشگری شهر هزار راز در زندان شعارها خواهی بود! صبح زود موقع طلوع از گالری مترو در میدان نمازی شیراز که خارج شوی، قبل از آنکه شعاع خورشید چشمهایت را پر کند، انبوهی از پیادهرونشینهایی را میبینی که روی مفرشها یا درون چادرهای مسافرتی برپاشده، خوابیدهاند یا چشمهای خوابآلودشان را درحالیکه خنکای صبحگاهی ماه مهر شانههایشان را میلرزاند، خوابزدایی میکنند!
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، اینجا شیراز است، پایتخت فرهنگی ایران اسلامی، حرم سوم اهل بیت(ع)، مرکز گردشگری سلامت و... و دارنده دهها عنوان دیگر که همه آنها پشت انبوهی از رهگذران غیربومی که به امید درمان، جذب بیمارستانهای دولتی شیراز شدهاند، مخفی شده است! مرد میانسالی که لهجهای دلنشین ته صدای خستهاش گوش را نوازش میدهد، میگوید: بیمار داریم؛ هفت، هشت نفری هستیم و 12روز است گرفتار شدهایم. او که خود را بهبهانی معرفی میکرد، گفت: مریضمان بیهوش است و یک همراه هم داخل دارد؛ بقیه هم جایی نداریم مجبور هستیم که اینجا بمانیم.
مرد جوانی که او هم بهبهانی بود، گفت: جایی برای ماندن همراهان بیمار نیست، بیمارستان فقیهی خوب رسیدگی میکند اما به همراه بیمار اجازه نمیدهد در محوطه بیمارستان بماند، مجبوریم کنار پیادهرو باشیم. در پاسخ به اینکه چه ضرورتی دارد که اینجا بمانید، جواب درستی دریافت نمیکنم، انگار فقط نگرانی از احوال بیماری که دوران کما را میگذراند، آنان را اینجا در وضعیتی بسیار سخت نگه داشته است.
او میگوید: شبها چادر میزنیم همین کنار پیادهرو، غذا هم یا درست میکنیم یا چیزی میخریم و میخوریم. سختی ما به خاطر حال بیمارمان است که التماس دعا داریم. مردی که خود را رسولی معرفی کرده و از استان هرمزگان آمده است، میگوید: والله هیچکس دلش نمیخواهد کنار پیاده رو بماند؛ بیمارمان بدحال است، باید مدام سرکشی کنیم، نمیتوانیم برویم و بیاییم. اگر بخواهیم به مسافرخانه هم برویم، هزینهها خیلی زیاد است. بیماری که کنار گردنش لولههایی برای دیالیز قرار دارد، از پشت نردههای بیمارستان میگوید: کار رسیدگی در بیمارستان خوب است، اما برای بیمار و برای کسانی که شیرازی هستند یا در شیراز جایی دارند. برای ما که از شهرستان دور میآیم و کسی و جایی را نداریم، سخت است. از مرد بهبهانی میپرسم چرا به اقامتگاه همراه بیمار که پشت بیمارستان شهید فقیهی ایجاد شده است، نمیروند، پاسخ میدهد: اقامتگاه به ازای هر بیمار به دو همراه جا میدهد و ما تعدادمان بیشتر است.
مرد جوان حرف او را با این جمله تکمیل میکند که فضای اقامتگاه بیمار تمیز و مناسب نیست و کمتر کسی رغبت ماندن در آنجا را دارد. او به خانوادهای اشاره و بیان میکند: اینها از بوشهر آمدهاند، باور کن 50 روز است که اینجا هستند. حالا اگر بخواهند هتلی یا مسافرخانهای بروند، چقدر باید هزینه بدهند؟ به سراغ خانواده بوشهری میروم، زن مسنی به آرامی اما با روی خوش جوابم را میدهد. آنها هم بیمار بدحالی دارند که وضعیت مشخصی ندارد و تقریبا نیمی از خانواده درجه یک بیمار اینجا هستند و بعضی هم میروند و میآیند. او میگوید: اینجا نمانیم کجا برویم؟ و باقی سؤالهایم را با ها یا نه جواب میدهد که تکرار و تأیید حرفهای دیگران است.
این روزها چهره یکی از اصلیترین معابر شیراز، چندان دلنشین نیست؛ پیادهروی خیابان کریمخان زند. مردان و زنانی کنار پیادهرو روی مفرشهایی نشستهاند، رختهایشان را به درختها آویختهاند و وسایل خوابشان را هم در میان شاخهبرگها قرار دادهاند؛ یعنی ماندگار هستند. این جماعت نه اهل گردشگری هستند، نه دلشان آنقدر قرار دارد که پی نام و نشان شیراز باشند و فرصت را غنیمت بدانند که سری به سعدیه و حافظیه و باغ ارم و... بزنند. اغلب آنان بهسختی نام خیابان زند و بیمارستانهای فقیهی و نمازی و مراکز آزمایشگاهی و تشخیصی را یاد گرفتهاند و همه داراییشان را برای هزینههای بیمارستان، نگه داشتهاند. در میانه این ازدحام که از میدان امامحسین(ع) آغاز میشود و تا میدان نمازی کم و بیش تداوم دارد، زنان و مردانی هم یافت میشوند که به شکلی چشمهایشان به جیب یا دست مردم است.
مردان و زنانی که شلوغی و ازدحام، نقطه اوج فعالیت آنان محسوب میشود و با چشمهای تیزبین، صید را میجویند و جیبش را به چشم برهمزدنی خالی میکنند یا وسیلهای را از آنان میربایند. یا مردان و زنانی که دستشان به سمت مردم به گدایی دراز است و با آرزوی شفای عاجل برای بیماران، طلب هزینه کرایه راه تا روستایشان، هزینه دارو و ... را دارند.
اینجا شیراز است، شهر هزارراز، مرکزی که داعیهدار توسعه گردشگری است. میخواهد پایتختی جوانان جهان اسلام را با افتخار و موفقیت از سر بگذراند و بر بلندای گردشگری سلامت، پرچمش را به اهتزاز درآورد. سالهای گذشته هم این معضل گریبانگیر شیراز بود اما تدابیری برای برونرفت از مشکل اندیشیده و اجرائی شد و برای مدتی خیابان زند نفسی کشید اما از ابتدای امسال، آرامآرام بر تعداد کسانی که روبهروی بیمارستان شهید فقیهی، در پیادهرو، روزهای متمادی را شب میکنند، افزوده شد و حالا به بغضی بر گلوی شهر بدل شده است.
مدیر امور عمومی و حقوقی بیمارستان شهید فقیهی گفت: براساس دستور رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز و رئیس بیمارستان، از سال گذشته و با تلاش بسیار، یک ساختمان دو طبقه برای استقرار همراهان بیمار، در محدوده بیمارستان به شکل استیجاری تأمین شده است. علی حیدری گفت: اطلاعرسانی مناسب نیز در محوطه بیمارستان و محدوده اطراف آن در این زمینه انجام شده و پرسنل و همکاران هم در مواجهه با همراهان بیماران، آنان را توجیه و راهنمایی میکنند.
او با تصریح اینکه تمام کسانی که در پیادهروی مقابل بیمارستان فقیهی اتراق کردهاند، همراه بیماران بستری در بیمارستان شهید فقیهی نیستند، گفت: ساختمانی که بهعنوان اقامتگاه بیمار تأمین شده، یک واحد دوطبقه است که یک طبقه مختص خواهران و یک طبقه مختص آقایان با ظرفیت 50 تخت بوده و متأسفانه روزانه تنها 25 تا 30 تخت آن اشغال میشود. حیدری با بیان اینکه محل اقامتگاه به لحاظ بهداشتی و امکانات رفاهی، مناسب است و به شکل مداوم کنترل میشود، گفت: یک نگهبان خانم و یک نگهبان آقا در محل حضور دارند. او گفت: به ازای هر بیمار بستری در بیمارستان با اخذ نامه، حداکثر دو همراه اجازه اقامت خواهند داشت و این اجازه گاهی به شکل روزانه باید تمدید شود و در مواردی هم با نظر سوپروایزر بخش، به شکل هفتگی یا چندروزه صادر میشود.
نظر شما