در جهان امروز که به ظاهر اکثریت افراد غم آرمان‌های اجتماعی- سیاسی- آزادی، دموکراسی و عدالت را به دوش می‌کشند هنوز تعداد بیشماری از مردم از درد نان و غم سیر کردن شکم فرزندان‌شان رنج می‌برند و همچنان سوء‌تغذیه پیشتر از انواع سرطان‌ها و بیماری‌های مزمن بزرگ‌ترین خطر برای سلامت انسان‌ها بشمار می‌آید.

با 35 میلیون تن غذای دور ریز در کشور، 15‌میلیون ایرانی سیر می‌شوند

سلامت نیوز: در جهان امروز که به ظاهر اکثریت افراد غم آرمان‌های اجتماعی- سیاسی- آزادی، دموکراسی و عدالت را به دوش می‌کشند هنوز تعداد بیشماری از مردم از درد نان و غم سیر کردن شکم فرزندان‌شان رنج می‌برند و همچنان سوء‌تغذیه پیشتر از انواع سرطان‌ها و بیماری‌های مزمن بزرگ‌ترین خطر برای سلامت انسان‌ها بشمار می‌آید.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جهان صنعت نوشت: به گزارش سازمان جهانی خواربار و کشاورزی(فائو) در حال حاضر قریب به 900 میلیون نفر از جمعیت جهان در گرسنگی به سر می‌برند. در مواجهه با این مساله پاسخ‌های متعددی را می‌توان در نظر آورد؛ جهان‌ غذای کافی برای تغذیه همگان تولید نمی‌کند، نظام سرمایه‌داری دسترسی افراد جوامع کمتر توسعه‌یافته را به مواد غذایی با دشواری روبه‌رو می‌کند و در جوامعی نیز مردم محصور در روند صعودی تورم‌ها و رکود پایدار درآمدهای‌شان هر روز سبد غذایی خانواده‌شان را خالی‌تر می‌بینند اما بیش از اینها آمار تکان‌دهنده از شمار گرسنگان جهان در کنار ارزیابی فائو از میزان دورریزهای مواد غذایی تراژدی غمناکی را رقم می‌زند.

هدرروی سالانه حدود3.1 میلیارد تن غذا در جهان آمار دور از ذهن و ناگواری است. به عبارتی هر سال یک‌سوم مواد غذایی تولیدشده توسط انسان به دست خودش از بین می‌رود. طبق برآوردهای سازمان جهانی خواربار و کشاورزی، این حجم از مواد غذایی می‌تواند خوراک 800 میلیون انسان گرسنه را در سراسر جهان تامین کند در صورتی که سهل‌انگارانه و بدون توجه دورریز می‌شود. اما واقعا چرا مردم دنیا یک سوم مواد غذایی را روانه سطل‌های زباله می‌کنند؟! به‌طور کلی مساله دورریز غذا در جهان معضلی ساختاری و نظام‌مند است. بخشی از این مواد غذایی بدون هیچ مشکلی پیش از رسیدن به چرخه مصرف تنها به دلیل نداشتن استانداردهای مراکز عرضه دور ریخته می‌شوند. در اصل این مراکز می‌دانند که مشتریان‌شان تنها مواد غذایی را خریداری می‌کنند که از نظر شکل ظاهری کاملا سالم و مرغوب باشند و خرابی در آنها دیده نشود. بر همین اساس و برخلاف انتظار برخی نقاط توسعه‌یافته جهان مسوولیت بیشتری در قبال این دورریزها برعهده دارند. برمبنای تازه‌ترین گزارش سازمان ملل، بیشترین آمار هدرروی مواد غذایی جهان متعلق به آمریکای شمالی و اقیانوسیه است و اروپا، آسیای‌شرقی و آمریکای لاتین در رتبه‌های بعدی قرار دارند. در این خصوص بهترین عملکرد را کشورهای جنوب و جنوب‌شرقی آسیا به خود اختصاص داده‌اند. در برخی از جوامع دیگر، هدررفت غذا به مرحله نگهداشت و بسته‌بندی محصولات بازمی‌گردد. نبود تجهیزات لازم برای ذخیره‌سازی اقلام غذایی و تازه نگه‌داشتن مواد خوراکی در فاصله زمانی تولید تا مصرف عامل دیگری در افزایش دورریز مواد غذایی است. اما در این میان آمار هدرروی 35 میلیون تن غذا در ایران نشان می‌دهد که کشور ما در این فاجعه جهانی سهم بزرگی را به خود اختصاص داده است.

به گزارش سازمان فائو، سالانه در ایران مطابق خوراک 15 میلیون نفر، مواد غذایی دور ریخته می‌شود که به واقع این رقمی دور از انتظار و باورنکردنی است. اگرچه در دهه اخیر، جامعه ما به‌واسطه افزایش قیمت اقلام خوراکی در قیاس با میزان دستمزدها با کاهش قدرت خرید بی‌سابقه‌ای در خانواده‌های ایرانی مواجه شده و متاسفانه بخشی از مواد غذایی ضروری برای رشد و سلامت افراد همچون لبنیات و پروتئین‌ها به نوعی از سفره اقشار کم‌درآمد جامعه حذف شده است اما این موضوع همه ابعاد این مساله را نشان نمی‌دهد. رواج فرهنگ مصرف‌گرایی و رفاه‌طلبی به همراه اعمال شیوه‌های ناصحیح نگهداری از مواد خوراکی در میان افراد می‌تواند جنبه‌های دیگری از رشد معضل گرسنگی را در ایران روشن کند. اگرچه کشورهای فقیر بخش قابل ملاحظه‌ای از دورریزهایشان را در فاز تولید متحمل می‌شوند اما در جوامع در حال توسعه مانند ایران بیشترین میزان دورریزها در حوزه مصرف رخ می‌دهد. عدم اعمال مدیریت صحیح در خرید و شیوع سبک زندگی جدید با شاخصه رفتاری مصرف تظاهری در میان افراد جامعه ما بیش از هر آفتی آسیب‌رسان شده است. چه بسیار افرادی که نه از روی ضرورت و نیاز که صرفا بنا بر یک عادت رفتاری غلط هر روز به بازار می‌روند و بدون توجه به آنچه مورد نیازشان است، خرید کرده و در مدت طولانی مصرف نمی‌کنند و از آنجا که اقلام خوراکی اغلب فاسدشدنی و دارای تاریخ مصرف هستند، در مدت کوتاهی دورریز می‌شوند. همچنین فرهنگ مصرف‌گرایی در کلیت جامعه نفوذ کرده است تا جایی که تمام عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی، افراد را به مصرف تظاهری و غیرضروری فرامی‌خوانند. با شکم سیر هم که به این فروشگاه‌های پرزرق و برق و ویترین‌های فریبنده سر بزنید بدون خرید چشم سرتان گرسنه می‌ماند. به واقع نمایش متظاهرانه و وسوسه‌انگیز اقلام خوراکی از سوی خرده‌فروش‌ها چنان ولعی از خرید هر روزه را در میان مشتریان برمی‌انگیزد که جز هدررفت غذا در این حجم قابل توجه نتیجه دیگری ندارد. بعضا آنچه در مصرف روزانه از مواد غذایی به چشم ما نمی‌آید و سهل‌انگارانه توسط هر یک از ما دور ریخته می‌شود، می‌تواند غذای شاهانه عده کثیری از افراد را در جامعه تامین کند.

این را در نظر بگیرید که طبق گفته وزارت کشور، 11 میلیون حاشیه‌نشین در کشور داریم که دارای فقر زیادی هستند. در کشور ما برای نمونه مصرف نان به‌عنوان اصلی‌ترین غذای خانوارهای ایرانی به میزان قابل ملاحظه‌ای از ضایعات همراه است. هر ایرانی در سال حدود ۲۱۰‌کیلوگرم نان مصرف می‌کند که این رقم در جوامع اروپایی حدود ۷۰ کیلوگرم گزارش شده است. همچنین میزان دورریز نان در ایران نیز در مقایسه با کشورهای اروپایی بسیار بیشتر است تا جایی که در کشور ما هر سال مقداری برابر با دو هزار میلیارد تومان نان دور ریخته می‌شود. در حالی که در سال‌های اخیر جوامع اروپایی تقریبا دورریزی از نان ندارند. بی‌شک اصلاح سبک زندگی و تغییر رویه فرهنگی در مصرف اقلام خوراکی گام موثری در مسیر کاهش میزان دورریزهای غذایی در جامعه ما خواهد بود. فرهنگ‌سازی در ارتباط با خرید مواد غذایی فاسدشدنی بنابر ضرورت و به اندازه مصرف روزانه و همچنین دقت در نحوه صحیح نگهداری از آنها می‌تواند از تولید دورریزهای غذایی در این حجم بالا پیشگیری کند. همچنین نظارت بر الگوی مصرف مواد غذایی در برخی کسب‌و‌کارها و صنایع غذایی از جمله هتل‌ها، رستوران‌ها، آشپزخانه‌ها و ... نه‌تنها به شکل مستقیم کاهش میزان دورریز مواد غذایی را به همراه دارد بلکه به صورت غیرمستقیم نیز در ارتقای فرهنگ عمومی جامعه و ترویج الگوی صحیح مصرف تاثیرگذار است. همه ما در رستوران‌ها و سالن‌های پذیرایی به تکرار شاهد هدرروی مواد غذایی قابل استفاده بوده‌ایم اما اغلبمان در کمال کم‌لطفی ترجیحا بی‌توجه و بی‌تفاوت از کنارشان گذشته‌ایم. پرواضح است که دستیابی به نتایج مثبت و رضایتبخش در زمینه کنترل ضایعات مواد غذایی مستلزم آموزش‌های فرهنگی روی اقشار مختلف جامعه بوده و قاعدتا بسیار زمانبر و دیربازده است. اما این موضوع، تاخیر در بسیج ملی و عزم همگانی در مقابله با الگوهای مصرف‌گرایانه و اسراف‌کارانه را توجیه نمی‌کند و به واقع تعلل در به‌کارگیری رویه‌ای قاطع در صرفه‌جویی و اصلاح سبک زندگی خسارت‌های جبران‌ناپذیری را در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست‌‌محیطی به همراه خواهد آورد. در نهایت حائز اهمیت است که افزایش ضایعات موادغذایی منجر به رشد فقر اقتصادی، انحراف از فرآیند توسعه پایدار و سند چشم‌انداز توسعه کشور در سال 1404 خواهد شد و قطع به یقین برنامه‌ریزی‌های آینده کشور را با بحران مواجه می‌کند و در سطح جهانی نیز آتیه زمین و انسان‌هایش را به مخاطره می‌اندازد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha