پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۱
کد خبر: 199089

بعضی از گروه های تحصیل كرده حرفه ای مانند پزشکان ،وکلا و...به دلیل سر وكار با قسمت های مهم و حیاتی زندگی افراد، دارای احترام ویژه و وجاهت در جامعه اند ،كه در ذات خود امری مستحسن و مبارك بوده و پشتوانه اعتمادی است كه شرط تحقق درست این ارتباط دو سویه است.مشكل از جایی شروع می شود كه امر بر افرادی از این گروه ها به سبب اقبال ذكر شده مشتبه می شود و این اقبال ناشی از احترام و اهمیت كار حرفه ای را با جامع الاطراف بودن اشتباه می گیرند و باعث می شود در سایه این برداشت در همه امور و مسایل اجتماعی و فرهنگی و ...بدون داشتن مطالعه یا تجربه کافی خود را صاحبنظر و گاهی از آن فراتر صاحب درست ترین نظر بدانند.

فرهیختگی و تحصیل کردگی،سراب دلفریب هم ارزی

سلامت نیوز-*بابک خطی: بعضی از گروه های تحصیل كرده حرفه ای مانند پزشکان ،وکلا و...به دلیل سر وكار با قسمت های مهم و حیاتی زندگی افراد، دارای احترام ویژه و وجاهت در جامعه اند ،كه در ذات خود  امری  مستحسن و مبارك بوده و پشتوانه اعتمادی است كه شرط تحقق درست این ارتباط دو سویه است.مشكل از جایی شروع می شود كه امر بر افرادی از این گروه ها به سبب اقبال ذكر شده مشتبه می شود و این اقبال ناشی از احترام و اهمیت كار حرفه ای را با جامع الاطراف بودن اشتباه می گیرند و باعث می شود در سایه این برداشت در  همه امور و مسایل اجتماعی و فرهنگی و ...بدون داشتن مطالعه یا تجربه کافی خود را صاحبنظر و گاهی از آن فراتر صاحب درست ترین نظر بدانند.

به گزارش سلامت نیوز، فرهیختگی از مفاهیمی است كه درگروه های اجتماعی مورد مناقشه و مصادره بسیار است.علیرغم نبود  تعریف بارز در مورد فرهیختگی که به نوعی به ماهیت وسیع و متکثر آن اشاره دارد ویژگی هایی در این مفهوم وجود دارد كه در شناخت و افتراق آن از سایر موارد کمک می کند.
فرهیختگی واجد تعابیری چون عقلانیت،تدبیر،شناخت و بیش از همه نوعی وجدان اخلاقی ست .نوعی پرورش یافتگی که دقت نظر در ارزیابی واقعیت ها و تحلیل عمیق اندیشه ها و رواداری و نقد پذیری بالا از ویژگی های آن است و مصداقی از وجود نوعی جامعیت است.


این ویژگی جامعیت به فرهیختگان به عنوان الگو و طبقه پیشرو در جامعه مشروعیت می بخشد و ارتقای آگاهی كلی اجتماعی را  در كنف درایت و پرورش یافتگی آنان دست یافتنی می نماید.
دقت در این ویژگی ها تفاوت ساختاری آن را  با تحصیل كردگی که صرفا منوط به گذراندن واحد های مشخص درسی و آموزش تخصصی حرفه ای  است روشن می کند.
حالا باید دید که هم ارزی این دو مفهوم چگونه رخ می دهد و چه تبعاتی دارد :
بعضی از گروه های تحصیل كرده حرفه ای مانند پزشکان ،وکلا و...به دلیل سر وكار با قسمت های مهم و حیاتی زندگی افراد، دارای احترام ویژه و وجاهت در جامعه اند ،كه در ذات خود  امری  مستحسن و مبارك بوده و پشتوانه اعتمادی است كه شرط تحقق درست این ارتباط دو سویه است.
مشكل از جایی شروع می شود كه امر بر افرادی از این گروه ها به سبب اقبال ذكر شده مشتبه می شود و این اقبال ناشی از احترام و اهمیت كار حرفه ای را با جامع الاطراف بودن اشتباه می گیرند و باعث می شود در سایه این برداشت در  همه امور و مسایل اجتماعی و فرهنگی و ...بدون داشتن مطالعه یا تجربه کافی خود را صاحبنظر و گاهی از آن فراتر صاحب درست ترین نظر بدانند.بازخورد ناشی از احترام یا احتیاج گروه های مختلف جامعه به این نظرات به معیوب شدن هر چه بیشتر این چرخه یاری می دهد و گاه از این افراد خودفرهیخته پندارانی تولید می کند كه با اعتماد بنفس ناشی از موقعیت ،خود را برتر از جامعه اطراف یا حتی همكارانشان بدانند.متكلم وحده بودن ، میل به تایید بی قید و شرط و عدم پذیرش كمترین انتقاد  مشخصه این رویكرد است و كلید شناخت این نگرش نگاه از بالا به پایین صاحبان آن است .
اثرات منفی این دیدگاه در گروه های اجتماعی قابل انکار نیست .تشتت در فضاهای صنفی به سبب قبای دانای کلی و زره انتقاد ناپذیری روی آن و به تعویق افتادن  کمترین توافقات و همگرایی ها و پیچیدن نسخه های عجیب برای جامعه  و اطرافیان از موضع بالا قسمتی از  این مشکلات است و نباید فراموش کرد که عده ای از همین افراد در پست های اجرایی و فعالیت های اجتماعی  مشغول فعالیت بوده،بازه تاثیرگذاری بیشتری دارند.
تحصیل كردگی قطعا امری پسندیده  و مستلزم تحمل مرارت و وجود شایستگی است،اما ادعای هوش برتر و فرهیختگی به پشتوانه مدرك تحصیلی صرف كه با عددی به نام رتبه در كنكور یا آزمون های جامع تحصیلی  تعیین و با زدن چند تست بیشتر و کمتر بالا و پایین می شود بیشتر یك باور خیالی ست تا رشحه ای از واقعیت.
سوال اینجاست که با توجه به تعاریف جدید از هوش كدامیك از این هوش های متعدد شناخته شده را در آزمون های تحصیلی می آزماییم و در كلاسهای درس دانشگاهی  بجز دروس تخصصی و حرفه ای مربوط به رشته و چند واحد عمومی كدام خطوط راهنمای طریق فرهیختگی را ارائه می دهیم كه حال بخواهیم اخذ مدرك تحصیلی را معادل فرهیخته شدن بدانیم.
فرهیختگی بیشتر نوعی منش انتخاب روشی خاص در زندگی است و  تا یک دوره تعریف شده و چیزی كه از گذراندن واحد های موظف درسی و آموختن مهارت حرفه ای رشته ای خاص حاصل شود.
البته می توان منشا قسمت قابل توجهی از فرهیختگان رادر جامعه تحصیل كرده و خاستگاه علمی جستجو كرد اما یكسان دانستن این دو مفهوم  منشا آسیب به جامعه و مخدوش کردن تاثیر فرهیختگانی ست  كه می توانند در اعتلای فرهنگی و فكری آن موثرباشند.
راه حل برون رفت از این مشکل همت و تلاش صنف های مختلف خصوصا اصناف تحصیل كرده مورد وثوق و توجه  جامعه در زدودن آثار این فرهیختگی فرمایشی مبتنی بر مدرك از دامان قسمت هایی از خود و ارج نهادن به فرهیختگان واقعی در صنف و جامعه  است.
قدم اول نگاه منتقدانه و منصفانه هر كدام از افراد تحصیل كرده به خود است و به واقع سخت ترین قسمت این قدم است؛نقد خود فرد در پیشگاه خودش .
قدم بعدی تنها كمی نگاه دقیق به اطراف برای شناختن است.
راه رهایی از عواقب هولناك این غلط مصطلح دلفریب  جز این نمی تواند باشد.


*طبیب کودکان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha